دلار زیر تیــــغ
کنفرانس خبری حسن روحانی
نشست خبری رئیسجمهوری سهشنبه ۱۷ بهمن با حضور خبرنگاران رسانههای داخلی و خارجی ریاست جمهوری برگزار شد. روحانی در این نشست درخصوص موارد متعددی به خصوص مسائل اقتصادی به سوالات خبرنگاران پاسخ داد که مهمترین محورهای اقتصادی اشاره شده در شبکه اجتماعی و فضای مجازی بازتاب گستردهای داشت. روحانی در بخشی از سخنانش گفت: افزایش قیمت ارز دلایل روانی و تبلیغاتی دارد؛ مردم در این مسیر پرریسک گام برندارند. این جمله از زبان رئیسجمهوری مورد توجه کانالهای تلگرامی قرار گرفت و در گروههای مختلف اقتصادی نقد شد. بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان این رویکرد را نقد کرده و عدم بهکارگیری سیاستهایی که در بازه زمانی ۵ سال گذشته میتوانست به یکسانسازی و واقعیسازی نرخ ارز منجر شود و از بیثباتی ان بازارها جلوگیری کند را یکی از عوامل اصلی شرایط فعلی معرفی کردند.
در شبکه اجتماعی توییتر نیز بسیاری از کاربران و حتی چهرههای سیاسی از سخنان رئیسجمهور درخصوص واگذاری بنگاههای اقتصادی بخشهای دولتی، نهادهای غیردولتی و نیروهای مسلح استقبال کردند، کاربران توییتر و تلگرام نسبت به این عبارت از سخنرانی روحانی که «این تنها راه نجات اقتصاد است» واکنش مثبت نشان دادند. همچنین این نشست خبری زیر سایه سخنان رئیسجمهوری در گفتوگوی زنده تلویزیونی برگزار شد و بخش قابل توجهی از کاربران توییتر و تلگرام منتقد مواضع روحانی درخصوص شرایط اقتصادی و سیاسی بودند. کاربران عمدتا با هشتک باید-بشود اعتراض خود را بیان میکردند و جایگاه رئیسجمهور را فراتر از آن میدانستند که شعارهای هنجاری را بیان کرده و نسبت به شرایط نیز منتقد باشد.
در این میان نکته قابل توجه این است که جنس برخی سخنان روحانی در این نشست خبری همچون سخنرانیهای پیش از انتخابات ۱۳۹۶ بود ولی مورد توجه کاربران شبکه مجازی قرار نگرفت و بازتاب گستردهای نداشت. جهتگیری کاربران این شبکهها نشان میدهد که سخنان روحانی هر چند جنجالی دیگر همچون گذشته مطالبه آنان نیست و عمده مطالبه شهروندان ایرانی در فضای مجازی بر عملیاتی شدن بسیاری از سخنان است و هر روز که میگذرد فضای مجازی این علامتدهی را به نمایش میگذارد که در فضایی که تیم رسانهای دولت تاکنون فعالیت مناسبی نداشته، مطالبهگریهای شهروندان در دولت دوازدهم هنوز محقق نشده و فاصله زیادی تا تحقق آن مانده است.
التهاب در بازار ارز
یکی از مهمترین موضوعات که طی روزهای گذشته در گروههای موضوعاتی مورد بحث قرار گرفت التهاب بازار ارز و طلا بود. کاربران تلگرام در گروههای عمومی تر نسبت به تغییر شرایط و بیثباتی بازار ارز و طلا ابراز نگرانی میکردند و سرگردانی را حاصل شرایط جدید و بیثباتی بازارها معرفی میکردند. در گروههای تخصصی نیز سیاستهای ارزی و پولی دولت شدیدا مورد انتقاد قرار گرفت. بخش قابل توجهی از کارشناسان سیاستهای ارزی و پولی دولت طی ۵ سال گذشته را عامل اصلی بهوجود آمدن این شرایط معرفی کرده و اتخاذ سیاستهای شجاعانه و قاطع از سوی بانک مرکزی را امری لازم میدانستند که تاکنون در دولت یازدهم و دوازدهم آنچنان که باید رخ نداده است. عموم کارشناسان مهمترین دستاورد اقتصادی دولت اول روحانی را ثبات در بازارها معرفی میکردند که معتقدند که با توجه به اتفاقات ماههای اخیر، این دستاورد از بین رفته است و دولت راه سختی را برای بازگشت ثبات به بازارها دارد. تحلیلها عمدتا همان توصیههایی بود که طی سه تا چهار سال گذشته مطرح شده بود.
اینکه دولت باید اجازه افزایش قیمت دلار مطابق با تورم سالانه را میداد و این افزایش قیمت مطابق تورم سالانه با یک سیب مناسب هرگز شرایط امروز را بهوجود نمیآورد. حال نیز شرایط به گونهای تغییر یافته است که بازگشت ثبات به بازارها در نبود متغیری خارجی همچون موفقیت در توافق برجام و شکلگیری انتظارات مثبت نسبت به آینده اقتصاد کشور، کار برای دولت را بسیار سخت کرده و عملا باید سیاستهای اقتصادی صرف شرایط را به سوی بهبودی سوق دهند. در شبکه اجتماعی توییتر نیز چهرههای سیاسی نسبت به افزایش قیمت ارز ابراز نگرانی کرده و دولت و رئیسجمهوری را به دلیل عدم توانایی کنترل بازارها و افزایش یکباره قیمت ارز و طلا مورد انتقاد قرار دادند. عبدالله رمضانزاده در صفحه توییتر خود نوشت: «آقای رئیسجمهور کلی گویی راه چاره نیست، صادقانه توضیح دهید چرا نرخ ارز صعودی است.
اینکه گفته شود دلایل اقتصادی ندارد یعنی چی؟» سخنان رئیسجمهوری درخصوص دلایل غیراقتصادی افزایش قیمت ارز، توجهات را به سوی عرصه سیاسی برد که مورد انتقاد کارشناسان و اقتصاددانان قرار گرفت. سخن اقتصاددانان این بود که اگر هم متغیرهای سیاسی در افزایش قیمت ارز دخیل هستند، سیاستهای اقتصادی دولت نیز در راستای بیثباتی در بازارها قدم برداشتهاند. بسیاری از اقتصاددانان معتقدند کاهش دستوری نرخ سود در شهریور ماه سال گذشته و مجموعه سیاستهای ارزی بانک مرکزی طی سالهای گذشته سهم بزرگی در بیثباتی در بازار ارز و طلا داشته است. کانالهای تلگرامی چهرههای اقتصادی و سیاسی نیز به عبارت «دلایل غیراقتصادی» معرفی شده از سوی رئیسجمهور واکنش نشان داده و به نقد آن پرداختند.
علی میرزاخانی، سردبیر روزنامه «دنیایاقتصاد» در کانال تلگرامی خود نوشت: «کاش آنهایی که اجازه طرح سوال یافتند این سوال ساده را از آقای روحانی میپرسیدند: «جناب آقای رئیسجمهور! التهاب روزهای اخیر در بازار ارز از نظر کارشناسان اقتصادی، هم قابل پیشبینی بود هم قابل پیشگیری. اتفاقا از یک سال قبل هم پیشبینی شد و راه پیشگیری هم معرفی شد. سوال این است که چرا پیشگیری نشد؟» بسیاری از کانالهای اقتصادی دیگر نیز به نقد سیاستهای کلی ارزی دولتها پرداختند. دکتر محمد طبیبیان اقتصاددان در کانال خود نوشت: «حاتم بخشىهاى حکومتى به اضافه هزینههاى بىپروا و بدون بررسى هزینه فایده، نتیجههای زیر را بهدنبال دارد: کسرى بودجه، افزایش نقدینگى، تورم، افزایش قیمت کالاها، دارایىها و ارز خارجى. این داستان سادهاى است که عمدتا از دهه ١٣٥٠ شروع شد و در واقع بنیاد اقتصاد، سیاست و جامعه را در معرض توفان قرار داد و از این تجربه هم درسى گرفته نمىشود.» در ساعات پایانی روز دوشنبه ۲۳ بهمنماه دلار به مرز ۴۹۰۰ تومان رسید و رکورد جدیدی زد که در شبکههای مجازی با انتقادات گستردهای به رئیسجمهوری بازتاب پیدا کرد. فیلم گفتوگوی رئیسجمهوری در تلویزیون درخصوص اطمینان درباره بازار ارز همراه با انتقاداتی به روحانی در شبکههای مجازی دست به دست میشود.
رویکرد اقتصادی
در بسیاری از گروههای اقتصادی که کارشناسان، اقتصاددانان، روزنامهنگاران و فعالان اقتصادی حضور دارند، در بسیاری از تصمیمات دولت درخصوص مسائل روز که مورد بررسی قرار میگیرد اختلاف نظرها و شکاف نظر موجود بین کارشناسان و اقتصاددانان گویای نگاه بهکلی متفاوت دو طیف کارشناسی و علمی کشور است که هر یک به نوع خود دارای ابزارهای خاص خود هستند. بخشی از کارشناسان و اقتصاددانانی که منتقد دولت هستند، اختلافات ریشهای با سیاستهای جریان اصلی اقتصاد دارند و به دخالت دولت در اقتصاد معتقدند و حضور دولت در اقتصاد را امری مبارک میدانند و ریشه مشکلات اقتصادی کشورهایی چون ونزوئلا را تحمیل سیاستهای کشورهای قدرتمندی همچون آمریکا از مجرای توصیههای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی معرفی میکنند و حاکمیت یک دولت خوب را راه چاره برای مبارزه با شرایط موجود معرفی میکنند. در سوی دیگر اقتصاددانان و کارشناسانی قرار دارند که معتقد به کوچک کردن حجم دولت هستند و دخالت دولت در بازارها را یکی از مهمترین عوامل ناکارآمدی بازارها میدانند. در حال حاضر هر دو طیف با بسیاری از سیاستهای دولت مخالفند اما طیفی که معتقد به کاهش دخالت دولت در اقتصاد و طرفدار عدم مداخله دولت است در معرض رویگردانی از برخی سیاستهای دولت جدید است و برخی چهرههای برجسته این طیف نیز سیاستهای پولی و مالی این دولت را ناکارآمد معرفی کردهاند.
مناظره تاریخی نود
برنامه نود در هفته گذشته با دعوت از علی کریمی و محمدرضا ساکت ابعاد مختلفی از ادعاهای مطرح شده در خصوص طیف وسیعی از مسائل را مورد بررسی قرار داد که در شبکههای اجتماعی بازتاب گسترده ای داشت. عمده مسائل مطرح شده از سوی علی کریمی ادعای تخلفات مالی از سوی فدراسیون فوتبال بود که با پاسخهای محمد رضا ساکت مواجه شد. عمده کاربران با شروع برنامه نود و اوج گرفتن ادعای مطرح شده از سوی علی کریمی به طرفداری از کریمی پرداختند و در دفاع از او توییت کردند. یکی از مهمترین محورهای مورد اعتراض علی کریمی به فدراسیون فوتبال که با استقبال کارشناسان و کاربران شبکه های اجتماعی مواجه شد، قرارداد فدراسیون فوتبال با آدیداس بود. علی عالی، روزنامه نگار ورزشی در صفحه توییتر خود نوشت: «من به قرارداد آدیداس با فدراسیون فوتبال ایران اعتراض دارم. ننگین است. میلیاردها نفر بازی اسپانیا و پرتغال را در جامجهانی خواهند دید و اسپانسرها برای دیده شدن همه کار میکنند اما ما باید برای پوشیدن لباسهای آدیداس پول هم بدهیم! این توئیت خطاب به آدیداس است.» کاربران بسیاری نیز در تلگرام فیلم تشویق تماشاگران در استادیوم آزادی را در گروه ها و کانال ها ارسال کردند.
ارسال نظر