خدمت بی‌مزد

دکتر فرشاد فاطمی
عضوهیات علمی دانشگاه صنعتی شریف 

مدت زمان زیادی از سال هایی که انجام خدمت سربازی مهم‌ترین ملاک برای «مرد» شدن یک «پسر» بود نگذشته است. در رویکرد نسل‌ها، همچنین آموزش‌ها و تمرین‌های رایج در این دوره، نحوه تخصیص زمان سربازان در مدت زمان انجام خدمت وظیفه و احتمالا در فضای کسب‌و‌کار چه اتفاقی افتاده است که امروز و به‌خصوص در میان نسل جدید؛ خدمت سربازی کم وبیش به‌عنوان دوره تلف شده زندگی در نظر گرفته می‌شود؟ پاسخ به این سوال دشوار است و نیازمند مطالعه‌ای عمیق و تسلط بر حوزه‌هایی به جز تخصص نگارنده است و به آن وارد نمی‌شوم؛ اما در این نوشتار کوتاه چند نکته در مورد سیاست‌گذاری و آثار اقتصادی آن یادآور می شوم. پیش از آن لازم است تاکید کنم که در این ایام که بحث در مورد خدمت سربازی زیاد شده است و به‌خصوص پس از دو اتفاق ناگوار هفته گذشته که در دو تصادف جاده‌ای تعدادی از سربازان جان سپردند، رویکرد این نوشته ممکن است کمی از فضای موجود دور باشد، ولی هدف آن پرداختن به مقولاتی است که به نظر می رسد فارغ از موضع نگارنده در مورد اصل موضوع خدمت سربازی و آثار اقتصادی و اجتماعی آن، مغفول مانده است.

اول: رویکرد فعلی در خدمت سربازی در کشور ادای دین افراد ذکور به کشور خود است، به نوعی تخصیص بخشی از زندگی خود مشابه مالیات به کشور برای دفاع یا عمران کشور. اولین موضوع در زمینه سیاست‌گذاری مشخص شدن و تاکید دوباره بر این نقش یا تعریف کارکردی متفاوت برای خدمت سربازی است. روشن شدن برداشت سیاست‌گذار در این زمینه بر طراحی مناسب مکانیزم مورد نظر برای سربازی مهم و کلیدی است.

دوم: در طراحی هر سازوکار جایگزین باید به سازمان‌ها، گروه‌ها و افراد مختلفی که از اجرا آن ساز و کار تحت تاثیر قرار می‌گیرند توجه شود و در حال حاضر به‌نظر می‌رسد یک گفت‌وگوی پایه و اساسی بین این بازیگران انجام نمی‌گیرد. قاعدتا مهم‌ترین تاثیر و تاثر را نیروهای مسلح دارند. در فضای موجود به‌نظر می‌رسد گفت‌وگوی دوسویه اساسا انجام نمی‌گیرد.

سوم: با توجه به ساختار جمعیتی می‌توان برآورد نسبتا دقیقی از افراد مشمول خدمت در بازه زمانی 20 ساله آینده ارائه کرد. ارائه این تصویر که می‌تواند با دقت قابل قبولی انجام گیرد؛ ابعاد تصمیم‌های مختلف شامل حذف سربازی و رفتن به سمت نیروهای مسلح صرفا حرفه‌ای، امکان خرید یا معافیت برای گروهی از افراد مشمول و نهایتا امکان تخصیص بخشی از نیروهای مشمول به سایر فعالیت‌های عمرانی و خدماتی کشور را شفاف خواهد کرد.

نکته چهارم را با ذکر تجربه شخصی بیان می‌کنم؛ در بهار 1376 دوره کارشناسی ارشد را به پایان رساندم و در پاییز این سال به خدمت اعزام شدم؛ برخی از همکلاسان من در آن دوره که دیرتر از موعد مقرر و در زمستان 1376 یا بهار 1377 فارغ‌التحصیل شدند امکان یافتند از امکان پرداخت و خرید خدمت که در بودجه 1377 تصویب شد و تا پاییز 1376 اطلاعی از آن موجود نبود استفاده کنند.هرچند تجربه چند ماه آموزشی و استفاده از امریه در سازمان برنامه و بودجه وقت تجربه گرانبها و ارزشمندی برای نگارنده بود، ولی اتخاذ آن تصمیم در قالب بودجه سالانه عملا مزیتی برای افرادی ایجاد کرد که تحصیل خود را در زمان مرسوم به پایان نبردند.

هدف از طرح این موضوع تاکید بر این مهم بود که با توجه به آنکه پیش‌بینی تعداد مشمولان هر سال به سادگی قابل‌انجام است می‌توان سیاست‌گذاری را برای مدتی قابل قبول (5 یا 10 ساله) انجام داد تا افراد بتوانند بر آن اساس موفق به برنامه‌ریزی بلندمدت شوند.- نهایتا انجام تحلیل اقتصادی و اجتماعی دقیق و ارائه پیشنهادهای سیاستی با استفاده از ورودی‌های لازم از اطلاعات جمعیتی و نیاز سازمان‌های مختلف که می‌توانند از خدمات سربازی مشمولان بهره‌مند شوند و همچنین راهکارهای جایگزین قابل انجام است و لزوما باید در افق میان‌مدت و بلندمدت صورت گیرد، ولی یکی از راه‌ها برای تلاش به منظور استفاده بهینه از نیروی سربازان احتمالا طرح لزوم پرداخت حداقل حقوق مطابق قوانین به سربازان (البته پس از طی دوره آموزشی) است . عدم استفاده بهینه از سربازان به احتمال قوی به پایین بودن قیمت استفاده از این نهاده در مقابل سایر نهاده‌ها برمی‌گردد و مسلما تلاش برای واقعی‌تر کردن دستمزد پرداختی بابت خدمات سربازان خودبه‌خود بازیگران این عرصه را به اتخاذ تصمیم بهتر رهنمون خواهد شد که ممکن است به سمت راه‌حل‌هایی نظیر ارتش حرفه‌ای، استفاده از معافیت‌های زمان صلح و... سوق داده شود.