کتاب «من از گردنم بدم میاد»
این کتاب نوشته «نورا افرون» و ترجمه دکتر کیهان بهمنی است که توسط نشر آموت به چاپ رسیده است. نورا اِفرون بهعنوان یک نویسنده رمان، فیلمنامهنویس و نمایشنامهنویس شناخته میشود. او همچنین یک کارگردان تحسین شده از جانب منتقدان هنری است. در کتاب «از گردنم بدم میآید» که تا حدودی یک زندگینامه خودنوشت است، نورا نگاهی توام با طنز به پدیده زن بودن بهویژه در دوران سالخوردگی ارائه میدهد. اما در سرتاسر کتاب های وی، حکایت های خندهداری وجود دارد که زنان در هر سنی میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و خنده بر لبانشان جاری گردد.
این کتاب نوشته «نورا افرون» و ترجمه دکتر کیهان بهمنی است که توسط نشر آموت به چاپ رسیده است. نورا اِفرون بهعنوان یک نویسنده رمان، فیلمنامهنویس و نمایشنامهنویس شناخته میشود. او همچنین یک کارگردان تحسین شده از جانب منتقدان هنری است. در کتاب «از گردنم بدم میآید» که تا حدودی یک زندگینامه خودنوشت است، نورا نگاهی توام با طنز به پدیده زن بودن بهویژه در دوران سالخوردگی ارائه میدهد. اما در سرتاسر کتاب های وی، حکایت های خندهداری وجود دارد که زنان در هر سنی میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و خنده بر لبانشان جاری گردد. این کتاب با گفتاری درباره احساس نورا نسبت به گردنش، مانند آنچه در عنوان کتاب مورد اشاره قرار گرفته است، آغاز میشود.
باقیمانده کتاب به نظرات نویسنده درباره تندرستی، زیبایی، مد، ارتباطات، عقل و شعور، ازدواج و نهایتا مرگ میپردازد. مسأله مهمی نیست که از قلم افتاده باشد، هرچه را یک زن میتواند تجربه کند در این کتاب میتوان یافت. اگرچه تعدادی از داستانها از قبیل تلاش برای یافتن رولتِ کلم یا کیف زنانه ایده آل و مناسب، ممکن است چیزی نباشند که در نگاهِ اوّل ،کسی تجربه آنها را به ذهن خطور دهد امّا در هنگام ِ خواندن داستان هرکس احساس میکند گویی آنجا با نورا همراه است.این قبیل داستانها بهعنوان مثال در مورد رولت کلم، صرفاً خاطرات یا نظرات نورا را بیان میکنند و یا مثلاً آنجا که بحث در مورد کیف زنانه است ممکن است خواننده با نورا هم عقیده نباشد امّا وقتی مطلبی را میخوانید که نویسنده با چاشنی طنز و شوخی، کوششی را به تصویر میکشد بهتر می توانید با آن ارتباط برقرار کنید. نویسنده در هر فصل از کتاب مصائب و مشکلات زندگی زنانه بهخصوص زنان سالخورده را با خوشمزگی بیان میکند و البته امید و تحمّل را نیز از نظر دور نمیدارد. این کتاب نبردهایی را که در برابر سالخوردگی در برمیگیرند به تصویر میکشد. اگرچه هرکس میتواند عوارض سالخوردگی را کاهش دهد و میتواند تلاش کند که پیر شدن را انکار نماید، واقعیت این است که هرگز نمیتواند زندگی را متوقّف سازد. این اثر خانمها را به سویی میبرد که به جای آنکه از گردنشان متنفر باشند، سپاسگزار آن باشند که همچنان زندهاند. «زن بودن» چالشهای خاص خود را دارد امّا در حین توصیف این چالشها، کتاب نورا اِفرون همچنین شادیها و لذتهایی را که زندگی میتواند ارائه کند، نشان میدهد.
باقیمانده کتاب به نظرات نویسنده درباره تندرستی، زیبایی، مد، ارتباطات، عقل و شعور، ازدواج و نهایتا مرگ میپردازد. مسأله مهمی نیست که از قلم افتاده باشد، هرچه را یک زن میتواند تجربه کند در این کتاب میتوان یافت. اگرچه تعدادی از داستانها از قبیل تلاش برای یافتن رولتِ کلم یا کیف زنانه ایده آل و مناسب، ممکن است چیزی نباشند که در نگاهِ اوّل ،کسی تجربه آنها را به ذهن خطور دهد امّا در هنگام ِ خواندن داستان هرکس احساس میکند گویی آنجا با نورا همراه است.این قبیل داستانها بهعنوان مثال در مورد رولت کلم، صرفاً خاطرات یا نظرات نورا را بیان میکنند و یا مثلاً آنجا که بحث در مورد کیف زنانه است ممکن است خواننده با نورا هم عقیده نباشد امّا وقتی مطلبی را میخوانید که نویسنده با چاشنی طنز و شوخی، کوششی را به تصویر میکشد بهتر می توانید با آن ارتباط برقرار کنید. نویسنده در هر فصل از کتاب مصائب و مشکلات زندگی زنانه بهخصوص زنان سالخورده را با خوشمزگی بیان میکند و البته امید و تحمّل را نیز از نظر دور نمیدارد. این کتاب نبردهایی را که در برابر سالخوردگی در برمیگیرند به تصویر میکشد. اگرچه هرکس میتواند عوارض سالخوردگی را کاهش دهد و میتواند تلاش کند که پیر شدن را انکار نماید، واقعیت این است که هرگز نمیتواند زندگی را متوقّف سازد. این اثر خانمها را به سویی میبرد که به جای آنکه از گردنشان متنفر باشند، سپاسگزار آن باشند که همچنان زندهاند. «زن بودن» چالشهای خاص خود را دارد امّا در حین توصیف این چالشها، کتاب نورا اِفرون همچنین شادیها و لذتهایی را که زندگی میتواند ارائه کند، نشان میدهد.
ارسال نظر