روایت اول - ۱۶ شهریور ۹۱
وقتی که بچه بودم پولدار شدن جزو رویاهایم نبود. قاعدتا آن روزها فکر میکردم که اگر پول داشته باشم خانهای بزرگ میگیرم و یک ماشین، ولی لازم است بگویم چیزی به یاد ندارم. از ۱۴ سالگی تابستانها کار میکردم. البته بیش از آنکه به پولش نیاز داشته باشم می خواستم وقت بگذرانم. یا بلال میفروختم یا جوشکاری میکردم. یادم است یک بار هم در تره بار میوه فروشی کردم. با پولی که جمع میکردم معمولا کفش میگرفتم. یک بار هم شلوار لی کبریتی خریدم.
عباس عبدی / نویسنده و پژوهشگر اجتماعی
متولد اول تیرماه ۱۳۳۵ تهران
او دبستان و دبیرستان خود را در مدرسه الهی نازیآباد تهران خوانده است.
عباس عبدی / نویسنده و پژوهشگر اجتماعی
متولد اول تیرماه ۱۳۳۵ تهران
او دبستان و دبیرستان خود را در مدرسه الهی نازیآباد تهران خوانده است.
وقتی که بچه بودم پولدار شدن جزو رویاهایم نبود. قاعدتا آن روزها فکر میکردم که اگر پول داشته باشم خانهای بزرگ میگیرم و یک ماشین، ولی لازم است بگویم چیزی به یاد ندارم. از 14 سالگی تابستانها کار میکردم. البته بیش از آنکه به پولش نیاز داشته باشم می خواستم وقت بگذرانم. یا بلال میفروختم یا جوشکاری میکردم. یادم است یک بار هم در تره بار میوه فروشی کردم. با پولی که جمع میکردم معمولا کفش میگرفتم. یک بار هم شلوار لی کبریتی خریدم.
عباس عبدی / نویسنده و پژوهشگر اجتماعی
متولد اول تیرماه 1335 تهران
او دبستان و دبیرستان خود را در مدرسه الهی نازیآباد تهران خوانده است. او تا قبل از سال 42 پول تو جیبی نداشته است و از زمانی که وارد مدرسه شده است، روزانه از پدرش پول میگرفته است. «پول توجیبی ام با روزی 2 ریال شروع شد و اواخر مدرسه ام 2 تومان میگرفتم.» عباس عبدی بیشتر پول های توجیبی اش را خرج اسباب بازی و خورد و خوراک میکرده است. «هر روز در مدرسهام پیراشکی میگرفتم. پیراشکیهایی که اگر همین امروز هم ببینم حاضرم باز هم بخرم و بخورم. مزه اشان هنوز زیر زبانم است.» او میگوید: «من از دبستان روزه میگرفتم. یادم است یک بار نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و روزهام را با پیراشکیهای مدرسه شکاندم.»
عباس عبدی / نویسنده و پژوهشگر اجتماعی
متولد اول تیرماه 1335 تهران
او دبستان و دبیرستان خود را در مدرسه الهی نازیآباد تهران خوانده است. او تا قبل از سال 42 پول تو جیبی نداشته است و از زمانی که وارد مدرسه شده است، روزانه از پدرش پول میگرفته است. «پول توجیبی ام با روزی 2 ریال شروع شد و اواخر مدرسه ام 2 تومان میگرفتم.» عباس عبدی بیشتر پول های توجیبی اش را خرج اسباب بازی و خورد و خوراک میکرده است. «هر روز در مدرسهام پیراشکی میگرفتم. پیراشکیهایی که اگر همین امروز هم ببینم حاضرم باز هم بخرم و بخورم. مزه اشان هنوز زیر زبانم است.» او میگوید: «من از دبستان روزه میگرفتم. یادم است یک بار نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و روزهام را با پیراشکیهای مدرسه شکاندم.»
ارسال نظر