عمق رنج
بررسی چالش ایمنی در معادن ایران
کار در معدن همیشه از تابوهای بزرگ زندگی ایرانیها بوده و این را میتوان از میل اندک جوانان برای ورود به این رشته و نشستن شغل معدنچی بر صدر سختترین و زیانآورترین مشاغل فهمید. تصویر کلی از این رشته برای عموم مردم یک تونل تاریک و نمور از معدنی دورافتاده از شهر است که اگر در اثر اتفاقی در آن گرفتار شوی، باید حتماً خوششانس باشی تا از مهلکه جان سالم به در ببری. نگاهی به آمار بالای تلفات انسانی در این بخش و چالشهایی که به طور مداوم بر کیفیت زندگی معدنچیان تاثیر میگذارد، از خطرات بالای کار در معدن حکایت دارد. این موضوع چه در ایران و چه در اغلب کشورهای در حال توسعه وضعیت یکسانی دارد به طوری که مرور اخبار یک سال اخیر بهترین توجیه برای وحشت عمومی از کار در تونل معدن را توجیه میکند.
چین، مکزیک و ترکیه سه کشوری هستند که در کنار ایران در طول یک سال اخیر حوادثی در مقیاس بزرگ را در حوزه معدن پشت سر گذاشتهاند و به دلیل عدم اشاعه استانداردهای کار معدنی، تن به مرگومیر بالای کارگران این حوزه و معدنچیان حرفهای دادهاند. مروری بر حوادث یک دهه اخیر ایران در این حوزه نیز نشاندهنده وضعیت نامناسب ایمنی کار در معادن ایران و کیفیت پایین استانداردهای کار در معادن ایرانی است. جالب است بدانید برپایه بررسیهای وزارت کار ۱۱ عامل اصلی در بروز حوادث کار نقش دارد که از جمله آنها میتوان کار با ادوات و وسایل بدون حفاظ، بیاحتیاطی، نور ناقص، تهویه نامطلوب، استفاده نکردن از لباس ایمنی، فقدان اطلاعات، آموزش و عدم رعایت مقررات ایمنی اشاره کرد. این عوامل گرچه هر یک میتوانند به تنهایی زمینه مرگ کارگران را پدید آورند اما به گفته بسیاری از کارشناسان در محیط معدن همگی با هم تلفیق شده و محیطی خطرآفرین را برای کارگران و معدنچیان به وجود میآورند.
بر اساس آییننامه اجرایی قانون مشاغل سخت و زیانآور که مخل سلامت فرد هستند، میتوان این مشاغل را به دو دسته کلی تقسیم کرد؛ نخست، مشاغلی که با تمهیدات بهداشتی، ایمنی و فنی توسط کارفرما، سختی و زیانآوری آن شغل را میتوان حذف کرد، دوم مشاغلی که با این روند میتوان زیانآور بودن آن را کاهش داد اما سخت بودن و زیانآور بودن آن را نمیتوان از بین برد. با توجه به این دو عامل کار در بخش معدن واجد خطرات بسیاری است که سلامت روحی و روانی و جسمی کارگران را به شکلی پیوسته با مخاطره همراه میکند. قانون کار در ایران نیز در فهرست خود از عمدهترین مشاغل سخت و زیانبار، کار در معادن و تونلها را در ردیف نخست مشاغل سخت و زیانآور تعریف میکند. این در حالی است که انفجار مواد، حفر قنات، چاه فاضلاب، حملونقل مواد مذاب از کوره، حملونقل زباله شهری، کار دباغی، سالنهای پرورش طیور، کار در دکلهای بیش از پنج متر، داربستها و اسکلتها، پستهای انتقال فشار برق، قیرپاشی، جوشکاری، کار با وسایل دارای ارتعاش و اشعه مواد رادیواکتیو، سمپاشی باغ و مزارع، کار در زندانها و ندامتگاهها و همچنین حرفه خبرنگاری هم از جمله مشاغل سختی هستند که در این لیست قرار دارند.
کیفیتی که آییننامه اجرایی قانون مشاغل سخت در ایران در زمینه معرفی انواع شغلهای خطرآفرین و زیانآور به جامعه دارد گرچه چندان گسترده و دقیق نیست اما با همین تعریف هم بخش زیادی از جامعه کارگری ایران به کار در شرایط خطرناک، غیرایمن و غیربهداشتی مشغولند که به نظر در این تعریف نمیگنجند. بررسی متون و قواعد حرفهای این حوزه نشان میدهد برای اینکه یک حادثه ناشی از کار تلقی شود، سه شرط عمده وجود دارد؛ اول اینکه حادثه به مناسبت کار پیش آمده باشد، دوم یک حادثه در جریان کار اتفاق بیفتد و سوم اینکه حادثه به عضوی از بدن که کار اصلی را انجام داده، آسیب رسانده باشد. در عین حال پزشکی قانونی که مرجع اعلام انواع مختلف فوت است، با استفاده از نظریه بازرسی کار، نوع حادثه، عوامل موثر در آن، میزان آسیبدیدگی و مقصر بودن کارگر یا کارفرما در حادثه، کیفیت مرگ کارگران را مشخص میکند. همه اینها در حالی است که روی دیگر سکه، بسیاری از کارگران به دلیل شرایط بسیار بد کار در معادن به مرگ خاموش یا تدریجی دچار میشوند و به دلیل تأثیر مستقیم کار در محیط معدن، با کاهش چشمگیر سلامتی و مرگ زودرس حتی بدون رخ دادن سانحه یا حادثه خاصی روبهرو میشوند.
به گفته مقامات وزارت کار، محیط معادن به دلیل انباشت گازهای مختلف، عدم احاطه این افراد بر حقوق اولیه خود در حین انجام مشاغل سخت مثل حق دریافت وسایل و ادوات کاهش زیانبار بودن کار، سهلانگاری فردی، نبود سیستم تهویه مناسب و عدم آموزش صحیح کارگران، محیطی خطرناک و مملو از گازهای سمی و شیمیایی بوده و یکی از زمینههای اصلی مرگ کارگران معادن در نرخهای پایینتر از نرخ امید به زندگی معمول در ایران است. به گفته سیدحسن هفده تن، معاون وزیر کار دولت دهم، آمار مرگومیر ناشی از بیماریهای کار تا شش برابر آمار مرگومیر ناشی از کار که سالانه در ایران حدود ۱۴۰۰ نفر است، میرسد. با این تفاسیر اگر آمار مرگومیر سالانه کارگران بخش معدن بین ۵۰ تا ۱۰۰ نفر باشد، سالانه ۳۰۰ تا ۶۰۰ نفر از معدنچیان ایرانی قربانی شرایط نامناسب کار در معادن میشوند. البته نباید فراموش کرد کارگران معدن در همه جای جهان وضعیت مناسبی در حوزه ایمنی کار ندارند و حتی در کشورهای توسعهیافته هم سالانه شاهد مرگومیر بسیاری از معدنچیان هستیم. برای نمونه ایالات متحده آمریکا با تولید ۹/ ۹ میلیارد تن زغالسنگ در یک دهه اخیر بیش از پنج هزار کشته در بخش معادن زغالسنگ روی دست اقتصاد جهانی گذاشته است. گرچه آماری دقیق از مرگومیر سالانه معدنچیان ایرانی در دست نیست اما با فرض تلفات سالانه ۵۰ نفر، میتوان آمار مرگومیر یک دهه اخیر بخش معدن در ایران را حدود ۵۰۰ نفر اعلام کرد؛ آماری که بسیار وحشتناک و دردآور است. هفت حادثه مهم و مرگبار معادن ایران در طول یک دهه اخیر نیز ضمن هشدار به فعالان بخش معدن، به خوبی زمینههای اصلی مرگ خاموش کارگران در معادن روباز یا تونلهای سطحی و عمیق را یادآور میشود. این حوادث به ترتیب سال وقوع از سال ۸۴ تا ۹۶ عبارتند از:
حادثه معدن بابنیزو کرمان
در این حادثه تلخ که در تابستان ۱۳۸۴ اتفاق افتاد، ۹ نفر جان باختند. جالب است که در این فقره رسانهها با دقت بسیار موفق به انتشار گزارش دقیق ماجرا از زبان اداره کار شدند. در گزارش ۱۰ صفحهای امامیپور و میرزایی، بازرسان اداره کار و امور اجتماعی کار استان کرمان که براساس بازدید آنها در تاریخ ۲۸/ ۶/ ۸۴ تنظیم شده، در ابتدای گزارش مشخصات علمی کار در معدن زغالسنگ بیان شده و پس از آن حادثه از دیدگاه فنی مورد بررسی قرار میگیرد. از آنجا که کسی از تونل مرگ زنده بازنگشته است بازرسان بر اساس مشاهدات از آثار حادثه، کلیه وقایع را بازسازی کرده و شرایط معدن در روز حادثه را غیراستاندارد دانستند (روزنامه همشهری مورخ ۲۱ شهریور ۸۵). در پایان گزارش علل وقوع حادثه در ۹ بند به شرح زیر توضیح داده میشود:
۱- گاز متان بیشتر از حد ایمنی و استاندارد غلظت داشته است.
۲- بهرغم تقاضای مسوول ایمنی، مدیریت معدن در تعطیلی کارگاه کوتاهی کرده است.
۳- با توجه به بالا بودن غلظت گاز نباید از روش انفجاری برای استخراج استفاده شود.
۴- بعد از توقف هواکش (اونتیلاتور) باید غلظت گاز اندازهگیری شده و سپس هواکش به کار بیفتد که در این مورد ابتدا هواکش روشن شده است.
۵- دستگاههای به کار گرفته شده دارای شرایط ضدجرقه نیستند.
۶- در این نوع معادن باید قبل از استخراج گاز تخلیه شود که این کار انجام نشده است.
۷- دستگاههای سیستم اتوماتیک گازسنجی و ثبت ورودی هوا در معدن نصب نشده است.
۸- گرد زغال که میتواند باعث انفجار شود در این معدن جمعآوری نشده است.
۹- هواکشها در محل نامناسبی نصب شدهاند که هوای آلوده را دوباره به معدن برمیگردانند.
حادثه معدن طرزه شاهرود
در مردادماه سال ۱۳۸۴ یک حادثه در معدن طرزه در شاهرود استان سمنان به مرگ تعدادی از کارگران معدن منجر شد. در این حادثه که گویا در اثر آتشسوزی و گازگرفتگی در معدنی وابسته به شرکت زغالسنگ البرز شرقی شاهرود رخ داده، پنج کارگر جانشان را از دست دادند و تعدادی نیز مصدوم شدند. در عین حال از سال ۱۳۸۴ تاکنون بارها و بارها گزارشات مختلفی در خصوص مرگ کارگران در اثر ریزش معدن یا آتشسوزی در این معدن گزارش شده و طرزه را به یکی از خطرناکترین معادن ایران تبدیل کرده است. گفته میشود در مجموعه معادن طرزه بیش از هزار کارگر مشغول کار هستند.
حادثه دوم معدن بابنیزو کرمان
در حادثه دیگری در معدن بابنیزو که در شهرستان زرند استان کرمان واقع شده، به علت گازگرفتگی و انفجار در عمق ۳۰۰ متری زمین ۱۲ کارگر و متخصص معدن جان باختند. این حادثه که اواخر فروردین ۸۸ رخ داده، یکی از تلخترین حوادث یک دهه اخیر در حوزه معدن بوده است. به گفته مدیرکل اداره کار و امور اجتماعی استان کرمان، آمار تلفات معادن کرمان در سال ۸۸ به بیش از ۱۹ تن میرسد.
حادثه ریزش معدن زغالسنگ هجدک کرمان
معادن کرمان بار دیگر شاهد بروز حادثهای تلخ بودند. آنگونه که خبرگزاری مهر در ۲۴ آذرماه ۱۳۸۹ اعلام کرده، تعدادی از کارگران معدن زغالسنگ هجدک کرمان به دلیل ریزش تونل و ایجاد حفره در عمق ۶۰۰ متری زمین مدفون شده و قربانی شرایط ناایمن کار در معدن شدند. در این واقعه تلخ چهار نفر از کارگران معدن هجدک در عمق زمین گرفتار شدند که در ساعات ابتدایی با همکاری سایر معدنچیان جسد یک نفر از این افراد از معدن خارج شد اما اجساد سه نفر باقیمانده تا بیش از سه ماه از زیر آوار بیرون نیامد.
حادثه معدن منوجان کرمان
در سه حادثه این معدن مشهور کرومیت در فاریاب کرمان، که در سال ۹۳ رخ دادند سه نفر کشته شدند. گویا علت مرگ در هر سه مورد ریزش تونل حین حفاری بوده است. ریزش تونل این معدن بزرگ که حدود ۱۵۰۰ کارگر دارد، میتواند رقمزننده یک فاجعه بزرگ باشد. در عین حال در شهریورماه همین سال کارگری به نام سعید محمودینودژ، ۲۸ساله در حادثه ریزش تونل در معدن فاریاب کرمان جان خود را از دست داد. در حادثه دیگری که بر اثر ریزش معدن زغالسنگ هشتونی کرمان در ۴ شهریور ۹۵ رخ داد یکی از کارگران معدن جان خود را از دست داد.
حادثه معدن منگنز ونارچ استان قم
در این رخداد تلخ که اسفندماه سال ۱۳۹۳ رخ داد، دو کارگر ۳۰ و ۳۴ساله کشته شدند و یک نفر نیز به شدت مصدوم شد. این معدن که گفته شده جزو بزرگترین معادن خاورمیانه به حساب میآید، در عمق ۳۰۰ متری زمین قرار دارد. بزرگترین منبع منگنز کشور از جمله حادثهسازترین معادن کشور به حساب میآید.
حادثه معدن یورت آزادشهر گلستان
انفجار شش هفته قبل معدن یورت که به کشته شدن ۴۳ نفر و زخمی شدن ۸۳ تن انجامید، یکی از مرگبارترین حوادث ۵۰ سال اخیر حوزه معدن ایران است که با وجود گذشت زمان، هنوز هم ابعاد آن بهطور کامل مشخص نشده است. در روزهای گذشته و پس از اتفاق تلخ معدن یورت، چند حادثه معدنی در سطح استانهای مختلف رقم خورده که به فوت تعدادی از کارگران منجر شده است. برای نمونه اخیراً در معدن زغالسنگ یاقوت شهر کرمان، یک کارگر معدن به علت گازگرفتگی جان خود را از دست داده است. این سانحه که در بخش طغرل الجرد شهرستان کوهبنان در استان کرمان رخ داد، موجب خفگی کارگر این معدن قدیمی شده است. همچنین اخیراً شاهد مرگ یک کارگر معدن کوشک بافق واقع در استان یزد بودهایم که بر اثر اصابت سنگ به جمجمه فوت کرده است. البته حوادث متعدد دیگری در اقصی نقاط کشور از جمله کردستان، اراک، سمنان و یزد رخ داده که به دلیل عدم شواهد کافی در خصوص ابعاد ماجرا، چندان نمیتوان روی آنها متمرکز شد.
ارسال نظر