روایت آخر - ۱۶ شهریور ۹۱
وقتی بچه بودم به پول فکر نمیکردم و تنها ماندگاری کارهایم اهمیت داشته است. همیشه تلاش میکردم کاری کنم که دیگران نمی کردند. وقتی بچه بودم در زیرزمین خانهمان با برادرم نمایشگاه کتاب راه میانداختیم. »
به همراه برادرم با کاغذهایی سفید بلیت و کارتهای دعوتی درست میکردیم و بین همسایهها و بچههای کوچههای دیگر تقسیم میکردیم تا به نمایشگاهمان سر بزنند.
بعضی کتابها را کرایه میدادیم و ما بقی را میفروختیم و با پولش دوباره کتاب میخریدیم، اول خودمان میخواندیم و بعد تدارک نمایشگاه بعدی را میدیدیم.
به همراه برادرم با کاغذهایی سفید بلیت و کارتهای دعوتی درست میکردیم و بین همسایهها و بچههای کوچههای دیگر تقسیم میکردیم تا به نمایشگاهمان سر بزنند.
بعضی کتابها را کرایه میدادیم و ما بقی را میفروختیم و با پولش دوباره کتاب میخریدیم، اول خودمان میخواندیم و بعد تدارک نمایشگاه بعدی را میدیدیم.
وقتی بچه بودم به پول فکر نمیکردم و تنها ماندگاری کارهایم اهمیت داشته است. همیشه تلاش میکردم کاری کنم که دیگران نمی کردند. وقتی بچه بودم در زیرزمین خانهمان با برادرم نمایشگاه کتاب راه میانداختیم.»
به همراه برادرم با کاغذهایی سفید بلیت و کارتهای دعوتی درست میکردیم و بین همسایهها و بچههای کوچههای دیگر تقسیم میکردیم تا به نمایشگاهمان سر بزنند.
بعضی کتابها را کرایه میدادیم و ما بقی را میفروختیم و با پولش دوباره کتاب میخریدیم، اول خودمان میخواندیم و بعد تدارک نمایشگاه بعدی را میدیدیم.»
هادی حیدری / کاریکاتوریست
متولد 1356 تهران
اولین پول تو جیبی هفتگی هادی حیدری 5 تومان بوده است. او پولهایش را در قلک فلزی پس انداز میکرد که خاله به او هدیه داده بود. بیشتر پساندازش را برای خواهرانش خرید میکرده است و کمتر برای خودش. او اعتقاد دارد از کودکی دور اندیش بوده است «دوستان زیادی داشتم که پدرانشان پولهای تو جیبی زیادی بهشان میدادند و آنها روزانه خرج میکردند و وقتی بزرگتر شدیم، دیدم که یک سر و گردن جلوتر از آنها هستم. چرا که دور اندیشی در مصرف داشتم و پول هایم را پس انداز میکردم.» حیدری از سوم دبیرستان در مجله گل آقا شروع به کار میکند و زمانی که به دانشگاه میرود بیشتر پول شهریه دانشگاه را خودش پرداخت میکرده است.
به همراه برادرم با کاغذهایی سفید بلیت و کارتهای دعوتی درست میکردیم و بین همسایهها و بچههای کوچههای دیگر تقسیم میکردیم تا به نمایشگاهمان سر بزنند.
بعضی کتابها را کرایه میدادیم و ما بقی را میفروختیم و با پولش دوباره کتاب میخریدیم، اول خودمان میخواندیم و بعد تدارک نمایشگاه بعدی را میدیدیم.»
هادی حیدری / کاریکاتوریست
متولد 1356 تهران
اولین پول تو جیبی هفتگی هادی حیدری 5 تومان بوده است. او پولهایش را در قلک فلزی پس انداز میکرد که خاله به او هدیه داده بود. بیشتر پساندازش را برای خواهرانش خرید میکرده است و کمتر برای خودش. او اعتقاد دارد از کودکی دور اندیش بوده است «دوستان زیادی داشتم که پدرانشان پولهای تو جیبی زیادی بهشان میدادند و آنها روزانه خرج میکردند و وقتی بزرگتر شدیم، دیدم که یک سر و گردن جلوتر از آنها هستم. چرا که دور اندیشی در مصرف داشتم و پول هایم را پس انداز میکردم.» حیدری از سوم دبیرستان در مجله گل آقا شروع به کار میکند و زمانی که به دانشگاه میرود بیشتر پول شهریه دانشگاه را خودش پرداخت میکرده است.
ارسال نظر