دکه مطبوعات
Newsweek
قاتل جمهوریخواهان
مجله نیوزویک در اولین شماره در سال جدید میلادی به سراغ استیو بنن رفته است. البته این مجله زمانی به موضوع بنن پرداخت که هنوز درگیری ترامپ و او بهدلیل انتشار کتابی که بنن در انتشار آن نقش داشت، بالا نگرفته بود. در کتابی که بنن، ترامپ را فردی پریشانحال و خودشیفته معرفی کرده و تلویحا تایید کرده است که پسر و داماد ترامپ با روسها در ارتباط بودهاند. این مجله اما مینویسد که مشاور سابق ارشد کاخ سفید اهدافی فراتر از مبارزه با ترامپ در سر دارد. استیو بنن گفته است که او میداند چگونه آمریکا را دوباره قدرتمند سازد، حتی اگر به قیمت کشتن حزب جمهوریخواه تمام شود.
این مجله مینویسد: وقتی بنن، در یک گردهمایی در آلاباما، درست چند روز پیش از انتخابات (میاندورهای کنگره) صحبت کرد، او به جای اینکه از قیمت گوشت قرمز برای مردم گرسنه صحبت کند، از اقتصاد ملی سخن گفت. این گردهمایی اعتراضی در دوتان، واقع در آلاباما با دعا آغاز شد. یک آیه خشمآلود از کتاب مقدس که میگوید: آنها قلبشان مالامال از بدبختی است و دهانهایشان همچون قبر باز است. به نوشته این مجله این آیات در واقع خطاب به روی مور، جمهوریخواهی که در آن زمان برای انتخابات کنگره آماده میشد، بود. او که یک جمهوریخواه اصیل و رئیس سابق دادگاه عالی آلاباما بود، قصد داشت که در انتخابات میاندورهای به نمایندگی از جمهوریخواهان حضور پیدا کند؛ اما حضور او در انتخابات از دو جهت با مشکل روبهرو شد. نخست اینکه واشنگتنپست چند هفته قبل از انتخابات به نقل از چندین زن، پروندهای علیه وی تشکیل داد که در آن ادعا شده بود رئیس سابق دادگاه عالی آلاباما آنها را مورد آزار و اذیت قرار داده است.
همین پرونده موجب شد به شدت محبوبیت وی در چند هفته آخر افت کند. اما در آن سوی ماجرا مهمترین قسمت داستان شکل گرفته بود. حضور مشاور سابق ترامپ که خود به طغیانگری علیه جمهوریخواهان تبدیل شده است، مهمترین تاثیر را در این انتخابات گذاشت. ایالت آلاباما اساسا یک ایالت جمهوریخواه (Red State) بهحساب میآید و جمهوریخواهان به شکل سنتی پیروز میدان هستند؛ اما اینبار یک یاغی به نام استیو بنن کمر همت بسته است تا جمهوریخواهان را نابود کند. او پس از اخراج از کاخ سفید رویه تندتری علیه جمهوریخواهان گرفت و معتقد است جمهوریخواهان در حال فریب مردم هستند. با شکست روی مور در انتخابات اخیر، این سوال پیش میآید که آیا دموکراتها پیروزی خود را مدیون برنامههای خود هستند یا آنها توانستند با کمک استیو بنن، روی مور را از سر راه بردارند.
The Nation
سایه سنگین چپها بر سر دموکراتها
مجله نیشن در دومین شماره سال جدید میلادی به استقبال رقابت سیاسی در ایالاتمتحده رفته است. بهزعم این مجله، دموکراتها در داخل حزب در حال چرخش به سمت سوسیالیسم هستند. این مجله مینویسد: هر کسی که در بال چپ حزب دموکرات قرار دارد بر این باور است که دموکراتها بهترین حزب برای آنها بهحساب میآیند. گفته میشود که حزب دموکرات ۲۴ هزار نیروی جدید که گرایشهای چپ دارند جذب خود کرده است. در این مجله آمده است: در اکتبر گذشته در عصر شنبه در کلیسای «یونیترین» در فیلادلفیا، در حدود ۵۰ نفر در صندلیهای خود مستقر شده بودند که دستان خود را بالا گرفته بودند تا صحبت کنند. بیشتر آنها در دهه دوم زندگی خود بودند. کسانی که شلوار جین و سوییشرت پوشیده بودند و بعضا نیز برخی از آنها حلقه بینی و کولهای هم بر پشت داشتند. کولههایی که با اشیا و پینهای مختلف تزیین شده بود.
این گردهمایی تحت عنوان جلسه «راهبرد باز» برگزار شده بود. بانی این جلسه چپهای دموکرات بودند. به اعتقاد چپهای این حزب فصل جدیدی برای گفتوگو باز شده است. در این جلسه چپها در باب موضوعات مختلفی گفتوگو کردند. اما عمده بحث آنها این بود که برای حفظ برتری آنها باید روی موضوع قوانین مراقبتی و بهداشتی متمرکز شوند. اگر ترامپ قصد دارد تا اوباماکر را به هوا بفرستد، در مقابل چپها قصد دارند از آن بهعنوان برگ برنده در انتخابات آتی کنگره آمریکا استفاده کنند.
در این جلسه جوانانی که با گلهای رز خود حضور پیدا کرده بودند هر کدام نظریاتی ارائه میدادند. یکی از آنها میگفت باید روی طبقه کارگر کمدرآمد متمرکز شویم؛ چراکه آنها به لحاظ تامین دارو در مضیقه هستند و وظیفه آنها است که به این طبقه کمک کنند. دیگری میگفت که باید مشکل رسانهها را هم حل کنند و از طریق رسانه بیشتر روی طرحهای خود تبلیغ کنند. هر چند چپها در حزب دموکرات از جایگاه خوبی برخوردار هستند، اما برخی اوقات آنها احساس میکنند که میتوانند بهعنوان یک نیروی مستقل وارد عمل شوند. با این حال بزرگان این حزب که گرایشهای سوسیالیستی دارند بر این باورند که جدایی چپها به تضعیف دو طرف میانجامد. این اعتقاد وجود دارد که چپها بهدلیل عدم انتخاب برنی سندرز در انتخابات اخیر ریاستجمهوری از حزب دموکرات بسیار عصبانی هستند؛ زیرا به باور آنها برنی سندرز میتوانست به راحتی طبقه کارگر را به سمت خود جذب کند. درحالیکه با انتخاب هیلاری کلینتون، رای طبقه کارگر و یقه آبیها به سبد ترامپ اضافه شد. حالا دموکراتها قصد دارند تا با سرمایهگذاری روی چپها، بتوانند در انتخابات ۲۰۱۸ کنگره خودی نشان دهند و اکثریت را از دست جمهوریخواهان در آورند.
New York magazine
رئیسجمهوری که آماده نبود
مجله نیویورک در اولین شماره سال جاری میلادی خود به سراغ یک موضوع جنجالی رفته است. کسانی که اخبار ایالاتمتحده را دنبال میکنند، میدانند که اخیرا کتابی در آمریکا منتشر شده است که دونالد ترامپ و کاخ سفید را به هم ریخته است؛ چراکه این کتاب وارد هزار توی خاندان ترامپ و کاخ سفید شده و دست به افشاگریهایی زده است که سببساز درگیری بین استیو بنن و دونالد ترامپ شده است. مایکل ولف نویسنده کتاب «آتش و خشم: در درون کاخ سفید ترامپ»، برای نخستین بار ادعاهایی مطرح کرده که بسیار در فضای سیاسی آمریکا جنجال بهپا کرده است؛ از جمله این ادعاها آن است که خود ترامپ اصلا باور نمیکرد رئیسجمهور شود و تا ساعاتی پس از اعلام نتایج گیج و مبهوت بوده است. این مجله در بخش آنلاین خود مینویسد: از زمانی که طرح مجله به روی سایت رفت چهار و نیم میلیون بازدید کننده داشته است و هزاران بار جلد مجله به اشتراک گذاشته شده است.
مطلب اصلی این پرونده که به قلم جفری اسمیت نوشته شده است، بررسی کتاب تازه مایکل ولف است که توانسته فروش خوبی هم داشته باشد. در این مجله آمده است: یک سال پیش تیم ترامپ انتظار شکست داشت، اما در نهایت پیروز میدان شد. نکتهای که در این میان مهم است مربوط به عدم آمادگی ترامپ برای ریاستجمهوری میشود. در روزهای نخست تیم ترامپ کاملا گیج شده بودند. این مجله مینویسد: عصر هشتم نوامبر سال ۲۰۱۶، کلیانس کانوی در دفتر کار تماما شیشهای برج ترامپ مستقر شده بود. کارزارهای انتخاباتی معمولا اینگونه است که افراد در آن تا روزهای آخر با برنامه میجنگند، اما ستاد انتخاباتی ترامپ تا روزهای آخر بدون فهرستبندی اولویتها و در ناامیدی به سر میبرد. روی در و دیوار ستاد انتخاباتی نیز چند شعار پراکنده محتوای شعارهای دست راستی دیده میشد.
کانوی، مدیر کارزار انتخاباتی که دارای روحیه خوشبینانه است و بسیار سر و صدا میکند، در روزهای آخر انتخابات بسیار ساکت و کم صدا بود و گویی شکست را پذیرفته بود. او در روز انتخابات با چند تن از دوستان و متحدان سیاسی خود تلفنی صحبت میکند و پریبوس را بهعنوان عامل شکست احتمالی معرفی میکند (پریبوس بعدها بهعنوان رئیس کارکنان کاخ سفید مشغول به کار و در نهایت توسط ترامپ نیز اخراج شد). او همچنین فهرستی از تهیهکنندگان تلویزیونی که با آنها در ایام انتخاباتی مصاحبه داشت، تهیه کرده بود. وی احتمالا چون کار روی زمین را از دست داده بود، برای پس از انتخابات بهدنبال کار روی آنتن بود تا بتواند در شبکههای تلویزیونی حاضر شود.
شواهد موجود حکایت از این دارد که این وضع تنها شامل حال مدیر کارزار انتخاباتی ترامپ نبوده و پسر و داماد او نیز چنین شرایطی داشتند. در روزهای آخر انتخابات آنها انتظار داشتند که این ماجراجویی در روز هشتم نوامبر پایان بپذیرد. هیچکدام از آنها در مخیلهشان نمیگنجید که ممکن است ترامپ روزی رئیسجمهوری آمریکا شود. تقریبا تمامی نیروهای ترامپ در کارزار انتخاباتی روی این موضوع متفقالقول بودند. ترامپ البته حالی مشابه نیروهای خود داشت. هر چه کمپین بیشتر به روزهای آخرش نزدیک میشد، ترامپ نیز سرگیجهاش بیشتر میشد. اصلا هدف نهایی او پیروزی در انتخابات نبود. او به سم نانبرگ، یکی از مشاوران خود از هدف غاییاش برای حضور در انتخابات گفته بود. او گفته بود: من میتوانم مشهورترین فرد روی زمین باشم. راجر آیلیس، یکی از دوستان قدیمیاش که پیشتر رئیس شبکه خبری فاکسنیوز بود توصیهای به ترامپ داشت؛ او گفته بود که اگر میخواهی برنامهای تلویزیونی داشته باشی، بهتر است برای انتخابت ریاستجمهوری نامزد شوی.
حالا او با توصیه آیلیس، شایعهای به راه انداخته بود که محتوای آن خبر از شبکه کابلی دونالد ترامپ میداد. ترامپ بر این باور بود که با نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری آیندهای بزرگ انتظار او را میکشد. او با مشاورههایی که آیلیس به وی ارائه داده بود، به این نتیجه رسیده بود که در فردای کارزار انتخاباتی میتواند بهعنوان یک مرد قدرتمند در شبکههای تلویزیونی حاضر شود. ترامپ میدانست که با حضور در انتخابات ریاستجمهوری، صرفنظر از نتیجهای که حاصل میشود، فرصتهای نادیدهای انتظار او را میکشد. او چند هفته پیش از انتخابات به آیلیس گفته بود: این رویا، بزرگتر از آن چیزی بود که تصور میکردم. من به باخت فکر نمیکنم. برای اینکه این باخت محسوب نمیشود. این یک پیروزی کامل است.
ترامپ به این نتیجه رسیده بود که باخت در انتخابات ریاستجمهوری معنایی ندارد، زیرا که وی توانسته است فرصتهای دیگری به دست آورد که تا پیش از آن حتی در مخیلهاش هم نمیگنجید. در همین راستا، گزارشها حکایت از این داشت که در کارزار انتخاباتی ترامپ تنها موردی که دیده نمیشده، «برنامهریزی» بوده است. زیرا هدف آنها رقابت با هیلاری کلینتون نبوده است. شاهدان عینی میگویند که کارزار انتخاباتی ترامپ، یکی از «درهم برهمترین» و «شلختهترین» کارزارهایی بوده که تاریخ مدرن ایالاتمتحده به خود دیده است. در برههای از زمان انتخابات که به پیش از ماه اوت میرسد، همگان ترامپ را در قامت یک بازنده میدیدند. حتی این امید هم وجود نداشت که ترامپ بتواند تا ۵۰ میلیون دلار کمک انتخاباتی دریافت کند. اما ترامپ در نهایت توانست پیروز انتخابات شود و او تنها فردی در تاریخ ایالاتمتحده است که به قصد مطرح شدن در انتخابات حاضر میشود و سر از کاخ سفید در میآورد.
ارسال نظر