گپی کوتاه با رامبد جوان درباره حاشیههای استندآپ کمدیهای دو کمدین
هم من ناراحت بودم، هم امین هم امیرمهدی
قبل از اینکه برنامه خندوانه این چنین پرمخاطب و محبوب باشد، راحتتر میتوانستیم رامبد جوان را پیدا کنیم. معمولا تلفن همراهش را پاسخ میداد و چه چیزی بهتر از این برای خبرنگاران. اما این بار که پس از حدود هفت، هشت ماه به موبایلش زنگ زدیم، فقط توانستیم آهنگ پیشوازش را که منتخب یکی از آثار موتزارت است، چند بار به خوبی بشنویم. سرانجام پس از چندین بار تماس موفق شدیم چند بار بهصورتی کوتاه و مجمل درباره موضوع این گفتوگو با هم گپ بزنیم. خلاصه آنکه این گفتوگو به علت مشغله کاری رامبد جوان، چند خصیصه منحصربهفرد دارد.
قبل از اینکه برنامه خندوانه این چنین پرمخاطب و محبوب باشد، راحتتر میتوانستیم رامبد جوان را پیدا کنیم. معمولا تلفن همراهش را پاسخ میداد و چه چیزی بهتر از این برای خبرنگاران. اما این بار که پس از حدود هفت، هشت ماه به موبایلش زنگ زدیم، فقط توانستیم آهنگ پیشوازش را که منتخب یکی از آثار موتزارت است، چند بار به خوبی بشنویم. سرانجام پس از چندین بار تماس موفق شدیم چند بار بهصورتی کوتاه و مجمل درباره موضوع این گفتوگو با هم گپ بزنیم. خلاصه آنکه این گفتوگو به علت مشغله کاری رامبد جوان، چند خصیصه منحصربهفرد دارد. اینکه بریده بریده است و در چند تماس تلفنی کوتاه و دیدار کوتاهتر انجام شده است. دوم اینکه صراحت بیشتری نسبت به گفتوگوهای دیگر جوان دارد و سوم اینکه میتوانید با خواندن آن به ذهنیت واقعی و به قول خود رامبد جوان «راستکی» ذهن او دسترسی بیشتری داشته باشید.
وقتی جنجال مربوط به ماجرای رقابت میان امیرمهدی ژوله و امین حیایی را شنیدید چه اتفاقی افتاد؟
واقعیتش این است که وقتی اولین بار این موضوع را شنیدم که ماجرای انتخاب خنداننده برتر بین ژوله و حیایی تبدیل به یک موضوع سیاسی شده، شوکه شدم. اوایل نمیدانستم دقیقا چه باید کرد. همه توان خودم و دوستانم را به کار گرفتیم تا از انحراف مسابقه جلوگیری کنیم. جالب این است که برنامه خنداونه هرگز نمیخواسته و نمیخواهد سیاسی باشد؛ اما خوب برخی از مخاطبان این برنامه در جریان انتخاب ژوله و حیایی موضوع را سیاسی کردند. من وقتی موضوع را با امیرمهدی و امین در میان گذاشتم آنها هم شگفت زده و هیجان زده بودند و واقعا نمیدانستند باید چه کاری انجام دهند تا این تب و تاب بخوابد. واقعیتش این است که بدون آنکه بخواهم دروغی بگویم آنها هم از این موضوع ناراحت بودند که قرار است رایهای مردمی به آنها رنگ و بوی سیاسی به خود بگیرد. یعنی هم من از این اتفاق ناراحت بودم هم امین و هم امیر مهدی.
قبل از این هم گفتهام که جامعه شناسان باید در این باره مطالعه و بررسی کنند. چون واقعا موضوع مهمی است. این کاری که شما انجام میدهید صد البته که ضروری است و به نظرم کار خوبی است که بتوانیم دقیقتر و درستتر به این موضوع نگاه کنیم.
نظر شما در این باره چیست؟ به نظرتان چرا این دوگانه شکل گرفت؟
البته خب من جامعه شناس نیستم که بخواهم در این باره حرف بزنم. اما به نظرم با توجه به گسترش شبکههای اینترنتی و شبکههای اجتماعی امکان اینکه یک روایت غیرهمسو با یک برنامه شکل بگیرد و به سرعت در میان همه جا بیفتد، زیاد است. در این مورد هم به نظرم باید ریشه را در شبکههای اجتماعی جستوجو کرد. بالاخره رقابت میان دو نفر همیشه دو جبهه را شکل میدهد که اعضای آن برای پیروزی خود ممکن است دست به هر نوع مبارزهای بزنند. این نوع مبارزه چون مبتنی بر یک ویژگی مجازی و اینترنتی بود، هم به سرعت گسترش یافت و هم موجب اثرگذاری در رایها شد.
من از اتفاقات پیشآمده در روزهای اخیر ناراحتم و بار دیگر بر اینکه «خندوانه» سیاسی نیست، هیچکدام از ما که تولیدکنندگان برنامه هستیم نگاه سیاسی به «خندوانه» نداریم. طبعا ممکن است موضوعات مورد بحث در مواقعی بههم گره بخورد. مثلا نگاه سیاسی یا فرهنگی در برخی موارد با هم تداخل داشته باشد. نگاه و طراحی ما در این برنامه اصلا سیاسی نیست و تنها اجتماعی و فرهنگی است. اگر با دید یا زاویهای دیگر به یک اتفاق نگاه کنیم، میتوانیم تعبیر سیاسی از آن دربیاوریم مثل اینکه من در خانهام بنشینم و اخبار سیاسی نگاه کنم یا صفحه سیاسی یک روزنامه را با دقت بخوانم. در این صورت آیا من آدم سیاسیای هستم؟ اینکه چه نوع رفتاری میتواند رفتار سیاسی باشد و اینکه تا چه حد آسیبزننده باشد یا آسیبپذیری ایجاد میکند نیاز به تحلیل دارد. نمیدانم چرا عدهای اصرار دارند که ما را به جریانات سیاسی گره بزنند.
جالب است بدانید که بگویم در یکی از رقابتها قبل از اینکه مسابقه کاملا شروع شده باشد و جا افتاده باشد، یکی از کمدینها ۴۰ هزار رای بیشتر از دیگری داشت و این نشان میدهد که در برخی موارد رای مردم به خندانندهها چندان که باید و شاید دقیق نیست، اما خب این هم قضاوت است دیگر و نتیجه این است که این تعداد رای یعنی ۴۰ هزار قاضی فاقد صلاحیت وجود داشته است و این خیلی ترسناک است که بدون تحقیق، بدون دیدن، شنیدن و درستی به این راحتی قضاوت میکنیم.
این در حالی است که ما برای قضاوت کردن باید پیش از هر چیز صبور باشیم و در جریان ماوقع قرار بگیریم. اما متاسفانه گاهی اصلا به این فکر نمیکنیم که یک رای ما یک جایی در گوشهای از این دنیا تاثیر میگذارد. به نظرم اینها ضعفهای جدی اجتماعی ماست که باید مورد بررسی قرار گیرد.
برخی از جامعهشناسان میگویند که مردم با ارسال پیامک به خندوانه، تلاش میکنند تا اظهار وجود کنند یعنی سعی میکنند تا در اتفاقی جمعی خود را سهیم کنند، برای گفتوگوهای روزمره شان خوراک تامین کنند و بالاخره نظرات خود را در انتخابهای برنامه دخیل کنند. از انجا که مردم ممکن است در موضوعاتی سیاسی فکر کنند، آیا میتوان گفت که طبیعی است در رای دهی هایشان هم سیاسی عمل کنند؟ منظورم این است که آیا توقع شما بجاست یا خیر؟
ببینید این موضوع باید نظم داشته باشد. یعنی اینکه مخاطبان برنامه در فرم و شکل مناسب و درستش باید دریابند که برای مثال در مسابقه بین امین حیایی و امیرمهدی ژوله قرار است طنز و کمدی اجرا شده آنها در برنامه مورد قضاوت قرار بگیرد. نه حتی کیفیت کارهای قبلی آنها. چه برسد به اینکه در باره موضع و نظر سیاسیشان قضاوت شود. تازه این در حالی است که ما از موضع سیاسی این دو نفر چیز زیادی نمیدانیم و ممکن است در حدسمان در این باره اشتباه کنیم.
خودم هم نمیدانم چرا بیجهت هربار مرا به تفکر یا گروه سیاسی خاصی مرتبط میکنند. چندماه پیش هم که مرا متهم کردند که دعوت از برخی چهرهها گرایش فکریام را بیان میکند، گفتم که طبعا یک برنامه تلویزیونی سیاستهای خاص خودش را دارد، اما نمیتوان ما را به این متهم کرد که برخی از کارها را بنابه دستور یا فرمایش انجام میدهیم؛ مثلا لازم نیست کسی به ما دستور بدهد درباره شهدا یا جانبازان صحبت کنیم. ما به آنها معتقدیم و باید درباره قهرمانیشان صحبت کنیم و یادآوری کنیم کسانی از جانشان گذشتند تا ما الان اینجا باشیم و یک عدهای هنوز وجود دارند که جانباز هستند و همین مردمی هستند که ما بین آنها زندگی میکنیم. چرا عدهای فکر میکنند این حرفها به من حکم میشود؟ من از دو نماینده تفکر راستیها و چپیها برای حضور در برنامه دعوت کردم و خواهم کرد و شاید عدهای نپذیرند در برنامه حضور داشته باشند. این اتفاق، دیگر تقصیر من نیست. من بارها گفتهام که جنجال ایجاد شده درباره رقابت امیر مهدی و امین را به رسمیت نمیشناسم. همه، موضع مرا نسبت به ساخت برنامه میدانند. ژوله یا حیایی سردمدار جناح فکری خاصی نیستند. همیشه گفتهام که عاشق مردم هستم و تمام تلاشمان را برای شادی آنها انجام میدهم. حقیقتش این است که ساخت این برنامه آنقدر کار دشواری است و گرفتاریهای خاص خودش را دارد که میشود به این چیزها توجه نکرد و اگر به این حواشی بپردازیم، از اتفاق اصلی دورتر میشویم.
غیر از رقابت ژوله و حیایی دیگر چه موضوعی بود که برای شما حاشیه ساز شد؟
یکی از شدیدترین واکنشها و غیرمنتظرهترین نتیجهای که از میزان رایگیری شرکتکنندگان در مسابقه استندآپکمدی بروز داده شد به مسابقه میان جواد رضویان و علیرضا خمسه مربوط میشد که عده زیادی معتقد بودند به دلیل آنکه رضویان برنامهای را اجرا نکرده بود، نباید در مسابقه شرکت داده میشد.
اما اگر جواد رضویان خودش انصراف میداد تکلیف روشن میشد، اما ما پیشبینی نکرده بودیم که یک نفر بیاید و کاری انجام ندهد. در واقع آنچه پیشبینی کرده بودیم این بود که یک نفر کلا به برنامه نیاید؛ اما اینکه یک نفر کاری انجام ندهد ما را هم غافلگیر کرد.البته در آن زمان هنوز این قانون را که بعد از پایان دو اجرا رایگیری انجام شود، نگذاشته بودیم و جالب بود که تا وقتی اسم جواد آمد فاصله رایهای داده شده پنج، شش برابر بود.ما خندوانه را برای حال خوب، برای مهربانتر بودن، برای رفیق بودن و برای اینکه جامعهای یکدستتر و آرامتر داشته باشیم، میسازیم تا حال و انرژی خوبی به آدمها داده شود. این چیز عجیبی است که میبینیم مسابقهای راه میاندازیم و بعد برخی شروع میکنند به حرفهای رکیک زدن درباره یکدیگر و نمیدانم چرا همه فکر میکنند مدام به چیزی توهین میشود که امیرمهدی ژوله در اجرای خود به این قضیه اشاره کرد و اگر توهینی به سنگ پا شده آن را بیاورم که عذرخواهی کند.
برخیهای میگویند که برنامه شما با دریافت پیامکهای میلیونی توانسته است برنامه 90 را شکست بدهد، نظر شما در این باره چیست؟
ببینید من بازهم میگویم ما برای شاد بودن و خندیدن مردم داریم برنامه میسازیم و مابقی داستانهایی که گفته میشود واقعیت ندارد و حاشیهسازی است.ما هر کاری که میکنیم، بر مبنای وظیفهای است که داریم. من با آدمهای فراوانی روبهرو شدم که قرص اعصاب میخوردند و الان دیگر نمیخورند. با آدمهایی روبهرو شدم که دست به خودکشی زده بودند، نجاتشان داده بودند و دوباره میخواستند خودکشی کنند، اما با این برنامه به روحیهای رسیدند که دیگر نمیخواهند زندگی خود را تمام کنند. حتی با خانمی مواجه شدم که در اولین سالگرد فوت بچه دو ماههاش به «خندوانه» آمده بود و من وقتی این موضوع را فهمیدم حالم دگرگون شد.قطعا ما برنامه را بزرگتر، وسیعتر و متنوعتر از این میبینیم و میخواهیم با یک برنامهریزی بر مخاطب تاثیر بگذاریم و در این راه خودمان را در ماجراهایی مثل محیط زیست، رفتارهای اجتماعی، روحیه شاد داشتن، امیدوار بودن و... انداختهایم و پای آنها هم ایستادهایم.
بعضی وقتها پیش میآید که خندیدن و شاد بودن کمرنگ و برنامه به تریبون تبدیل میشود؛ طوری که دوست داریم فقط حرف بزنیم، اما واقعیت این است که خیلی گستردهتر به برنامه نگاه میکنیم و هر کاری را که بشود در آن انجام میدهیم، مثل مسابقه کتابخوانی «بخون و بِبَر» که بزرگترین مسابقه کتابخوانی کشور است و استقبال خوبی هم از آن شده است؛ بنابراین اینکه میگویم «خندوانه» تا همین جا کار قابل توجهی را انجام داده، بهخاطر این است که میگویند اگر یک نفر را از مرگ نجات بدهی، انگار بشریت را نجات دادهای و برای من تا همین جا که پیش آمدهایم اتفاق خیلی بزرگی بوده است؛ البته به این معنی نیست که میخواهم اصطلاحا «وا بدهم» و برنامه را رها کنم، نه؛ چون اصلا این مدلی نیستم.
وقتی جنجال مربوط به ماجرای رقابت میان امیرمهدی ژوله و امین حیایی را شنیدید چه اتفاقی افتاد؟
واقعیتش این است که وقتی اولین بار این موضوع را شنیدم که ماجرای انتخاب خنداننده برتر بین ژوله و حیایی تبدیل به یک موضوع سیاسی شده، شوکه شدم. اوایل نمیدانستم دقیقا چه باید کرد. همه توان خودم و دوستانم را به کار گرفتیم تا از انحراف مسابقه جلوگیری کنیم. جالب این است که برنامه خنداونه هرگز نمیخواسته و نمیخواهد سیاسی باشد؛ اما خوب برخی از مخاطبان این برنامه در جریان انتخاب ژوله و حیایی موضوع را سیاسی کردند. من وقتی موضوع را با امیرمهدی و امین در میان گذاشتم آنها هم شگفت زده و هیجان زده بودند و واقعا نمیدانستند باید چه کاری انجام دهند تا این تب و تاب بخوابد. واقعیتش این است که بدون آنکه بخواهم دروغی بگویم آنها هم از این موضوع ناراحت بودند که قرار است رایهای مردمی به آنها رنگ و بوی سیاسی به خود بگیرد. یعنی هم من از این اتفاق ناراحت بودم هم امین و هم امیر مهدی.
قبل از این هم گفتهام که جامعه شناسان باید در این باره مطالعه و بررسی کنند. چون واقعا موضوع مهمی است. این کاری که شما انجام میدهید صد البته که ضروری است و به نظرم کار خوبی است که بتوانیم دقیقتر و درستتر به این موضوع نگاه کنیم.
نظر شما در این باره چیست؟ به نظرتان چرا این دوگانه شکل گرفت؟
البته خب من جامعه شناس نیستم که بخواهم در این باره حرف بزنم. اما به نظرم با توجه به گسترش شبکههای اینترنتی و شبکههای اجتماعی امکان اینکه یک روایت غیرهمسو با یک برنامه شکل بگیرد و به سرعت در میان همه جا بیفتد، زیاد است. در این مورد هم به نظرم باید ریشه را در شبکههای اجتماعی جستوجو کرد. بالاخره رقابت میان دو نفر همیشه دو جبهه را شکل میدهد که اعضای آن برای پیروزی خود ممکن است دست به هر نوع مبارزهای بزنند. این نوع مبارزه چون مبتنی بر یک ویژگی مجازی و اینترنتی بود، هم به سرعت گسترش یافت و هم موجب اثرگذاری در رایها شد.
من از اتفاقات پیشآمده در روزهای اخیر ناراحتم و بار دیگر بر اینکه «خندوانه» سیاسی نیست، هیچکدام از ما که تولیدکنندگان برنامه هستیم نگاه سیاسی به «خندوانه» نداریم. طبعا ممکن است موضوعات مورد بحث در مواقعی بههم گره بخورد. مثلا نگاه سیاسی یا فرهنگی در برخی موارد با هم تداخل داشته باشد. نگاه و طراحی ما در این برنامه اصلا سیاسی نیست و تنها اجتماعی و فرهنگی است. اگر با دید یا زاویهای دیگر به یک اتفاق نگاه کنیم، میتوانیم تعبیر سیاسی از آن دربیاوریم مثل اینکه من در خانهام بنشینم و اخبار سیاسی نگاه کنم یا صفحه سیاسی یک روزنامه را با دقت بخوانم. در این صورت آیا من آدم سیاسیای هستم؟ اینکه چه نوع رفتاری میتواند رفتار سیاسی باشد و اینکه تا چه حد آسیبزننده باشد یا آسیبپذیری ایجاد میکند نیاز به تحلیل دارد. نمیدانم چرا عدهای اصرار دارند که ما را به جریانات سیاسی گره بزنند.
جالب است بدانید که بگویم در یکی از رقابتها قبل از اینکه مسابقه کاملا شروع شده باشد و جا افتاده باشد، یکی از کمدینها ۴۰ هزار رای بیشتر از دیگری داشت و این نشان میدهد که در برخی موارد رای مردم به خندانندهها چندان که باید و شاید دقیق نیست، اما خب این هم قضاوت است دیگر و نتیجه این است که این تعداد رای یعنی ۴۰ هزار قاضی فاقد صلاحیت وجود داشته است و این خیلی ترسناک است که بدون تحقیق، بدون دیدن، شنیدن و درستی به این راحتی قضاوت میکنیم.
این در حالی است که ما برای قضاوت کردن باید پیش از هر چیز صبور باشیم و در جریان ماوقع قرار بگیریم. اما متاسفانه گاهی اصلا به این فکر نمیکنیم که یک رای ما یک جایی در گوشهای از این دنیا تاثیر میگذارد. به نظرم اینها ضعفهای جدی اجتماعی ماست که باید مورد بررسی قرار گیرد.
برخی از جامعهشناسان میگویند که مردم با ارسال پیامک به خندوانه، تلاش میکنند تا اظهار وجود کنند یعنی سعی میکنند تا در اتفاقی جمعی خود را سهیم کنند، برای گفتوگوهای روزمره شان خوراک تامین کنند و بالاخره نظرات خود را در انتخابهای برنامه دخیل کنند. از انجا که مردم ممکن است در موضوعاتی سیاسی فکر کنند، آیا میتوان گفت که طبیعی است در رای دهی هایشان هم سیاسی عمل کنند؟ منظورم این است که آیا توقع شما بجاست یا خیر؟
ببینید این موضوع باید نظم داشته باشد. یعنی اینکه مخاطبان برنامه در فرم و شکل مناسب و درستش باید دریابند که برای مثال در مسابقه بین امین حیایی و امیرمهدی ژوله قرار است طنز و کمدی اجرا شده آنها در برنامه مورد قضاوت قرار بگیرد. نه حتی کیفیت کارهای قبلی آنها. چه برسد به اینکه در باره موضع و نظر سیاسیشان قضاوت شود. تازه این در حالی است که ما از موضع سیاسی این دو نفر چیز زیادی نمیدانیم و ممکن است در حدسمان در این باره اشتباه کنیم.
خودم هم نمیدانم چرا بیجهت هربار مرا به تفکر یا گروه سیاسی خاصی مرتبط میکنند. چندماه پیش هم که مرا متهم کردند که دعوت از برخی چهرهها گرایش فکریام را بیان میکند، گفتم که طبعا یک برنامه تلویزیونی سیاستهای خاص خودش را دارد، اما نمیتوان ما را به این متهم کرد که برخی از کارها را بنابه دستور یا فرمایش انجام میدهیم؛ مثلا لازم نیست کسی به ما دستور بدهد درباره شهدا یا جانبازان صحبت کنیم. ما به آنها معتقدیم و باید درباره قهرمانیشان صحبت کنیم و یادآوری کنیم کسانی از جانشان گذشتند تا ما الان اینجا باشیم و یک عدهای هنوز وجود دارند که جانباز هستند و همین مردمی هستند که ما بین آنها زندگی میکنیم. چرا عدهای فکر میکنند این حرفها به من حکم میشود؟ من از دو نماینده تفکر راستیها و چپیها برای حضور در برنامه دعوت کردم و خواهم کرد و شاید عدهای نپذیرند در برنامه حضور داشته باشند. این اتفاق، دیگر تقصیر من نیست. من بارها گفتهام که جنجال ایجاد شده درباره رقابت امیر مهدی و امین را به رسمیت نمیشناسم. همه، موضع مرا نسبت به ساخت برنامه میدانند. ژوله یا حیایی سردمدار جناح فکری خاصی نیستند. همیشه گفتهام که عاشق مردم هستم و تمام تلاشمان را برای شادی آنها انجام میدهم. حقیقتش این است که ساخت این برنامه آنقدر کار دشواری است و گرفتاریهای خاص خودش را دارد که میشود به این چیزها توجه نکرد و اگر به این حواشی بپردازیم، از اتفاق اصلی دورتر میشویم.
غیر از رقابت ژوله و حیایی دیگر چه موضوعی بود که برای شما حاشیه ساز شد؟
یکی از شدیدترین واکنشها و غیرمنتظرهترین نتیجهای که از میزان رایگیری شرکتکنندگان در مسابقه استندآپکمدی بروز داده شد به مسابقه میان جواد رضویان و علیرضا خمسه مربوط میشد که عده زیادی معتقد بودند به دلیل آنکه رضویان برنامهای را اجرا نکرده بود، نباید در مسابقه شرکت داده میشد.
اما اگر جواد رضویان خودش انصراف میداد تکلیف روشن میشد، اما ما پیشبینی نکرده بودیم که یک نفر بیاید و کاری انجام ندهد. در واقع آنچه پیشبینی کرده بودیم این بود که یک نفر کلا به برنامه نیاید؛ اما اینکه یک نفر کاری انجام ندهد ما را هم غافلگیر کرد.البته در آن زمان هنوز این قانون را که بعد از پایان دو اجرا رایگیری انجام شود، نگذاشته بودیم و جالب بود که تا وقتی اسم جواد آمد فاصله رایهای داده شده پنج، شش برابر بود.ما خندوانه را برای حال خوب، برای مهربانتر بودن، برای رفیق بودن و برای اینکه جامعهای یکدستتر و آرامتر داشته باشیم، میسازیم تا حال و انرژی خوبی به آدمها داده شود. این چیز عجیبی است که میبینیم مسابقهای راه میاندازیم و بعد برخی شروع میکنند به حرفهای رکیک زدن درباره یکدیگر و نمیدانم چرا همه فکر میکنند مدام به چیزی توهین میشود که امیرمهدی ژوله در اجرای خود به این قضیه اشاره کرد و اگر توهینی به سنگ پا شده آن را بیاورم که عذرخواهی کند.
برخیهای میگویند که برنامه شما با دریافت پیامکهای میلیونی توانسته است برنامه 90 را شکست بدهد، نظر شما در این باره چیست؟
ببینید من بازهم میگویم ما برای شاد بودن و خندیدن مردم داریم برنامه میسازیم و مابقی داستانهایی که گفته میشود واقعیت ندارد و حاشیهسازی است.ما هر کاری که میکنیم، بر مبنای وظیفهای است که داریم. من با آدمهای فراوانی روبهرو شدم که قرص اعصاب میخوردند و الان دیگر نمیخورند. با آدمهایی روبهرو شدم که دست به خودکشی زده بودند، نجاتشان داده بودند و دوباره میخواستند خودکشی کنند، اما با این برنامه به روحیهای رسیدند که دیگر نمیخواهند زندگی خود را تمام کنند. حتی با خانمی مواجه شدم که در اولین سالگرد فوت بچه دو ماههاش به «خندوانه» آمده بود و من وقتی این موضوع را فهمیدم حالم دگرگون شد.قطعا ما برنامه را بزرگتر، وسیعتر و متنوعتر از این میبینیم و میخواهیم با یک برنامهریزی بر مخاطب تاثیر بگذاریم و در این راه خودمان را در ماجراهایی مثل محیط زیست، رفتارهای اجتماعی، روحیه شاد داشتن، امیدوار بودن و... انداختهایم و پای آنها هم ایستادهایم.
بعضی وقتها پیش میآید که خندیدن و شاد بودن کمرنگ و برنامه به تریبون تبدیل میشود؛ طوری که دوست داریم فقط حرف بزنیم، اما واقعیت این است که خیلی گستردهتر به برنامه نگاه میکنیم و هر کاری را که بشود در آن انجام میدهیم، مثل مسابقه کتابخوانی «بخون و بِبَر» که بزرگترین مسابقه کتابخوانی کشور است و استقبال خوبی هم از آن شده است؛ بنابراین اینکه میگویم «خندوانه» تا همین جا کار قابل توجهی را انجام داده، بهخاطر این است که میگویند اگر یک نفر را از مرگ نجات بدهی، انگار بشریت را نجات دادهای و برای من تا همین جا که پیش آمدهایم اتفاق خیلی بزرگی بوده است؛ البته به این معنی نیست که میخواهم اصطلاحا «وا بدهم» و برنامه را رها کنم، نه؛ چون اصلا این مدلی نیستم.
ارسال نظر