دفترچه ممنوع - ۲۲ تیر ۹۱
فرزاد موتمن
کارگردان شبهای روشن
فیلم دیدن یک هنر است و شاید عموم مردم هیچ وقت موفق نشوند فیلم را به عنوان یک هنر تجربه کنند، حتی فیلم دیدن با فیلم دیدن متفاوت است. یک وقتی شما مخاطبان اتفاقی فیلمها هستید که این روند رایجی است و اغلب مردم این گونه رفتار میکنند. یک وقتی هم مخاطب آگاه محسوب میشوید. عموم مردم این امکان را به دست نمیآورند که با هنر و ادبیات به صورت آگاهانه برخورد کنند و آنچه را که به آنها داده میشود بیهیچ کم و زیادی میپذیرند. این مساله هم با توجه به پس زمینه طبقاتی آنها پیش میرود و با توجه به سلیقه بعضی فیلمها را بیشتر دوست دارند و برخی از فیلمها را کمتر، اما فیلم دیدن به شکل آگاهانه مسیری است که نمیتواند با چند پیشنهاد شکل بگیرد، بلکه مسیری است که طی سالهای طولانی به دست میآید و باعث میشود سلیقه سینمایی افراد رشد پیدا کند.
کارگردان شبهای روشن
فیلم دیدن یک هنر است و شاید عموم مردم هیچ وقت موفق نشوند فیلم را به عنوان یک هنر تجربه کنند، حتی فیلم دیدن با فیلم دیدن متفاوت است. یک وقتی شما مخاطبان اتفاقی فیلمها هستید که این روند رایجی است و اغلب مردم این گونه رفتار میکنند. یک وقتی هم مخاطب آگاه محسوب میشوید. عموم مردم این امکان را به دست نمیآورند که با هنر و ادبیات به صورت آگاهانه برخورد کنند و آنچه را که به آنها داده میشود بیهیچ کم و زیادی میپذیرند. این مساله هم با توجه به پس زمینه طبقاتی آنها پیش میرود و با توجه به سلیقه بعضی فیلمها را بیشتر دوست دارند و برخی از فیلمها را کمتر، اما فیلم دیدن به شکل آگاهانه مسیری است که نمیتواند با چند پیشنهاد شکل بگیرد، بلکه مسیری است که طی سالهای طولانی به دست میآید و باعث میشود سلیقه سینمایی افراد رشد پیدا کند.
فرزاد موتمن
کارگردان شبهای روشن
فیلم دیدن یک هنر است و شاید عموم مردم هیچ وقت موفق نشوند فیلم را به عنوان یک هنر تجربه کنند، حتی فیلم دیدن با فیلم دیدن متفاوت است.یک وقتی شما مخاطبان اتفاقی فیلمها هستید که این روند رایجی است و اغلب مردم این گونه رفتار میکنند. یک وقتی هم مخاطب آگاه محسوب میشوید. عموم مردم این امکان را به دست نمیآورند که با هنر و ادبیات به صورت آگاهانه برخورد کنند و آنچه را که به آنها داده میشود بیهیچ کم و زیادی میپذیرند. این مساله هم با توجه به پس زمینه طبقاتی آنها پیش میرود و با توجه به سلیقه بعضی فیلمها را بیشتر دوست دارند و برخی از فیلمها را کمتر، اما فیلم دیدن به شکل آگاهانه مسیری است که نمیتواند با چند پیشنهاد شکل بگیرد، بلکه مسیری است که طی سالهای طولانی به دست میآید و باعث میشود سلیقه سینمایی افراد رشد پیدا کند.من حالا یک فرد 55 ساله هستم که حدود چندین هزار فیلم دیدهام. از 13 سالگی دفتری داشته ام که در آن در مورد فیلمهایی که میدیدم یادداشت مینوشتم و مانند منتقدین به فیلمها ستاره میدادم، از همان زمان نقد فیلم مینوشتم و در کلاس انشا هم به جای موضوع انشا نقد فیلمهایم را میخواندم. هنوز هم این دفتر وجود دارد و نقدهایم را در آن مینویسم. این شناخت از فیلمهای زمانه به تدریج پیش میآید و امکان پیشنهاد دادن به مخاطب را از تو میگیرد، اما میتوان راهی را که رفته شده برای مخاطب تشنهای که در سینما و تلویزیون این روزها چیز جذابی پیدا نمیکند، نشان داد.
من پیشنهادم به مخاطبان این است که کمی در دیدن فیلمها جستوجو و جسارت به خرج دهند و به آن چیزی که منتقد نمره خوب میدهد توجه نکنند، حتی فیلمهایی را که فحشخور ملسی هم دارند نگاه کنند.تجربه نشان داده بهترین فیلمهای جهان حتی تا چند قدمی اسکار هم نمیرسند. برای همین به جشنوارهای بودن فیلمها اکتفا نکنند.
سینما به دلیل اینکه یک صنعت محسوب میشود و مثل هر صنعتی بیعدالتی در آن زیاد است، در نتیجه فیلمهای خوب در آن به ندرت دیده میشود و سالها بعد به اهمیت فیلمها پی برده میشود. همه اینها باعث میشود که من مخاطب به دنبال کشف فیلمهای خوب بروم. فیلمهای خوب دنیا را کشف کنید و قطعا همین برای لذت بردن از یک فیلم کفایت خواهد کرد.
کارگردان شبهای روشن
فیلم دیدن یک هنر است و شاید عموم مردم هیچ وقت موفق نشوند فیلم را به عنوان یک هنر تجربه کنند، حتی فیلم دیدن با فیلم دیدن متفاوت است.یک وقتی شما مخاطبان اتفاقی فیلمها هستید که این روند رایجی است و اغلب مردم این گونه رفتار میکنند. یک وقتی هم مخاطب آگاه محسوب میشوید. عموم مردم این امکان را به دست نمیآورند که با هنر و ادبیات به صورت آگاهانه برخورد کنند و آنچه را که به آنها داده میشود بیهیچ کم و زیادی میپذیرند. این مساله هم با توجه به پس زمینه طبقاتی آنها پیش میرود و با توجه به سلیقه بعضی فیلمها را بیشتر دوست دارند و برخی از فیلمها را کمتر، اما فیلم دیدن به شکل آگاهانه مسیری است که نمیتواند با چند پیشنهاد شکل بگیرد، بلکه مسیری است که طی سالهای طولانی به دست میآید و باعث میشود سلیقه سینمایی افراد رشد پیدا کند.من حالا یک فرد 55 ساله هستم که حدود چندین هزار فیلم دیدهام. از 13 سالگی دفتری داشته ام که در آن در مورد فیلمهایی که میدیدم یادداشت مینوشتم و مانند منتقدین به فیلمها ستاره میدادم، از همان زمان نقد فیلم مینوشتم و در کلاس انشا هم به جای موضوع انشا نقد فیلمهایم را میخواندم. هنوز هم این دفتر وجود دارد و نقدهایم را در آن مینویسم. این شناخت از فیلمهای زمانه به تدریج پیش میآید و امکان پیشنهاد دادن به مخاطب را از تو میگیرد، اما میتوان راهی را که رفته شده برای مخاطب تشنهای که در سینما و تلویزیون این روزها چیز جذابی پیدا نمیکند، نشان داد.
من پیشنهادم به مخاطبان این است که کمی در دیدن فیلمها جستوجو و جسارت به خرج دهند و به آن چیزی که منتقد نمره خوب میدهد توجه نکنند، حتی فیلمهایی را که فحشخور ملسی هم دارند نگاه کنند.تجربه نشان داده بهترین فیلمهای جهان حتی تا چند قدمی اسکار هم نمیرسند. برای همین به جشنوارهای بودن فیلمها اکتفا نکنند.
سینما به دلیل اینکه یک صنعت محسوب میشود و مثل هر صنعتی بیعدالتی در آن زیاد است، در نتیجه فیلمهای خوب در آن به ندرت دیده میشود و سالها بعد به اهمیت فیلمها پی برده میشود. همه اینها باعث میشود که من مخاطب به دنبال کشف فیلمهای خوب بروم. فیلمهای خوب دنیا را کشف کنید و قطعا همین برای لذت بردن از یک فیلم کفایت خواهد کرد.
ارسال نظر