چهرههای ساختگی تهران
یکی از پرسشهای بنیادین تاریخ هنر، پیرامون نسبت حقیقت و زیبایی است. آیا زیبایی خلق شده در اثر هنری، بخشی از حقیقت دنیای پیرامون است یا صرفا برداشت هنرمند است از موقعیتی خاص؟ فلسفه معاصر به واسطه پیشرفتهای خود در شاخه «هرمونوتیک مدرن» پاسخهای متفاوت و پیشبرندهای به این پرسش بنیادین داده است. اما این پرسشها در جهان امروزی دایره وسیعتری به خود گرفتهاند. «جرالد روسباخر» هنرمند اتریشی در دهمین اجرا از مجموعه «هزار و یک عصر» که به کیوریتوری (مدیریت) «علی اتحاد» در «تهران آرت» برگزار شد، این پرسش بنیادین را به گونهای خلاق و متفاوت مطرح کرد.
یکی از پرسشهای بنیادین تاریخ هنر، پیرامون نسبت حقیقت و زیبایی است. آیا زیبایی خلق شده در اثر هنری، بخشی از حقیقت دنیای پیرامون است یا صرفا برداشت هنرمند است از موقعیتی خاص؟ فلسفه معاصر به واسطه پیشرفتهای خود در شاخه «هرمونوتیک مدرن» پاسخهای متفاوت و پیشبرندهای به این پرسش بنیادین داده است. اما این پرسشها در جهان امروزی دایره وسیعتری به خود گرفتهاند. «جرالد روسباخر» هنرمند اتریشی در دهمین اجرا از مجموعه «هزار و یک عصر» که به کیوریتوری (مدیریت) «علی اتحاد» در «تهران آرت» برگزار شد، این پرسش بنیادین را به گونهای خلاق و متفاوت مطرح کرد. او که خود را در محفظهای شیشهای محبوس کرده بود، با استفاده از عکسهای بازیگران معروف ایرانی که بر روی جلد مجلات چاپ شده بودند، برای خود ماسک میساخت و آن را بر روی چهره خود قرار میداد، او این کار را در مراحل مختلف انجام میداد، به طوری که در هر مرحله بخش بیشتری از عکس روی جلد برش میخورد. همزمان عکاسی در مقابل او قرار داشت و هربار که ماسک بر روی صورت او قرار میگرفت، عکس او به صورت همزمان در ال سی دی نصب شده در سالن مجاور پخش میشد. این برخورد بیش از هرچیز
معیارهای زیبایی در جامعه ما را مورد پرسش قرار میداد.
ارسال نظر