۳۰ سالهها بخوانند
همه میگویند ۳۰ سالگی سن مهمی است. انگار در این سن اتفاقی عجیب و غریب در بدن انسان رخ میدهد یا هورمونی ترشح میشود که حس متفاوتی از سایر مقاطع زندگی را به انسان میدهد. آنهایی که هنوز به ۳۰ نرسیدهاند، با خودشان عهد میکنند که تا ۳۰ سالگی یک سری کارها را انجام دهند و این عدد را بهعنوان ضربالاجل کارها و اهداف خود در نظر میگیرند. آنهایی که ۳۰ را از سر گذراندهاند، از تجربههای خود میگویند و اینکه چطور در این سن کل مسیر زندگیشان عوض شد؛ به عبارت دیگر آن را نقطه تحول زندگی خود میدانند. حالا این نقطه تحول یا میتواند به سمت شکست باشد یا پیروزی که قاعدتا همه پیروزی را ترجیح میدانند.
همه میگویند 30 سالگی سن مهمی است. انگار در این سن اتفاقی عجیب و غریب در بدن انسان رخ میدهد یا هورمونی ترشح میشود که حس متفاوتی از سایر مقاطع زندگی را به انسان میدهد. آنهایی که هنوز به 30 نرسیدهاند، با خودشان عهد میکنند که تا 30 سالگی یک سری کارها را انجام دهند و این عدد را بهعنوان ضربالاجل کارها و اهداف خود در نظر میگیرند. آنهایی که 30 را از سر گذراندهاند، از تجربههای خود میگویند و اینکه چطور در این سن کل مسیر زندگیشان عوض شد؛ به عبارت دیگر آن را نقطه تحول زندگی خود میدانند. حالا این نقطه تحول یا میتواند به سمت شکست باشد یا پیروزی که قاعدتا همه پیروزی را ترجیح میدانند. شاید هم همه این حسها به این خاطر است که از وقتی چشم باز کردهایم، همه زیر گوشمان خواندهاند که «حواست به 30 سالگی باشد.» حالا به هر حال ما فرض را بر این میگذاریم که 30 سالگی سن مهمی است و همه تا آن زمان یا دستکم از آن زمان به بعد باید یا کارهایی را در زندگیشان کرده باشند یا آستین بالا بزنند و دست به کار شوند.
صبور باشید و به خودتان فشار نیاوریدوقتی به 30 سالگی نزدیک میشوید، این را میدانید تقریبا بخش اعظمی از 20 سالگی را به دانشگاه و درس و پول برای غذا و لباس و خرج سفر کردن گذراندهاید. تصورتان این است که بعد از 30 سالگی بروید سر خانه و زندگی خودتان، شغل و درآمد و اهدافتان مشخص باشد، حساب بانکی معقولی داشته باشید و زندگی را ادامه دهید. اما این احتمال را هم بدهید که فاصله زیادی با این رویای نه چندان دستنیافتنی داشته باشید، نگران نشوید، صبور باشید؛ اگر هدفتان در زندگی همین است، از30 سالگی هم استارت بزنید، میتوانید به تصویر ذهنیتان برسید.
آشپزی یاد بگیرید
20 و اندیسالههای زیادی هستند که نمیدانند چطور باید آشپزی کنند. این دوره دیگر مثل قدیمها نیست که همه دخترها آشپزی بلد بودند و آشپزی صرفا وظیفهای زنانه بود. الان در دورهای زندگی میکنیم که همه بهتر است آشپزی بلد باشند؛ مرد یا زن، فرقی ندارد. هر چه در دهه 20 شکمتان را با فست فود و غذاهای بیرونی پر کردید، کافی است؛ بعد 30 سالگی دیگر وقتش است که هم سالمتر غذا بخورید، هم با کاهش این هزینهها برای آینده و نقشههایتان پول پسانداز کنید.
به کارمند بودن راضی نشوید
روال زندگی همیشه به همین صورت است؛ بچهها به دانشگاه میروند، درس میخوانند، فارغالتحصیل میشوند، بعد در شرکتی یا جایی استخدام میشوند و احتمالا تا ابد همان کار را ادامه میدهند. این چیزی است که روال روزمره جامعه به ما دیکته میکند. دنبال کاری باشید که حقوق ثابت و مناسب و مزایا داشته باشد. بله شاید در آغاز راه زندگی بزرگسالانه، چنین موقعیتی ایدهآل باشد اما صرفا برای همان دهه ۲۰ زندگی. اگر به دهه ۳۰ رسیدید و هنوز همان شغل کسلکننده و ثابت را داشتید و از آن راضی هم نبودید، بدانید که یک جای کارتان ایراد دارد و باید تغییری در زندگیتان به وجود بیاورید. شاید حتی همچنان همان شغلتان را حفظ کنید اما برای لذت بیشتر و حتی برای درآمد بیشتر سعی کنید به سراغ کارهای دیگر هم بروید؛ کارهایی که به علایق و سلایقتان نزدیکتر است.
وقت را هدر ندهید
بعد از 30 سالگی زمان تبدیل به مهمترین عنصر زندگی میشود. هر چقدر دهه 20 را به خوشگذرانی و خواب و کارهای بیهوده گذراندید، کافی است؛ 30 سالگی دیگر وقت این کارها نیست. وقت آن است که جدیتر به زندگی نگاه کنید و برای آیندهتان برنامه و هدف مشخصی داشته باشید و بدانید که عمر و زندگیتان ارزش زیادی دارد؛ پس طوری آن را بگذرانید که به ارزش و لذت آن بیفزایید.
حواستان به تشکیل خانواده و فرزندتان باشد
اگر تا قبل از ۳۰ سالگی ازدواج کردهاید که بهتر است بعد از ۳۰ سالگی به فکر خرج و مخارج بالای بچهداری باشید. اگر ازدواج نکردهاید که وضعیتتان پیچیدهتر میشود؛ چون ظاهرا هر چه جلوتر میرویم زندگی برای متاهلها به مراتب سختتر از زندگی برای مجردها میشود. اما به هر حال تشکیل خانواده یکی از عناصر زندگی است که دیر یا زود باید اتفاق بیفتد. بنابراین استارت پسانداز پول را از قبل ۳۰ سالگی بزنید که در هر دو صورت، چه تشکیل خانواده چه بچهدار شدن، در دهه ۳۰ آمادگی کافی را داشته باشید.
به فکر ادامه تحصیل باشید
دوران دانشگاه در دهه 20 زندگی به قدری میتواند برایمان سخت باشد که دیگر قید درس خواندن را به کل بزنیم. اما روحیه ما در دهه 20 تا 30 زمین تا آسمان با هم فرق دارد. بعد از 30 سالگی آدم به فکر بیشتر پول درآوردن و سرمایه بیشتر داشتن برای اهداف بزرگتر میافتد؛ خب همه ما میدانیم که تحصیلات هر چه بیشتر باشد، شغل بهتر و در نتیجه درآمد بیشتر نصیبمان خواهد شد. به علاوه درکی که میتوان در 30 سالگی از تحصیل داشت، قابل مقایسه با اوایل جوانی نیست و بالطبع لذت حاصل از تحصیل در این دوره هم از آن دوره بیشتر خواهد بود.
صبور باشید و به خودتان فشار نیاوریدوقتی به 30 سالگی نزدیک میشوید، این را میدانید تقریبا بخش اعظمی از 20 سالگی را به دانشگاه و درس و پول برای غذا و لباس و خرج سفر کردن گذراندهاید. تصورتان این است که بعد از 30 سالگی بروید سر خانه و زندگی خودتان، شغل و درآمد و اهدافتان مشخص باشد، حساب بانکی معقولی داشته باشید و زندگی را ادامه دهید. اما این احتمال را هم بدهید که فاصله زیادی با این رویای نه چندان دستنیافتنی داشته باشید، نگران نشوید، صبور باشید؛ اگر هدفتان در زندگی همین است، از30 سالگی هم استارت بزنید، میتوانید به تصویر ذهنیتان برسید.
آشپزی یاد بگیرید
20 و اندیسالههای زیادی هستند که نمیدانند چطور باید آشپزی کنند. این دوره دیگر مثل قدیمها نیست که همه دخترها آشپزی بلد بودند و آشپزی صرفا وظیفهای زنانه بود. الان در دورهای زندگی میکنیم که همه بهتر است آشپزی بلد باشند؛ مرد یا زن، فرقی ندارد. هر چه در دهه 20 شکمتان را با فست فود و غذاهای بیرونی پر کردید، کافی است؛ بعد 30 سالگی دیگر وقتش است که هم سالمتر غذا بخورید، هم با کاهش این هزینهها برای آینده و نقشههایتان پول پسانداز کنید.
به کارمند بودن راضی نشوید
روال زندگی همیشه به همین صورت است؛ بچهها به دانشگاه میروند، درس میخوانند، فارغالتحصیل میشوند، بعد در شرکتی یا جایی استخدام میشوند و احتمالا تا ابد همان کار را ادامه میدهند. این چیزی است که روال روزمره جامعه به ما دیکته میکند. دنبال کاری باشید که حقوق ثابت و مناسب و مزایا داشته باشد. بله شاید در آغاز راه زندگی بزرگسالانه، چنین موقعیتی ایدهآل باشد اما صرفا برای همان دهه ۲۰ زندگی. اگر به دهه ۳۰ رسیدید و هنوز همان شغل کسلکننده و ثابت را داشتید و از آن راضی هم نبودید، بدانید که یک جای کارتان ایراد دارد و باید تغییری در زندگیتان به وجود بیاورید. شاید حتی همچنان همان شغلتان را حفظ کنید اما برای لذت بیشتر و حتی برای درآمد بیشتر سعی کنید به سراغ کارهای دیگر هم بروید؛ کارهایی که به علایق و سلایقتان نزدیکتر است.
وقت را هدر ندهید
بعد از 30 سالگی زمان تبدیل به مهمترین عنصر زندگی میشود. هر چقدر دهه 20 را به خوشگذرانی و خواب و کارهای بیهوده گذراندید، کافی است؛ 30 سالگی دیگر وقت این کارها نیست. وقت آن است که جدیتر به زندگی نگاه کنید و برای آیندهتان برنامه و هدف مشخصی داشته باشید و بدانید که عمر و زندگیتان ارزش زیادی دارد؛ پس طوری آن را بگذرانید که به ارزش و لذت آن بیفزایید.
حواستان به تشکیل خانواده و فرزندتان باشد
اگر تا قبل از ۳۰ سالگی ازدواج کردهاید که بهتر است بعد از ۳۰ سالگی به فکر خرج و مخارج بالای بچهداری باشید. اگر ازدواج نکردهاید که وضعیتتان پیچیدهتر میشود؛ چون ظاهرا هر چه جلوتر میرویم زندگی برای متاهلها به مراتب سختتر از زندگی برای مجردها میشود. اما به هر حال تشکیل خانواده یکی از عناصر زندگی است که دیر یا زود باید اتفاق بیفتد. بنابراین استارت پسانداز پول را از قبل ۳۰ سالگی بزنید که در هر دو صورت، چه تشکیل خانواده چه بچهدار شدن، در دهه ۳۰ آمادگی کافی را داشته باشید.
به فکر ادامه تحصیل باشید
دوران دانشگاه در دهه 20 زندگی به قدری میتواند برایمان سخت باشد که دیگر قید درس خواندن را به کل بزنیم. اما روحیه ما در دهه 20 تا 30 زمین تا آسمان با هم فرق دارد. بعد از 30 سالگی آدم به فکر بیشتر پول درآوردن و سرمایه بیشتر داشتن برای اهداف بزرگتر میافتد؛ خب همه ما میدانیم که تحصیلات هر چه بیشتر باشد، شغل بهتر و در نتیجه درآمد بیشتر نصیبمان خواهد شد. به علاوه درکی که میتوان در 30 سالگی از تحصیل داشت، قابل مقایسه با اوایل جوانی نیست و بالطبع لذت حاصل از تحصیل در این دوره هم از آن دوره بیشتر خواهد بود.
ارسال نظر