رویارویی نسخههای دیزل رقبای قدیمی
لوکسسواری با بوی گازوئیل
همهچیز با تقابل سری ۳ و Cکلاس شروع شد. سپس وارد دعوای سری ۷ و Sکلاس شدند. بعد هم که درگیری بین سری ۵ و Eکلاس استارت خورد. سپس کلاس کاری بالا رفت و ایکس ۳ به جنگ GLK رفت. بامو و مرسدسبنز طی ۵۰ سال اخیر نشان دادهاند که یک رقابت سازنده میتواند تا پای مرگ هم پیش برود. وقتی دو شرکت دار و ندار خود را برای به دست آوردن بازار رقیب رو کردند، سراغ نسخههای تقویتشده Mپاور و AMG رفتند. ماحصل این تقابل رویایی، ساخت محصولات منحصر به فرد و در نهایت عالی برای مصرفکننده بوده است. اما برخلاف آنچه تصور میشود، این دو خودرو در دنیای دیزلها نیز با هم جدال داشتهاند.
همهچیز با تقابل سری ۳ و Cکلاس شروع شد. سپس وارد دعوای سری ۷ و Sکلاس شدند. بعد هم که درگیری بین سری ۵ و Eکلاس استارت خورد. سپس کلاس کاری بالا رفت و ایکس ۳ به جنگ GLK رفت. بامو و مرسدسبنز طی ۵۰ سال اخیر نشان دادهاند که یک رقابت سازنده میتواند تا پای مرگ هم پیش برود. وقتی دو شرکت دار و ندار خود را برای به دست آوردن بازار رقیب رو کردند، سراغ نسخههای تقویتشده Mپاور و AMG رفتند. ماحصل این تقابل رویایی، ساخت محصولات منحصر به فرد و در نهایت عالی برای مصرفکننده بوده است. اما برخلاف آنچه تصور میشود، این دو خودرو در دنیای دیزلها نیز با هم جدال داشتهاند. یعنی اغلب اینطور تصور میشود که عمده تقابل مرسدسبنز و بامو در دنیای بنزینیها بوده باشد. در حالیکه بخش بزرگی از مشتریان این دو برند در بازار اروپا، مصرفکنندگان نسخههای دیزلی آن هستند. باواریاییها و اشتوتگارتیها با چالش بزرگی روبهرو هستند. از یکسو نهتنها باید موفقیت محصولات بنزینی را تکرار کنند از سوی دیگر هم نمیتوانند از مصرف پایین خودروهای گازوئیلی صرفنظر کنند. تجربه نشان داده پرفروشترین خودروهای دیزلی این دو برند ۵۳۰d و E۳۵۰d بوده است. محصولاتی که با پشت سر گذاشتن نسخههای گازوئیلسوز جگوار XF و آئودی A۶ حالا دیگر رقیب دندانگیری را روبهروی خود نمیبینند.
بامو 530d؛ هفتمین شاهزاده
۴۵ سال از عرضه اولین سدان سایز بزرگ با خواص لوکس بامو گذشته است. خودرویی که بهصورت خلاصه ۵-Series نامگذاری شده است. محصولی که طی این زمان بعد از سری ۳ دومین خودرو پرفروش شرکت بوده، ولی بهتنهایی توانسته حدود ۵۰ درصد سود شرکت را به خود اختصاص دهد. خودروساز نامدار باواریا طی ۶ نسل، انبوهی از افتخار و محبوبیت را برای این خودرو به دست آورد. اینکه در آستانه سال ۲۰۱۷ میلادی، شرکت اقدام به عرضه هفتمین نسل از این خودروها کرد. رویکرد جدید شرکت افزایش خواص لوکسگرایانه بوده است. ولی این محصول نباید خود را به دنیای سری ۷ نزدیک میکرد. اما سرانجام کار خودش را کرد و با استفاده از پلتفرم نسل جدید سری ۷ که G۱۱ نام داشت، نسل هفتم سری ۵ را طراحی کرد. انصافا این ریسک باواریاییها عالی از آب درآمده است. نیمه لوکس جدید شرکت از نظر طراحی واقعا چشمگیر و با ابهت است. بامو در نظر دارد علاوه بر ساخت ویرایش سدان چهار در صندوقدار، نسخه استیشن آن را نیز به زودی روانه بازار کند. تولیدات سری جدید از نظر فناوری ساخت بیاندازه آیندهنگر بودهاند. استفاده همزمان و استادانه از پلیمرهای فیبر کربن مستحکمشده، منیزیم و آلومینیوم در نهایت باعث بهوجود آمدن یک ساختار بسیار ایمن و فوقالعاده سبک شده است. استراتژی جدید بامو در سری ۵ جدید، سوق دادن به سمت و سوی خودروهای مدرن هیبریدی و برقی است. بهطوری که بخش اعظم سرمایهگذاری در این سری مربوط به همین فناوریها بوده است. اما جدا از اینها، بامو برای مشتریان دیزلی خود نیز یکسری برنامه ویژه در نظر گرفته است. گفته میشود پیشرانههای گازوئیلی شامل یک نمونه ساده ۲ لیتری توربو دیزل و یک نمونه تقویتشده ۳ لیتری شش سیلندر خطی با دو توربو میشود. اما شرکت برای اواسط سال جدید میلادی قصد دارد تا برای اولینبار از یک نمونه خیرهکننده ۳ لیتری شش سیلندر خطی با ۴ توربو پردهبرداری کند. تا این لحظه هنوز اطلاعاتی درباره خروجی محصول فوق نداریم. به گفته مدیران شرکت، کلیه سیستمهای دیجیتال و کامپیوتری سری ۵ سال ۲۰۱۷، به کلی از ابتدا طراحی شدهاند. بهطوریکه رادارها و حسگرها با افزایش ملموس «قابلیت تشخیص» تعبیه شدهاند. هنوز این خودرو بهصورت رسمی وارد بازار نشده ولی آلپینا تیونر مورد اعتماد شرکت قصد دارد کلیه تولیدات آن را توسط تیم مهندسانش یک بار دیگر تقویت کند.
مرسدسبنز E350d پیشبهسوی Sکلاس
در اولین نمایشگاه بینالمللی خودرو در سال 2016 که در ژنو سوئیس برگزار شد، مرسدسبنز از پنجمین نسل از Eکلاسهای خود پردهبرداری کرد. خودرویی که از نظر کارشناسان یکی از مدرنترین و مهندسیترین تولیدات اخیر این کمپانی صاحبنام بوده است. سبک طراحی و تولید Eکلاس جدید به گونهای بوده است که تصور میشود بنز میخواهد خودکشی کند. چراکه نسخه جدید بیاندازه لوکس، بزرگ و پرآپشن است. این میتواند بخشی از بازار مدلهای ارزانتر Sکلاس را تحت تاثیر قرار دهد. اما وقتی شرکت میبیند که رقیب سنتی بیتوجه به سری 7 تا آخرین قطره خونش سری 5 را بالا برده، مجبور است که دست به جنون بزند. به همین خاطر است که نسل جدید این بنز واقعا یک محصول همهچیز تمام از آب درآمده است. شاید جایش نباشد، ولی با نزدیک شدن این خودرو به Sکلاس، شرکت مجبور بوده که توانمندی و عملکرد پرچمدار خود را نیز تا حد زیادی تغییر دهد و از فناوریهای رویش استفاده کند که مربوط به سالهای آینده است. مرسدس طی 48 ماه بیش از 1200 نسخه آزمایشی در ابعاد و اندازههای مختلف از آن تولید و آزمایش کرد. در مجموع تستهای میدانی این خودرو به بیش از 12 میلیون کیلومتر میرسد. آمار نشان میدهد سامانههای هوشمند به کار رفته در آن 5 هزار بار بهصورت خودکار مسیر حرکت را تغییر دادهاند و 10 هزار بار بهصورت خودکار ترمزگیری کردهاند. به همین دلیل که شرکت به تنهایی 1200 کارمند را برای ساخت و توسعه Eکلاس جدید به خدمت گرفته بوده است. نسل چهارم این خودرو رکورددار تعداد فیسلیفت یا به قول خود بنزیها رفرش بود. پدیدهای که موجب سردرگمی مشتریان شده بود. حالا با متمرکز شدن زبان طراحی، میبینیم که خودروی جدید از نظر بصری مانند GLA و بیش از همه Sکلاس شده است. شرکت با تعبیه کردن سیستم «اینتلیجنت درایو» خود را برای حضور در دنیای خودرانها با همین Eکلاس آماده کرده است. این سیستم میتواند بهصورت هوشمند و خودکار قسمت اعظمی از فعالیتهای رانندگی در سرعتهای زیر 130 کیلومتر در ساعت را بهصورت کاملا بیراننده انجام دهد.
رودرروی هم
کمتر پیش آمده بود که در تستهای خود شاهد تقابل خودروهای دیزلی باشیم. به همین خاطر نباید انتظاری که از محصولات بنزینی داریم را از اینها داشته باشیم. گازوئیلسوزها به دلیل ویژگیهای خاص احتراق سوخت، از قدرت کمتری نسبت به نمونههای سنتی بنزینسوز برخوردارند. در مقابل مزیت اصلیشان گشتاور بالایی است که در دور موتورهای پایین فراهم میکنند. دقیقا به همین دلیل است که شرکتهای خودروسازی برای جبران این اختلاف مجبورند از توربوشارژر (توربو دیزل) استفاده کنند. حالا با این تفاسیر دید خود نسبت به اعداد و ارقام به دست آمده را تغییر دهید. همچنین بد نیست بدانید خودروهای دیزلی به دلیل نداشتن تجهیزات جرقهزنی و انفجار، معمولا ضریب تراکم بسیار بالایی پیدا میکنند. مثلا مرسدسبنز با قلب 3 لیتری 6 سیلندر Vشکل خود میتواند 254.5 اسببخار نیرو در 3400 دور در دقیقه و 620 نیوتنمتر گشتاور در 1600 دور در دقیقه فراهم کند. این یعنی E350d به ازای هر لیتر از حجم موتورش توانسته 85.2 اسببخار قدرت و 207.5 نیوتنمتر گشتاور تولید کند. در مقابل بامو را میبینیم که با همان حجم موتور ولی آرایش 6 سیلندر خطی توانسته به قدرت 265 اسببخار در 4000 دور در دقیقهای و گشتاور 620 نیوتنمتر در 2000 دور در دقیقهای دست پیدا کند. بهصورت تئوری 530d نیز میتواند با یک لیتر از حجم موتورش 87.2 اسببخار نیرو و 207.1 نیوتنمتر گشتاور تولید کند. اشتوتگارتیها با طراحی سیلندرهای 83 میلیمتری که هر کدام ظرفیت 497.8 سیسی سوخت دارند به ضریب تراکم 15.5 بر یک دست پیدا کردهاند. در آنسو باواریاییها با سیلندرهای 84 میلیمتری که هر یک گنجایش 498.8 سیسی سوخت دارند، ضریب تراکم 16.5 بر یک را ثبت کردهاند، هر چه هست این سری 5 و آن Eکلاس هنوز هم جزو سدانهای نیمه لوکس مطرح بازار هستند. یعنی همان ابعاد و اندازههایی که از یک محصول تجملی انتظار داریم. مثلا سری5 ویرایش 2017 با طول، عرض و ارتفاع 4936، 1868 و 1479 میلیمتری خود بهصورتی کاملا واضح از نسخه قبلیاش طویلتر و عریضتر شده است.
شاید برای اولینبار باشد که در یک کلاس برابر، یکی از محصولات مرسدس از رقیب سنتیاش کوچکتر از آب درآمده باشد. چراکه ابعاد ای350 جدید به ترتیب 4923، 1852 و 1468 میلیمتر اندازهگیری شده است. اما به طرزی عجیب این خودرو برای صندوق عقبش فضایی 540 لیتری در نظر گرفته در حالی که رقیب با ابعاد بزرگتر صندوقی 530 لیتری دارد. وزن خالص بامو بدون راننده و مایعات، 1695 کیلوگرم است در مقابل وزن مرسدسبنز 1725 کیلوگرم است. از قدیم هم وزن بیشتر بنز به دلیل استفاده از آپشنهای سنگینتر و آیتمهای تجملی بیشتر بوده است. با این اوصاف نسبت قدرت به وزن ای350 دقیقا 141 اسببخار بر تن شده است. در مقابل 530 توانسته به عدد 152 اسببخار بر تن دست پیدا کند که به وضوح برتریاش را نمایان میکند. دو شرکت ترجیح دادهاند در قسمت رینگ و لاستیک کمی محافظهکار باشند، بهطوریکه هر دو دقیقا از لاستیکهای 255.55 میلیمتری با رینگهای 17 اینچی استفاده کردهاند. در این تست هر دو خودرو از یک برگ برنده عالی استفاده کردهاند. آنچه بامو برای تخریب رقیب در آستین دارد، سیستم انتقال قدرت 4WD (چهار چرخ متحرک) است که نیروی پیشرانه را توسط دو دیفرانسیل توزیع میکند. در حالی که مرسدسبنز از همان سیستم سنتی RWD (محور متحرک) عقب استفاده کرده است، اما E350 نیز با بهرهگیری از جعبهدنده مدرن 9 سرعته اتوماتیک، 530 را که تصور میکرد جعبهدنده 8 سرعته اتوماتیکش منحصر به فرد خواهد بود را از سر به زیر کرده است. محصولی ساخت باواریا دارای یک باک 66 لیتری و مصرف سوختی معادل تنها 5 لیتر در هر 100 کیلومتر است. در مقابل سدان اشتوتگارتیها با یک باک 50 لیتری مصرفی 5.1 لیتری دارد. با در نظر گرفتن تمام مشخصات فنی مربوط به قدرت، گشتاور، انتقال قدرت و آرایش پیشرانه، این بامو 530d است که در شتاب صفر تا صد برتر میماند. این خودرو با ثبت رکورد 5.7 ثانیهای در مقابل رکورد 6.3 ثانیهای رقیب کاملا پیشی گرفته است. این برتری در شتاب صفر تا 160 نیز محسوس است، بهطوریکه بامو توانسته پیمایش فوق را در 14.8 ثانیه تکمیل کند و مرسدس همین مسیر را در 15.4 ثانیه پیموده است. این اختلاف جزئی در رسیدن به سرعت نهایی 250 کیلومتر در ساعتی دیگر فاحش میشود. جاییکه سری 5 آن را در 74.6 ثانیه طی میکند و Eکلاس در 85.5 ثانیه. اوضاع در پیمایش 400 متر همچنان به همین صورت است. بامو مسیر فوق را در 14 ثانیه و با سرعت 156 کیلومتر در ساعت تکمیل میکند ولی مرسدس با اختلافی نهچندان چشمگیر در 14.3 ثانیه و با سرعت نهایی 154 کیلومتر در ساعتی. پیمودن مسیر یک کیلومتری برای 530 چیزی حدود 25 ثانیه زمان میبرد ولی برای ای350 حدود 26 ثانیه.
نظر نهایی
جایی برای پنهانکاری وجود ندارد؛ همانطور که مشاهده شد و موافق و مخالف باید اعتراف کنند که بامو 530d از نظر کارآیی یک سر و گردن از رقیب سنتیاش بالاتر است. عملکرد این خودرو واقعا در جاده عالی و تحسینبرانگیز است. بامو نشان داده که هنوز در زمینه اسپرتگرایی و جوانپسندی میتواند الگویی برای تمام لوکسسازان دنیا باشد. این خودرو با یک حجم موتور نهچندان بالا و فناوری توربو دیزل کاری کرده است که رقبای همکلاس با پیشرانههای بنزینی توئین توربو نیز از پس آن بر نمیآیند. شرکتی که با بخش موتور اسپرت MPower خود یک فرهنگ جدید را در بین خودروهای اسپرت با مجوز حضور در خیابان به دست آورده بود، حالا در این کلاس کاری نیز سر بلند بیرون آمده است. اما این تمام ماجرا نیست. بامو دیگر همهچیز را با خطکش جوانپسندی میبیند. یعنی این را در نظر نگرفته است که خودروی فوق یک سدان فول سایز با خواص پررنگ تجملگرایانه باید باشد. درست برعکس چیزی که مرسدس انجام داده است. برند شماره یک لوکسسازی در دنیا، با حفظ تمرکز در دنیای تجملگرایی در قسمت عملکرد جاده نیز چندان ضعیف عمل نکرده است. شاید در قیاس با رقیب عقبتر باشد، ولی در قیاس با خودش واقعا قابل قبول است. مرسدسبنز E350d یک دیزلی دوستداشتنی است که البته نمیتواند راهی به دل جوانترها باز کند.
ارسال نظر