یک تجربه عجیب - ۳۰ شهریور ۹۱
مائده طهماسبی
بازیگر سریال پشت کوههای بلند
این روزها نمایش، «کلمه-سکوت-کلمه» را در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه بردهام هرچند الان زمان تعطیلی به مناسبت اجلاس سران است . اما حکایت روی صحنه بردن این اثر به کمی قبل باز میگردد. مدتها پیش چند نمایش کوتاه «دیویدآیز» را ترجمه کردم و ۳ تا از آنها را برای بردن به روی صحنه انتخاب کردم. «دیویدآیز» نمایشنامه نویس بزرگ دهه ما است و در ردیف نمایشنامه نویسان بزرگی چون دیوید آیز قرار میگیرد. با دوره و زمان ما بازی کرده و محیط اطرافش را نقد کرده که این نقد به صورت طنز در کارهایش نمود داشته است.
بازیگر سریال پشت کوههای بلند
این روزها نمایش، «کلمه-سکوت-کلمه» را در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه بردهام هرچند الان زمان تعطیلی به مناسبت اجلاس سران است . اما حکایت روی صحنه بردن این اثر به کمی قبل باز میگردد. مدتها پیش چند نمایش کوتاه «دیویدآیز» را ترجمه کردم و ۳ تا از آنها را برای بردن به روی صحنه انتخاب کردم. «دیویدآیز» نمایشنامه نویس بزرگ دهه ما است و در ردیف نمایشنامه نویسان بزرگی چون دیوید آیز قرار میگیرد. با دوره و زمان ما بازی کرده و محیط اطرافش را نقد کرده که این نقد به صورت طنز در کارهایش نمود داشته است.
مائده طهماسبی
بازیگر سریال پشت کوههای بلند
این روزها نمایش، «کلمه-سکوت-کلمه» را در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه بردهام هرچند الان زمان تعطیلی به مناسبت اجلاس سران است . اما حکایت روی صحنه بردن این اثر به کمی قبل باز میگردد. مدتها پیش چند نمایش کوتاه «دیویدآیز» را ترجمه کردم و 3 تا از آنها را برای بردن به روی صحنه انتخاب کردم. «دیویدآیز» نمایشنامه نویس بزرگ دهه ما است و در ردیف نمایشنامه نویسان بزرگی چون دیوید آیز قرار میگیرد.با دوره و زمان ما بازی کرده و محیط اطرافش را نقد کرده که این نقد به صورت طنز در کارهایش نمود داشته است. من سه تا از این نمایشها را دوست داشتم اجرا کنم که البته هیچ ربطی هم به هم نداشتند، تا اینکه سال گذشته آقای سرسنگی با اجرای نمایش موافقت کرد و برای امسال به ما سالن دادند.وقتی ماجرا جدی شد، درباره فرم اجرایی نمایش خیلی فکر کردم چون میخواستم هر سه نمایش را با هم اجرا کنم و 3 نمایش بیربط در کنار هم خیلی جذاب به نظر نمیرسید. با فرهاد آئیش، همسرم، در این باره مشورت کردم و چون او این کارها را دوست داشت این سه نمایش را با هم تلفیق کرد و شما به عنوان ببیننده 4 صحنه را در سطوح مختلف میبینید که در آن 4 قصه روایت میشود که یک دراماتورژی ظریف آنها را به هم وصل کرده است. یکی از این نمایشها در مورد تروتسکی است که در آن «دیوید آیز» شوخی بامزهای با مرگ تروتسکی کرده به نام «واریاسیون مرگ تروتسکی». در این نمایش تروتسکی با همسرش و باغبانی که قاتل اوست در یک خانه با هم مکالمه میکنند.در قسمت دیگر نمایش 3 میمون آدم نما پشت ماشین تحریر نشستهاند و از آنها خواسته شده آنقدر بنویسند تا هملت خلق شود.این سه میمون آدم نما در واقع جاناتان فیس، جان میلیتون و فرانتس کافکا هستند. در صحنه دیگر دختری درکافه نشسته، قهوه میخورد، کتاب میخواند و مردی وارد کافه میشود. ما در واریاسیونهای مختلف و اپیزودهای کوتاه هربار مکالمه جدیدی بین آنها میبینیم که زندگی آنها را تغییر میدهد. در طبقه چهارم موزیسینها هستند که آهنگی که مینوازند به هر 3 صحنه مربوط است و در واقع موزیک در خدمت کار است. در طبقه اول «مریم سعادت»، «رامین ناصر نصیر» و «فرهاد آئیش» بازی میکنند. در صحنه کافه «شبنم فرهادجو» و «امیرحسین رستمی» به ایفای نقش میپردازند. دیدن این نمایش را نه بهعنوان کارگردان، اما بهعنوان یک تجربه جدید به شما پیشنهاد میکنم.
بازیگر سریال پشت کوههای بلند
این روزها نمایش، «کلمه-سکوت-کلمه» را در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه بردهام هرچند الان زمان تعطیلی به مناسبت اجلاس سران است . اما حکایت روی صحنه بردن این اثر به کمی قبل باز میگردد. مدتها پیش چند نمایش کوتاه «دیویدآیز» را ترجمه کردم و 3 تا از آنها را برای بردن به روی صحنه انتخاب کردم. «دیویدآیز» نمایشنامه نویس بزرگ دهه ما است و در ردیف نمایشنامه نویسان بزرگی چون دیوید آیز قرار میگیرد.با دوره و زمان ما بازی کرده و محیط اطرافش را نقد کرده که این نقد به صورت طنز در کارهایش نمود داشته است. من سه تا از این نمایشها را دوست داشتم اجرا کنم که البته هیچ ربطی هم به هم نداشتند، تا اینکه سال گذشته آقای سرسنگی با اجرای نمایش موافقت کرد و برای امسال به ما سالن دادند.وقتی ماجرا جدی شد، درباره فرم اجرایی نمایش خیلی فکر کردم چون میخواستم هر سه نمایش را با هم اجرا کنم و 3 نمایش بیربط در کنار هم خیلی جذاب به نظر نمیرسید. با فرهاد آئیش، همسرم، در این باره مشورت کردم و چون او این کارها را دوست داشت این سه نمایش را با هم تلفیق کرد و شما به عنوان ببیننده 4 صحنه را در سطوح مختلف میبینید که در آن 4 قصه روایت میشود که یک دراماتورژی ظریف آنها را به هم وصل کرده است. یکی از این نمایشها در مورد تروتسکی است که در آن «دیوید آیز» شوخی بامزهای با مرگ تروتسکی کرده به نام «واریاسیون مرگ تروتسکی». در این نمایش تروتسکی با همسرش و باغبانی که قاتل اوست در یک خانه با هم مکالمه میکنند.در قسمت دیگر نمایش 3 میمون آدم نما پشت ماشین تحریر نشستهاند و از آنها خواسته شده آنقدر بنویسند تا هملت خلق شود.این سه میمون آدم نما در واقع جاناتان فیس، جان میلیتون و فرانتس کافکا هستند. در صحنه دیگر دختری درکافه نشسته، قهوه میخورد، کتاب میخواند و مردی وارد کافه میشود. ما در واریاسیونهای مختلف و اپیزودهای کوتاه هربار مکالمه جدیدی بین آنها میبینیم که زندگی آنها را تغییر میدهد. در طبقه چهارم موزیسینها هستند که آهنگی که مینوازند به هر 3 صحنه مربوط است و در واقع موزیک در خدمت کار است. در طبقه اول «مریم سعادت»، «رامین ناصر نصیر» و «فرهاد آئیش» بازی میکنند. در صحنه کافه «شبنم فرهادجو» و «امیرحسین رستمی» به ایفای نقش میپردازند. دیدن این نمایش را نه بهعنوان کارگردان، اما بهعنوان یک تجربه جدید به شما پیشنهاد میکنم.
ارسال نظر