واقعیت فراغت‌های مجازی

حلیه صبورنژاد
روزنامه‌نگار

همه ما، خواه ناخواه از کار و فعالیت رسمی‌مان کسب هویت میکنیم اما همواره در کنار این به زمانی نیاز داریم که در غیاب نسبی برخی اجبارهای اجتماعی، به فعالیت‌های فراغتی بپردازیم. مساله اینجاست که برخلاف تصور بسیاری از ما، این فعالیت‌ها گاه معنابخش‌تر از فعالیت‌های روزمره هستند و یکی از عوامل هویت‌بخش زندگی‌مان را می‌سازند. حال باید از خود بپرسیم فراغت‌های مجازی ما چگونه و با چه ویژگی‌هایی بار سنگین فراغت ما را به دوش می‌کشند؟

نمایه‌های هویتی-فراغتی

یکی از مسائل انسان شهری امروز، زیستن در میان انبوه‌ و یافتن هویت شخصی در آن است. پس دور از انتظار نیست که در جهان، آدمهای بسیاری به شبکه‌های اجتماعی روی بیاورند و سعی کنند در یک نمایه‌ ازپیش‌تعریف‌شده‌ دیجیتال هویت‌یابی کنند. حالا هویت هم مساله‌ انسان امروز است و هم سوژه‌ اوقات فراغت. در حقیقت افراد عضو در شبکه‌های اجتماعی، با ساختن یک نمایه و نقش‌آفرینی به‌عنوان یک هویت، وارد بازی‌ای می‌شوند که یکی از ابزارهای آن هویت خود آنهاست. گرچه اوقات فراغت همواره با مساله هویت‌یابی قرین بوده است اما امروز در بستر شبکه‌های اجتماعی، اوقات فراغت و هویت‌یابی در هم تنیده شده‌اند و فعالیت در قالب هویت شبکه‌ای، یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های فراغتی افراد نیز هست. هویت، تمام پیچیدگی‌هایش در این عصر را وارد حوزه فراغت کرده است و جمعی و شبکه‌هایی را به خود مشغول.

پارادوکس آزادی

اوقات فراغت‌ ما، زمانی است که آزادی‌های فردی ما به بالاترین حد خود می‌رسد، به همین دلیل است که اوقات فراغت ما می‌تواند معرف هویت و معناهای ذهن ما باشد. گذشته از این، باید از خود بپرسیم چقدر در این زمان‌ها احساس آزادی می‌کنیم؟ شاید بسیاری از ما پاسخ روشنی در مقابل پرسش از احساس آزادی در اوقات فراغت نداشته باشیم. برای مردمانی که محبوس در تکنولوژی‌های تلفن همراه هوشمندشان هستند، آزادی مفهوم دوپهلویی است. از یکسو انتخاب افراد این تکنولوژی است و به ظاهر در این انتخاب آزادند. از سوی دیگر تکنولوژی با امکان‌هایی که به بی‌نهایت میل می‌کند، گزینه‌هایی پیش روی ما باز می‌کند که به ما حسی از آزادی منتقل می‌کند. این آزادی، یک آزادی در چارچوب تکنولوژی است و به نظر می‌رسد این همان آزادی‌ای باشد که بسیاری از ما به آن تن داده‌ایم و خود را غرق آن ساخته‌ایم.

فراغت‌فروختن و فراغت‌خریدن

به نظر می‌رسد فراغت‌های مجازی امروز، بیش از فراغت‌های پیشینیان با نهادهای قدرت سیاسی و اقتصادی پیوند خورده‌اند. در حقیقت این یکی از چیزهایی است که پیشینیان ما نیز پذیرفته بودند، آنها درست از زمانی که فراغت خود را با رسانه پیوند زدند، وارد این وادی شدند و این وادی داد و ستد تاکنون پابرجاست. رسانه‌های جمعی تا پیش از این نیز اوقات فراغت ما را در ازای دریافت وجهی و با پخش آگهی‌های بازرگانی می‌فروخته‌اند. حالا علاوه بر تبلیغات آنلاین که در حاشیه‌ فراغت ما حضور دارد، شکل دیگری از داد و ستد نیز در این میان به وجود آمده است: فروش اطلاعات. امروزه اطلاعات اوقات فراغت ما برای بسیاری باارزش است، از جمله سیاستمداران و تجار. بنابراین ما با گذراندن اوقات فراغت خود در فضای مجازی در حال برجای گذاشتن ردپایی از خود هستیم که نهادهای قدرت با تحلیل آن می‌توانند رفتارهای اجتماعی و حتی فردی ما را پیش‌بینی و گاه حتی کنترل کنند. با توجه به آنچه درخصوص اهمیت اوقات فراغت و هویت گفته شد، منطقی به نظر می‌رسد که اطلاعاتی که حاصل استفاده فراغتی ما از فضای مجازی است، مورد بهره‌برداری قرار گیرد.

فراغت‌ روزمره

اگر فراغت را در مقابل روزمرگی تعریف کنیم، استفاده فراغتی ما از تلفن همراه هوشمند و تکنولوژی‌های مرتبط، حالا به ضد خود تبدیل شده است. در حقیقت ما در حال تجربه مداوم یک فراغت روزمره هستیم و این فراغت تکرارشونده بخش بزرگی از زندگی ما را به خود مشغول کرده است. بالاتر از این، تجربه ای است که احتمالا بین بسیاری از ما مشترک است: تجربه‌ احساس نوعی فشار درونی برای آنلاین بودن. این در حقیقت احساسی است که ما بعد از مدتی استفاده از فضای مجازی و به‌طور خاص رسانه‌های اجتماعی پیدا می‌کنیم و همواره در ناخودآگاه خود را ملزم به حضور آنلاین می‌دانیم و در زمان‌هایی که از این فضا خارج می‌شویم، احساس می‌کنیم چیزی از جهان در حال از دست رفتن است و یا به یکی از وظایف خود که همانا در دسترس بودن است عمل نکرده‌ایم. این شکل از الزام در دسترس بودن با فناوری‌های سیار بیش از پیش گسترش یافته است و حالا تلفن همراه هوشمند، مانند یک افزونه بر بدن ما باید همیشه و همه جا حاضر باشد. می‌بینید که فراغت مجازی امروز ما تا چه حد روزمره و تا چه حد شبیه یک شغل اجباری است که نمی‌توان از آن استعفا داد!

تمامیت فراغتی‌مان را پس می‌گیریم؟

اغلب تکنولوژی‌های ارتباطی، مسیری مشابه آن چه را که تکنولوژی‌های رایانه‌ای در حال طی آن هستند گذرانده‌اند. یعنی ابتدا کارکردی نظامی و سپس علمی داشته‌اند. بعد از آن ساده‌سازی شده‌اند و مورد استقبال عامه مردم قرار گرفته‌اند. درست در چنین مرحله‌ای است که تکنولوژی‌های ارتباطی فراغتی می‌شوند. اما باید اذعان کرد که هیچ تکنولوژی ارتباطی‌ای تا به امروز، به اندازه رایانه‌های رام شده در گوشی‌های هوشمند ما، تمامیت‌خواه نبوده‌اند. پیش‌بینی این‌که با گذشت زمان چه اتفاقی برای این تکنولوژی و فراغت‌های نسل‌های آینده می‌افتد کار ساده‌ای نیست. خدا را چه دیدید! شاید یک روز تمامیت فراغتی‌مان را از عرصه مجاز پس بگیریم اما تا آن روز، کاش گاهی لحظه‌ها را زنده کنیم و واقعی زندگی کنیم.