اقتصاد برق متاثر از اقتصاد کشور است
علی وکیلی از مصائب پیش روی سرمایهگذاری در صنعت برق میگوید
اقتصاد صنعت برق در شرایط امروز در چه وضعیتی قرار دارد؟
وضعیت حال حاضر صنعت برق را باید از دو جنبه مورد بررسی قرار داد. جنبه نخست، بررسی وضعیت خود این صنعت است. صنعت برق یک صنعت توانا، قدیمی و استخواندار در ایران است. هم نیروهای بسیار خوب و قوی دارد و هم به لحاظ منابع انسانی، صنعت بسیار باریشهای است و فعالان اقتصادی که در این حوزه فعالیت دارند، قابلیت این را دارند که هر لحظه بتوانند این صنعت را از آب و گل در بیاورند. در مورد توانمندیهای صنعت برق میتوان مثالی زد: در دوران جنگ تحمیلی هر لحظه ممکن بود نیروگاهی مورد هدف قرار گیرد، اما هم صنعت برق و هم صنعت نفت در این دوران شاهکار کردند و به دلیل ساختار منسجمی که داشتند این دوران را پشت سر گذاشتند. این مثال را ذکر کردم که عنوان کنم اقتصاد صنعت برق قابل درست کردن است. به این دلیل که تمام زیرساختهای آن فراهم است. زیرا زیرساختهای منابع انسانی را دارد، زیرساختهای فنی را دارد و دارای یک سیستم شبکه برق خوب است. درست است که به لحاظ تکنولوژی لازم است یک نوسازی در این صنعت انجام شود، اما زیرساختها کاملاً آماده است.
از نظر اقتصادی و با توجه به شرایط فعلی، صنعت برق در چه شرایطی است؟
جنبه دوم قابل بررسی در صنعت برق جنبه اقتصادی است. در شرایط فعلی اقتصاد کشور با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند و برق نیز جزئی از این اقتصاد است. زمانی که روی طرح جامع انرژی کشور کار کردیم، یک تحلیل وجود داشت و آن هم این بود که هدفمندسازی انرژی، یعنی رهاسازی قیمت انرژی. اما این رهاسازی به نفع صنعت انرژی تمام نشد و علت آن هم این بود که درآمدهای حاصل از افزایش قیمت انرژی به جای اینکه بخش تولید را تقویت کند، به سمت مصرف جاری شد. به عبارت دیگر این فرآیند به جای اینکه تولید را تحریک کند بازار را تحریک کرد. در این میان همه صنایع آسیب دیدند و صنعت انرژی نیز مخصوصاً به دلیل افزایش قیمتی که صورت گرفت، بسیار متضرر شد. در نتیجه با توجه به مشکلاتی که در صنایع پیش آمد و افزایش قیمتهایی که به دلیل تحریک بازار پیش آمد، یک ناهمگونی در تقاضا و تولید ایجاد شد. زیرا وقتی که تقاضا تحریک میشود، اما نمیتوان همزمان تولید را نیز بالا برد، ناهمخوانیهایی در اقتصاد شکل میگیرد. برای اینکه بتوان تولید و تقاضا را هماهنگ کرد، دو مولفه وجود دارد. اولین مولفه این است که باید بتوان با تکنولوژی، قیمت تمامشده را پایین آورد و دوم اینکه تسهیلات در اختیار تولید باشد که بتواند تکنولوژی را که نیاز است، خریداری کند. از یک طرف تسهیلات در اختیار تولیدکنندگان قرار نگرفته است و بانکها نیز با نرخ سودهایی که میگیرند، هیچ چشمانداز روشنی برای بقای تولید باقی نگذاشتهاند. این در حالی است که تکنولوژی هم به دلیل تحریمها وجود نداشت.
زیرساخت صنعت برق چگونه است؟ در این شرایط وظیفه بخش خصوصی چگونه تعریف شده است و دولت و مجلس چه تمهیداتی اندیشیدهاند؟
با زیرساختهایی که وجود داشت و تمهیداتی که در بخش خصوصیسازی و خریدهای تضمینی اندیشیده شد، اقداماتی در راستای سرمایهگذاریها صورت گرفت. صنعت برق در حال حاضر با پرداخت یارانهها و پرداخت مابهالتفاوتها، با مشکلاتی مواجه شده است. به همین دلیل هر سال میزان بدهی صنعت برق بیشتر میشود و با توجه به رخ دادن اشتباهاتی که منجر به کاهش ارزش پول ملی شد و با توجه به ارزبر بودن صنعت برق، در حال حاضر یکی از مشکلات هم این است که با این قیمتهای برق، برای سرمایهگذاران صرفه اقتصادی نمیکند که با دلار سرمایهگذاری کنند و با قیمتهای پایینی که برای خرید وجود دارد دخل و خرج را با یکدیگر هماهنگ کنند. بنابراین میتوان گفت اشتیاق و رغبت برای سرمایهگذاری در این صنعت کاهش پیدا کرده است و آنهایی هم که پیش از این سرمایهگذاری کرده بودند الان نمیدانند با بدهیهایی که دارند چه کنند. از طرف دیگر دولت و مجلس به هر دلیلی مخالف افزایش قیمت حاملهای انرژی هستند و همین موضوع باعث میشود که نسبت به آینده سرمایهگذاریها خوشبین نباشند. این در حالی است که سرمایهگذاران داخلی نیز انگیزهشان به شدت کاهش یافته است.
وضعیت و چالشهای فعلی سرمایهگذاری در صنعت برق چگونه است؟
سرمایه معمولاً جایی میرود که بازدهی داشته باشد. یعنی وقتی یک سرمایهگذاری صورت میگیرد اولین سوال ایجادشده برای سرمایهگذار چگونگی بازگشت آن است. معمولاً در دنیا هم اینگونه است که شرکتهای بزرگ سهم خود را وارد پروژهها نمیکنند و از تسهیلات ممکن استفاده میکنند. این تسهیلات یا از صندوق توسعه ملی یا بانکها یا از خارج کشور است که البته در دوران تحریمها کاهش یافته است. اتفاقی که برای برگشت سرمایه رخ داده این است که سرمایهگذاری با دلار انجام میشود، اما بازگشت آن باید با ریال باشد. این موضوع چالشی به نام بدهیها به وجود میآورد که البته اخیراً شرکت تولید نیروی برق حرارتی میزانی از بدهیها را پرداخت کرده است. اما با این حال با این قیمتها بعید میدانم سرمایهگذاران قادر باشند سرمایهگذاری کنند.
موضوع واگذاری نیروگاهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
همه جای دنیا سرمایهگذاری را خود دولت انجام نمیدهد، زیرا این فرآیند سالیان سال است که با شکست مواجه شده است. بنابراین چارهای وجود ندارد که سرمایهگذاری را بهصرفه کنیم و برای اینکه این کار انجام شود، باید بازگشت سرمایه را تسهیل کنیم. در این شرایط ما به ثبات اقتصادی پایدار نیاز داریم تا سرمایهگذار ترغیب و وارد گود شود.در مورد میزان صادرات خدمات فنی و مهندسی نیز توضیح دهید.
امسال برای هشتمین سال پیاپی، فراب به عنوان صادرکننده نمونه و ممتاز انتخاب شد. رویکرد فراب برای اینکه در خارج از کشور فعالیت داشته باشد، بسیار خوب بود. اما تداوم این کار بازمیگردد به میزان صادراتی که انجام میشود که اصلاً عدد قابل توجهی نیست. زیرا وقتی خود را با سایر صادرکنندگان خدمات فنی و مهندسی در کشورهای دیگر مقایسه میکنیم، متوجه میشویم که اصلاً میزان ما در حد قیاس نیست. چند عامل اصلی وجود دارد که به شدت این قضیه را میتواند افزایش یا به شدت کاهش دهد. مهمترین چیزی که میتواند باعث جهش رقابت با سایر کشورها و باعث برنده شدن شرکتها در فضای بینالمللی شود، این است که از پشتیبانی دولتهای خود بهرهمند باشیم. فراب اکنون تنهاست و هیچ پشتوانهای ندارد. بنابراین انتظار ما این است که دولت حمایت کند و جوایز صادراتی و انگیزشهایی را به این شرکتها بدهد. دوم پشتیبانی سیاسی است. سیاست خارجی ما برخلاف بسیاری از کشورها اولویت اولش اقتصاد نیست. این در حالی است که اولویت اول در کشورهای در حال توسعه اقتصاد است. به اعتقاد من سیاست خارجی ما سیاستزده است. این موضوع یکی از چالشهایی است که در صادرات خدمات فنی و مهندسی به چشم میخورد.
ارسال نظر