رئیسجمهوری آمریکا در برآورد نفوذ چین بر کرهشمالی دچار اشتباه شده است
اختلاف چین و آمریکا به نفع پیونگیانگ
نویسنده: Zha Daojiong
واکنش دونالد ترامپ به اقدام اخیر کرهشمالی مبنی بر آزمایش اولین موشکهای بالستیک قارهپیما حاکی از یک احساس کاملا آشنا بود. رئیسجمهوری آمریکا که در تلاش کرهشمالی برای تولید سلاحهای هستهای با قابلیت حمله به خاک آمریکا با یک نقطه عطف مواجه شده، در واکنشی همراه با دستپاچگی باز هم از رسانههای اجتماعی استفاده کرد تا از چین بخواهد «این نادانی را یک بار برای همیشه تمام کند. »سیستم اطلاعرسانی که ترامپ برای بیان اولین احساساتش در مورد آخرین بحران شبهجزیره کره مورد استفاده قرار داده کاملا قابل پیشبینی بود: توییتر.
نویسنده: Zha Daojiong
واکنش دونالد ترامپ به اقدام اخیر کرهشمالی مبنی بر آزمایش اولین موشکهای بالستیک قارهپیما حاکی از یک احساس کاملا آشنا بود. رئیسجمهوری آمریکا که در تلاش کرهشمالی برای تولید سلاحهای هستهای با قابلیت حمله به خاک آمریکا با یک نقطه عطف مواجه شده، در واکنشی همراه با دستپاچگی باز هم از رسانههای اجتماعی استفاده کرد تا از چین بخواهد «این نادانی را یک بار برای همیشه تمام کند.»سیستم اطلاعرسانی که ترامپ برای بیان اولین احساساتش در مورد آخرین بحران شبهجزیره کره مورد استفاده قرار داده کاملا قابل پیشبینی بود: توییتر. همچنین قابل پیشبینی بود که او باز هم به جای خود کرهشمالی، پکن را هدف قرار میدهد. این نشان میدهد دیدگاه رئیسجمهوری آمریکا در قبال کرهشمالی همواره مسیر غلطی را طی میکند.
در ماه آوریل، وقتی ترامپ شی جینپینگ، رئیسجمهور چین را در فلوریدا ملاقات کرد، مطرح شدن مساله کرهشمالی بهعنوان یکی از اولویتها از بسیاری جهات برای طرف چینی غیرمنتظره بود. بهطور کلی، شبهجزیره کره در فهرست مسائلی که ترامپ در مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری در نظر گرفته بود، اولویت چندانی نداشت. اما حتی در آن زمان هم نیت ترامپ مشخص بود. وقتی دو طرف سر میز شام نشستند، خبر بمباران سوریه به دست نیروهای آمریکایی، کشوری که قبلا روابط نزدیکی با چین داشت، رساتر از هر چیز دیگر بود. این اقدام کاملا یک پیام بود که مخاطب آن نه فقط کرهشمالی، بلکه چین بهعنوان متحد اصلی پیونگیانگ از نظر آمریکا محسوب میشد. این پیام ظرف یک هفته پس از بازگشت رئیسجمهوری چین به پکن مورد تاکید قرار گرفت؛ یعنی زمانی که ترامپ از او خواست بار دیگر در مورد این مساله گفتوگو کند.رویکرد ترامپ پایان سیاست «بردباری استراتژیک» نسبت به پیونگیانگ در دوره اوباما را تقویت کرده است. از نظر پکن، بیصبری ترامپ متوجه چین هم شده است.
آیا آمریکا واقعا در مورد محدودیت نفوذ چین بر کرهشمالی ناآگاه است؟ زمانی که شی با ترامپ در فلوریدا ملاقات کرد، نشان داد سوابقی قوی در مواجهه با مسائل مربوط به شبهجزیره کره ندارد. بهطور کلی، چین با استقرار سیستم دفاع موشکی آمریکا در کرهجنوبی (THAAD) مخالف بود؛ سیستمی که سئول میگوید برای دفاع از خودش در برابر تهاجم همسایه شمالی به آن نیاز دارد، اما پکن به این دلیل که رادارهای قدرتمند آن میتوانند برای جاسوسی از چین مورد استفاده قرار بگیرند، با استقرارش مخالف است. اختلاف نظر بین پکن و سئول آنقدر هست که همه حسن نیتی را که پکن از زمان به قدرت رسیدن پارک گئون هی، رئیسجمهوری سابق کره، در فوریه ۲۰۱۳ به خرج داده بود، خنثی کند. وقتی پارک دعوت پکن را برای شرکت در رژه به مناسبت هفتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم در سپتامبر ۲۰۱۵ پذیرفت، تنها مقام دولتی در سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه بود که در این مراسم شرکت میکرد. او این کار را در حالی انجام داد که آمریکا با متحدان کلیدی خود برای تحریم این رویداد لابی کرده بود.
در زمانی که این رژه انجام شد، مفسران در مورد تقویت روابط چین و کره اظهار نظر میکردند. اما از زمان استقرار THAAD همه سکوت کردهاند. اگر بخواهیم منصف باشیم، باید بگوییم چین نتوانسته تصورات در دنیای خارج مبنی بر اینکه نفوذ قابلتوجهی بر کرهشمالی دارد را برطرف کند. همچنین نتوانسته این تفکر را که در برهههایی با پیونگیانگ در مقابله با آمریکا، کره جنوبی و ژاپن همدست بوده، از بین ببرد. اما نباید فراموش کرد که نفوذ چین در سال ۱۹۹۴ و زمانی که آمریکا توانست کرهشمالی را مجبور کند برنامه تسلیحات هستهای خود را متوقف کند، مورد نیاز نبود. در آن موقعیت، چین نه در فرآیند دیپلماتیک و نه در مناسبات بعدی این توافق هیچ نقشی نداشت.حتی حالا که چین پای میز مذاکره میآید، نفوذ آن ناچیز است. نزدیک به ۱۰ سال پس از توافق ۱۹۹۴ وقتی پیونگیانگ از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای خارج شد، از چین خواسته شد به بخشی از تلاش چندجانبه برای وادار کردن کرهشمالی به تغییر رفتارش تبدیل شود. با این حال، با وجودی که چین مبتکر «مذاکرات شش جانبه» بود، پیونگیانگ بیوقفه و بهطور شفاف برنامه تسلیحات هستهای خود را پیگیری کرد تا به ظرفیت تولید موشکهای قارهپیما رسید.
چنین تاریخچهای - و همچنین سابقه همکاری چین با دولت اوباما و دیگر اعضای ۱+۵ در مذاکره با ایران - کافی است تا هر گونه تردید بینالمللی در مورد تعهد چین به مساله کرهشمالی کنار گذاشته شود. با این حال، ترامپ همچنان از میزان تلاشهای چین برای عدم توجه کرهشمالی به درخواستهای جهانی اظهار نارضایتی میکند. پکن در پاسخ، اعتراض خود را نسبت به «تحریمهای ثانویه» آمریکا علیه برخی نهادهای چینی ادامه میدهد. نتیجه این است که به جای منزوی شدن کرهشمالی، روابط چین و آمریکا در معرض خطر قرار میگیرد. اگر آمریکا نسبت به محدود کردن جاهطلبیهای هستهای کرهشمالی جدی است، باید غرور خود را کنار بگذارد و به جای صحبت کردن صرف در مورد آن، مستقیما وارد مذاکره با کرهشمالی شود. چین هم به نوبه خود باید تحریمهای چندجانبه علیه کرهشمالی را که قبلا در مورد آن توافق شده اجرایی کند. در غیر این صورت، اعتبار دیپلماتیک خود را از دست خواهد داد. کاری که هم چین و هم آمریکا باید انجام دهند این است که در برابر وسوسه بهرهبرداری از موقعیت کرهشمالی بهعنوان یک ابزار چانهزنی برای سود بردن در جبهههای دیگر مقاومت کنند. اگر غیر از این باشد، این شرایط مبهم ادامه مییابد و زمینه را برای کرهشمالی و دیگر بازیگران فراهم میکند تا پکن و واشنگتن از هم دورتر شوند.
منبع: The Week in Asia
ارسال نظر