متن خوب، بازیگر  را جــادو می‌کند

بازی در سینما برایتان جذاب‌تر است یا اجراهای صحنه‌ای و تئاتر؟

تئاتر و سینما هر کدام برای بازیگر، جذابیت‌های خاص خود را دارند. در صحنه تئاتر، شما مقابل تماشاگر به‌صورت زنده اجرا می‌کنید، نفسِ شما در صورت تماشاگر دمیده می‌شود و این خیلی جذاب و فوق‌العاده است. هر شب یک اجرای جدید، هر شب اتفاقی نو صورت می‌گیرد و شما باید سعی کنید که قهرمان باشید. شما باید به‌عنوان بازیگر وقتی روی صحنه می‌آیید، همه آنچه در زندگی‌تان وجود دارد را کنار بگذارید تا همانی باشید که باید. اما در سینما پرده نقره‌ای بزرگ و تاثیراتی که از آن طریق می‌توان بر مخاطب گذاشت، جذابیت‌های خاص خودش را دارد. برای بازیگر در سینما، جزئیاتی مطرح می‌شود که در تئاتر شکل دیگری برای آن وجود دارد و این تفاوت سینما و تئاتر است. ولی من فکر می‌کنم سینما و تئاتر به همان‌اندازه برای بازیگر جذاب است که نقش برای او جذاب است و برای شخص خودِ من، مدیوم ارائه در درجه دوم، پس از اینکه نقش چقدر برایم جذاب است، قرار می‌گیرد.

وقتی به بازی در نمایشی دعوت می‌شوید، چه مواردی را مبنای انتخاب قرار می‌دهید؟

هر گاه به کاری دعوت می‌شوم حتما کارگردان، سابقه کار و کیفیت کارش برایم مهم است. اما فکر می‌کنم برای ما بازیگر‌ها یا لااقل برای من، اول از همه متن نمایش اهمیت دارد. حتما اول متریال اصلی یعنی سناریو، مهم است. به اعتقاد من راجع به کیفیت کار، کارگردان، سالن اجرا، بحث‌های مالی و... می‌شود در ذهن دو دو تا چهارتا کرد، اما هیچ چیز جای متریال اصل، نمایشنامه و فیلمنامه و... را نمی‌گیرد. نمایشنامه و فیلمنامه خوب بازیگر را جادو می‌کند. وقتی شما برای اولین بار با یک نمایشنامه یا فیلمنامه خوب رو‌به‌رو می‌شوید انگار دست می‌اندازد و یقه‌تان را می‌گیرد و دیگر نمی‌گذارد جایی بروید. نقش خوب شما را اسیر و لحظه به لحظه با خود همراه می‌کند.

چه چیز در نقش‌هایی که انتخاب می‌کنید برایتان جذابیت دارد؟

اصولا درباره بازیگری معتقد هستم ما خلق کاراکتر و نقش نداریم. اساسا فکر می‌کنم کسانی که می‌گویند فلانی نقش و کاراکتر را خلق کرد، ما چنین چیزی را در مقام بازیگر نداریم. این نظر شخصی من است. نویسنده می‌تواند یک کاراکتر را روی کاغذ خلق کند. اینکه شما به‌عنوان بازیگر چقدر در کارت موفق باشی، به اینکه شما به بهترین شکل کاراکتر را از وجود و فیلتر خود رد کنی و اجرا کنی بستگی دارد. منظورم این است که حتما منِ مهدی فریضه اگر یک روز نقش قاتل، یک روز نقش دکتر، یک روز دستفروش، یک روز دزد و... را بازی می‌کنم حتما در تمام آن نقش ها، وجوهی از خودم وجود دارد. و اساسا جذابیت بازیگری به این است که می‌گویند بازیگر، کاریزمایی در وجودش دارد که این کاریزما در تمام نقش‌هایی که او کار کرده، به نوعی، وجود داشته است. در واقع این نقطه اشتراک همه کاراکترهایی است که او بازی کرده است. درگیر شدن با نقش برایم خیلی جذابیت دارد. در این سال‌ها چندبار اتفاق افتاد که از سوی کارگردانان نقش‌هایی به من پیشنهاد شد و من پس از خواندن فیلمنامه، گفتم نقش دیگری را بازی می‌کنم و آنها گفتند آن نقش از تو دور است، نمی‌شود و... من وقت گذاشتم و در خیلی از این موارد موفق شدم که نظر آن کارگردان را جلب کنم، تا جایی که بگوید: انگار این نقش مالِ تو بوده است.  

برای ایفای یک نقش، چقدر مطالعه می‌کنید و چطور خودتان را با یک شخصیت وفق می‌دهید؟

 فکر می‌کنم برای رسیدن به نقش، روش مشخص ریاضی‌وار، وجود ندارد. اگر بازیگر از هوش خوبی برخوردار باشد و سعی کند به پیرامون خود دقت کند، نکات زیادی برای رسیدن به نقش وجود دارد. شما بسته به کاراکتری که بازی می‌کنید، لازم است گاهی درباره نقشتان زیاد بخوانید، گاهی لازم است که راجع به نقشتان بیشتر ببینید و... من فکر می‌کنم روش مشخصی برای اینکه بازیگر به نقش برسد وجود ندارد‌. به تعداد روش‌های موجود در جهان برای رسیدن به هر چیزی، می‌شود به نقش رسید. هر لحظه و هر آن... به نظرم بازیگر باهوش باید چشم‌ها و گوش‌هایش را باز کند و شاخک‌هایش تکان بخورد و گیرایی داشته باشد و از پیرامونش و هر چیزی را که ممکن است دائما دریافت کند.

در شرایط تئا‌تر امروز بازیگر تا چه اندازه امکان انتخاب درست دارد؟

متاسفانه امروز در بازیگری آنقدرها حق انتخاب وجود ندارد. برای اینکه کار خوب چه در تئاتر و چه در سینما آنقدرها، ساخته نمی‌شود. به اندازه‌ای کار خوب ساخته نمی‌شود که شما بتوانید منتظر بمانید و آن کاری را که باید، انتخاب کنید. من در تمام سال‌هایی که حرفه‌ای بازیگری را دنبال کرده‌ام، روزهای زیادی بیکار بوده‌ام و منتظر بوده‌ام اما هر کاری را نپذیرفته‌ام. تعداد تولیدات خوب ما زیاد نیست و تولیدات ضعیف ما بسیار است. بازیگر هم مثل سایر انسان‌ها نیازهای روزمره و گرفتاری‌هایی دارد.

سخن آخر؟

خانواده من در این سال‌های سخت از حامیان من بوده‌اند قدردان آنها هستم و از همه کسانی که مرا یاری داده‌اند سپاسگزارم.