هفت نکته به یاد ماندنی از جنگ جهانی دوم
تهمینه پارسا نشریه «لوموند» چند سال پیش گزارشی منتشر کرد با عنوان «نکات تامل برانگیز جنگ جهانی دوم». این گزارش اگر چه جنبه فانتزیک داشت مورد توجه خوانندگان این نشریه قرار گرفت و در فضای مجازی هم بازتاب گستردهای داشت. در این جا چکیده آن گزارش به نظرتان میرسد؛ در حین جنگ جهانی دوم گروهی از افراد به جای آنکه در جبهههای نبرد بجنگند در خانههای خود مشغول کمک به پیادهنظام ارتشهای کشورشان بودند. این گروه به سرویس عمومی غیرنظامی معروف بود و کاری که انجام میدادند بسیار ساده بود. افراد سرویس عمومی غیرنظامی، معترضان باانصافی در آمریکا بودند که در طول جنگ جهانی دوم به این نتیجه رسیدند حالا که نمیتوانند به دلیل عقاید مذهبیشان در جنگ شرکت کنند، اما رویای شرکت در آن را بهصورت دیگر محقق کنند.
تهمینه پارسا نشریه «لوموند» چند سال پیش گزارشی منتشر کرد با عنوان «نکات تامل برانگیز جنگ جهانی دوم». این گزارش اگر چه جنبه فانتزیک داشت مورد توجه خوانندگان این نشریه قرار گرفت و در فضای مجازی هم بازتاب گستردهای داشت. در این جا چکیده آن گزارش به نظرتان میرسد؛ در حین جنگ جهانی دوم گروهی از افراد به جای آنکه در جبهههای نبرد بجنگند در خانههای خود مشغول کمک به پیادهنظام ارتشهای کشورشان بودند. این گروه به سرویس عمومی غیرنظامی معروف بود و کاری که انجام میدادند بسیار ساده بود. افراد سرویس عمومی غیرنظامی، معترضان باانصافی در آمریکا بودند که در طول جنگ جهانی دوم به این نتیجه رسیدند حالا که نمیتوانند به دلیل عقاید مذهبیشان در جنگ شرکت کنند، اما رویای شرکت در آن را بهصورت دیگر محقق کنند. آنها بدون هیچ دستمزدی حاضر به جنگ بودند و هیچگونه حمایتی از دولت فدرال دریافت نمیکردند. این گروه حدود دوازده هزار عضو داشت و آنها اگرچه مسوولیتهایی بسیار متفاوت داشتند اما در کمپها همچون مشمولین جنگ به سر میبردند. پروژهشان پیش از هرجا در مناطق روستایی بود و کارهایی که انجام میدادند از حفاظت جنگلی گرفته تا کمکرسانی
دارویی را شامل میشد. درحالی که سربازهای آمادهنظام توجه بسیاری به خود جلب میکنند، فعالیتهای این افراد را نمیشود نادیده گرفت. فعالیتهای انساندوستانه بسیاری را انجام میدادند و هنگامی که جنگلی آتش میگرفت حاضر بودند درون آتش رفته و آتش را خاموش کنند. چادرهایی برای نگهداری و پرستاری برپا میکردند و هزاران نهال درخت میکاشتند. به بیمارستانها میرفتند و خدمات روانپزشکی به بیماران جنگی ارائه میدادند، زیرا افراد بسیار کمی حاضر بودند این کار را حین جنگ انجام بدهند. درکل، به جای پاسخ دادن خشم با خشم، آنها ذهنیتی انساندوستانه را رواج میدادند.
در طول جنگ جهانی دوم گربهای که بعدها به نام «سام غرقناشدنی» معروف شد، از سه کشتی که در آن زمان در دریا غرق شد نجات یافت!
اگر تابه حال فیلمی از کشته شدن صدها نفر به خاطر نجات یک گربه تماشا کردهاید و پریشان شدهاید این مطلب برای شماست. سام غرقناشدنی گربهای بر عرشه یک کشتی آلمانی در جنگ جهانی دوم بود. در آن زمان حضور گربهای بر عرشه یک کشتی امری طبیعی مینمود به آن خاطر که گربه میتوانست موشها و جانوران موذی را به چنگ بیاورد. برای اولین بار او در عرشه کشتی بیسمارک حین اولین و آخرین ماموریتش در 18 مه 1941 حضور داشت. کشتی بیسمارک بعد از درگیری دریایی در 27 مه غرق شد و تنها 115 نفر از 2200 نفر اعضای آن زنده ماندند. سام نیز بر تختهپارهای شناور در دریا توسط یک بریتانیایی پیدا شد. دولت بریتانیا نیز این گربه را به کشتی قزاق خود برده و به آن لقب اسکار داد تا زمانی که در 24 اکتبر این کشتی مورد حمله یک اژدر دریایی قرار گرفت و سه روز بعد غرق شد. گرچه 159 نفر در این حادثه جان باختند، سام جان سالم به در برد. پس از آن بهطور رسمی به نام
«سام غرقناشدنی »نامگذاری شد و به کشتی حامل هواپیمایی در آرک رویال که نقش مهمی در تخریب کشتی بیسمارک ایفا کرد انتقال داده شد. این کشتی هم چندروز بعد در ۱۴ نوامبر غرق شد. اما سام باز هم زنده ماند! از آن پس با صفت خشمگین اما آسیب ندیده دربارهاش حرف میزدند. بعد از آن، دولت بریتانیا تصمیم گرفت سام را بازنشسته کند و او به خانهی یک دریانورد در بلفاست فرستاده شد. این گربه خوش اقبال در آنجا چهارده سال دیگر زنده ماند.
به گروهی از افراد مشهور بریتانیایی مانند رولد دال و ایان فلمینگ حین جنگ جهانی دوم دستور داده شد تا به شیوههایی عجیب جاسوسی آمریکا را بکنند. داستان از این قرار بود که بریتانیا نمیتوانست به خوبی با آلمانها بجنگد. زمانی که مردم بریتانیا فکر میکردند آخرین روزهای زندگی شان دارد فرا میرسد، گروهی از افراد مشهور به یک هدف دور هم گرد آمدند: تا به آمریکا رفته و آنها را راضی کنند تا به جنگ بپیوندند. این گروه نامش «شگفت انگیز خیابان بیکر» بود و افراد مشهوری چون ایان فلمینگ خالق جیمز باند، رولد دال نویسنده کودکان، نوئل کوارد و لسلی کوارد جزو این گروه بودند. شگفت انگیزها به طرز فوقالعادهای در کارشان موفق بودند. آنها حتی موفق شدند نقشهای از آمریکای جنوبی را به رئیسجمهور آمریکا که آن زمان تئودور روزولت بود نشان دهند که او را متقاعد میکرد آلمان میخواهد باقی دنیا را فتح کند. بیشتر این افراد بعد از ماموریت شان نیز در آمریکا ماندند. حتی رولد دال به کاخ سفید دعوت شد تنها به این خاطر که روزولت گفته بود نوهاش کتابهای او را دوست دارد.
جوانترین سرباز جنگ جهانی دوم نامش کالوین گراهام بود و در مه ۱۹۴۲ مدتی بعد از حمله به بندر مروارید به خدمت در نیروی دریایی درآمد. کالوین جوان نقشی فعال در نبرد کانال گادال داشت. او جثهای بزرگتر از سن طبیعیاش داشت. فعالیتهای او برایش مدال ستاره برنز و قلب بنفش را به ارمغان آورد. تا اینکه مادرش سن او را فاش کرد و او سه ماه در یک کشتی محصور ماند و تنها زمانی آزادش کردند که خواهرش تهدید کرد به روزنامهها اطلاع میدهد. آزادش کردند اما مدال افتخارش را به خاطر دروغ گفتن و کم نشان دادن سناش از او گرفتند. بعدها او به کنگره نامه نوشت و داستان خود را برایشان تعریف کرد. آنها هم مدال برنزش را به او برگرداندند.
فانتا یا همان نوشیدنی قندی گازدار متعلق به شرکت کوکاکولا که نشانی از «رویای آمریکایی» بود در رژیم نازی آلمان کشف شد! تئوریهای توطئه متعددی درباره فانتا در جریان است. بعضیها این گونه ادعا میکردند که این نوشیدنی توسط ماشین جنگ نازیها برضد نفوذ فرهنگ مصرفی عامه آمریکا ابداع شده بود. از دیگر افسانههای کوکاکولا در زمان جنگ میتوان این نکته را گفت که این نوشیدنی به ارتش آمریکا کمک زیادی کرد تا جایی که ارتش آمریکا در آفریقای شمالی سه کارخانه کوکاکولا راه انداخته بود.
تاثیرات جنگ ماندگار است و در طولانی مدت معلوم میشود. دولت بریتانیا تا سال ۲۰۰۶ همچنان مشغول بازپرداخت بدهی خود به کانادا و آمریکا بود. آخرین رقم اقساط مربوط به این قرض که ۸۷.۲۵ دلار بود در سال ۲۰۰۶ به آمریکا پرداخت شد!
کلنل جان ملکوم تورپ فلمینگ چرچیل یا همان «جک دیوانه» با کمان و شمشیر در جنگ جهانی دوم میجنگید. چرچیل یک بار گفته بود: هر افسری که بدون شمشیرش بجنگد، در واقع برای جنگ آماده نیست.
در طول جنگ جهانی دوم گربهای که بعدها به نام «سام غرقناشدنی» معروف شد، از سه کشتی که در آن زمان در دریا غرق شد نجات یافت!
اگر تابه حال فیلمی از کشته شدن صدها نفر به خاطر نجات یک گربه تماشا کردهاید و پریشان شدهاید این مطلب برای شماست. سام غرقناشدنی گربهای بر عرشه یک کشتی آلمانی در جنگ جهانی دوم بود. در آن زمان حضور گربهای بر عرشه یک کشتی امری طبیعی مینمود به آن خاطر که گربه میتوانست موشها و جانوران موذی را به چنگ بیاورد. برای اولین بار او در عرشه کشتی بیسمارک حین اولین و آخرین ماموریتش در 18 مه 1941 حضور داشت. کشتی بیسمارک بعد از درگیری دریایی در 27 مه غرق شد و تنها 115 نفر از 2200 نفر اعضای آن زنده ماندند. سام نیز بر تختهپارهای شناور در دریا توسط یک بریتانیایی پیدا شد. دولت بریتانیا نیز این گربه را به کشتی قزاق خود برده و به آن لقب اسکار داد تا زمانی که در 24 اکتبر این کشتی مورد حمله یک اژدر دریایی قرار گرفت و سه روز بعد غرق شد. گرچه 159 نفر در این حادثه جان باختند، سام جان سالم به در برد. پس از آن بهطور رسمی به نام
«سام غرقناشدنی »نامگذاری شد و به کشتی حامل هواپیمایی در آرک رویال که نقش مهمی در تخریب کشتی بیسمارک ایفا کرد انتقال داده شد. این کشتی هم چندروز بعد در ۱۴ نوامبر غرق شد. اما سام باز هم زنده ماند! از آن پس با صفت خشمگین اما آسیب ندیده دربارهاش حرف میزدند. بعد از آن، دولت بریتانیا تصمیم گرفت سام را بازنشسته کند و او به خانهی یک دریانورد در بلفاست فرستاده شد. این گربه خوش اقبال در آنجا چهارده سال دیگر زنده ماند.
به گروهی از افراد مشهور بریتانیایی مانند رولد دال و ایان فلمینگ حین جنگ جهانی دوم دستور داده شد تا به شیوههایی عجیب جاسوسی آمریکا را بکنند. داستان از این قرار بود که بریتانیا نمیتوانست به خوبی با آلمانها بجنگد. زمانی که مردم بریتانیا فکر میکردند آخرین روزهای زندگی شان دارد فرا میرسد، گروهی از افراد مشهور به یک هدف دور هم گرد آمدند: تا به آمریکا رفته و آنها را راضی کنند تا به جنگ بپیوندند. این گروه نامش «شگفت انگیز خیابان بیکر» بود و افراد مشهوری چون ایان فلمینگ خالق جیمز باند، رولد دال نویسنده کودکان، نوئل کوارد و لسلی کوارد جزو این گروه بودند. شگفت انگیزها به طرز فوقالعادهای در کارشان موفق بودند. آنها حتی موفق شدند نقشهای از آمریکای جنوبی را به رئیسجمهور آمریکا که آن زمان تئودور روزولت بود نشان دهند که او را متقاعد میکرد آلمان میخواهد باقی دنیا را فتح کند. بیشتر این افراد بعد از ماموریت شان نیز در آمریکا ماندند. حتی رولد دال به کاخ سفید دعوت شد تنها به این خاطر که روزولت گفته بود نوهاش کتابهای او را دوست دارد.
جوانترین سرباز جنگ جهانی دوم نامش کالوین گراهام بود و در مه ۱۹۴۲ مدتی بعد از حمله به بندر مروارید به خدمت در نیروی دریایی درآمد. کالوین جوان نقشی فعال در نبرد کانال گادال داشت. او جثهای بزرگتر از سن طبیعیاش داشت. فعالیتهای او برایش مدال ستاره برنز و قلب بنفش را به ارمغان آورد. تا اینکه مادرش سن او را فاش کرد و او سه ماه در یک کشتی محصور ماند و تنها زمانی آزادش کردند که خواهرش تهدید کرد به روزنامهها اطلاع میدهد. آزادش کردند اما مدال افتخارش را به خاطر دروغ گفتن و کم نشان دادن سناش از او گرفتند. بعدها او به کنگره نامه نوشت و داستان خود را برایشان تعریف کرد. آنها هم مدال برنزش را به او برگرداندند.
فانتا یا همان نوشیدنی قندی گازدار متعلق به شرکت کوکاکولا که نشانی از «رویای آمریکایی» بود در رژیم نازی آلمان کشف شد! تئوریهای توطئه متعددی درباره فانتا در جریان است. بعضیها این گونه ادعا میکردند که این نوشیدنی توسط ماشین جنگ نازیها برضد نفوذ فرهنگ مصرفی عامه آمریکا ابداع شده بود. از دیگر افسانههای کوکاکولا در زمان جنگ میتوان این نکته را گفت که این نوشیدنی به ارتش آمریکا کمک زیادی کرد تا جایی که ارتش آمریکا در آفریقای شمالی سه کارخانه کوکاکولا راه انداخته بود.
تاثیرات جنگ ماندگار است و در طولانی مدت معلوم میشود. دولت بریتانیا تا سال ۲۰۰۶ همچنان مشغول بازپرداخت بدهی خود به کانادا و آمریکا بود. آخرین رقم اقساط مربوط به این قرض که ۸۷.۲۵ دلار بود در سال ۲۰۰۶ به آمریکا پرداخت شد!
کلنل جان ملکوم تورپ فلمینگ چرچیل یا همان «جک دیوانه» با کمان و شمشیر در جنگ جهانی دوم میجنگید. چرچیل یک بار گفته بود: هر افسری که بدون شمشیرش بجنگد، در واقع برای جنگ آماده نیست.
ارسال نظر