سـرمقـاله
موانع اصلاحات بن سلمان
برخی کارشناسان بر این باورند که با توجه به رشد آگاهیهای سیاسی و ارتقای منزلت اجتماعی زنان در جامعه سنتی با محوریت مذهب رادیکال وهابی که اساس این جامعه سنتی مرد سالار بوده، جامعه عربستان ناگزیر به تن دادن به برخی اصلاحات و رعایت حقوق زنان شده است. بنابراین ما میبینیم که در این مورد نه تنها به زنان حق رانندگی داده میشود، بلکه اخیرا اعلام شد که زنان در عربستان از حق فتوا نیز برخوردار هستند. از سوی دیگر برخی بر این باورند در بعد سیاسی با توجه به ناکامیهای مکرر پادشاه عربستان و جانشین وی، در جنگهای نیابتی در منطقه در یمن و سوریه و حتی عراق، اصلاحات درون ساختاری و ایجاد قدرت یکپارچه در تصمیمگیریهای خارجی ضرورتی اجتنابناپذیر به شمار میرود. در نتیجه بن سلمان برای پالایش هرم سیاسی قدرت از مخالفان جدی خود، به اصلاحات در حوزه داخلی و خارجی روی آورده است.
نکته دیگر در بحث اصلاحات اینکه آیا این اصلاحات مدنظر بر اساس سند ۲۰۳۰ منتج به نتایج مثبت برای عربستان خواهد شد یا خیر؟ بسیاری از تحلیلگران بینالمللی بر این باورند که این اصلاحات شتابزده که به شکل آرمانی و به دور از واقعیتهای داخلی و منطقهای پیگیری شده و در حال اجراست، در صحنه عمل با موانع ذیل روبهرو خواهد شد: ۱- نبودن اجماع: اجماعی بین حاکمان سعودی وجود ندارد؛ یعنی نخبگان تصمیمگیرنده در بحث اصلاحات سیاسی و اجتماعی روی بند بند اساسنامه سند ۲۰۳۰ توافق ندارند. این مساله که ملک سلمان قدرت را یکجا به پسرش محمد بن سلمان واگذار کرده از دید بسیاری از شاهزادگان سعودی بدعت تازهای است که نمیتواند قابل پذیرش باشد. ۲- آرمانی بودن سند ۲۰۳۰: برای اجرای تغییرات بنیادین باید یک مسیر اساسی به دور از هرگونه شتابزدگی طراحی شود. با توجه به اینکه درآمدهای نفتی عربستان، جزو منابع اصلی برای هزینههای کلان نظامی این کشور محسوب میشود، حذف درآمدهای نفتی در کوتاه مدت(۱۵ سال) یک امر دست نیافتنی است.
درواقع این کشور هنوز زیرساختهای لازم برای تبدیل شدن به یک کشور پیشرو با محوریت اقتصاد بازار در منطقه را ندارد و ممکن است حذف یارانههای نفتی برای قشر آسیبپذیر عربستان مشکلات را دوچندان سازد. ۳- تبعات اجتماعی سند: توسعه اقتصادی هر کشوری وابسته به پیشنیازهای اساسی است. نبود فرهنگ توسعه اقتصادی و سیاسی و همچنین ساختارهای سنتی که به شدت با هرگونه تحولخواهی در عرصه اجتماعی و سیاسی حتی اقتصادی مخالفت میکند رسیدن به این تحول را با دشواریهای جدی روبهرو میسازد. بنابراین بهرغم برخی همراهیها و همگامیهای رهبران وهابی ممکن است در مسیر توسعه و اصلاحات مدنظر اختلافات بیشتر شود. ۴- نداشتن سرمایه انسانی: با توجه به یکدستی جمعیت و عدم پذیرش فرهنگ بیگانه در جامعه سنتی عربستان، حضور بیشتر نیروهای کارآزموده و باتجربه میتواند فرهنگ قبیلهای و سنتی این کشور را با تغییرات غیرقابل پیشبینی روبهرو سازد.
ارسال نظر