چرا حضور زوما در قدرت طولانی شد؟
مصیبت انتخابات غیرعادی
۱-زوما در سال ۲۰۱۴ به سوءاستفاده از ۲۴ میلیون دلار از مالیات شهروندان متهم شد که آن را تحت عنوان «بهبود امور امنیتی»، در مواردی چون بازسازی روستایی استفاده کرد که قبلا در آن اقامت داشت.
۲-او به ۸۰۰ مورد فساد مرتبط با گرفتن رشوه در مورد قراردادهای اسلحه در دهه ۹۰ متهم شد.
۳-او احتمالا با فساد مرتبط با خانوادهای ثروتمند در رسوایی خانواده گوپتا مرتبط است.
در سطحی وسیعتر، زوما قدرت را در دورهای در دست داشته که نابرابری اقتصادی افزایش داشته، بیکاری و فقر در کشور گستردهتر شده و اعتبار آفریقای جنوبی براساس رتبهبندی آژانسهای بینالمللی کاهش داشته است. با این وجود حتی زمانی که میزان محبوبیت او به ۲۰ درصد رسیده، همچنان با اعمال قدرت از برکناری خود جلوگیری کرده است. چگونه سیاستمدار غیرمحبوبی چون او که به فساد نیز متهم است توانسته تا این حد در قدرت دوام بیاورد؟ این امر دلایل متعددی دارد اما یکی از این عوامل، وضعیت پویایی حزبی در سیستم انتخاباتی غیرعادی آفریقای جنوبی است. قانون اساسی فعلی آفریقای جنوبی در سال ۱۹۹۴ و در زمانی تنظیم شد که این کشور پس از سالها از سلطه سفیدپوستان رهایی یافت. پس از اجرایی شدن آن، روش رای دادن مردم این کشور به سیاستمداران به طرز معنا داری تغییر یافت.
در دوره آپارتاید، مجلس کشور از سیستمی مشابه با پارلمان بریتانیا استفاده میکرد که در آن هر کس بیشترین رای را بیاورد برنده میشود حتی اگر بیش از نصف کل آرا نیز به دست نیاورد: رای دهندگان در هر حوزه انتخاباتی به کاندیداهای مختلف رای میدهند و هر کس بیشترین آرا را به دست آورد، نماینده آن حوزه میشود. چنین سیستمهایی نهایتا به دو حزب قدرتمند ختم میشوند و اغلب اوقات این شرایط به این وضعیت منتهی میشود که حزبی بدون داشتن اکثریت آرا، اکثر صندلیهای پارلمان را فتح میکند. بعضی از منتقدان به این نکته اشاره کردهاند که احتمالا این وضعیت به حزب ملی طرفدار آپارتاید کمک میکرد.
سیاستمداران در سال ۱۹۹۴ ترجیح دادند تا سیستمی را انتخاب کنند که در آن مردم آفریقای جنوبی به جای رای دادن به کاندیداها به حزب رای دهند و صندلیهای پارلمان با استفاده از لیست مخفی تقسیم شود که توسط هر حزب ارائه میشود. در این روش رئیسجمهور نه با آرای مستقیم مردم، بلکه با انتخاب پارلمان انتخاب میشود. این سیستمی غیرمعمول است اما نقاط قوتی نیز دارد. پارلمان نماینده مناسبی از وضعیت سیاسی کشور است. رئیسجمهور از قدرت چشمگیری برخوردار است و میتواند طرحهای مجلس را وتو کند اما پارلمان میتواند بر قدرت او نظارت کند. مثلا مجلس در آفریقای جنوبی بر خلاف آمریکا میتواند رئیسجمهور را به هر دلیلی که مناسب میداند از کار برکنار کند.
البته احتمالا در این سیستم بیثباتی سیاسی وجود خواهد داشت: چنین سیستمهایی اغلب به وضعیت سیاسی چند پاره تبدیل میشوند که در آن، احزاب کوچکتر برای تشکیل دولت با حزب اکثریت در مجلس ائتلاف میکنند؛ وضعیتی که در دولتهای اروپایی همچون هلند میتوان مشاهده کرد. اما اوضاع در آفریقایجنوبی چنین پیش نرفت. کنگره ملی آفریقا-جنبش مشهور آزادی و حزب نلسون ماندلا-در دوره پسا آپارتاید به شدت محبوب بوده است.این حزب از سال ۱۹۹۴ مرتبا ۶۰ درصد آرا را به خود اختصاص داده و اکثریت را در مجلس به دست آورده است.
پروفسور «پی یر دِووس» استاد حقوق دانشگاه کیپتاون در این زمینه اظهار کرد: «شاید نکتهای که باعث ضعف در سیستم سیاسی ما شده پویایی سیاسی است، نه تنظیمات قانون اساسی. این به آن معناست که رهبری حزب امکانات فراوانی برای مانور سیاسی داشت تا حزب علیه او متحد نشود.» زوما به مدت طولانی رئیسجمهوری بحثبرانگیز بوده و تلاشهای زیادی برای برکناری او در سالهای اخیر وجود داشته است. موضوع این است که این تلاشها از طرف احزاب مخالف انجام شده و افراد اندکی از کنگره ملی آفریقا حاضر به مخالفت با او شدهاند. اما در نهایت موارد متعدد فساد و تجمیع بحرانها کنگره ملی آفریقا را وادار کرد تا زوما را برکنار کند، اما سوال اساسی این است که سیستمی که زوما را با این تاخیر و پس از سالها فساد برکنار میکند، قادر به اصلاح امور خواهد بود؟
ارسال نظر