توسعه گردشگری در میانکاله
حر منصوری فعال محیطزیست در میانکاله در این باره به «دنیای اقتصاد» گفت: اینکه گفته شود تعداد پرندگان در سالجاری کاهش پیدا کرده است علمی نیست، زیرا باید آمار امسال با سالهای قبل مقایسه شود. با این حال در کرانههای غربی و جنوب غربی که حضور پرندگان در منظر عمومی را شاهد بودیم این امکان را از دست دادهایم. او دلیل این امر را کاهش آب دریای خزر در سالهای اخیر دانست و افزود: این عقبنشینی موجب شده است ترکیب شیمیایی و حجم آب تالاب میانکاله تغییر پیدا کند. به این ترتیب کلونیهایی که در غرب تالاب تشکیل میشد ۷ تا ۸ کیلومتر جابهجا شدهاند و در بخشهایی مانند پروانه بادی یا در غرب تالاب که پرنده مینشست آبی نیست که پرنده در آن حضور داشته باشد. این فعال محیطزیست از شمال و جنوب میانکاله بهعنوان زیستگاه کنونی پرندهها نام برد و ادامه داد: همین امر سبب شده است عموم افراد نتوانند پرندهها را در میانکاله مشاهده کنند.
دیر فرا رسیدن سرمای هوا، موجب مهاجرت دیرتر به تالاب میانکاله شده است. منصوری با بیان این مطلب گفت: متداول این بود که در اواسط پاییز شاهد حضور پرندگان در میانکاله باشیم و این درحالی است که در پاییز امسال و همین یکی دو ماه پیش هوایی با درجه ۳۴ درجه را نیز تجربه کردیم. مشخص است این دمای زیاد مناسب مهاجرت نیست و حضور پرندگان دیرتر صورت گرفته است. به گفته این فعال محیطزیست، عوامل انسانی مانند غذادهی به پرندگان در فریدونکنار و سرخرود از دیگر عواملی است که انگیزه حضور پرندگان در میانکاله را کاهش داده است. او در این باره عنوان کرد: وجود منابع غذا در انتخاب پرندگان در مسیر مهاجرت بسیار تاثیر گذار است. درمحلهایی که تله اکولوژیک وجود دارد و غذای فراوان یافت میشود، این پیام را به پرندگان میدهد که این نقطه یک زیستگاه امن و سرشار از منابع غذایی است. بنابراین در سالهای بعد این زیستگاهها جزو مسیرهای مهاجرت از سوی پرنده میشود.
او اضافه کرد: در ۱۰ هکتار زمینهای فریدونکنار و سرخرود بیش از ۱۰ هزار بار قوی فریادکش و سایر گونهها را داشتیم درحالیکه کل پرندههایی که به میانکاله مراجعه میکنند حدود ۲۵ هزار هستند که نشان میدهد بیش از یک سوم آنها به این منطقه رفتهاند. چنین پدیده ای همچنین نقش تلههای اکولوژیکی را در مسیر مهاجرت نشان میدهد. منصوری درباره تاثیر این پدیدهها بر گردشگری منطقه میانکاله گفت: ما شاهد تغییر محسوس یا کاهش گردشگری در میانکاله نیستیم. متناسب با ظرفیت و برد منطقه گردشگری در میانکاله توسعه یافته و اقامتگاههای جدید نیز برای ارائه خدمات افزوده شده است. همین مساله سبب شده است تعداد بیشتری از جامعه بومی و محلی در اکوتوریسم فعالیت کرده و جذب منابع مالی نیز در سالجاری از این طریق افزایش یافته است. او افزایش تعداد روزهای گردشگران در روزهای غیرتعطیل را از دیگر پیامدهای گسترش اکوتوریسم در این منطقه دانست و عنوان کرد: اگر در سالهای قبل تنها پنجشنبه و جمعه شاهد حضور گردشگران بودیم در یکی دو سال اخیر در روزهای هفته هم علاقهمندان به پرندهنگری به میانکاله مراجعه میکنند که همین عامل فشار بر منطقه را نیز کاهش و درآمد را افزایش میدهد.
این فعال محیطزیست از افزایش ۲۵ درصدی تورهایی که برگزار میکند خبر داد و عنوان کرد: همین افزایش سبب شده است تعداد خانوادههای بیشتری در این موضوع درگیر شوند. فریدونکنار و سرخرود همواره در تیتر خبرهای مرتبط با شکار پرندگان در ایران بودهاند و هر ساله شاهد گفتههای متعدد مسوولان دراین خصوص بوده ایم. با این حال تغییر خاصی را درخصوص تغییر الگوی زندگی مردم محلی شاهد نیستیم. منصوری در این باره گفت: در همه جای دنیا دو ابزار برای مدیریت حیات وحش وجود دارد که شامل اکوتوریسم و شکار میشوند. زمانی که اکوتوریسم بیشتر میشود شکار کاهش پیدا میکند و در برخی مناطق نیز شکار مدیریت شده توانسته است در حفاظت از حیات وحش به شکل موثری عمل کند. او اضافه کرد: از ۵۰ سال گذشته تا کنون مشارکت مردم محلی در حفاظت بهعنوان یک اصل پذیرفته شده است. ذینفع کردن مردم به معنای جمع کردن مردم در یک جلسه و سخنرانی برای آنها نیست.
اکوتوریسم این قابلیت را دارد که به شکل ملموس برای مردم محلی درآمدزایی داشته باشد. بهعنوان مثال در میانکاله کسانی که سابق شکارچی بودند درحالحاضر در ارائه خدمات به گردشگران درگیر شده و از این طریق امرار معاش میکنند. در واقع شکارچیان به واسطه علاقه به حیات وحش به سادگی جذب فعالیتهای گردشگری میشوند و آسیبهای وارده به منطقه را به خوبی درک میکنند. این فعال گردشگری ادامه داد: فعال محیطزیست نباید برخورد با مردم از سوی مقامات دولتی را خواستار شود چون از جنس مردم است. در مقابل فعالان محیطزیست باید راهکارهای جایگزین برای معیشت را برای ساکنان حاشیه یک زیستگاه ایجاد کنند. اینکه یک فعال محیطزیست به مسوولان برای مقابله با مردم محلی فشار وارد کند تنها به کاهش حس تعلق مردم به یک منطقه یا محیطزیست کمک کرده است و گاه به برخوردهای قهری منجر میشود که نمونههای آن را در مناطق مختلفی شاهد بودهایم.
او توضیح داد: در دوران اصلاحات یکی از مدیران کل فشار زیادی را به مردم محلی درخصوص شکار وارد کرد بهطوری که در یک شب ۱۰ تا ۱۵ نفر از شکارچیان را دستگیر و شکارها ضبط شد. اتفاقی که پس از این حادثه افتاد این بود که مردم محلی میزان قابلتوجهی سم مرکبات را در قلب تالاب میانکاله ریختند. آسیبی که این واکنش به رفتار مسوولان به همراه داشت صد سال شکار مردم محلی نمیتوانست داشته باشد و تا دو سال میانکاله بوی تعفن میداد. این فعال محیطزیست درباره اینکه چرا اطلاعات کمی راجع به این اتفاقات وجود دارد، بیان کرد: در گذشته هر چند اتفاقاتی در مناطق مختلف رخ میداد اما در آن دوران پوشش خبری پیدا نمیکرد و اهمیتی برای مردم نداشت. بهعنوان مثال ۱۰ سال گذشته در آبندان کناب تالاب میانکاله ۳۵۰ پلیکان که گونهای بسیار پراهمیت است، کشته شدند درحالیکه خبری از این اتفاق منتشر نشد.
منصوری در همین رابطه جلوگیری از شکار را با یک شیب ملایم خواستار شد و گفت: همچنین اکوتوریسمی که در مناطق دنبال میشود باید سازه محور نباشد. مردم محلی توان سرمایهگذاری برای تاسیس سازهها را ندارند. درحالیکه آنها میتوانند خدمات گردشگری را به بهترین شکل ارائه کرده و صنایع دستی خود را نیز به گردشگران عرضه کنند. از اینرو نیاز است که در حاشیه زیستگاهها، گردشگری نرمافزاری گسترش پیدا کند و توان جذب مردم محلی را دارد. چنین رویکردی سبب میشود مردم در امر حفاظت درگیر شده و حیات وحش به بهترین شکل حفظ شود.
ارسال نظر