خیزش بحران زیر صندلی لرزان
موضوع مدیریت ناپایدار وعدم ثبات مدیریتی امروزه یکی از چالشهای اساسی باشگاههای اصفهانی و در سطح بالاتر، مشکل باشگاههای ایرانی به شمار میرود. اگرچه فوتبال ما بعد از چندین دهه، حالا به این نتیجه رسیده که راهحل بسیاری از مشکلات، قراردادهای طولانیمدت و تیمهای پایه است اما در زمینه مدیریت، هیچ اتفاق روشنی صورت نگرفته و هنوز هم مدیران باشگاه با نظرات سلیقهای و بعضاً سیاسی، در یک آمد و شد، دچار تغییر میشوند. این مسئله که یکی از چالشهای اساسی مدیریت باشگاهی ما قلمداد میشود، فوتبال کشور را با "بحران مدیریت" مواجه کرده است که راهکارهای مختلفی برای آن ذکر میشود.
موضوع مدیریت ناپایدار وعدم ثبات مدیریتی امروزه یکی از چالشهای اساسی باشگاههای اصفهانی و در سطح بالاتر، مشکل باشگاههای ایرانی به شمار میرود. اگرچه فوتبال ما بعد از چندین دهه، حالا به این نتیجه رسیده که راهحل بسیاری از مشکلات، قراردادهای طولانیمدت و تیمهای پایه است اما در زمینه مدیریت، هیچ اتفاق روشنی صورت نگرفته و هنوز هم مدیران باشگاه با نظرات سلیقهای و بعضاً سیاسی، در یک آمد و شد، دچار تغییر میشوند. این مسئله که یکی از چالشهای اساسی مدیریت باشگاهی ما قلمداد میشود، فوتبال کشور را با "بحران مدیریت" مواجه کرده است که راهکارهای مختلفی برای آن ذکر میشود. اما به نظر میرسد در این بین، رسیدن به ساختاری مناسب برای مدیریت طولانی مدت، میتواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند. محسن یزدخواستی، بازیکن سابق سپاهان، پاس تهران و پیشکسوت فوتبال اصفهان در گفتوگوی اختصاصی با دنیای اقتصاد، به بیان مشکلات مختلف مدیریت باشگاهی امروز ایران پرداخت که در ادامه میخوانید:
به نظر شما امروز مهمترین چالش مدیریت باشگاههای ایرانی چیست و در این بین، کدام باشگاه، لفظ باشگاه موفق را به خود میگیرد؟
امروزه مدیرانی که فرصت مناسب برای برنامهریزی صحیح پیدا میکنند، در درازمدت موفق هستند اما مدیری که حس میکند صندلی او پایههای سستی دارد، زیاد نمیتواند دوام بیاورد و نمیتواند بازده خوبی داشته باشد. زمانی که سعید آذری در باشگاه ذوبآهن اصفهان حضور داشت، عملکرد خوبی در این تیم به نمایش گذاشت و آن را به نایب قهرمانی آسیا رساند اما پس از آن، یک مدیر غیرورزشی در این باشگاه حضور پیدا کرد که او شناخت چندانی از فوتبال نداشت و نتوانست عملکرد خوبی داشته باشد. با بازگشت وی به این باشگاه اصفهانی، ذوبآهن دوباره شرایط مناسبی پیدا کرد و توانست به عنوان یک باشگاه موفق، خود را در سطح کشور معرفی کند. این باشگاه اصفهانی به حدی پیشرفت کرد که فصل گذشته قهرمانی مسابقات جام حذفی را به دست آورد و حال، بار دیگر همه از این باشگاه به عنوان یک باشگاه حرفهای و مطرح یاد میکنند.
آیا این شرایط در سپاهان هم بدینگونه بود؟
شرایط در سپاهان نیز به همین شکل بود و بعد از محمدرضا ساکت، مدیرانی در این باشگاه حضور داشتند که دوام چندانی نداشتند. وقتی یک مدیر به صورت مقطعی در باشگاهی حضور داشته باشد، به محض اینکه به دنبال برنامهریزی، جوانگرایی، فعالیتهای ساختاری و دیگر فعالیتها میرود، دچار تحول شده است. پایهریزی و اساس ورزش باید زمان مناسبی داشته باشد و این موضوع یک نکته بسیار کلیدی است که باید توجه لازم را به آن صورت داد.بعد از انقلاب ورزشی کشور چین که مسئولان این کشور، شرکت در مسابقات ورزشی را به مدت ۱۰ سال تعطیل کردند، اتفاقات بسیار مناسبی در این کشور صورت گرفت. چینیها در آن زمان شروع به فعالیتهای پایه کردند و حرکتهای بزرگی را رقم زدند که امروز نتیجه آن را به خوبی میبینیم و این کشور همه ساله در المپیک رده دوم و سوم را ازآن خود میکنند.
به نظرتان آیا میشود چنین مدلی را در باشگاههای کشور ما اجرایی کرد؟
به هر حال، در باشگاههای ورزشی نیز وقتی یک شخص حضور پیدا میکند، نیازمند برنامهریزیهای مدون و مشخصی است که باید عملیاتی شده و صورت گیرد که این برنامهریزی برای اجرا و رسیدن به نتیجه، نیازمند زمانی طولانی و مشخص است. متأسفانه امروز در باشگاههای ما مدیریت مقطعی و مدیریت بحران صورت میگیرد و حتی اگر همه مدیران، مدیران باکیفیتی باشند، زمان و برنامه مشخصی ندارند. مدیران باید برنامههای خود را پیگیر باشند و نباید به بهانههای مختلف، از اجرای این برنامهها سرباززنند.
اگر بخواهید ساختار باشگاههای ما را مورد بررسی قراردهید، کدام یک از ساختار باشگاهها را مناسبتر میبینید؟
به هر حال این موضوع به امکانات، دید مدیران و دیدگاه هیات مدیره باشگاهها نیز بستگی دارد. اگر هیات مدیره دارای دیدی جامع باشد، حتی اگر یک تا دو سال عقب بیفتد، سالهای بعدی این موضوع را جبران میکند. با این حال در باشگاههای ما به دلیل تغییرات مختلف و نوسانات زیاد، همدلی لازم در آن به چشم نمیآید.از سوی دیگر اگر هیات مدیره یک باشگاه با یکدیگر همدل باشد، هنگام اجرای برنامههای مختلف، از مدیرعامل خود حمایت لازم را صورت میدهد و بدین وسیله، زمینه پیشرفت باشگاه و تیم را فراهم میکند. این موضوع نهتنها در باشگاههای اصفهانی ، بلکه در کل باشگاههای ایرانی نیز به چشم نمیخورد. به عنوان مثال باشگاههای پرسپولیس و استقلال نیز چنین وضعیتی دارند و مدیران آن ثبات لازم را ندارند و همه میبینند از زمانی که مسئولان، به دنبال تغییرات مدیریتی برآمدند، مشکلات مختلفی بر استقلال و پرسپولیس چیره شد.
پس در نگاه شما، مدیریت کوتاهمدت، بزرگترین چالش باشگاهی ماست، درست است؟
بله. متأسفانه امروز در باشگاههای ما یک مدیر نمیداند که فردا بر سر کارش میماند یا تغییرمیکند و به همین دلیل، امکان اینکه این مدیر برنامههای خود را اجرایی کند، به حداقل میرسد. ما اگر برنامهریزی داشته باشیم و به مدیران خود قدرت و بودجه لازم را دهیم، شاهد اتفاقات بسیار خوبی خواهیم بود. البته نظر من این است که بودجه کافی و نه بودجه بی در و پیکر به مدیران پرداخت کنیم و نباید اینگونه باشد که بودجهها به میزان قابل توجه و بدون نظارت در اختیار مدیران قرار گیرد. از سوی دیگر، باید از مدیران برای نتیجه برنامهها و اجرای آنها، پرسش کرده و همواره خواهان این موضوع باشیم و این مسئله کاری به یک باشگاه خاص ندارد و در تمام کشور مدیرانی موفق هستند که بیش از ۳ یا ۴ سال در یک تیم حضور دارند.
در یک نگاه کلی، کدام یک از باشگاههای ایران در این زمینه نمره بالاتری میگیرند؟
اگر بخواهیم به مدیران حاضر امتیاز دهیم، تداوم مدیریت نمره بیشتری میگیرد و مدیرانی که در یک باشگاه تداوم دارند، موفقتر بودهاند و همواره برنامههای آنها به نتایج مناسبی رسیده است. همه میدانند مدیرانی موفق هستند که طول زمان مدیریت آنها از ۴ یا ۵ سال بگذرد و آنها از این موضوع اطمینان داشته باشند که تحت هر شرایطی بر سر کار خود هستند و میتوانند برنامههای خود را اجرایی کنند.
به نظرتان راهکار قانونی اجرای این موضوع چه چیزی میتواند باشد؟
در فوتبال با یک بازیکن قراردادی چند ساله امضا میکنند و حتی اگر در سالهای بعدی، احتیاجی به آن نداشته باشند، باید کل مبلغ قرارداد را به او پرداخت کنند. به نظرم این موضوع باید درباره مدیران باشگاهها نیز صورت گیرد و قراردادی چندساله امضا شود تا او بداند با هر اتفاقی از جای خود تکان نمیخورد و میتواند با خیال راحت، برنامههای مدونش را اجرایی کند. البته باز هم تکرار میکنم، این موضوع به نظارت ویژه و مسائل مختلف دیگری نیز نیاز دارد که این موضوع وظیفه اعضای هیات مدیره باشگاه است که نظارت لازم را روی آنها داشته باشند و آن را عملیاتی کنند. از سوی دیگر مدیران باید تخصصی و حرفهای باشند و توان اجرایی بالایی برای کار خود داشته باشند تا از این مسئله به سود باشگاه استفادههای لازم را ببرند.
ارسال نظر