آموزش‌های مالی به فرزندان
همه والدین علاقه‌مند هستند که فرزندانشان از نظر مالی، انسان‌های مسئولیت‌پذیری باشند. در واقع، یکی از اصلی‌ترین مهارت‌هایی که فرزندان باید در طول دوران زندگی خویش بیاموزند، مسئولیت‌پذیری مالی است. مسئولیت‌پذیری مالی شامل مولفه‌های مختلفی است مانند تناسب انتظارات و درآمد مالی، صرفه‌جویی در مصرف پول، کنترل هزینه ماهانه و... اما آموزش مالی صرفا با علاقه ما به آن ایجاد نمی‌شود، بلکه مستلزم صرف وقت و حوصله است. در ادامه ما راهکارهایی را برای آموزش مالی فرزندان ارائه می‌دهیم. - گاهی اوقات رفتار ما به گونه‌ای است که فرزندانمان را گیج می‌کنیم. او را نصیحت می‌کنیم، با او حرف می‌زنیم، رفتارهای اشتباه او را تصحیح می‌کنیم، اما در عمل به گونه متفاوتی رفتار می‌کنیم. مثلا مدام برای فرزندمان توضیح می‌دهیم که باید از خرید وسایل غیرضروری پرهیز کند، اما آیا خودمان همه وسایلی را که می‌خریم ضروری هستند؟ آیا می‌توانیم همه خریدهای خودمان را توجیه می‌کنیم؟ همه ما می‌دانیم که نگاه فرزندان بیشتر به رفتار ماست تا حرف‌ها و نصیحت‌های ما، اما در عمل این نکته ساده را فراموش می‌کنم. تناقض و ناسازگاری بین عمل و حرف سبب از بین رفتن و به هدر رفتن ما برای تربیت فرزندانمان می‌شود. -اکثر کودکان فرقی میان نیازهایشان و خواست‌هایشان نمی‌گذارند. آنها تصور می‌کنند که هرچه خواستند، لزوما به آن نیاز دارند. باید برای آنها این تمایز را در عمل نشان داد. اگر شما هنگام خرید، مدام به دنبال این باشید که وسایل گران بخرید یا وسیله‌ای را به صرف ارزان بودن نخرید، در عمل به او یاد می‌دهید که همیشه اولویت را به خواست‌هایشان بدهند و نه نیازهایشان. بسیاری از وسایل گران هیچ نیاز عمده‌ای را از ما برطرف نمی‌کنند، بلکه تنها خواست تنوع‌طلبی ما را ارضا می‌کنند. آنها باید یاد بگیرند که می‌توانند برخی از خواسته ایشان را نادیده بگیرند و این به هیچ عنوان به تامین نیازهایشان لطمه‌ای نمی‌زند. آنها باید فرق نیاز واقعی و کاذب را بفهمند. - ما به محض اینکه فرزندمان در امور مالی دچار اشتباه می‌شود، به کمک او می‌آییم. یکی از کارآترین روش‌های تثبیت و تربیت، آزمایش و خطا است. به فرزندمان فرصت خطا بدهیم و بلافاصله در صدد جبران خطای او برنیاییم، مثلا به فرزندتان پول توجیبی ماهیانه می‌دهید، اما در حالی که تنها 3 روز از هفته گذشته است، او پولش را تمام می‌کند. اگر شما بلافاصله به او پول دهید، اجازه نداده‌اید او تاوان اشتباهات مالی‌اش را بپردازد. شما هر هفته باید کمبود پول توجیبی او را متقبل شوید و بدین ترتیب او را از شانس یادگیری محروم کنید؟ علاوه بر این با این کار او را مهیای آینده نکرده‌اید. آینده‌ای که کسی در کنارش نیست تا مسئولیت اشتباهاتش را به عهده بگیرد. پس اگر در این هفته به فرزندتان کمک می‌کنید، باید از پول توجیبی هفته آینده او کم کنید. باید کاری کنید که او مزه کمبود پول را بچشد. برای تربیت فرزندان باید همواره مصالح بلندمدت او را بر خوشی‌های کوتاه‌مدت او ترجیح دهید. قاطعیت در تربیت به اندازه دلسوزی حیاتی است. از سوی دیگر اگر او صرفه‌جویی مالی کرد، با جایزه و افزایش پول توجیبی او را تشویق کنید. -باید به فرزندان یاد داد که گرچه پول بسیار مهم و حیاتی است، اما در اصل وسیله‌ای است برای بهتر زندگی کردن. مثلا اگر فرزندتان از شما خواست که با او به ورزشگاه بروید، نباید با حرف‌هایی چون هزینه رفت و برگشت و خرید بلیت و خوراکی از این کار امتناع کنید. بر روی همه چیز برچسب قیمت نگذارید. در اینجا باز هم نکته اول را یادآور می‌شویم. بسیاری از آموزش‌ها از طریق عمل منتقل می‌شود و نه حرف. نمی‌توان کودکان را گول زد. اگر پول را مهم‌ترین هدف و غایت زندگی می‌دانید، به احتمال زیاد او هم، مانند شما عمل می‌کند. بزرگ‌ترین هدیه‌ای که می‌تواند به فرزندتان دهید زمان و عشق است. بنابراین فرزندتان را با پول گول نزنید و نقش پول را نیز محوری‌تر از آنچه هست جلوه ندهید. -اجازه بدهید او خریدهای خانه را انجام دهد. بسته به سن فرزندتان این خریدها می‌تواند از خرید مایحتاج عادی خانه مانند میوه و سبزیجات باشد تا خرید وسایل عمده‌ای مانند یخچال و تلویزیون. به او اعتماد کنید. برای او توضیح دهید که چقدر پول دارید و دقیقا چه نوع وسیله‌ای می‌خواهید. مطمئن باشید که او جواب اعتماد و اطمینان شما را خواهد داد. یکی از مهم‌ترین نیازها در سنین نوجوانی و کودکی تایید شدن و مورد اعتماد قرار گرفتن توسط اطرافیان و مخصوصا والدین است. این کار علاوه بر اینکه به او کمک می‌کند تا در عمل خرید کردن و متوازن کردم دخل و خرج را یاد بگیرد، به نفع شما هم هست. عموما پدر و مادرها فرصت پرس و جو کردن و گشتن برای خرید بهترین و به صرفه‌ترین وسایل را ندارند، در حالی که فرزند شما وقت بیشتری دارد. علاوه بر اینکه با آشنایی او با وسایلی مثل اینترنت او می‌تواند اطلاعات کافی و موثری برای خرید بهترین وسیله به دست بیاورد. این یک بازی برد-برد است. البته دقت کنید که در هر سنی نوع خرید متفاوت است. برای یک کودک 6 ساله خرید نان و میوه می‌تواند بسیار آموزنده باشد، در حالی که برای یک نوجوان یک کار کسل‌کننده و بی‌فایده است و از آن طفره می‌رود. - به او کارهای خانه را یاد دهید. در زندگی آینده فرزندتان مجبور خواهد شد خودش بسیاری از کارهای خانه را انجام دهد و اولین و بهترین جایی که می‌تواند این امور را یاد بگیرد خانه است برای مثال آشپزی. غذای خانه هم بسیار ارزان‌تر است و هم سالم‌تر. جدا از اینکه آشپزی می‌تواند به صورت یک تفنن شیرین برای فرزندان دربیاید. بسیاری از مادران تصور می‌کنند اصلا احتیاجی نیست پسرشان آشپزی یاد بگیرد، این تصور کاملا اشتباه است. کودکی بهترین سن یادگیری است. یادگیری‌ای که نه‌تنها هیچ هزینه‌ای ندارد بلکه به سود شما و خود او هم هست.