یادداشت
عذرخواهی بد نیست ، امـا...
عذرخواهی زمانی جایز است که اگر کسی به اصولی معتقد است و تحت شرایطی خاص آن اصول را زیر پا میگذارد، با بیان عذرخواهی، اظهار پشیمانی کند. اگر کسی به اصولی معتقد نباشد و پس از بروز اشتباه بخواهد تحت تاثیر موج و جو حاکم بر جامعه عذرخواهی کند، این بیشتر یک رفتار فریبکارانه خواهد بود. آنچه من از جامعه ایرانی میبینم با توجه به نمایی که از دل شبکههای اجتماعی پیداست، نمایی نگرانکننده است. متاسفانه بسیاری از محتواهای منتشر شده در این فضا پرخاشگرانه، توهینآمیز و تحقیر آمیز است. شمار قابل توجهی از این محتواهای نابهنجار نیز عمدتا ویژگیهای غیراختیاری دیگران را دستمایه تمسخر قرار میدهد. ویژگیهایی که هیچ انسانی در بودن یا نبودن آنها و در کیفیتشان نقشی نداشته است. حتی بسیاری از تریبونهای موجود در جامعه ما هم این فضا را تقویت میکند. هم رسانهها و هم رخدادهای اجتماعی سادهای مثل خرید کردن، قدم زدن و... نیز انباشته از تکرار و بازتولید ادبیات نابهنجاری است که حاوی توهین و تخریب است.
من فکر میکنم تا زمانی که توهین، تخریب و تحقیر بر اساس یک هدف از پیش تعیین شده یا بر اساس یک شیوه خاص فکر کردن انجام میشود که پشتوانه آن توهینها است، عذرخواهی چندان جایگاهی ندارد. زیر ا فقط نشان میدهد که ما تحت تاثیر یک مطالبه عمومی و نه بر اساس اصولی که به آنها معتقدیم عذرخواهی کردیم. اتفاقا این شاید یکی از کژکارکردهای شبکههای اجتماعی و فضای مجازی باشد. اما به هر حال امروزه شبکههای اجتماعی در کشور ما رسانههای قدرتمندی هستند، در کنار آن مدارس، رسانه ملی و... که نهادهای آموزشی به شمار میآیند برای گسترش دادن چنین موجی باید مسوولیت بر عهده بگیرند و انجامش بدهند.
ما باید ابتدا اصول اساسی و حقوق طبیعی انسانها را بشناسیم، حدود و مرزهای رفتار خود را مشخص کنیم و سپس عذرخواهی کنیم. بیتردید من بهعنوان یک شهروند حامی چنین موجی خواهم بود، خوشحال هم خواهم بود که کاربران شبکههای اجتماعی و نه فقط آنان که افراد جامعه و شهروندان دیگر هم از شکلگیری چنین موجی استقبال میکنند، احساس میکنم با شکلگیری چنین موجی، دست کم خطا کردن و توهین کردن در فضای عمومی و جایی که چشمهای سیال و پرتعداد شاهدان (دوربینها و موبایلها) وجود دارند، کاهش بسیار چشمگیری پیدا خواهد کرد. طبیعتا این اتفاق و چنین موجی میتواند آثار کوتاه مدت و حتی شاید بلند مدت هم داشته باشد. اما با این حال ما در کنار آنکه به رویه و روبنای این اتفاق فکر میکنیم، بهتر است به زیربنای آن هم فکر کنیم. منظورم اصلاح این رفتارها در خلوت و در حوزه خصوصی است.
همانطور که گفتم رفتار انسانها در حوزه عمومی با توجه به حضور دوربینها ممکن است محدود و کنترل شود، اما تغییر در لایههای درونیتر اتفاق میکند. من امیدوارم و فکر میکنم موجی که راه افتاده است و با استقبال مردم هم مواجه شده است بتواند نمودهای واقعی بیشتری پیدا کند. بیشتر امیدوارم در کنار این موج، موجی موازی هم برای اصلاح رفتارها در موقعیتهای مختلف راهاندازی شود، حقوق انسانها تبدیل به یک موج شود و احترام به دیگران فارغ از هرگونه ویژگی نژادی و غیراختیاری به موضوع مهم شبکههای اجتماعی تبدیل شود. نکته پایانی این است که بهعنوان یک پژوهشگر فکر میکنم تمایل مردم و شهروندان ایرانی به شکلگیری فضایی برای عذرخواهی و حلالیت طلبی، میتواند تنشها و التهابهای موجود در زندگی روزمره را تا حدودی تعدیل کند. اگر این موج گسترش پیدا کند و در ادامه آن اصلاح رفتارها و گفتارها مورد توجه قرار بگیرد، میتوان امیدوار بود که نتیجه مطلوبی رخ خواهد داد و موج عذرخواهی توانسته در کنار اظهار پشیمانی به اصلاح و صحیح شدن شیوه ارتباط انسانها و شهروندان هم منجر شود. به هر حال ما باید یادبگیریم که در حقوق اولیه انسانی با هم برابریم و کسی نمیتواند نگاه از بالا به پایین به دیگری داشته باشد.
ارسال نظر