گفتوگو با نیما ضرغامی به مناسبت انتشار آلبوم «عصر آبی»
استاد ذوالفنون گفت موسیقی راک کار کنم
سارا صادقی
نیما ضرغامی خواننده موسیقی راک چندی پیش آلبوم «عصر آبی» را منتشر کرد که مورد توجه علاقهمندان موسیقی راک قرار گرفت. ضرغامی متولد ۱۳۶۶ است و نوازندگی سازهای کوبهای را از ۹ سالگی نزد استاد کامبیز گنجهای فراگرفت. پس از نوازندگی تنبک و دف به نوازندگی پرکاشن، کاخن، کوزه و گیتار پرداخت و در سه سال پایانی عمر استاد جلال ذوالفنون ایشان را در کنسرتهای متعدد و همچنین در ضبط دو آلبوم منتشر شده به نامهای «در آسمان» و «باغ پربرگی» همراهی کرد. به علت شناخت و علاقه به موسیقی غرب فعالیت خود را در این زمینه ادامه داد و در این آلبوم نیز سعی بر این داشته تا سبکی متفاوت از موسیقی غربی را دنبال کند.
سارا صادقی
نیما ضرغامی خواننده موسیقی راک چندی پیش آلبوم «عصر آبی» را منتشر کرد که مورد توجه علاقهمندان موسیقی راک قرار گرفت. ضرغامی متولد ۱۳۶۶ است و نوازندگی سازهای کوبهای را از ۹ سالگی نزد استاد کامبیز گنجهای فراگرفت. پس از نوازندگی تنبک و دف به نوازندگی پرکاشن، کاخن، کوزه و گیتار پرداخت و در سه سال پایانی عمر استاد جلال ذوالفنون ایشان را در کنسرتهای متعدد و همچنین در ضبط دو آلبوم منتشر شده به نامهای «در آسمان» و «باغ پربرگی» همراهی کرد. به علت شناخت و علاقه به موسیقی غرب فعالیت خود را در این زمینه ادامه داد و در این آلبوم نیز سعی بر این داشته تا سبکی متفاوت از موسیقی غربی را دنبال کند. بااین خواننده درخصوص تغییر سبک تا فعالیتهای اخیرش گفتوگو کردهایم.
چگونه به عرصه موسیقی ورود پیدا کردید؟
من فوق لیسانس معماری دارم و از ۹سالگی با موسیقی سنتی و نوازندگی تنبک شروع کردم و سازهایی چون دف، پرکاشن و کاخن را یاد گرفتم؛ از اواسط نوجوانی سراغ گیتار آکوستیک رفتم. از سال ۸۸ تا ۸۹ موسیقی را بهصورت حرفهای در کنار جلال ذوالفنون ادامه دادم و در سالهای پایانی عمر استاد ذوالفنون یعنی تقریبا حدود سه سال به همراه او درسالنهای تالار وحدت، ایوان عطار، فرهنگستان هنر و… اجراهای صحنهای داشتیم؛ همچنین دو آلبوم «باغ پر برگی» و «آسمان» هم از دیگر کارهایی است که منتشر کردیم.
با توجه به اینکه با موسیقی سنتی فعالیتهای خود را شروع کردید چطور شد که تصمیم گرفتید سبک خود را تغییر دهید؟
علاقه بسیاری به موسیقی کانتری و بلوز داشتم؛ با کمک استاد حمید بهزادیان توانستم بین موسیقی سنتی و راک ارتباط برقرار کنم.چون قبلا در موسیقی سنتی کار کرده بودم به استاد بهزادیان کمک کردم که بخشهای موسیقی ایرانی مثل دشتی، شور، ماهور و… را در قالب موسیقی سنتی کار کند.از استاد ذوالفنون تجربیاتی کسب کرده بودم؛ او با محمدعلی خواجهنوری موسیقی تلفیقی کار کرده بود به این خاطر به این موسیقی خیلی علاقهمند بود؛ با راهنماییهای این استاد و گذراندن دورههای سلفژ نزد او توانستم با این موسیقی ارتباط برقرار کنم. در این زمینه اطلاعاتم را بالا بردم و فعالیتهایم را بیشتر کردم.با مجوز در فرهنگسراهای مختلف موسیقی «راک» و «پاپ راک» را اجرا کردیم؛ همچنین سال گذشته آلبوم سنتی (غوغای دل) را با پیانو و تنبک اجرا کردیم.
چطور شد که تصمیم گرفتید نخستین آلبوم راک خود را منتشر کنید؟
سال گذشته دنبال مجوز آلبوم عصر آبی بودم تا آنکه امسال توانستیم این آلبوم را منتشر کنیم و در جمعآوری این آلبوم حمید اسفندیاری کمک کرد. در آلبوم عصر آبی ما نتوانستیم موسیقی فیوژن داشته باشیم ولی طبق برنامهریزیهایی که انجام دادیم قرار شد در آلبوم بعدی این موسیقی را به کار ببریم.در دو ترک این آلبوم از ساز کوزه استفاده کردیم، حتی هارمونی پیانو را یک مقدار به موسیقی پاپ سنتی نزدیک کردیم که بتوانیم با شنوندگان ارتباط برقرار کنیم؛ طبق برنامهریزی که انجام دادیم در آلبوم بعدی اتفاقات بهتری خواهد افتاد.
زمانیکه قصد داشتید سبک خود را از سنتی به راک تغییر دهید با مخالفت روبهرو نشدید؛ منظورم مخالفت ازسوی دوستان و اطرافیانتان است که تلاش کنند نظر شما را تغییر دهند؟
دید بزرگترها و اساتید ما زیاد جالب نبود و حتی عدهای از دوستان به من گفتند ورودم به عرصه راک هتک حرمت به استاد ذوالفنون است؛ وقتی این موضوع را به استاد گفتم از من خواست این کار را حتما انجام دهم؛ با راهنماییهای او وارد عرصه راک شدم. معتقدم اگر کسی توانایی این را داشته باشد که در چند عرصه کار کند ایرادی ندارد؛ آشنایی با موسیقی راک برای من زمانبر بود؛ از کودکی علاقه شدیدی به آثار کوروش یغمایی، کاوه یغمایی و همچنین کارهای اریک کلپتون مثل لبه تاریکی و … داشتم؛ این موضوع باعث شد که بتوانم بیشتر در این فضا و حوالی قدم بردارم.
در صحبتهای خود اشاره کردید به آلبوم عصر آبی و آلبوم جدید خود؛ در ابتدا میخواهم درباره ایده شکلگیری آلبوم عصر آبی و سپس آلبوم تازه خود توضیح دهید.نخست خود را ترانهسرا، بعد آهنگساز و خواننده میدانم. آلبوم عصر آبی از همکاری من با گروههای دیگر شروع میشود؛ ترانههای آلبوم عصر آبی را در قالب موسیقی راک و کانتری جمعآوری کردم.متاسفانه حوزه کانتری هنوز برای ما ایرانیان آنطور که باید شناخته شده نیست، از دید خیلی از افراد این حوزه کسلکننده است؛ با وجود آنکه ما میتوانیم وکال فارسی داشته باشیم اما خوانندگان ما از کلمات غربی در این موسیقی استفاده میکنند؛ البته به جز خوانندگانی چون کاوه یغمایی.ما باید وکالی را برای مردم اجرا کنیم که سردرد آور نباشد در قالب ترانه نو این کار را انجام دهیم. کارهایی که در بازار میشنیدیم بیشتر اشعار بزرگانی چون فروغ فرخ زاد و استاد سپهری با غزلهایی از حافظ بود. هدف من این بود که با زبان ساده با مخاطبانم صحبت کنم برای همین تلاش کردم اتفاقات روز را در قالب ساده اجرا کنم. دردو ترک آلبوم عصر آبی که یکی از آنها قطعه گناه است؛ از دو قالب راک و کانتری استفاده کردیم.
پس به همین دلیل است که نخستین ترک آلبوم را با قطعه گناه شروع کردید؟
شروع آلبوم براساس آهنگسازی نبود؛ قطعه گناه آغازگر آلبوم است، تنظیمات فرزاد رضایی بسیار تاثیرگذار بود؛ البته او بیشتر مسترینگ کار را برعهده داشت. نادر فلاحیان هم از دیگر کسانی بود که در این کار ما را یاری کردند. آخرین ترکی که ما کار کردیم قطعه لنگر بود که در حقیقت ریسکی روی این قطعه وجود داشت که توسط دورا حسنزاده که بسیار جوان هم هست این کار انجام شد؛ آهنگ ماه هم قدیمیترین ترک در این آلبوم است که از سال ۸۹ ساخته شده است.
دومین آلبومتان در چه فضایی است؟
آلبوم دوم هم در فضای راک است؛ با توجه به فضاسازی خاصی که در برخی از ترکهای آلبوم عصر آبی همچون سرما و لنگر وجود دارد؛ شاید برای آلبوم تازه باز به شعرهای کهنهای مثل اشعار مولانا هم سری بزنیم چون برنامهریزی ما بر این اساس است و میخواهیم در آلبوم جدیدمان از سازهای سنتی استفاده کنیم؛ اگر توانایی آن را داشته باشیم که فیوژن را به تمام معنا کار کنیم، صددرصد این کار را انجام میدهیم. این آلبوم فعلا در مرحله تنظیم است که میکسمستر آن هم بر عهده خودم بوده است.
با وجود آنکه سبک خود را از سنتی به راک تغییر دادید، ولی هنوز در کارهایتان رگههای موسیقی سنتی دیده میشود علت آن چیست؟
با مشاهده موسیقی راک کشورهایی چون ترکیه و هند و… درمییابیم که هنوز موسیقی آنها کاملا راک نیست؛ ما اگر میخواهیم وارد حوزهای شویم حتما باید فرهنگمان را هم وارد کنیم. اگر اشعار ما کاملا غربی باشد این موسیقی غربی نیست چون برای مردم ما سرسامآور میشود و این موضوع موجب میشود مردم از این موسیقی فرار کنند و ترجیح دهند اصل اثر را گوش دهند. در آلبوم عصرآبی فرصت را نداشتم که وارد حیطه فیوژن شوم. به گفته استادانمان نخست باید تجربه کسب کنیم، بعد وارد هر حوزهای شویم. در حالحاضر فکر میکنم در آلبوم عصرآبی آزمون، خطا وجود داشت، الان فرصتی هست که با همان وکال و تنظیم اتفاقات خوبی در این زمینه بیفتد.
برای اجراهای صحنهای چه برنامهای پیش رو دارید؟
برخی از دوستان که قبلا با من همکاری میکردند به دلایل مختلفی چون عدم حضور در عرصه موسیقی، خروج از کشوریا همکاری با گروههای دیگر در کنار ما نیستند، به همین دلیل طبق برنامهریزی گروه تازهای را گرد هم آمدیم. انشاءالله برای اجراهای فرهنگسراها آماده میشویم؛ اگر با استقبال مردم روبهرو شویم در آینده اجراهای بزرگی خواهیم داشت. در پایان امسال ممکن است یک اجرا در یکی از فرهنگسراها داشته باشیم ولی برنامهریزی کردیم که در کنارتولید آلبوم اجراهای بزرگی هم داشته باشیم.
بهعنوان هنرمندی که در حوزه راک فعالیت میکنید، به نظرتان آیا میتوان راک را یک سبک مستقل دانست؟
راک سبک مستقلی است اما شامل چندین سبک هم میشود؛ پاپ راک را نمیتوان با راک قیاس کرد چون تقسیمات خود را دارد. مثلا موسیقی راک جدید با قدیم فرق دارد. در حقیقت باید ژانر متفاوتی را برای موسیقی راک در نظر گرفت؛ در چارچوب قوانین اگر بتوانیم در این سبک اجرایی داشته باشیم، مطمئنم راک در جامعه بازخورد خوبی خواهد داشت، چون مردم تشنه کارهای جدید هستند.
به نظرتان با توجه به این محدودیتها میتوان گفت موسیقی راک در کشوراز جایگاهی برخوردار است؟
موسیقی راک موسیقی عمیقی است، مانند پاپ نیست که دائم در هر مکانی پخش و اجرا شود و موردپسند عموم مردم قرار گیرد؛ ولی اگر ما روندی را در پیش بگیریم که بتوانیم پیشرفتی در کارمان داشته باشیم، شاید بتوانیم شاهد اتفاقات باورنکردنی باشیم که منجر به استقبال مردم از این موسیقی میشود.در عرصه راک شاهد کارها و اجراهای خوبی بودیم مثلا اجرای آخر کاوه یغمایی و اجرای دوستانی که مجوز گرفتند وکار کردند، در جامعه بازخورد خوبی داشت؛ اما باید اهالی راک دست بهدست هم دهند تا این موسیقی را بیشتر به نمایش بگذارند؛ البته برای این کار نیاز به زمان داریم. روزگاری کسی باور نمیکرد که رپ در بین مردم رواج پیدا کند اما این اتفاق افتاد ولی کار به جایی رسید که الان هر نوع موسیقی غیرمجاز و سخیف به اسم رپ به نمایش درمیآید که این آفتی شده است. البته موسیقی رپ خوب با مضامین اجتماعی هم هست که کار میشود. موسیقی راک مردمی است چون از عشق، درد، رنج واتفاقات صحبت میکند، کلیپ کوتاهی را برای حادثه پلاسکو کار کردم که بسیار مورد استقبال قرار گرفت؛ باور نکردنی بود که این کار موردتوجه دوستان قرار گرفت و به سرعت در کانالهای مختلف پخش شد. بعضی وقتها کلام باید سنگین باشد، نیاز نیست درباره کلامهای سبک و ساده صحبت کنیم باید عمیق مثل موسیقی سنتی ما باشد، مردم هیچوقت موسیقی سنتی خود را رها نمیکنند.
ارسال نظر