مسیر دشوار
صادرات مواد معدنی در شرایط تحریم چه سمت و سویی پیدا میکند؟
تحریم فلزات: مشخصاً این مدل تحریم روی صنایع فلزی ما اثرات خود را کم و بیش گذاشته است. محدودیت خرید و فروش فلزات میتواند ارزش سهام شرکتهای معدنی ایرانی را دستخوش تغییر کند و هماکنون این مهم تا حدودی اتفاق افتاده است اگرچه با اثرات دیگر در حال جبران است.
تحریم مواد با کاربری دوگانه: دسترسی به این مواد از جمله کاتالیستها و مواد مورد نیاز صنایع فرآوری مواد معدنی طوری محدود شد که در برخی موارد به تعطیلی موقت برخی واحدها انجامید. این مواد اگر هم در دسترس باشند، قیمتشان در مقاطعی به قدری بالا رفت که توجیهپذیری اقتصادی روشهای مورد استفاده را تحتالشعاع قرار داد.
تحریم حملونقل: حملونقل دریایی به عنوان راه ارتباط مواد معدنی ایران با دنیا، تحریم شد. بنابراین مشکلات بسیاری گریبانگیر دستاندرکاران این حوزه شد. از عدم بارگیری و تخلیه کشتیها تا عدم پهلوگیری کشتیهای خارجی و حتی عدم سوخترسانی به کشتیهای ایرانی، همه باعث مشکلات فراوان شده است.
تحریم فناوری هایتک و قطعات و ماشینآلات: در این بخش نیز عدم تمایل شرکتهای بزرگ و مطرح تولیدکننده ماشینآلات، معدنکاران و فعالان را با مشکل بزرگ عدم تامین قطعات مواجه کرده است.
خودتحریمی: این مورد از همه موارد بالا، این صنعت را با تهدید بزرگتری روبهرو کرد. عدم اجازه صادرات مواد معدنی مازاد کشور با توجیهاتی از قبیل تضمین بازگشت ارز با قیمتهای ترجیحی، جلوگیری از خامفروشی، نیاز داخلی و... باعث شد بخشی از بازار مواد معدنی ایران از دست برود. عدم اجازه واردات ماشینآلات خط تولید یا با تعرفههای گمرکی بالا، عملاً دست بخش معدن را از ابزار کار کوتاه کرده است.
بخش معدن به دلیل ذات آن، زایای ارزش است. بسیاری از مواد معدنی دارای بازارهای جهانی پس از کاهش ارزش ریال رویکرد تولید بیشتر و میل به صادرات را انتخاب کردند. با نگاهی به شرکتهای فعال در حوزه معدن و صنایع معدنی که در بورس اوراق بهادار فعالیت میکنند، درخواهیم یافت که ارزش سهام این شرکتها به واسطه افزایش قیمت ارز و در نتیجه افزایش ریالی قیمت تولیدات این شرکتها، بسیار بالا رفت و سودهای چشمگیری را نصیب سهامداران خود کرد. قطعاً این شرکتها که از قضا تولیدکنندگان بزرگ بخش معدن کشور نیز هستند، بخشی از سود بهدستآورده خود را صرف برنامههای تحقیق و توسعه خود کردند و با افزایش تولیدات سعی در افزایش سودآوری بنگاه خود کردند.
عملکرد شرکتهای معدنی و فلزی در ایران از نظر مقدار تولید و فروش در سال ۹۷ بهتر از سال قبل بود و پیشبینی میشود در سال ۹۸ نیز این روند با رشد نسبی نسبت به سال گذشته ادامه داشته باشد. ارزیابیها نشان میدهد اهداف یک ساله بیشتر شرکتهای معدنی در کمتر از شش ماه محقق شده است و این نشان از رونق نسبی تولید و فروش مواد معدنی (به لحاظ ریالی) دارد. به عنوان مثال تنها شرکت ملی مس ایران طی کمتر از شش ماه، همه سود سال ۹۷ را محقق کرد. برنامههای افزایش تولید و همچنین نگاه صادراتی به محصولات نهایی معادن موجب شده است طی سالیان گذشته با یک شیب عمومی مثبت نسبت به سالهای گذشته، شاهد افزایش صادرات فلزات تولیدی نظیر مس و آهن باشیم. همچنین جذابیت قیمت حاملهای انرژی در ایران، اقبال فعالان حوزه استحصال فلزاتی نظیر سرب و روی را برای واردات خاک معدنی و استحصال و ذوب فلزات جهت استفاده داخلی و صادرات مازاد، بیشتر کرده است. در خصوص طرحهای فولادی، با توجه به سرمایهگذاریهای انجامشده در گوشه و کنار کشور، شاهد رونق صادرات در این حوزه هستیم بهطوری که برای مثال شرکت فولاد خوزستان فقط در ششماهه اول سال، یکمیلیون تن شمش تولیدی خود را صادر کرده است.
بازار پر از فراز و نشیب فلزات غیرآهنی به دلیل تولید بیش از مصرف داخلی، همواره متاثر از قیمتهای جهانی بوده است. از طرفی، سال جاری میلادی نیز سالی پرفراز و نشیب برای فعالان جهانی معدنی بود. با خبر ثابت ماندن بهره بانکی فدرالرزرو آمریکا برای اوایل سال جاری میلادی، شاهد افزایش قیمت طلای جهانی تا مرزهای روانی ۱۵۰۰ دلار بودیم که در بسیاری از مقالات معتبر پیشبینی میشود تا اوایل ۲۰۲۰ به ۱۸۰۰ دلار نیز برسد. در خصوص فلزات استراتژیک غیرآهنی، با توجه به شیب عمومی قیمتها طی پنج سال گذشته در بازارهای مختلف فلزات غیرآهنی، تولید و مصرف این فلزات همچنان روند صعودی دارد. از طرفی علوم جدید و فناوریهای پیشرفته به طور روزافزون از فلزات غیرآهنی نظیر مس و طلا استفاده میکنند. همچنین مقصد دیگر این فلزات، تجهیزات ذخیرهسازی انرژی الکتریکی است که همگانی شدن استفاده از انرژی الکتریکی و رویکرد دولتها در کاهش استفاده از سوختهای فسیلی، عطش بازار را برای مصرف فلزات غیرآهنی بیشتر کرده است. اگرچه قیمت جهانی آن طی سه ماه اول سال ۲۰۱۹ افزایشی بود ولی از ماه می تاکنون روند عمومی قیمتها کاهشی بوده است. با کمی اغماض همین روند برای قیمتهای سرب و روی نیز مشاهده میشود. اگرچه جنگهای تجاری چین و آمریکا طی دو سال گذشته، بازار بیشتر فلزات را دستخوش تغییرات عجیب و غریب قرار داده است بهطوری که به عنوان مثال قیمت سنگ آهن را طی ۲۰ روز از ۱۲۰ دلار به حدود ۸۰ دلار رسانید و هماکنون تا ۹۷ دلار دوباره بالا رفته است، اما پیشبینی به سمت افزایش قیمت فلزات میل میکند. اما در زمینه چشمانداز صادرات، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
فولاد: با توجه به تقاضای جهانی فولاد در حال حاضر و با سرعت کنونی صادرات این محصول به نظر میرسد افق صادرات فولاد تا پایان سال ۹۸ به هدف ۱۵ میلیون تن به راحتی دست پیدا کند و این در حالی است که صادرات فولاد در سال گذشته حدود ۱۲ میلیون تن بوده است (به نقل از معاونت معدنی وزارت صمت). بنابراین میتوان فولاد را مزیت صادراتی ایران دانست.
فلزات غیرآهنی: در مورد فلزات غیرآهنی استراتژیک نظیر مس، سرب و روی، با عنایت به تاثیرپذیری زیاد بازار این فلزات از جنگ تجاری چین و آمریکا و همچنین عوامل متعدد سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی، در صورت ثابت ماندن سایر پارامترها، با توجه به استراتژی افزایش تولید شمشهای فلزی، قطعاً مازاد این تولیدات صادر خواهد شد و ارزآوری خوبی - نظیر سال گذشته- برای کشور خواهد داشت.
محصولات میانی زنجیره ارزش مواد معدنی: با توجه به تاثیر تحریمها در حملونقل دریایی مواد معدنی در خصوص بارگیری کشتیها، قیمت دموراژ کانتینر، سوخت و... و از طرفی با توجه به بخشنامه اخیر وزارت صمت مبنی بر اعمال تعرفههای ۲۵درصدی بر صادرات مواد معدنی، و در نتیجه عدم صرفه صادرات این کالاها انتظار میرود شاهد توقف صادرات محصولات ابتدایی و روند کاهشی در صادرات محصولات میانی زنجیره ارزش مواد معدنی و مخصوصاً فلزات، همانند انواع کنسانتره و گندله سنگ آهن و کنسانتره مس باشیم و در عوض نباید انتظار داشت که بازار محصولات نهایی زنجیره ارزش را به راحتی به دست آوریم؛ بنابراین در صورتی که بتوانیم تعهدات فعلی را به موقع انجام دهیم، موفقیت خوبی تلقی خواهد شد.
مواد غیرفلزی: در مورد سیمان، با توجه به وضعیت نسبتاً مطلوب شرکتهای بورسی فعال در حوزه سیمان و به اصطلاح بهار سیمانیها، احتمالاً وضع مطلوبتری را نسبت به سالهای گذشته در خصوص صادرات این ماده پاییندستی بخش معدن شاهد خواهیم بود. در مورد سنگهای تزئینی، با توجه به فرسودگی ماشینآلات تولید و روشهای قدیمی پردازش و فرآوری، به نظر نمیرسد بتوان از طریق صادرات سنگ فرآوریشده، افزایش چشمگیری در ارزآوری این محصولات داشت و به نظر باید با کالاهای جایگزین، جای خالی سنگهای کوپ صادرنشده را پر کرد!
ارسال نظر