خدمات متقابل سرمایه و سینما - ۲۲ تیر ۹۱
الناز دیمان
سودای دستمزدهای نجومی
دنیای سینما برای بسیاری از مردم دنیایی جذاب است، البته به واسطه زرق و برق و شهرتی که به همراه دارد، اما در این میان هستند کسانی که ورود به این دنیا را کلیدی مطمئن برای دستیابی به ثروت و حتی قدرت میدانند. اگر از نوجوانی که سودای بازیگر یا کارگردان شدن را در سر میپروراند بپرسید چرا دوست دارد بخشی از دنیای سینما شود، حتما به ستارههای معروف و زندگی مجلل شان اشاره خواهد کرد. واقعیت این است که این نوجوانان چندان هم اشتباه نمیکنند. در ینگه دنیا سینما هنر- صنعتی بسیار پرقدرت محسوب میشود پس جای تعجب ندارد که عوامل فیلمها در قبال هنر و تخصص شان تقاضای دستمزدهای نجومی داشته باشند.
سودای دستمزدهای نجومی
دنیای سینما برای بسیاری از مردم دنیایی جذاب است، البته به واسطه زرق و برق و شهرتی که به همراه دارد، اما در این میان هستند کسانی که ورود به این دنیا را کلیدی مطمئن برای دستیابی به ثروت و حتی قدرت میدانند. اگر از نوجوانی که سودای بازیگر یا کارگردان شدن را در سر میپروراند بپرسید چرا دوست دارد بخشی از دنیای سینما شود، حتما به ستارههای معروف و زندگی مجلل شان اشاره خواهد کرد. واقعیت این است که این نوجوانان چندان هم اشتباه نمیکنند. در ینگه دنیا سینما هنر- صنعتی بسیار پرقدرت محسوب میشود پس جای تعجب ندارد که عوامل فیلمها در قبال هنر و تخصص شان تقاضای دستمزدهای نجومی داشته باشند.
الناز دیمان
سودای دستمزدهای نجومی
دنیای سینما برای بسیاری از مردم دنیایی جذاب است، البته به واسطه زرق و برق و شهرتی که به همراه دارد، اما در این میان هستند کسانی که ورود به این دنیا را کلیدی مطمئن برای دستیابی به ثروت و حتی قدرت میدانند. اگر از نوجوانی که سودای بازیگر یا کارگردان شدن را در سر میپروراند بپرسید چرا دوست دارد بخشی از دنیای سینما شود، حتما به ستارههای معروف و زندگی مجلل شان اشاره خواهد کرد. واقعیت این است که این نوجوانان چندان هم اشتباه نمیکنند. در ینگه دنیا سینما هنر- صنعتی بسیار پرقدرت محسوب میشود پس جای تعجب ندارد که عوامل فیلمها در قبال هنر و تخصص شان تقاضای دستمزدهای نجومی داشته باشند. در آن سوی دنیا سینما مانند کشور ما طفلی ضعیف نیست که گهوارهاش را دولتها تکان دهند؛ آنجا سینما ابزاری بسیار بانفوذ و قدرتمند است که به کارخانه رویاسازی معروف شده و فیلمها به مثابه کالاهای شکیلی هستند که بعد از فروش، سودهای هنگفت را روانه کمپانیها میکنند. بیایید نگاه کوتاهی داشته باشیم به میزان دستمزد عوامل مختلف سینما در هالیوود ،پایتخت سینمای جهان.
تهیهکنندهها
در صنعت سینمای هالیوود این کمپانیها و تهیه کننده هستند که حرف اول را میزنند، البته به یاد داشته باشید تهیه کنندهها به همان میزان که از توفیق تجاری فیلمهای شان سودهای بالا کسب میکنند، شکست یک بلاک باستر پرخرج تابستانی میتواند آنها را تا مرز ورشکستگی پیش ببرد، اما تهیهکنندگان کهنه کار و با تجربه که رگ خواب تماشاگر را در دست دارند معمولا با انتخابهای دقیق موفق میشوند پروژههایی را به سرانجام برسانند که بیشترین امید را برای تسخیر گشیهها دارند. این تهیه کنندگان دستمزدهای خوبی هم در قبال کارشان از کمپانیها دریافت میکنند. برای مثال «مایکل بی» تهیه کننده مجموعه فیلمهای «ترانسفورمرها» با صدوبیست و پنچ میلیون دلار دستمزد سالانه جزو تهیه کنندگان ثروتمند و موفق محسوب میشود. در رتبههای بعدی «رولند امریخ» با هشتاد و پنج میلیون دلار دستمزد سالانه و استیون اسپیلبرگ که معمولا تهیهکنندگی آثار خودش را هم برعهده دارد با هفتاد میلیون دستمزد سالانه قرار دارند.
کارگردانها
شاید در سینمای ما یک کارگردان همه کاره فیلم محسوب شود، اما در هالیوود تولید فیلم یک کار گروهی است و هر کس در حوزه تخصصیاش مشغول به کار است. در هالیوود و همچنین سینمای اروپا کارگردان ناظر هنری روند ساخت فیلم است و چندان خود را درگیر مسائل مالی نمیکند. کارگردانهای پردرآمد معمولا کسانی هستند که فیلم هایشان در گیشه موفق عمل کرده باشند. کمپانیها به این کارگردانها روی خوش نشان میدهند و با دست و دلبازی هم هزینه های سنگین فیلم هایشان را تقبل میکنند و هم دستمزدهای قابل توجهی به آنها میدهند. «جیمز کامرون» در صدر این کارگردانها قرار میگیرد؛ او برای کارگردانی فیلم «آواتار» پنج میلیون دلار دستمزد گرفت که البته با توجه به فروش خیره کننده فیلم یقینا دستمزدی که برای دنباله این فیلم خواهد گرفت به مراتب بیشتر خواهد بود. «تاد فیلیپس» کارگردان فیلم «خماری» با دستمزدی حدود چهار میلیون دلار و «استیون اسپیلبرگ» و «کریستوفر نولان» با دستمزدهایی نزدیک به همین مبلغ در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
فیلمنامهنویسان
در هالیوود یک فیلمنامه نویس میتواند برای نگارش نسخه اولیه فیلمنامهاش تا یک میلیون دلار دریافت کند و معمولا یک تا دو میلیون دلار و در مواردی حتی بیشتر هم به عنوان امتیاز ساخت فیلمنامه بگیرد. در کل معمولا بین پنج تا ده درصد از بودجه ساخت یک فیلم به مراحل نگارش و بازنویسی فیلنامه اختصاص مییابد. در نظر داشته باشید که قیمت فیلمنامه ممکن است حق اقتباس از متن اصلی را نیز دربرگیرد که روال کار به این صورت است که حقوق مولف اثری که از آن اقتباس شده به صورت جداگانه از بودجه کلی فیلم و فیلمنامه نویس در نظر گرفته میشود، البته هالیوود برای فیلمنامههایی که جذاب و پرسود به نظر میرسند معمولا دست و دلبازتر عمل میکند؛ برای مثال دستمزد «ام.نایت.شیامالان» برای نگارش و بازنویسی فیلمنامه فیلم «نشانه ها» پنج میلیون دلار بود . فیلمنامهنویس سری فیلمهای «ماشین ها» هم برای نگارش آنها نزدیک به چهارده میلیون دلار دستمزد گرفت. دستمزد جیمز کامرون برای نوشتن فیلمنامه «ترمیناتور3» هجده میلیون دلار بوده و گروه نویسنده فیلم «اسپایدرمن» رقمی نزدیک به ده میلیون دلار دستمزد گرفتند.
تدوینگران
به نظر میرسد در هالیوود تا حدی در حق تدوینگران اجحاف میشود، چرا که در قبال کار سخت و تخصصی آنها دستمزدهای آنچنانی پرداخت نمیشود همچنین در پروژههای بزرگ معمولا از گروه تدوین گران استفاده میشود که در این صورت دستمزد به صورت ساعتی به افراد پرداخت میشود. در کل متوسط دستمزد سالانه تدوینگران در هالیوود به کمی بیشتر از نیم میلیون دلار میرسد، البته گاهی استثناهایی هم وجود دارند که خودشان رقم چک دستمزدشان را تعیین میکنند مثل «تلما شونمیکر» تدوینگر ثابت و خلاق کارهای مارتین اسکورسیزی که دستمزدهای بالایی برای کارش میگیرد که البته مبلغ شان را فاش نمیکند و رقم چکها همیشه در حد شایعه و حدس و گمان باقی میماند.
گریمورها
برعکس کار تدوینگران که چندان به چشم مخاطب نمیآید، کار گریمورها کاملا جلوه گر و گاهی حتی جلوه فروشانه است. سختی کار گریمورها به خصوص در پروژههای بزرگ این است که باید پیش از همه در صحنه فیلمبرداری حضور داشته باشند و بعد از همه عوامل هم صحنه را ترک کنند به همین خاطر دستمزد گریمورها هم به صورت ساعتی پرداخت میشود . حداقل دستمزد یک گریمور ساعتی بیست و نه دلار و حداکثر دستمزدشان ساعتی پنجاه و پنج دلار است که البته در پروژههایی مانند «ارباب حلقه ها» دستمزدهایی به مراتب بهتر به گریمورها داده شده.
بدلکاران
کارشان نهتنها خطرناک و سخت که طاقت فرسا است، ساعات کاریشان در یک روز ممکن است به چهارده ساعت برسد. اغلب اوقات فیلمبرداران در شرایط ناجوری به سر میبرند. ممکن است ساعتها بخشی از بدن شان در آب غوطهور باشد یا در مکانهای سختی مثل کوهستان و صحرا کار کنند. آتش، تصادف، پریدن از ارتفاع، افتادن از پلهها، آویزان ماندن از پایه هلیکوپتر و روبهرو شدن با حیوانات وحشی بخش جدانشدنی از کار آنها است، اما دستمزد یک بدلکار در قبال به جان خریدن این همه خطر و البته ماندن در گمنامی چقدر است؟ معمولا دستمزد بدلکاران براساس میزان توانایی و تجربه و کار نمایشی که قرار است انجام دهند بسیار متغیر است؛ بعضی از آنها ساعتی دستمزد میگیرند و بعضی که اسم و رسمی در عالم پشت پرده سینما به هم زدهاند تقاضای دستمزدهای بالا میکنند. متوسط دستمزد بدلکاران چندان مشخص نیست، چرا که قراردادهایشان و رقم آنها معمولا برای کسی کنجکاویبرانگیز نیست، اما هستند بدلکارانی که برای حضور مداوم در یک فیلم اکشن تقاضای دستمزد بالای یک میلیون دلار میکنند.
متخصصان جلوههای ویژه
تمام صحنههای جذاب بلاک باسترها و فیلمهای علمی تخیلی و تاریخی و افسانهای حاصل دست تخصص آنها است و از آنجایی که ادامه حیات ِسینما در هالیوود بدون جلوههای ویژه و استفاده از فن آوریهای کامپیوتری غیرممکن است دستمزد این متخصصین هم معمولا ارقام چشمگیری هستند. متخصصین جلوههای ویژه اکثرا به صورت گروهی کار میکنند و ساعات کاری بسیار بالایی هم دارند؛ آنها برای به دست آوردن رضایت کارگردانهای سختگیرهالیوودی کار سختی پیش رو دارند. به عنوان مثال رقم دستمزد گروه جلوههای ویژه فیلم «آواتار» که در حدود چهار سال با گروه همکاری داشتند حدود سی درصد از کل بودجه فیلم بوده. رقم قرارداد «استین وینستون» که تا پیش از مرگ با جیمز کامرون در ساخت فیلم «آواتار» همکاری میکرد بالاتر از دو میلیون دلار بود.
بازیگران
مشهورترین و محبوبترین اعضای صنعت فیلمسازی در تمام دنیا بازیگران هستند و نقش بسیار موثری در جذب تماشاگران به سمت سالنهای سینما ایفا میکنند و متعاقبا پول خوبی هم بابت این کارشان دریافت میکنند. پر بیراه نیست اگر بگوییم تا زمانی که در اوج هستند کار و بارشان حسابی سکه است و مانند اشراف زادهها زندگی میکنند، از هواپیمای اختصاصی گرفته تا جزیره شخصی و خانههای قصر مانند، چیزی وجود ندارد که توان خرید و تهیه اش را نداشته باشند. برعکس سایر عوامل دست اندرکار در صنعت فیلمسازی رقم دستمزد بازیگرها همیشه مورد توجه مردم قرار دارد و حسابی کنجکاوی برانگیز است تا جایی که همه ساله لیستی از ده بازیگر گرانقیمت زن و مرد سال منتشر میشود و رقم دقیق دستمزدها اعلام میشود. در سال 2011 «لئوناردو دی کاپریو» با دستمزد هفتاد و هفت میلیون دلار در صدر لیست گرانقیمتترین بازیگر مرد قرار دارد، در رتبههای بعدی «جانی دپ» با دستمزد پنجاه میلیون دلار، «آدام سندلر» با دستمزد چهل میلیون دلار، «ویل اسمیت» با دستمزد سی و شش میلیون دلار ، «تام هنکس» با دستمزد سی و پنج میلیون دلار، «بن استیلر» با دستمزد سی و چهار میلیون دلار، «رابرت داونی جونیور» با دستمزد سی و یک میلیون دلار، «مارک والبرگ» با دستمزد بیست و هشت میلیون دلار، «تیم آلن» با دستمزد بیست و دو میلیون دلار و بالاخره «تام کروز» با دستمزد بیست و یک میلیون دلار قرار دارند. در صدر گرانقیمتترین بازیگران زن هم «کریستن استوارت» ستاره جوان سری فیلمهای «گرگ و میش» با دستمزدی بیش از سی و چهار میلیون دلار قرار دارد. رتبههای بعدی به ترتیب از آن «کامرون دیاز» با درآمد سی و چهار میلیون دلار، «ساندرا بولاک» با درآمد بیست و پنج میلیون دلار، «آنجلینا جولی» با درآمد بیست میلیون دلار، «چارلیز ترون» با درآمد هجده میلیون دلار، «جولیا رابرتز» با درآمد شانزده میلیون دلار، «سارا جسیکا پارکر» با درآمد پانزده میلیون دلار، «مریل استریپ» با درآمد دوازده میلیون دلار، «کریستین ویگ» با درآمد دوازده میلیون دلار و «جنیفر آنیستون» با درآمد یازده میلیون دلار است.
سودای دستمزدهای نجومی
دنیای سینما برای بسیاری از مردم دنیایی جذاب است، البته به واسطه زرق و برق و شهرتی که به همراه دارد، اما در این میان هستند کسانی که ورود به این دنیا را کلیدی مطمئن برای دستیابی به ثروت و حتی قدرت میدانند. اگر از نوجوانی که سودای بازیگر یا کارگردان شدن را در سر میپروراند بپرسید چرا دوست دارد بخشی از دنیای سینما شود، حتما به ستارههای معروف و زندگی مجلل شان اشاره خواهد کرد. واقعیت این است که این نوجوانان چندان هم اشتباه نمیکنند. در ینگه دنیا سینما هنر- صنعتی بسیار پرقدرت محسوب میشود پس جای تعجب ندارد که عوامل فیلمها در قبال هنر و تخصص شان تقاضای دستمزدهای نجومی داشته باشند. در آن سوی دنیا سینما مانند کشور ما طفلی ضعیف نیست که گهوارهاش را دولتها تکان دهند؛ آنجا سینما ابزاری بسیار بانفوذ و قدرتمند است که به کارخانه رویاسازی معروف شده و فیلمها به مثابه کالاهای شکیلی هستند که بعد از فروش، سودهای هنگفت را روانه کمپانیها میکنند. بیایید نگاه کوتاهی داشته باشیم به میزان دستمزد عوامل مختلف سینما در هالیوود ،پایتخت سینمای جهان.
تهیهکنندهها
در صنعت سینمای هالیوود این کمپانیها و تهیه کننده هستند که حرف اول را میزنند، البته به یاد داشته باشید تهیه کنندهها به همان میزان که از توفیق تجاری فیلمهای شان سودهای بالا کسب میکنند، شکست یک بلاک باستر پرخرج تابستانی میتواند آنها را تا مرز ورشکستگی پیش ببرد، اما تهیهکنندگان کهنه کار و با تجربه که رگ خواب تماشاگر را در دست دارند معمولا با انتخابهای دقیق موفق میشوند پروژههایی را به سرانجام برسانند که بیشترین امید را برای تسخیر گشیهها دارند. این تهیه کنندگان دستمزدهای خوبی هم در قبال کارشان از کمپانیها دریافت میکنند. برای مثال «مایکل بی» تهیه کننده مجموعه فیلمهای «ترانسفورمرها» با صدوبیست و پنچ میلیون دلار دستمزد سالانه جزو تهیه کنندگان ثروتمند و موفق محسوب میشود. در رتبههای بعدی «رولند امریخ» با هشتاد و پنج میلیون دلار دستمزد سالانه و استیون اسپیلبرگ که معمولا تهیهکنندگی آثار خودش را هم برعهده دارد با هفتاد میلیون دستمزد سالانه قرار دارند.
کارگردانها
شاید در سینمای ما یک کارگردان همه کاره فیلم محسوب شود، اما در هالیوود تولید فیلم یک کار گروهی است و هر کس در حوزه تخصصیاش مشغول به کار است. در هالیوود و همچنین سینمای اروپا کارگردان ناظر هنری روند ساخت فیلم است و چندان خود را درگیر مسائل مالی نمیکند. کارگردانهای پردرآمد معمولا کسانی هستند که فیلم هایشان در گیشه موفق عمل کرده باشند. کمپانیها به این کارگردانها روی خوش نشان میدهند و با دست و دلبازی هم هزینه های سنگین فیلم هایشان را تقبل میکنند و هم دستمزدهای قابل توجهی به آنها میدهند. «جیمز کامرون» در صدر این کارگردانها قرار میگیرد؛ او برای کارگردانی فیلم «آواتار» پنج میلیون دلار دستمزد گرفت که البته با توجه به فروش خیره کننده فیلم یقینا دستمزدی که برای دنباله این فیلم خواهد گرفت به مراتب بیشتر خواهد بود. «تاد فیلیپس» کارگردان فیلم «خماری» با دستمزدی حدود چهار میلیون دلار و «استیون اسپیلبرگ» و «کریستوفر نولان» با دستمزدهایی نزدیک به همین مبلغ در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
فیلمنامهنویسان
در هالیوود یک فیلمنامه نویس میتواند برای نگارش نسخه اولیه فیلمنامهاش تا یک میلیون دلار دریافت کند و معمولا یک تا دو میلیون دلار و در مواردی حتی بیشتر هم به عنوان امتیاز ساخت فیلمنامه بگیرد. در کل معمولا بین پنج تا ده درصد از بودجه ساخت یک فیلم به مراحل نگارش و بازنویسی فیلنامه اختصاص مییابد. در نظر داشته باشید که قیمت فیلمنامه ممکن است حق اقتباس از متن اصلی را نیز دربرگیرد که روال کار به این صورت است که حقوق مولف اثری که از آن اقتباس شده به صورت جداگانه از بودجه کلی فیلم و فیلمنامه نویس در نظر گرفته میشود، البته هالیوود برای فیلمنامههایی که جذاب و پرسود به نظر میرسند معمولا دست و دلبازتر عمل میکند؛ برای مثال دستمزد «ام.نایت.شیامالان» برای نگارش و بازنویسی فیلمنامه فیلم «نشانه ها» پنج میلیون دلار بود . فیلمنامهنویس سری فیلمهای «ماشین ها» هم برای نگارش آنها نزدیک به چهارده میلیون دلار دستمزد گرفت. دستمزد جیمز کامرون برای نوشتن فیلمنامه «ترمیناتور3» هجده میلیون دلار بوده و گروه نویسنده فیلم «اسپایدرمن» رقمی نزدیک به ده میلیون دلار دستمزد گرفتند.
تدوینگران
به نظر میرسد در هالیوود تا حدی در حق تدوینگران اجحاف میشود، چرا که در قبال کار سخت و تخصصی آنها دستمزدهای آنچنانی پرداخت نمیشود همچنین در پروژههای بزرگ معمولا از گروه تدوین گران استفاده میشود که در این صورت دستمزد به صورت ساعتی به افراد پرداخت میشود. در کل متوسط دستمزد سالانه تدوینگران در هالیوود به کمی بیشتر از نیم میلیون دلار میرسد، البته گاهی استثناهایی هم وجود دارند که خودشان رقم چک دستمزدشان را تعیین میکنند مثل «تلما شونمیکر» تدوینگر ثابت و خلاق کارهای مارتین اسکورسیزی که دستمزدهای بالایی برای کارش میگیرد که البته مبلغ شان را فاش نمیکند و رقم چکها همیشه در حد شایعه و حدس و گمان باقی میماند.
گریمورها
برعکس کار تدوینگران که چندان به چشم مخاطب نمیآید، کار گریمورها کاملا جلوه گر و گاهی حتی جلوه فروشانه است. سختی کار گریمورها به خصوص در پروژههای بزرگ این است که باید پیش از همه در صحنه فیلمبرداری حضور داشته باشند و بعد از همه عوامل هم صحنه را ترک کنند به همین خاطر دستمزد گریمورها هم به صورت ساعتی پرداخت میشود . حداقل دستمزد یک گریمور ساعتی بیست و نه دلار و حداکثر دستمزدشان ساعتی پنجاه و پنج دلار است که البته در پروژههایی مانند «ارباب حلقه ها» دستمزدهایی به مراتب بهتر به گریمورها داده شده.
بدلکاران
کارشان نهتنها خطرناک و سخت که طاقت فرسا است، ساعات کاریشان در یک روز ممکن است به چهارده ساعت برسد. اغلب اوقات فیلمبرداران در شرایط ناجوری به سر میبرند. ممکن است ساعتها بخشی از بدن شان در آب غوطهور باشد یا در مکانهای سختی مثل کوهستان و صحرا کار کنند. آتش، تصادف، پریدن از ارتفاع، افتادن از پلهها، آویزان ماندن از پایه هلیکوپتر و روبهرو شدن با حیوانات وحشی بخش جدانشدنی از کار آنها است، اما دستمزد یک بدلکار در قبال به جان خریدن این همه خطر و البته ماندن در گمنامی چقدر است؟ معمولا دستمزد بدلکاران براساس میزان توانایی و تجربه و کار نمایشی که قرار است انجام دهند بسیار متغیر است؛ بعضی از آنها ساعتی دستمزد میگیرند و بعضی که اسم و رسمی در عالم پشت پرده سینما به هم زدهاند تقاضای دستمزدهای بالا میکنند. متوسط دستمزد بدلکاران چندان مشخص نیست، چرا که قراردادهایشان و رقم آنها معمولا برای کسی کنجکاویبرانگیز نیست، اما هستند بدلکارانی که برای حضور مداوم در یک فیلم اکشن تقاضای دستمزد بالای یک میلیون دلار میکنند.
متخصصان جلوههای ویژه
تمام صحنههای جذاب بلاک باسترها و فیلمهای علمی تخیلی و تاریخی و افسانهای حاصل دست تخصص آنها است و از آنجایی که ادامه حیات ِسینما در هالیوود بدون جلوههای ویژه و استفاده از فن آوریهای کامپیوتری غیرممکن است دستمزد این متخصصین هم معمولا ارقام چشمگیری هستند. متخصصین جلوههای ویژه اکثرا به صورت گروهی کار میکنند و ساعات کاری بسیار بالایی هم دارند؛ آنها برای به دست آوردن رضایت کارگردانهای سختگیرهالیوودی کار سختی پیش رو دارند. به عنوان مثال رقم دستمزد گروه جلوههای ویژه فیلم «آواتار» که در حدود چهار سال با گروه همکاری داشتند حدود سی درصد از کل بودجه فیلم بوده. رقم قرارداد «استین وینستون» که تا پیش از مرگ با جیمز کامرون در ساخت فیلم «آواتار» همکاری میکرد بالاتر از دو میلیون دلار بود.
بازیگران
مشهورترین و محبوبترین اعضای صنعت فیلمسازی در تمام دنیا بازیگران هستند و نقش بسیار موثری در جذب تماشاگران به سمت سالنهای سینما ایفا میکنند و متعاقبا پول خوبی هم بابت این کارشان دریافت میکنند. پر بیراه نیست اگر بگوییم تا زمانی که در اوج هستند کار و بارشان حسابی سکه است و مانند اشراف زادهها زندگی میکنند، از هواپیمای اختصاصی گرفته تا جزیره شخصی و خانههای قصر مانند، چیزی وجود ندارد که توان خرید و تهیه اش را نداشته باشند. برعکس سایر عوامل دست اندرکار در صنعت فیلمسازی رقم دستمزد بازیگرها همیشه مورد توجه مردم قرار دارد و حسابی کنجکاوی برانگیز است تا جایی که همه ساله لیستی از ده بازیگر گرانقیمت زن و مرد سال منتشر میشود و رقم دقیق دستمزدها اعلام میشود. در سال 2011 «لئوناردو دی کاپریو» با دستمزد هفتاد و هفت میلیون دلار در صدر لیست گرانقیمتترین بازیگر مرد قرار دارد، در رتبههای بعدی «جانی دپ» با دستمزد پنجاه میلیون دلار، «آدام سندلر» با دستمزد چهل میلیون دلار، «ویل اسمیت» با دستمزد سی و شش میلیون دلار ، «تام هنکس» با دستمزد سی و پنج میلیون دلار، «بن استیلر» با دستمزد سی و چهار میلیون دلار، «رابرت داونی جونیور» با دستمزد سی و یک میلیون دلار، «مارک والبرگ» با دستمزد بیست و هشت میلیون دلار، «تیم آلن» با دستمزد بیست و دو میلیون دلار و بالاخره «تام کروز» با دستمزد بیست و یک میلیون دلار قرار دارند. در صدر گرانقیمتترین بازیگران زن هم «کریستن استوارت» ستاره جوان سری فیلمهای «گرگ و میش» با دستمزدی بیش از سی و چهار میلیون دلار قرار دارد. رتبههای بعدی به ترتیب از آن «کامرون دیاز» با درآمد سی و چهار میلیون دلار، «ساندرا بولاک» با درآمد بیست و پنج میلیون دلار، «آنجلینا جولی» با درآمد بیست میلیون دلار، «چارلیز ترون» با درآمد هجده میلیون دلار، «جولیا رابرتز» با درآمد شانزده میلیون دلار، «سارا جسیکا پارکر» با درآمد پانزده میلیون دلار، «مریل استریپ» با درآمد دوازده میلیون دلار، «کریستین ویگ» با درآمد دوازده میلیون دلار و «جنیفر آنیستون» با درآمد یازده میلیون دلار است.
ارسال نظر