ذکر احوال حاکمان و استانداران خراسان در دوره قاجاریه – بخش۱۷
پس از مرگ جلالالدوله استاندار خراسان در سال ۱۲۸۹ ه. ق حسینخان یوز باشی شهاب الملک، ملقب به نظامالدوله به سمت استانداری خراسان منصوب شد. وی در سال ۱۲۷۳ ه. ق هنگام لشکرکشی به هرات و فتح آن جزو سپاهیان اعزامی از تهران بود. ناصرالدین شاه، نظامالدوله را بهعلت حضور در اردوی نظامی مورد تفقد و تشویق قرار داد و پس از آن یادشده به عنوان فرمانده لشکر خراسان تعیین شد و در سال ۱۲۸۹ ارتقاء مقام یافت و حکم استانداری خراسان را از شاه دریافت کرد. وی در مدت مسئولیت خود برای جلوگیری از تجاوز ترکمنها که دائم به سرحدات خراسان میتاختند و مال مردم را غارت و زنان و کودکان را به اسارت میبردند، شدیدا با آنان مقابله کرد و تا حدی در سرکوبیشان موفق شد.
پس از مرگ جلالالدوله استاندار خراسان در سال 1289 ه.ق حسینخان یوز باشی شهاب الملک، ملقب به نظامالدوله به سمت استانداری خراسان منصوب شد. وی در سال 1273 ه.ق هنگام لشکرکشی به هرات و فتح آن جزو سپاهیان اعزامی از تهران بود. ناصرالدین شاه، نظامالدوله را بهعلت حضور در اردوی نظامی مورد تفقد و تشویق قرار داد و پس از آن یادشده به عنوان فرمانده لشکر خراسان تعیین شد و در سال 1289 ارتقاء مقام یافت و حکم استانداری خراسان را از شاه دریافت کرد.وی در مدت مسئولیت خود برای جلوگیری از تجاوز ترکمنها که دائم به سرحدات خراسان میتاختند و مال مردم را غارت و زنان و کودکان را به اسارت میبردند، شدیدا با آنان مقابله کرد و تا حدی در سرکوبیشان موفق شد.
استانداری خراسان پس از نظام الدوله
نظامالدوله در محرم سال ۱۲۹۲ ه.ق در مشهد فوت کرد و به جای او محمد ناصرخان قاجاردولو ملقب به ظهیرالدوله (پسر محمد ابراهیم خان سردار از بزرگان خاندان قاجار) استاندار خراسان شد . محمد ناصرخان درزمانیکه سلطانحسینمیرزا جلالالدوله پسر ناصرالدینشاه به علت صغر سن بهصورت اسمی استاندار خراسان بود، امور فرمانفرمایی استان خراسان را عملا بهعنوان وزیر خراسان وپیشکار شاهزاده در اختیار داشت.
یاد شده در سال 1294 ه.ق در مشهد فوت کرد. ناصرالدین شاه این بار حکم استانداری خراسان را به نام برادر کوچک خود محمدتقیمیرزا رکنالدوله (چهارمین پسر محمد شاه قاجار )صادر نمود و رکنالدوله تا سال 1298 ه.ق حاکم خراسان بود و بنا بهدلایلی که در کتب تاریخی ذکر نشده است از سوی شاه عزل گردید. در این سال میرزاحسینخان مشیرالدوله سپهسالار اعظم (1) به سمت استانداری خراسان و تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد، ولی مدت حکومت مشیرالدوله بیش از دو ماه دوام نیاورد و زندگی را در مشهد بدرود حیات گفت.
(۱)-میرزا حسین قزوینی ملقب به مشیرالدوله و بعد ملقب به سپهسالار، به مدت دو سال صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار بود. او پس از تحصیلات مقدماتی تحصیل را در دارالفنون ادامه داد. وی به زبانهای فرانسوی و انگلیسی تسلط داشت. در دوران صدراعظمی امیرکبیر نزدیک به سه سال کارپرداز ایران در بمبئی بود و مدتی پس از مراجعت از هندوستان، کنسول ایران در تفلیس شد. در سالهای آخر صدارت میرزا آقاخان نوری، وزیر مختار ایران در استانبول شد.
مشیرالدوله یک دوره ۲۰ ساله در خارج از ایران به سر برد. در دوره اقامت خود در استانبول، جنبشهای قانونخواهی و مشروطهطلبی اروپا را که در عثمانی بازتاب گستردهای داشت از نزدیک مشاهده کرد و با تکاپوی روشنفکران عثمانی برای دستیابی به قانون اساسی و بنای مجلس قانونگذاری آشنا شد.
خدمات سپهسالار در دوره ناصرالدین شاه
سپهسالار ترتیب سفر ناصرالدین شاه به عتبات عالیات را با هماهنگی با عثمانی داد و ایرانیانی را که از جور قاجار ترک وطن کرده و به عراق آمده بودند به شاه نشان داد. شاه در پایان سفر به عتبات، میرزا حسینخان را با خود به تهران آورد و او را به «وزارت عدلیه و اوقاف و وظایف» گمارد. او با جلب اعتماد شاه فعالیت برای ایجاد اصلاحات در امور مملکتی را آغاز کرد.مدتی بعد با فرمان ناصرالدین شاه به مقام صدراعظمی رسید و کوششهای اصلاحی خود را ادامه داد. او بسیار کوشید تا کشور و دولت را به پیشرفت برساند و کارش را با برپایی ۹ وزارتخانه آغاز کرد. برای نخستین بار کوشید تا راهآهن را در ایران راهاندازی کند.
همچنین از شاه خواست به اروپا سفر کند تا شاید پیشرفت آن سرزمین، شاه ایران را هم به جنبش وادارد. سپهسالار در دوران صدراعظمی خود دست به انجام اصلاحاتی زد: - تأسیس دارالشورای کبری - تأسیس پستخانه و انتشار تمبر پستی - سعی در ساده نمودن سبک نگارش در امور حکومتی - تقویت دارالفنون - تأسیس مدرسه سپهسالار و مسجد سپهسالار - انتشار روزنامههای وقایع عدلیه، نظامی، مریخ، وطن، و یک سالنامه - استخدام مشاوران و متخصصان اتریشی برای اصلاح امور مالی دولت و بهرهبرداری از معادن.
در سال ۱۸۷۲ میلادی میرزا حسینخان، ناصرالدینشاه را راضی به اعطای امتیازنامه رویتر کرد. طبق این پیمان امتیاز استخراج کلیه معادن ایران، ایجاد راهآهن از دریای خزرتا خلیج فارس، دایر کردن تراموای شهری و اجاره گمرکات به مدت ۷۰ سال به بارون ژولیوس دورویتر انگلیسی واگذار شد. در مقابل واگذاری این حق امتیاز، شاه مبلغ چهلهزار پوند به صورت پیشپرداخت دریافت کرد. در غیاب شاه و سپهسالار مخالفان اصلاحات او ترتیباتی دادند و در روز ورود شاه به خاک ایران با حضور در دربار و ارائه عریضه خواستار عزل صدراعظم شدند. شاه بهخاطر شدت و وسعت اعتراضات یا به دلیل ملاحظات دیگر از سپهسالار خواست که استعفا کند و متعاقب آن قرارداد رویتر هم لغو شده اعلام شد.پس از برکناری از صدراعظمی، میرزا حسینخان سپهسالار چندی فرمانروای گیلان بود. مدت کمی هم وزیر خارجه شد. باز هم بسیار کوشید تا شاه را به اندیشه پیشرفت بیندازد ولی ناکام ماند. سرانجام والی خراسان شد و در شب ۲۱ ذیحجه سال ۱۲۹۸ ه.ق در مشهد درگذشت.
استانداری خراسان پس از نظام الدوله
نظامالدوله در محرم سال ۱۲۹۲ ه.ق در مشهد فوت کرد و به جای او محمد ناصرخان قاجاردولو ملقب به ظهیرالدوله (پسر محمد ابراهیم خان سردار از بزرگان خاندان قاجار) استاندار خراسان شد . محمد ناصرخان درزمانیکه سلطانحسینمیرزا جلالالدوله پسر ناصرالدینشاه به علت صغر سن بهصورت اسمی استاندار خراسان بود، امور فرمانفرمایی استان خراسان را عملا بهعنوان وزیر خراسان وپیشکار شاهزاده در اختیار داشت.
یاد شده در سال 1294 ه.ق در مشهد فوت کرد. ناصرالدین شاه این بار حکم استانداری خراسان را به نام برادر کوچک خود محمدتقیمیرزا رکنالدوله (چهارمین پسر محمد شاه قاجار )صادر نمود و رکنالدوله تا سال 1298 ه.ق حاکم خراسان بود و بنا بهدلایلی که در کتب تاریخی ذکر نشده است از سوی شاه عزل گردید. در این سال میرزاحسینخان مشیرالدوله سپهسالار اعظم (1) به سمت استانداری خراسان و تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد، ولی مدت حکومت مشیرالدوله بیش از دو ماه دوام نیاورد و زندگی را در مشهد بدرود حیات گفت.
(۱)-میرزا حسین قزوینی ملقب به مشیرالدوله و بعد ملقب به سپهسالار، به مدت دو سال صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار بود. او پس از تحصیلات مقدماتی تحصیل را در دارالفنون ادامه داد. وی به زبانهای فرانسوی و انگلیسی تسلط داشت. در دوران صدراعظمی امیرکبیر نزدیک به سه سال کارپرداز ایران در بمبئی بود و مدتی پس از مراجعت از هندوستان، کنسول ایران در تفلیس شد. در سالهای آخر صدارت میرزا آقاخان نوری، وزیر مختار ایران در استانبول شد.
مشیرالدوله یک دوره ۲۰ ساله در خارج از ایران به سر برد. در دوره اقامت خود در استانبول، جنبشهای قانونخواهی و مشروطهطلبی اروپا را که در عثمانی بازتاب گستردهای داشت از نزدیک مشاهده کرد و با تکاپوی روشنفکران عثمانی برای دستیابی به قانون اساسی و بنای مجلس قانونگذاری آشنا شد.
خدمات سپهسالار در دوره ناصرالدین شاه
سپهسالار ترتیب سفر ناصرالدین شاه به عتبات عالیات را با هماهنگی با عثمانی داد و ایرانیانی را که از جور قاجار ترک وطن کرده و به عراق آمده بودند به شاه نشان داد. شاه در پایان سفر به عتبات، میرزا حسینخان را با خود به تهران آورد و او را به «وزارت عدلیه و اوقاف و وظایف» گمارد. او با جلب اعتماد شاه فعالیت برای ایجاد اصلاحات در امور مملکتی را آغاز کرد.مدتی بعد با فرمان ناصرالدین شاه به مقام صدراعظمی رسید و کوششهای اصلاحی خود را ادامه داد. او بسیار کوشید تا کشور و دولت را به پیشرفت برساند و کارش را با برپایی ۹ وزارتخانه آغاز کرد. برای نخستین بار کوشید تا راهآهن را در ایران راهاندازی کند.
همچنین از شاه خواست به اروپا سفر کند تا شاید پیشرفت آن سرزمین، شاه ایران را هم به جنبش وادارد. سپهسالار در دوران صدراعظمی خود دست به انجام اصلاحاتی زد: - تأسیس دارالشورای کبری - تأسیس پستخانه و انتشار تمبر پستی - سعی در ساده نمودن سبک نگارش در امور حکومتی - تقویت دارالفنون - تأسیس مدرسه سپهسالار و مسجد سپهسالار - انتشار روزنامههای وقایع عدلیه، نظامی، مریخ، وطن، و یک سالنامه - استخدام مشاوران و متخصصان اتریشی برای اصلاح امور مالی دولت و بهرهبرداری از معادن.
در سال ۱۸۷۲ میلادی میرزا حسینخان، ناصرالدینشاه را راضی به اعطای امتیازنامه رویتر کرد. طبق این پیمان امتیاز استخراج کلیه معادن ایران، ایجاد راهآهن از دریای خزرتا خلیج فارس، دایر کردن تراموای شهری و اجاره گمرکات به مدت ۷۰ سال به بارون ژولیوس دورویتر انگلیسی واگذار شد. در مقابل واگذاری این حق امتیاز، شاه مبلغ چهلهزار پوند به صورت پیشپرداخت دریافت کرد. در غیاب شاه و سپهسالار مخالفان اصلاحات او ترتیباتی دادند و در روز ورود شاه به خاک ایران با حضور در دربار و ارائه عریضه خواستار عزل صدراعظم شدند. شاه بهخاطر شدت و وسعت اعتراضات یا به دلیل ملاحظات دیگر از سپهسالار خواست که استعفا کند و متعاقب آن قرارداد رویتر هم لغو شده اعلام شد.پس از برکناری از صدراعظمی، میرزا حسینخان سپهسالار چندی فرمانروای گیلان بود. مدت کمی هم وزیر خارجه شد. باز هم بسیار کوشید تا شاه را به اندیشه پیشرفت بیندازد ولی ناکام ماند. سرانجام والی خراسان شد و در شب ۲۱ ذیحجه سال ۱۲۹۸ ه.ق در مشهد درگذشت.
ارسال نظر