ذکر احوال استانداران خراسان در دوره قاجاریه – بخش۴۱
هادی پژوهش
دوران جعفرقلی خان
جعفرقلیخان بختیاری سردار اسعد دوم معروف به سردار بهادر، فرزند ارشد علیقلیخان بختیاری در سال ۱۲۵۹ شمسی در چهارمحال و بختیاری متولد شد. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و دروس معمول زمان، به فراگیری سوارکاری، تیراندازی و آیین سپاهیگری پرداخت و فنون جنگی را آموخت. او همچنین با سفر به اروپا، چندصباحی در آنجا ماند و طی این مدت زبان فرانسه را فراگرفت.
عضویت در دادگاه عالی انقلاب مشروطه
در سال ۱۲۸۸ هجری شمسی چند روز پس از فتح تهران و خلع محمدعلی شاه از سلطنت، سردار اسعد برای تقویت نیروی مرکزی با هزار سوار بختیاری وارد تهران شد و بلافاصله به عضویت دادگاه عالی انقلاب درآمد.
دوران جعفرقلی خان
جعفرقلیخان بختیاری سردار اسعد دوم معروف به سردار بهادر، فرزند ارشد علیقلیخان بختیاری در سال ۱۲۵۹ شمسی در چهارمحال و بختیاری متولد شد. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و دروس معمول زمان، به فراگیری سوارکاری، تیراندازی و آیین سپاهیگری پرداخت و فنون جنگی را آموخت. او همچنین با سفر به اروپا، چندصباحی در آنجا ماند و طی این مدت زبان فرانسه را فراگرفت.
عضویت در دادگاه عالی انقلاب مشروطه
در سال ۱۲۸۸ هجری شمسی چند روز پس از فتح تهران و خلع محمدعلی شاه از سلطنت، سردار اسعد برای تقویت نیروی مرکزی با هزار سوار بختیاری وارد تهران شد و بلافاصله به عضویت دادگاه عالی انقلاب درآمد.
هادی پژوهش
دوران جعفرقلی خان
جعفرقلیخان بختیاری سردار اسعد دوم معروف به سردار بهادر، فرزند ارشد علیقلیخان بختیاری در سال ۱۲۵۹ شمسی در چهارمحال و بختیاری متولد شد. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و دروس معمول زمان، به فراگیری سوارکاری، تیراندازی و آیین سپاهیگری پرداخت و فنون جنگی را آموخت. او همچنین با سفر به اروپا، چندصباحی در آنجا ماند و طی این مدت زبان فرانسه را فراگرفت.
عضویت در دادگاه عالی انقلاب مشروطه
در سال ۱۲۸۸ هجری شمسی چند روز پس از فتح تهران و خلع محمدعلی شاه از سلطنت، سردار اسعد برای تقویت نیروی مرکزی با هزار سوار بختیاری وارد تهران شد و بلافاصله به عضویت دادگاه عالی انقلاب درآمد. در همین دادگاه بود که گروهی از مخالفان مشروطه محاکمه و به اعدام محکوم شدند.
در سال ۱۲۸۹ پس از تصویب قانون خلع سلاح چون ستارخان و باقرخان از تحویل سلاحهای مجاهدین آذربایجانی خودداری کردند، سردار بهادر و یپرمخان رئیس نظمیه، مأمور خلع سلاح آنان شدند، در نتیجه بین قوای ستارخان و باقرخان که در پارک اتابک ساکن بودند با نیروهای دولتی که اغلب آنها سواران بختیاری بودند، جنگ سختی درگرفت و سرانجام مجاهدین آذربایجان با برجای گذاشتن چندین کشته و مجروح، خلع سلاح شدند. در این زد و خورد، ستارخان هم از ناحیۀ پا به شدت مجروح شد و پس از چندی درگذشت.
در سال ۱۲۹۰ محمدعلی میرزا، شاه مخلوع قاجار که در تبعید به سرمیبرد، به اتفاق برادران خود منصورمیرزا شعاعالسلطنه و ابوالفتح میرزا سالارالدوله به قصد تصاحب دوبارۀ تاج و تخت وارد ایران شدند و به سرعت نواحی کرمانشاه، کردستان، لرستان، گرگان، مازندران، اراک، و شاهرود به تصرف آنها درآمد و اولین اردوی شاه سابق به فرماندهی میرزا علیخان ارشدالدوله در ورامین تهران آرایش جنگی گرفت. در این هنگام بود که سپاهی از تهران به فرماندهی جعفرقلی سردار بهادر و یپرم رئیس نظمیه برای مقابله با آنان به ورامین رفتند. در جعفرآباد ورامین با قرار گرفتن دو اردوی جنگی در مقابل یکدیگر، جنگ آغاز شد. در این نبرد با وجود اینکه نیروی شاه مخلوع و ارشدالدوله از نظر تعداد بر نیروی دولتی برتری داشت، اما پیروز میدان نیروهای تحت امر اسعد و یپرم بودند. در پی شکست قوای محمدعلی میرزا، شاه سابق گریخت و ارشدالدوله فرمانده لشکر او نیز دستگیر و اعدام شد.
در سال ۱۲۹۶ شمسی بود که علیقلیخان سردار اسعد درگذشت و طبق فرمان احمدشاه عنوان و لقب سردار اسعد به سردار بهادر تعلق گرفت و از این تاریخ وی را به عنوان سردار اسعد بختیاری دوم شناختند. سه سال بعد با سمت والی به کرمان رفت و در سال ۱۳۰۱ ه.ش به جای رضاقلیخان نظامالسلطنه مافی به سمت استانداری خراسان منصوب شد؛ مدت استانداری وی در خراسان کوتاه بود و در اوایل سال ۱۳۰۲ ه.ش از خراسان به تهران مراجعت نمود .
بازداشت سردار اسعد
سردار اسعد در روز ۲۶ آبان ۱۳۱۲ شمسی، به اشارت پهلوی اول و توسط سرهنگ سهیلی رئیس اطلاعات شهربانی بازداشت و بلافاصله راهی زندان قصر شد. همزمان اکثر خوانین بختیاری و تعدادی از سران دیگر ایلات نیز بازداشت شدند و به زندان افتادند. عدهای از خوانین بختیاری که نمایندۀ مجلس بودند پس از سلب مصونیت توقیف شدند. در همین زمان، قوامالملک شیرازی که از یاران و دوستان صمیمی سردار اسعد بود، نیز بازداشت شد.
جعفرقلی اسعد بیش از چهارماه در زندان به سر برد، دادستانی وقت نتوانست ادلهای علیه سردار اسعد به دادگاه ارائه نماید و تنها بهانه دوستی او با تیمورتاش را عنوان کردند؛ اما علت اصلی، ترس رضاخان از افراد متنفذ در کشور بود و این ترس سببی برای قلع و قمع امثال سردار اسعدها گردید. سرانجام در روز دهم فروردین ۱۳۱۳ اسعد در اثر تزریق آمپول هوا در زندان کشته شد و جسد وی را تحویل بازماندگان دادند.
پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ و خروج رضاشاه از ایران، در مجلس و مطبوعات سر و صدای زیادی بلند شد و وراث مقتولین دوره رضاشاه از جمله سردار اسعد به خونخواهی آنان به عدلیه شکایت بردند. ابتدا در دیوان کیفر و سپس در دادگاه جنایی تهران پروندۀ قتل عدهای از جمله جعفرقلی اسعد مطرح شد و رؤسا و عوامل نظمیه به محاکمه کشیده شدند. در همین زمان بود که پزشک احمدی، پزشک بهداری زندان قصر در رابطه با قتل چند تن از جمله سردار اسعد مجرم شناخته و محکوم به اعدام شد.
منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران- وقایع خاور ایران با تلخیص و اضافات
دوران جعفرقلی خان
جعفرقلیخان بختیاری سردار اسعد دوم معروف به سردار بهادر، فرزند ارشد علیقلیخان بختیاری در سال ۱۲۵۹ شمسی در چهارمحال و بختیاری متولد شد. او پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و دروس معمول زمان، به فراگیری سوارکاری، تیراندازی و آیین سپاهیگری پرداخت و فنون جنگی را آموخت. او همچنین با سفر به اروپا، چندصباحی در آنجا ماند و طی این مدت زبان فرانسه را فراگرفت.
عضویت در دادگاه عالی انقلاب مشروطه
در سال ۱۲۸۸ هجری شمسی چند روز پس از فتح تهران و خلع محمدعلی شاه از سلطنت، سردار اسعد برای تقویت نیروی مرکزی با هزار سوار بختیاری وارد تهران شد و بلافاصله به عضویت دادگاه عالی انقلاب درآمد. در همین دادگاه بود که گروهی از مخالفان مشروطه محاکمه و به اعدام محکوم شدند.
در سال ۱۲۸۹ پس از تصویب قانون خلع سلاح چون ستارخان و باقرخان از تحویل سلاحهای مجاهدین آذربایجانی خودداری کردند، سردار بهادر و یپرمخان رئیس نظمیه، مأمور خلع سلاح آنان شدند، در نتیجه بین قوای ستارخان و باقرخان که در پارک اتابک ساکن بودند با نیروهای دولتی که اغلب آنها سواران بختیاری بودند، جنگ سختی درگرفت و سرانجام مجاهدین آذربایجان با برجای گذاشتن چندین کشته و مجروح، خلع سلاح شدند. در این زد و خورد، ستارخان هم از ناحیۀ پا به شدت مجروح شد و پس از چندی درگذشت.
در سال ۱۲۹۰ محمدعلی میرزا، شاه مخلوع قاجار که در تبعید به سرمیبرد، به اتفاق برادران خود منصورمیرزا شعاعالسلطنه و ابوالفتح میرزا سالارالدوله به قصد تصاحب دوبارۀ تاج و تخت وارد ایران شدند و به سرعت نواحی کرمانشاه، کردستان، لرستان، گرگان، مازندران، اراک، و شاهرود به تصرف آنها درآمد و اولین اردوی شاه سابق به فرماندهی میرزا علیخان ارشدالدوله در ورامین تهران آرایش جنگی گرفت. در این هنگام بود که سپاهی از تهران به فرماندهی جعفرقلی سردار بهادر و یپرم رئیس نظمیه برای مقابله با آنان به ورامین رفتند. در جعفرآباد ورامین با قرار گرفتن دو اردوی جنگی در مقابل یکدیگر، جنگ آغاز شد. در این نبرد با وجود اینکه نیروی شاه مخلوع و ارشدالدوله از نظر تعداد بر نیروی دولتی برتری داشت، اما پیروز میدان نیروهای تحت امر اسعد و یپرم بودند. در پی شکست قوای محمدعلی میرزا، شاه سابق گریخت و ارشدالدوله فرمانده لشکر او نیز دستگیر و اعدام شد.
در سال ۱۲۹۶ شمسی بود که علیقلیخان سردار اسعد درگذشت و طبق فرمان احمدشاه عنوان و لقب سردار اسعد به سردار بهادر تعلق گرفت و از این تاریخ وی را به عنوان سردار اسعد بختیاری دوم شناختند. سه سال بعد با سمت والی به کرمان رفت و در سال ۱۳۰۱ ه.ش به جای رضاقلیخان نظامالسلطنه مافی به سمت استانداری خراسان منصوب شد؛ مدت استانداری وی در خراسان کوتاه بود و در اوایل سال ۱۳۰۲ ه.ش از خراسان به تهران مراجعت نمود .
بازداشت سردار اسعد
سردار اسعد در روز ۲۶ آبان ۱۳۱۲ شمسی، به اشارت پهلوی اول و توسط سرهنگ سهیلی رئیس اطلاعات شهربانی بازداشت و بلافاصله راهی زندان قصر شد. همزمان اکثر خوانین بختیاری و تعدادی از سران دیگر ایلات نیز بازداشت شدند و به زندان افتادند. عدهای از خوانین بختیاری که نمایندۀ مجلس بودند پس از سلب مصونیت توقیف شدند. در همین زمان، قوامالملک شیرازی که از یاران و دوستان صمیمی سردار اسعد بود، نیز بازداشت شد.
جعفرقلی اسعد بیش از چهارماه در زندان به سر برد، دادستانی وقت نتوانست ادلهای علیه سردار اسعد به دادگاه ارائه نماید و تنها بهانه دوستی او با تیمورتاش را عنوان کردند؛ اما علت اصلی، ترس رضاخان از افراد متنفذ در کشور بود و این ترس سببی برای قلع و قمع امثال سردار اسعدها گردید. سرانجام در روز دهم فروردین ۱۳۱۳ اسعد در اثر تزریق آمپول هوا در زندان کشته شد و جسد وی را تحویل بازماندگان دادند.
پس از وقایع شهریور ۱۳۲۰ و خروج رضاشاه از ایران، در مجلس و مطبوعات سر و صدای زیادی بلند شد و وراث مقتولین دوره رضاشاه از جمله سردار اسعد به خونخواهی آنان به عدلیه شکایت بردند. ابتدا در دیوان کیفر و سپس در دادگاه جنایی تهران پروندۀ قتل عدهای از جمله جعفرقلی اسعد مطرح شد و رؤسا و عوامل نظمیه به محاکمه کشیده شدند. در همین زمان بود که پزشک احمدی، پزشک بهداری زندان قصر در رابطه با قتل چند تن از جمله سردار اسعد مجرم شناخته و محکوم به اعدام شد.
منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران- وقایع خاور ایران با تلخیص و اضافات
ارسال نظر