لباسهای داخل ویترین را عوض کنید
باید دید اهمیت این روز در چه قرار دارد؟برای شرکتهای بیمه مهم است و یا مصرف کنندگان خدمات بیمهای و خریداران پوششهای بیمهای این شرکت ها؟به اعتقاد بنده باید از دید بیمه گذاران و بیمه شدگان به این روز نگاه کنیم و از منظر آنها به قضاوت در عملکرد این صنعت بنشینیم. آیا توانستهایم از پوسته انحصار ساله خارج شویم؟ آیا توانستهایم آن چه مردم و عوامل فروش برای پویایی این صنعت خواستهاند در اختیار آنها قرار دهیم؟ آیا قدمی در راه آموزش نیروی جوان و جایگزین در این صنعت برداشته ایم؟ آیا چون کشورهای مترقی و پیش رفته قادر هستیم در مقابل خواسته بیمه گذاران و بیمه شدگان انعطاف پذیر باشیم؟ هزاران امای دیگر در ذهنم شکل میگیرد.
صنعت بیمه همیشه خواسته که گناه عدم رشد و تعالی خود را به گردن مردم انداخته و بگوید آنها دانش بیمهای ندارند و کاربرد بیمه را نمی شناسند. این بزرگترین ناسپاسی در حق این مردم است، آنها بیمه را میشناسند و ارزش آن را میدانند اما آماده نیستند که محصولی بخرند که بیش از ۵۰ سال از عمر آن سپری شده و هر چند وقت یک بار آن را جلا داده و رنگآمیزی مجدد میکنیم و قصد فروش آن را به مردم داریم. بگذارید به طور خلاصه داستان تاسیس کار آفرین را نقل کنم. در زمانی که زنده یاد مرحوم مهندس ادب و دکتر عقیلی از کارشناسان صاحب نام صنعت بیمه آقایان ایثاری، علوی و دستباز خواستند بیمه کار آفرین را تاسیس کنند بنده مدتی بود که بدلیل تاسیس یک شرکت بیمه خصوصی از بیمه ایران بازنشست شده بودم و به دوستان قدیمی پیوستم و جناب آقای غلامی حدود دوسال بعد از تاسیس از بیمه ایران به درخواست خود باز نشست شده و به جمع ما ملحق شدند. به تحقیق هیچ شرکتی تا کنون چنین نیروی کار شناسی و صاحب نامی نداشته است.
در دوسال اول آقایان ایثاری، دستباز و آقای خلیلی فر بیمه عمر و سرمایهگذاری کار آفرین را طراحی و پس از اخذ تایید بیمه مرکزی ایران فروش آن را از طریق تربیت شبکه فروش آغاز کردیم و در ده سال حق بیمه، بیمه عمر و سرمایهگذاری ما تقریبا ۵۰ درصد حق بیمه شرکت را تشکیل میداد، و این همان خواستهای بود که صنعت بیمه از ابتدای تاسیس بدنبال آن بود. چرا کارآفرین صاحب این موفقیت شد؟
نو آوری در ارائه محصولی که در پیش رفتهترین بازارهای بیمهای جهان فروخته میشد.
کارآفرین در طول مدت فعالیت خود توانست حدود بیش از ۷۰۰.۰۰۰ هزار بیمه نامه بفروشد. این همان بیمه نامهای است که کلیه شرکتها آن را عرضه کرده و با افزودن پوششی به با نام های... در بازار شروع به فروش آن کردند.در واقع کارآفرین صاحب یک برند شد که با آن شناخته میشد.
قصدم از ذکر این تاریخچه این بود که در این اوضاع و شرایط اقتصادی فعلی بیمه کارآفرین بواسطه همین برند و نام نیک خود در شش ماهه سال جاری حدود ۳۰ درصد رشد حق بیمه نشان میدهد که بسیار جای خوشحالی دارد.
توصیه بنده به شرکتهای بیمه ارائه محصولات جدید چه در زمینه بیمه اموال و چه اشخاص است، زیرا ویترین صنعت بیمه باید از گرد وغبار سالهای غفلت و فراموشی پاک شود، لباس داخل ویترین عوض شود تا خریداران را بیشتر جذب کند.
ارسال نظر