چهار نکته مالی که از پدرم آموختم

نویسنده: لری لور

مشاوران مالی که برای کسب و کار مشاوره می‌دهند، بعضا درس‌هایی را که از پدران خود یاد گرفته‌اند بیان می‌کنند. این درس‌ها برای همه آموزنده است. به اعتقاد گروه «مشاوران مالی هیونز»، درس‌های مالی را که از پدر خود یاد گرفته‌اید می‌توانید در کنار آموزش‌های مشاوران قرار دهید و شاید حتی ارزش این آموزه‌ها از درس‌های کارشناسان بیشتر باشد. با این کار، شما شانس این را خواهید داشت تا درس‌ها و تلاش‌های زندگی واقعی پدرتان را که از سنین جوانی در شما ریشه دوانده است فرا بگیرید.خواه ناخواه، مجبور به این اعتراف هستید که کلمات حکیمانه پدر، احتمالا برای زمانی که شما مسیر زندگی خود را فراموش کرده بودید یا با تصمیم‌گیری‌های دشوار رو به رو بودید، نجات بخش بوده است. با مرور تجارب، شاید غبار روی درس‌هایی که فراگرفته‌اید، پاک کنید و مجددا آنها را در گفت‌وگو با کودکان خود به کار بگیرید. در ادامه چهار حقیقت را که مشاوران همیشه به آنها رجوع می‌کنند، می‌خوانید.

ارزش صرفه‌جویی

من هر روز کنار پدرم کار می‌کنم و همکاری با او من را به تفکر وا می‌دارد. او به رعایت کردن سه چیز معروف است که خودش آن را قانون سه پی (۳P) می‌نامد: «رعایت حق مردم (People)، محصول (Product) و قیمت (Price) ». او این قانون را برای کار خود که در صنعت توریسم است به کار می‌برد. من فکر می‌کنم که این گفته او برای من به‌عنوان یک مشاور مالی بسیار مفید و ارزشمند است. به‌عنوان یک امانت دار، من سعی می‌کنم به مشتریان خود بهترین خدمات و مشاوره مالی ممکن را ارائه دهم و آنها را برای هر آنچه که تغییرات زندگی ممکن است در مسیر آنها قرار دهد آماده کنم. پدرم بیشترین تاثیر ماندگار را بر عادات مالی شخصی‌ام داشت. روزی را به یاد می‌آورم که اولین چک حقوقم را دریافت کردم، او مرا به یک بانک محلی برد و کمکم کرد تا اولین حساب پس‌انداز خود را باز کنم. صادقانه بگویم، من این عادت را از آن زمان تا الان دارم و هربار چک حقوقم را به حسابم واریز می‌کنم و شاهد بالا رفتن سود خود هستم. این باعث افتخار من است که بگویم دخترم هم مثل خودم پول‌هایش را پس‌انداز می‌کند و در این کار حسابی حرفه‌ای شده است.

پس‌انداز و سرمایه‌گذاری

دوران کودکی من با این همراه بود که هر از گاهی همه خانواده دور یک میز بنشینیم و در مورد مسائل مالی صحبت کنیم. من و خواهر و برادرهایم در خلال این صحبت‌ها درس‌های ارزشمندی از پدرمان در مورد اهمیت پول و اینکه چطور از آن استفاده کنیم، یاد گرفتیم. در زندگی ما اسراف معنی نداشت و پدر و مادرم به معنای واقعی برای آینده پس‌انداز می‌کردند. پدرم یک حساب بانکی برای من و خواهر و برادرهایم باز کرد و دفترچه حساب پس‌انداز آن را به خودمان داد که در آن ارزش پول پس‌انداز شده با نرخ سودی که به آن تعلق پیدا می‌کرد مشخص بود. به‌عنوان یک نوجوان هر درآمدی که از کار پاره وقت به‌دست می‌آوردم و هدیه‌هایی که از اقوام می‌گرفتم را ابتدا به این حساب واریز می‌کردم. من این تکنیک را در مورد فرزندان نوجوان خودم نیز اجرا می‌کنم. آنها هرکدام یک حساب بانکی دارند و همیشه قسمتی از کادو‌های تولد خود و درآمدی راکه از کار دارند در این حساب پس‌انداز می‌کنند. از آنجایی که این کار تا حالا برای آنها بسیار آسان بوده است، من یک حساب سرمایه‌گذاری نیز برای آنها باز کرده‌ام تا با مفهوم پس‌انداز بلندمدت و سرمایه‌گذاری نیز آشنا شوند. بزرگ‌ترین تفاوتی که بین پدرم و من وجود دارد این است که من به‌صورت منظم با بچه‌ها در مورد پول و بازارهای مختلف به خصوص بازار پول صحبت می‌کنم. با این کار تمایل دارم که بچه‌ها زودتر از سن لازم به سرمایه‌گذاری علاقه‌مند شوند. فراتر از صحبت‌ها و نصیحت‌ها، من و همسرم سعی می‌کنیم تا در مورد چگونه خرج کردن پول، یک الگوی مناسب برای بچه‌هایمان باشیم. ما هرگز ضد آن ارزش‌هایی که قبول کرده‌ایم، زندگی نمی‌کنیم و مرتبا در مورد دسته بندی نیاز‌ها و به تعویق انداختن آنچه که در زمان حال ضروری نیست با بچه‌ها صحبت می‌کنیم. با نگاه به گذشته می‌بینم که بسیاری از درس‌هایی که پدرم در مورد پول به من یاد داد، هنوز هم درس‌هایی اساسی است که مشاوران مالی در هر نسلی آن را توصیه می‌کنند.

استفاده از یک بیمه بازنشستگی

یکی از بهترین درس‌های مالی که من از پدرم یاد گرفتم زمانی بود که اولین کار جدی‌ام را بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه به‌عنوان یک حسابدار شروع کردم. او به من در مورد بیمه بازنشستگی توضیح داد و گفت که باید در طرح بیمه بازنشستگی شرکتی که مشغول به کار بودم با حداقل پرداختی که ممکن است ثبت‌نام کنم و بعدها که شرایطم بهتر شد پول پرداختی را بیشتر کنم. او در مورد مزایای مالیاتی و «رشد مرکبی» که من از بیمه بازنشستگی خود خواهم داشت صحبت کرد. توصیه او بسیار درست بود و حتی امروز نیز کاربرد دارد.

پول و شادی

پدر من آرایشگر است و هنوز کار می‌کند و در سن هفتاد سالگی همچنان از کارش لذت می‌برد. مهم‌ترین درسی که او در مورد پول به من آموخت این بود که چطور با هر مقدار پولی که دارم بتوانم یک زندگی شاد داشته باشم. این توصیه‌ای است که من آویزه گوشم کرده‌ام و در سراسر زندگی آن را به کار می‌گیرم. او بر این موضوع تاکید کرد که باید هدف من از پول در آوردن و مدیریت منابع مالی مشخص شود، وگرنه باید درآمدهای خود را دور بریزم. او می‌گفت: «باید بدانی که هدف، «میزان» پول نیست، بلکه «کیفیت» استفاده از آن است.»

منبع:‌ فوربس

چهار نکته مالی که از پدرم آموختم