چماق نقدینگی بر سر تولید
بازارهای صادراتی لوازم خانگی چرا از دست میروند؟
در این مسیر، یکی از اقدامات جدی، افزایش سهم صادرات است. مطابق با ارزیابیها بیشترین صادرات شرکت کن از سال ۱۳۹۳ که آغاز شد، بهترتیب به کشورهایی عمان، افغانستان و هلند بوده است. اما در حال حاضر مقاصد صادراتی این شرکت با تغییراتی در ترکیب آن همراه بوده است. در حال حاضر بیشترین شریک تجاری ما در بحث صادرات عراق است که حدود ۵ تا ۷ درصد از تولیدات این شرکت به این کشور همسایه صادر میشود. البته این عدد در صادرات هود و اجاق بیشتر است. در این میان برای صادرات محصولاتمان با مشکلاتی روبهرو هستیم. از جمله این مشکلات «نبود تسهیلات»، «مشکل در واردات مواد اولیه مورد نیاز»، «مشکل بودن برگشت پول و بازاریابی در کشورهای اطراف» و «شرکت در نمایشگاههای خارجی» است. از همه مهمتر نبود حمایت جدی دولتها است که در بسیاری از کشورها به کمک شرکتها میآیند و دامپینگ میکنند. اما در ایران روند به این شکل نیست و هر دستاوردی که به دست آمده است حاصل زحمات خود فعالان بخشخصوصی بوده است. البته باید نوسانات نرخ ارز و اختلاف قیمتها را به این مشکلات اضافه کنید که در طول دو سال اخیر منجر به ظهور چالشها و دستاندازهایی در حوزه صادرات شده است.
بهطورکلی میتوان گفت جسته و گریخته صادرات صورت میگیرد، اما بهصورت روتین فقط عراق است که صادرات محصولات به آنجا صورت میگیرد. اما متاسفانه به دلیل اینکه مشکلات سیاسی در کشورهای عراق و افغانستان چند وقتی است بالا گرفته، صادرات به آنها سخت شده است. بسیاری از محمولهها در انبارها آماده است، اما به دلیل مشکلات داخلی که در کشورهای هدف صادراتیمان به وجود آمده است، نمیتوانیم آنها را حمل کنیم. در این شرایط، برای افزایش میزان صادرات استراتژیهایی از سوی شرکت کن تعبیه و تعریف شده است. اگر بخواهیم در دیوار داخل باشیم، واقعا محکوم به فنا خواهیم بود. با توجه به رقابتی که در داخل کشور وجود دارد، هر شرکتی برای خود یک اتاق فکر تشکیل داده و به دنبال افزایش صادرات است. ما هم به دنبال این هستیم که این استراتژی را دنبال کنیم. واحدهایی در شرکت کن تاسیس شده که هدفهای صادراتی را دنبال میکند. همچنین این شرکت با حضور در نمایشگاههای بینالمللی و خارجی در نظر دارد ایدهها را گسترش دهد و تنوع کارها نیز بالا رود. هدف بعدی صادراتی ما به سمت کشورهای اوراسیا تمایل دارد، زیرا این بازار دارای پتانسیلهای بسیار خوبی است.
اما یکی دیگر از موضوعاتی که باید زیر ذرهبین قرار گیرد، تاثیر واردات بر بازار داخل است. اگر محصولات وارداتی از کریدورهای قانونی وارد شود، هیچ مشکلی وجود ندارد. زیرا رقبای بسیار خوبی وارد بازار کشور میشوند و میتوانیم از ایدههای آنها برای ارتقای محصولات ساخت داخل استفاده کنیم و همگام با آنها محصولات را تولید کنیم. هیچگاه اعتقاد نداشتهایم که باید مانع ورود محصولات خارجی شد، زیرا زمانی که واردات افزایش پیدا کند و ما احساس آرامش کنیم، محکوم به از بین رفتن خواهیم بود زیرا دیگر رقیبی نداریم. اما با واردات بیرویه هم موافق نیستم و اعتقاد دارم که ورود محصولات خارجی باید مهندسی شده باشد. چون وضعیت ارزی ما در داخل و خارج از کشور بهگونهای است که ما نمیتوانیم رقابت تنگاتنگی با سایر کشورها داشته باشیم. واردات بیرویه و بدون اصول قطعا تولیدکنندگان داخلی و محصولات تولیدی را با لطماتی روبهرو خواهد کرد. مثل چند سال پیش که جنس از چین وارد میشد و قیمت تمامشده محصولات ساخت داخل به هیچعنوان با این محصولات قابل قیاس نبود و با این حساب ما نمیتوانستیم با آنها رقابت کنیم. در نتیجه واردات کنترل شده باشد، هیچ مشکلی برای تولیدکنندگان داخلی به وجود نخواهد آورد.
یکی از مشکلاتی که باید به آن اشاره کرد، دستاندازهایی است که بر سر راه تامین مواد اولیه قرار دارد. ما از زمانی که ثبت سفارش آغاز شد، برای تامین برخی از قطعات با مشکلاتی مواجه شدهایم. تا محصول سفارش داده شده به دستمان برسد حدود هفت تا هشت ماه طول میکشد. چقدر باید سرمایه در گردش داشته باشیم تا بتوانیم این زمان طولانی را جبران کنیم؟ اما مشکل بدتری که مشاهده میشود، بحث سازمانهای نظارتی در کشورمان است که استانداردها را به درستی اجرا نمیکنند. بهطور مثال اجاق با ۴۰۰ هزار تومان وارد کشور میشود و هیچ قیمت تمامشده مشخصی ندارد. با توجه به اینکه قدرت خرید مردم کاهش یافته است، آنها معمولا رو به این محصولات آوردهاند. اما خانوادهها نمیدانند که برخی از این محصولات بمب ساعتی هستند که راه به خانههایشان باز کرده است. اجاقی که ترموکوب ندارند، اگر غذایی سر برود دیگر هیچ سیستمی نیست که اجاق را قفل کند. بعد از خاموش شدن اجاق گازهای بدون ترموکوب، حادثهای که رخ میدهد بدون شک انفجار است. سازمان استاندارد، وظیفه نظارت خود را انجام میدهد، اما این کار را پرقدرت انجام نمیدهد. در بازار بسیاری از محصولات هستند که استاندارد لازم را ندارند اما تولید میشوند. باید کارگروهی باشد که این شرکتها را به سازمان استاندارد معرفی کند تا از این طریق مانع گسترش شرکتهای زیرپلهای شد که به نوعی بازار برخی شرکتهای مرغوب و معتبر را خراب میکنند.
در حال حاضر بزرگترین دغدغه تمام تولیدکنندگان داخلی، نقدینگی است. اکسیژن هر کارخانه پول نقدی است که باید به آن وارد شود. هر چقدر بانکها بتوانند کمک کنند و سرمایهها به سمت تولید سراریز شود، قطعا قیمت تمامشده پایینتر میآید و دیگر نیاز نیست اجناس را به صورت چکی خریداری کنند. تولیدکننده در چنین شرایطی کالای مورد نیاز را نقدی خریداری میکند و در آنسو محصول تولید شده خود را هم نقد میفروشد. بانکها باید کمک کنند و تسهیلات ارزانقیمت در اختیار تولیدکنندگان قرار دهند اما نه با سودهایی که تعیین شده است.
با این حال معتقدم برای حل بسیاری از چالشها، هر چقدر دولت با ما کار نداشته باشد وضعیت ما بسیار بهتر است. اما به جرات میتوانم بگویم شرکت کن جز آن شرکتهایی است که در سال ۹۶ تاکنون که مشکلات زیادی در اقتصاد کشور پدیدار شده است، تعدیل نیرو نداشته است. این شرکت نهتنها در این سالها تعدیل نیروی نداشته است، بلکه در بخشهایی هم استخدام داشته است. ما هیچ انتظار خاصی از سازمانهای دولتی نداریم. تنها انتظار داریم که سازمانهای دولتی و بانکها برای تولید کمک کنند و اگر وام میدهند براساس شرکتهایی که توسعه یافتهاند یا نفرات اضافه میکنند، براساس آن عدالت را اجرایی کنند.