ما مراقب طبیعت نیستیم

احداث معادن و بهره‌برداری از آنها، از جمله فعالیت‌های اقتصادی به شمار می‌رود که می‌تواند در توسعه و ایجاد اشتغال در هر منطقه نقش مهمی داشته باشد. معادن از پتانسیل‌های اقتصادی هستند و به عنوان یکی از تولیدکنندگان درآمد ناخالص کشور به شمار می‌روند. اگر در بهره‌برداری از معادن ملاحظات زیست‌محیطی رعایت نشود، می‌توانند به عنوان یکی از مولفه‌های تخریب‌کننده در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی خودشان را نشان دهند. شوربختانه در بسیاری از مناطق طبیعی ما بهره‌برداری از معادن در سالیان گذشته بدون توجه به ملاحظات طبیعی و محیط‌زیستی بوده است. بسیاری از معادن کشور با وجود درآمدهای اقتصادی، به دلیل رعایت نشدن ملاحظات زیست‌محیطی از طرفی و همچنین عملی و رعایت نشدن شرایط اعلام شدن بر روی کاغذ در زمان واگذاری موجب ایجاد خسارت‌هایی در بخش محیط ‌زیست و منابع طبیعی شده است. باید در نظر داشت در جهان کنونی و در عصر حاضر توجه به پیکره‌های طبیعی و حفاظت از محیط زیست جزو اخلاقیات متمدنانه محسوب می‌شود و علاوه بر دولت‌ها که وظیفه حاکمیتی در بهبود زندگی و کیفیت رفاهی مردمان دارند، مردم نیز با دقت و وسواس بیشتری به ملاحظات محیط زیست دقت کنند؛ از محیط پیرامون زندگی تا چشم‌اندازهای طبیعی در دوردست. بنابراین وقتی دست‌اندازی به طبیعت بدون در نظر داشتن چنین حساسیت‌هایی باشد می‌تواند مخاطرات زیادی داشته باشد و منظر مخدوش‌شده بی‌تردید در روان انسان امروزی بی‌تاثیر نیست.

 مخدوش کردن چهره طبیعت از دیگر خسارت‌های برخی معادن است. بسیاری از معادن به ویژه معادن سنگ در مسیر ورود مسافران و گردشگران فعالیت می‌کنند که این فعالیت آنها موجب شده است که بخشی از طبیعت از لحاظ زیباشناختی دچار خسارت و به گونه‌ای دچار آلودگی دیداری شوند. در صورت رعایت نکردن الزامات فعالیت‌های معادن می‌تواند خسارت‌های بالایی در حوزه حیات وحش ایجاد کند. عمده فعالیت معادن در اراضی ملی و در اغلب مواقع در مناطق حساس چهارگانه محیط‌زیست است. حضور این معادن اطراف مناطق حفاظت‌شده و انجام فعالیت‌هایی از جمله انفجار، تردد کامیون‌ها و... می‌تواند خسارت‌هایی در این بخش از جمله اختلال در زندگی حیات وحش ایجاد کند. در بعضی مناطق در گذشته اجازه بهره‌برداری از شن و ماسه در بستر رودخانه‌ها داده شده بود که این امر موجب شده بستر رودخانه‌ها دچار خسارت شوند و این امر موجب افزایش نرخ رسوب‌گذاری و کاهش عمر سدها در پایین‌دست شده و در خطر افتادن زندگی آبزیان رودخانه را در پی داشته است.

آن چیزی که همه به آن اعتقاد و باور داریم این است که مواد معدنی که در طبیعت وجود دارد، قطعاً به عنوان یکی از منابع سرمایه‌ای کشور است و در همه جای دنیا از این منابع استفاده می‌کنند. ما هم باید با برنامه‌ریزی‌های صحیح به عنوان منابع خدادادی که در طبیعت موجود است، بتوانیم بهره‌برداری صحیح انجام دهیم. در اینکه معادن به عنوان یکی از سرمایه‌ها و دارایی‌های طبیعی و اقتصادی ما می‌تواند به توسعه اقتصادی کشور کمک کنند شکی وجود ندارد و قطعاً باید برنامه‌ریزی صحیحی در این باره صورت بگیرد. همه جای دنیا با مدیریت صحیح از معادن استفاده می‌کنند و یکی از مهم‌ترین منابع درآمد ناخالص هر کشوری به حساب می‌آید. قطعاً باید بر روی فرآیند استخراج و تولید از معادن این برنامه را لحاظ کنیم که خیلی دنبال خام‌فروشی معادن نباشیم و بتوانیم با بهره‌وری و فرآوری که بر روی مواد معدنی انجام می‌شود حداکثر استفاده‌های اقتصادی و توسعه‌ای را از معادن داشته باشیم. اما آنچه از بهره‌برداری از معادن به حوزه محیط زیست و خسارت‌های وارده بر طبیعت مربوط است، جانمایی غلطی است که در خصوص معادن صورت می‌گیرد.

بهره‌برداری از معادن باید بهره‌برداری پایدار باشد. بهره‌برداری پایدار به این معنی که منابع پایه اصلی که آب و خاک و پوشش گیاهی هر منطقه است، آسیبی نبیند. آن چیزی که باعث نگرانی در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی است، الگوهای بهره‌برداری از معادن و جانمایی‌های نادرست است که عموماً معادن در جاهایی استخراج یا جانمایی می‌شوند و مجوز معدن‌کاوی صادر می‌شود که خسارت‌های جبران‌ناپذیری به اکوسیستم‌های آن منطقه وارد می‌کند. خسارت‌های معادن مربوط به عدم رعایت ملاحظات محیط‌زیستی و کنترل تخریب در عرصه‌های مجاور معدن است. شاید بر روی کاغذ و بر اساس مجوزهای صادرشده در یک سطح محدود که حداقل خسارت‌های محیط زیستی وارد می‌شود، مجوزها صادر می‌شوند اما به لحاظ اینکه نظارت‌های مستمر و پایداری روی فعالیت‌های معدن‌کاوی صورت نمی‌گیرد عموماً، محیط‌های اطراف معادن و عرصه‌های طبیعی دچار خسارت‌های جبران‌ناپذیر می‌شود.

هیچ ملاحظه‌ای در ایجاد راه‌های دسترسی که برای معدن‌کاوی و تردد ماشین‌آلات ایجاد می‌شود وجود ندارد. معمولاً سطح گسترده‌ای از عرصه‌ها تخریب می‌شود و اکوسیستم‌های طبیعی با مشکل مواجه می‌شوند. واقعاً می‌توان در مورد راه‌های دسترسی به معادن کار کرد. حداقل‌های عرض جاده‌ای برای دسترسی به معادن باید طراحی شود و با نظارتی که انجام می‌شود ما باید بتوانیم خسارت‌های ناشی از تخریب دسترسی به معادن را به حداقل برسانیم. شاید برخی از مشکلات جدی‌تر مربوط به عدم نظارت بر محدوده‌های واگذاری است. اگر دستگاه‌های متولی که شامل دستگاه‌های وزارت صنعت، معدن و تجارت، سازمان جنگل‌ها و سازمان حفاظت محیط‌زیست است، به معنای واقعی وظیفه نظارتی خود را انجام دهند قطعاً، مشکلاتی را که در حوزه معدن در خصوص تخریب محیط زیست با آن مواجه هستیم نخواهیم داشت و شاهد خسارت‌های ناشی از معدن‌کاوی نخواهیم بود. قطعاً می‌توانیم این خسارت‌هایی را که اکنون به طبیعت وارد می‌شود کنترل کنیم. شاید تنها راه کاهش خسارت‌های عرصه‌های طبیعی در معدن‌کاوی نظارت‌های جدی باشد.

این یک واقعیت است که سرمایه‌گذاران معدن‌کاوی به دنبال کاهش هزینه‌ها و افزایش درآمد و سود باشند و قطعاً اگر نظارتی درست صورت نگیرد، تلاش بر این است که فاصله میان هزینه‌ها و درآمد را بیشتر کنند و با کمترین هزینه بتوانند بیشترین بهره‌برداری را داشته باشند و همین‌جاست که خسارت‌ها به اوج خود می‌رسد. خیلی وقت‌ها ما باید هزینه بکنیم که خسارت‌ها به طبیعت را به حداقل برسانیم. ما نباید اجازه دهیم به بهانه کاهش هزینه‌ها، هرگونه تخریب و رفتار ناصوابی با طبیعت صورت بگیرد. نقطه عطف مشکلات معادن و خسارت‌های ناشی از معدن‌کاوی در کشور ما بحث نظارت است. بحث جانمایی هم مهم است و اینکه استثنائاتی در نظر گرفته شود مساله مهمی است. وقتی رویشگاه‌های جنگلی کشور با وجود محدودیت‌های طبیعی که داریم در معرض تخریب قرار می‌گیرند باید کمی درنگ کنیم. ما کمتر از یک‌چهارم میانگین جهانی در کشورمان جنگل داریم و تنها هفت درصد از وسعت کشور رویشگاه‌های جنگلی است، ولی همین حداقل هم از دستبرد و تخریب نهادها و سازمان‌های معدن‌کاوی و دیگر صنایع توسعه‌ای کشور در امان نیستند. در صورتی که چیزی حدود ۲۸ درصد میانگین جهانی سطح کشورهای دنیا از جنگل پوشیده است و آن کشورها هرگز اجازه تخریب این رویشگاه‌های طبیعی را که ریه‌های تنفسی زمین هستند نمی‌دهند. ما باید چهار برابر مردم دنیا مواظب جنگل‌هایمان باشیم ولی آیا چنین تفکری بر مدیران ما حاکم است؟