«دنیای اقتصاد» از مشکلات مهمترین بخش اقتصاد گزارش میدهد؛
کشاورزی در حال احتضار
دنیای اقتصاد، فاطمه رافع- بخش کشاورزی را در کشورهای در حال توسعه موتور محرکه رشد و توسعه اقتصادی دانستهاند؛ به اعتقاد کارشناسان با توجه به نقش غیرقابل انکاری که این بخش میتواند در تهیه و تولید مواد غذایی، تأمین رفاه، اشتغالزایی و . . . ایفا کند، بسیاری از کشورهای در حال توسعه میتوانند برای عبور از بحرانهای ناشی از توسعهنیافتگی، بخش کشاورزی را سرلوحه برنامههای اقتصادی خود قرار دهند و برای توسعه آن برنامهریزی درستی داشته باشند.
دنیای اقتصاد، فاطمه رافع- بخش کشاورزی را در کشورهای در حال توسعه موتور محرکه رشد و توسعه اقتصادی دانستهاند؛ به اعتقاد کارشناسان با توجه به نقش غیرقابل انکاری که این بخش میتواند در تهیه و تولید مواد غذایی، تأمین رفاه، اشتغالزایی و ... ایفا کند، بسیاری از کشورهای در حال توسعه میتوانند برای عبور از بحرانهای ناشی از توسعهنیافتگی، بخش کشاورزی را سرلوحه برنامههای اقتصادی خود قرار دهند و برای توسعه آن برنامهریزی درستی داشته باشند. اهمیت و ضرورت توجه به این اظهارنظر کارشناسان در کشوری مانند ایران که سبقهای طولانی در کشاورزی دارد، دو چندان است؛ اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم برای حدود ۳۰ درصد از جمعیت کشور، پتانسیل بخش کشاورزی در تحقق توسعه فقرزدا و عدالتمحور، بازدهی زودتر سرمایهگذاری در این بخش، کنترل مهاجرت و جلوگیری از خالی از سکنه شدن روستاها و ... از جمله مزیتهایی است که برای بخش کشاورزی مطرح میشود؛ علاوه بر همه اینها، کشور ما در بخش کشاورزی مزیت نسبی دارد و یکی از مهمترین امتیازات این بخش در مقایسه با سایر بخشهای اقتصادی کشور فاصله نسبی کمتر آن، با کشاورزی کشورهای توسعهیافته، در مقایسه با فاصله بخش صنعت و خدمات کشور با کشورهای صنعتی است؛ با این حال فعالان این بخش بر این باورند که بخش کشاورزی بنا به دلایل مختلف نسبت به سایر بخشها مظلوم واقع شده و کسی صدای این بخش را نشنیده است.
حمایت کشورهای پیشرفته از کشاورزی
عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» در خصوص اهمیت بخش کشاورزی اینطور میگوید: بخش کشاورزی در هر کشوری نیازهای اساسی آن جامعه را تأمین میکند و تا زمانی که نیازهای اساسی تأمین نشود، نمیتوان به سایر مقولهها پرداخت. ناصر شاهنوشی ادامه میدهد: تفاوت بخش کشاورزی با سایر بخشها این است که بدون تولید کالا و خدمات توسط سایر بخشها به ویژه بخش صنعت و خدمات میتوان به بقا ادامه داد اما در صورت نبود تولیدات بخش کشاورزی بقای جامعه به خطر میافتد.
اهمیت بخش کشاورزی به این دلیل است که اساسیترین و غیرقابل جایگزینترین نیازهای جامعه را تأمین میکند و همین امر، وجه تمایز بخش کشاورزی با سایر بخشهاست؛ به همین دلیل است که در حال حاضر تمام کشورهای جهان به ویژه کشورهای توسعهیافته بر اعمال سیاستهای حمایتی از بخش کشاورزی تمرکز کردهاند البته این امر به معنای نفی جایگاه و اهمیت بخش خدمات و صنعت نیست؛ برای مثال کشور انگلستان به عنوان مهد آغاز انقلاب صنعتی بعد از سال ۱۹۸۰ بخش صنعت خود را کوچک کرد و به سمت توسعه بازارهای مالی رفت اما با این حال سیاستهای حمایتی خود از بخش کشاورزی را تشدید کرد. وی اضافه میکند: با نگاهی به آمار در مییابیم که کشورهای پیشرفته از جمله آمریکا ظرف ۲۵ سال گذشته به شدت حمایتهای خود را از بخش کشاورزی تشدید کردهاند حتی در برخی شهرهای آمریکا مهاجرت معکوس رخ داده است و به دلیل توجه دولت به بخش کشاورزی مردم از شهرها به روستاها مهاجرت میکنند.
کمترین سرمایهگذاری در کشاورزی
این عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با اعتقاد بر اینکه ایران یکی از کشورهایی است که کمترین حمایت را از بخش کشاورزی دارد، در خصوص نقش بخش کشاورزی در توسعه اقتصادی، خاطرنشان میکند: اگر بخش کشاورزی را در کشور تعطیل کنیم و تولیدات کشاورزی نداشته باشیم، باید به میزان ۹۰ میلیارد دلار واردات مواد غذایی صورت گیرد و این رقم دو برابر درآمدهای نفتی کشور است. شاهنوشی با اشاره به کمبود منابع آبی در کشور، تصریح میکند: صحبت از کمبود منابع آبی میشود که این امر درست است اما هیچگاه در بین مردم جامعه این کمبود احساس نمیشود زیرا دولت و دستگاه حاکمیتی، آب بخش کشاورزی را صرف بخشهای شهری و سایر بخشها میکنند؛ با کم کردن آب بخش کشاورزی باید تسهیلاتی به این بخش پرداخت شود و برای افزایش بهرهوری در این بخش سرمایهگذاری صورت گیرد اما متأسفانه همین امسال کمترین سرمایهگذاری در بخش کشاورزی صورت گرفته است. وی معتقد است: حاکمیت در ایران بخش کشاورزی را باور ندارد و یکی از کشورهایی هستیم که در مقایسه با سایر کشورها در حق بخش کشاورزی کوتاهی بسیاری کردهایم.
آسیب سیاستهای کلان
این عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد به آسیبهای سیاستهای کلان موجود کشور به بخش کشاورزی نیز اشاره و عنوان میکند: روزبهروز به بنیانهای بخش کشاورزی آسیب میرسانیم و بهترین و مستعدترین اراضی کشاورزی را تخریب میکنیم؛ قوانینی که وضع میشود به چرخههای زیست محیطی کشور آسیب میرساند؛ بخش کشاورزی عملا تقویتکننده پایداری محیط زیست است اما با لطایفالحیل و به اشکال مختلف به این پایداری آسیب میرسانیم؛ سیاستهای کلان کشور در عمل به نفع بخش کشاورزی نیست برای مثال سیاست تبدیل روستاهای بالای ۲۵ هزار نفر جمعیت به شهر که این امر باعث از بین رفتن بنیانهای ساختاری تولید در روستاها میشود؛ باید تدابیری اندیشیده شود که اراضی کشاورزی، کوچک و تخریب نشوند.
شاهنوشی در خصوص دلایل علت غفلت از بخش کشاورزی، اینطور پاسخ میدهد: وقتی به کمک درآمدهای نفتی میتوانیم نیازهای خود را از طریق واردات در بسیاری از موارد تأمین کنیم، بخش کشاورزی اهمیت خود را از دست میدهد؛ ضمن اینکه در این بخش کشاورزانی حضور دارند که به دلیل پایین بودن توان مالی در بسیاری از مواقع نمیتوانند از موقعیت خود دفاع کنند. این مسأله باعث میشود مسئولان به فکر نباشند و این بخش را باور نداشته باشند در حالی که در کشورهایی مانند چین، انگلستان، شیلی و ... این باور وجود دارد و از بخش کشاورزی حمایت میشود؛ عدم حمایت از بخش کشاورزی عملا در تأمین بخشی از نیازهای دائمی تزلزل ایجاد میکند و امنیت غذایی ما به خطر میافتد.
وی باور مسئولان به اهمیت و جایگاه بخش کشاورزی را در توسعه اقتصادی نخستین راهکار عملی میداند و اظهار میکند: مسئولان باید باور کنند که کشاورزی بخشی است که توازن و تعادل را در بخشهای مختلف جامعه ایجاد و حفظ میکند؛ در این صورت بخش عمدهای از مشکلات کشاورزی حل خواهد شد زیرا عمده مشکلات این بخش به فقدان باور مسئولان و تصمیمگیرندگان کلان به اهمیت آن برمیگردد؛ استفاده از تجربه سایر کشورها میتواند در این زمینه کمک بسیاری باشد. عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد این نکته را هم یادآور میشود: مشکلاتی در مسیر توسعه این بخش از اقتصاد وجود دارد که از جمله آنها میتوان به حمایت ناکافی از تولیدکننده، سرمایهگذاری به شدت پایین در بخش کشاورزی، بهروز نبودن امکانات، تجهیزات و تکنولوژی مورد نیاز این بخش و ... اشاره کرد.
غفلت از کشاورزی؛ گسترش حاشیهنشینی
به اعتقاد کارشناسان و فعالان حوزه کشاورزی، این بخش همواره در کشور مورد غفلت واقع شده است و این امر تبعات زیادی به دنبال دارد که یکی از این تبعات گسترش حاشیهنشینی است؛ صاحبنظران بر این باورند برای ماندگاری روستاییان در روستاها و عدم مهاجرت آنان به حاشیه شهرها باید برای تقویت بخش کشاورزی تدابیری اندیشیده شود. رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی خراسان رضوی هم در این باره به «دنیای اقتصاد» میگوید: محصولات کشاورزی نقش اصلی را در تأمین امنیت غذایی جامعه ایفا میکند؛ علیرغم مشکلات جدی از جمله کمبود شدید منابع آبی، خرده مالکی و عدم سرمایهگذاری، این بخش توانسته در سال گذشته در بحث امنیت غذایی موفق عمل کند و در تأمین گندم به عنوان یکی از اصلیترین محصولات کشاورزی به خودکفایی برسد.
علی شریعتیمقدم با اشاره به اشتغالزایی بخش کشاورزی، خاطرنشان میکند: این بخش با وجود مشکلات اقتصادی مختلف توانسته به دلیل اصالت، قدمت و سنتی بودن سهم خود را در اشتغال حفظ کند؛ نکته مهم این است که شاید سرمایهگذاری چندانی هم برای اشتغال نیاز نداشته است. وی با بیان اینکه گسترش حاشیهنشینی بیشتر ناشی از مهاجرت روستاییان به شهرهاست، میافزاید: نگهداری یا ماندگاری نیروهای انسانی شاغل در بخش کشاورزی در مناطق روستایی میتواند اولویت باشد که علاوه بر ایجاد ارزش افزوده و شغل از مشکلات ناشی از گسترش حاشیهنشینی جلوگیری کند. رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی خراسان رضوی بخش کشاورزی را شاخصترین بخش در تحقق اقتصاد مقاومتی بر میشمارد و تصریح میکند: این امر نشان میدهد روحیه حاکم بر فعالان بخش کشاورزی منطبق با نیازها و راهبردهای کلان کشور است البته این امر به این معنا نیست که سایر بخشها اقدامی انجام ندادهاند اما بخش کشاورزی به دلیل ماهیت خود در انطباق با اقتصاد مقاومتی موفقتر بوده است. شریعتیمقدم به این نکته هم اشاره میکند: باید بپذیریم از نظر اقلیمی و خشکسالی مشکلات جدی داریم و نیاز است که به این مسأله توجه شود؛ اضافه برداشتها، چاههای غیرمجاز، کشاورزی سنتی و ... نشان میدهد برای حفظ حیات و تأمین امنیت غذایی باید به بخش کشاورزی توجه ویژهای داشته باشیم.
سهم اندک کشاورزی از منابع بانکی
رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی خراسان رضوی ادامه میدهد: در زمینه اقتصاد کشاورزی و اقتصاد آب سرمایهگذاری لازم در کشور انجام نشده است؛ سهم اندک بخش کشاورزی از منابع بانکی با سودهای بالا نشان میدهد هنوز نتوانستهایم وظیفه خود را در قبال بخش کشاورزی انجام دهیم و منابع مالی و بانکی را به میزان کافی در اختیار این بخش قرار دهیم؛ برای مثال در مشهد ظرف ۱۰ سال گذشته در بخش خدمات شاهد جهش ایجاد مجتمعهای تجاری، هتلها و ... هستیم؛ در صنعت هم سرمایهگذاری بزرگی در بخش فولاد و ... در حال انجام است اما در بخش کشاورزی آیا طرحها و پروژههای بزرگی برای صرفهجویی در مصرف آب داریم؟ آیا مشابه سایر کشورها برنامههای هدفمندی برای استفاده بهینه از آب داریم؟
وی با اشاره به ضرورت توجه به حلقههای زنجیره ارزش، عنوان میکند: صنایع تبدیلی کشاورزی مشکلات بسیاری دارند و شبکههای زیرزمینی و تولیدات غیرحرفهای، بازار را اشباع کردهاند و این در حالی است که برای تولید به این شکل، هزینههای کنترل کیفی، تضمین کیفیت، مالیاتهای عملکرد، مالیات بر ارزش افزوده و ... پرداخت نمیشود و به همین دلیل قدرت رقابت آنها افزایش مییابد و حجم بالایی از بازار را گرفتهاند؛ در حالی که بخش عمدهای از ظرفیت صنایع غذایی ما خالی است و این بخش مشکلات بسیاری دارد؛ مجموع این عوامل نشان میدهد باید به بخش کشاورزی توجه ویژهای داشته باشیم.
شریعتیمقدم در خصوص راهکارها نیز اینطور میگوید: اگر برای دورهای حمایتها و معافیتهای بخش کشاورزی تقویت شود و این حمایتها به بخش صنایع غذایی و زنجیره ارزش هم تسری یابد و از طرفی به مصرفکنندگان هم آگاهی لازم داده شود و به صادرات این محصولات نیز توجه شود، میتوانیم در این بخش شاهد رشد و شکوفایی بیشتری باشیم؛ در بخش کشاورزی و زنجیره ارزش یکی از مسائل مهمی که باید مدنظر قرار گیرد، بحث زیرساختهاست و باید تسهیلات مناسب و کمبهره به این بخش تزریق شود. وی با اعتقاد بر اینکه بخش کشاورزی مظلوم واقع شده است، در خصوص علت غفلت از این بخش، عنوان میکند: شاید صدای بخش کشاورزی کمتر شنیده شده است؛ بخش کشاورزی به دلیل ماهیتی که دارد و در مناطق روستایی متمرکز است، مانند سایر بخشها نتوانسته حرف خود را بزند و سهمخواهی کند.
عقب ماندن از کشاورزی جهان
مجموعهای از عوامل از قبیل غفلت از جایگاه و اهمیت بخش کشاورزی در میان مسئولان، سرمایهگذاری ناچیز، سیاستهای کلان نادرست، به روز نبودن تجهیزات و تکنولوژیها، مدیریت دولتی و ضعیف، کنار گذاشتن کشاورزان از تصمیمسازی و ... دست به دست هم داده تا این بخش مهم از اقتصاد مظلوم و واقع شود و به تعبیر کارشناسان در حالت احتضار باشد! عضو شورای مرکزی خانه کشاورز ایران هم در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» میگوید: نرخ اشتغال در بخش کشاورزی کشور حدود ۲۳ درصد است اما بودجهای که به این بخش تزریق میشود، تنها حدود ۱۰ درصد منابع کل کشور را به خود اختصاص میدهد و این عدم سرمایهگذاری باعث شده کشاورزی نتواند خود را همپای تولید روز جهان توسعه دهد؛ برای مثال به ازای هر مترمکعب آب در کشورهای پیشرفته تا حدود سه کیلوگرم ماده خشک در بخش کشاورزی تولید میشود اما در ایران این رقم کمتر از ۰.۸ کیلوگرم است و این امر نشاندهنده این است که در بحث فناوری استفاده از آب در بخش کشاورزی کشور موفق نبودهایم.
غلامحسین هادیزاده با اعتقاد بر اینکه تا زمانی که در کشور، آمایش سرزمین انجام نشود و الگوی کشت هر منطقه و اقلیم بر اساس مزیتهای اقتصادی مشخص نشود، رنگ توسعه را نخواهیم داد، اظهار میکند: علاوه بر این بر خلاف تفکر برخی مسئولان مشکل اساسی ما در کشور، آب نیست بلکه مشکل اساسی ما مدیریت ضعیف و سنتی منابع کشاورزی و مشکل خاک است؛ کشاورزان ما نمیدانند با خاک که پس از آب عنصر اصلی تولید است، چطور رفتار کنند؛ خاکهای ما در ایران به شدت فرسوده است و فرسایش خاک در ایران چند برابر سایر کشورهاست؛ بیابانزایی در کشور ما بیداد میکند؛ خشک شدن دریاچههای هامون، بختگان، نیریز، ارومیه و تمام تالابهای جنوب باعث شده کشور در معرض ریزگردها و بیابانزایی شدید قرار گیرد.
وی با اشاره به معضل اساسی کمبود آب، تصریح میکند: مدیریت نابخردانه ظرف ۳۰ سال گذشته باعث شده منابع استراتژیک آب را بیجهت از دست بدهیم؛ با این حال با تمام مشکلات موجود، تولید به هر قیمتی هم از عقل به دور است؛ کشوری که پتانسیل تولید ۱۰۰ قلم از ۱۳۰ قلم میوه دنیا را دارد، دلیلی ندارد که تمام آنها را تولید کند؛ تولید تمام آنها در این اقلیم گسترده نشان میدهد مزیتهای اقتصادی را فراموش کردهایم؛ برای مثال حدود ۶۰ درصد از گندم موجود در چرخه تجارت جهانی از مناطق دیم تأمین میشود اما ما گندم و جو را در زمینهای آبی با استحصال آب از عمق حدود ۱۵۰ متری تولید میکنیم.
عدم مشارکت کشاورزان در تصمیمسازی
عضو هیأت رئیسه خانه کشاورز ایران عدم مشارکت و دخالت کشاورزان در تصمیمسازی و سیاستگذاریهای این بخش را از دیگر دلایل عدم توسعه بخش کشاورزی برمیشمارد و خاطرنشان میکند: این در حالی است که به گفته مسئولان کشور ۹۲ درصد آب کشور توسط بخش کشاورزی مصرف میشود؛ تبخیر آب در کشور از میانگین جهانی بالاتر است و سیستمهای آبیاری ما که ۸۵ درصد آن به صورت بلاعوض توسط دولت تأمین میشود، بر اساس اقلیم و محیط طراحی نشده و این امر باعث اتلاف سرمایههای کشور است. هادیزاده با تأکید بر اینکه پس از تولید محصولات کشاورزی هم نتوانستهایم مشکلات را حل کنیم، میافزاید: صنایع تبدیلی همپای بخش کشاورزی حرکت نکردهاند؛ حدود ۳۰ درصد از ۱۰۰ میلیون تن تولیدات بخش کشاورزی کشور به صورت عام شامل زراعت، دامپروری، شیلات و ... به ضایعات تولید تبدیل میشود؛ این مشکلات زنجیرهای است و بخشی که ۲۳ درصد برای کشور اشتغالزایی دارد، در حال احتضار است. وی ادامه میدهد: بیشتر از ۷۰ درصد صنایع در کشورهای پیشرفته به صورت مستقیم و غیرمستقیم در خدمت کشاورزی است برای مثال ۷۳ درصد نیروی کار انگلستان در بخش کشاورزی و صنایع وابسته آن فعالیت میکنند.
ارتقای بهرهوری؛ تنها راهکار
عضو شورای مرکزی خانه کشاورز ایران تنها راه نجات کشاورزی را ارتقای بهرهوری میداند و خاطرنشان میکند: برای تحقق این امر باید بهای تمام شده محصولات کاهش یابد؛ در کشور ما بهای تولید محصولات کشاورزی از میانگین جهانی در تمام اقلام بالاتر است در حالی که قدرت خرید مردم رو به کاهش است؛ در نتیجه جنس گرانی تولید میکنیم که امکان مصرف آن در کشور وجود ندارد و به صادرات نگاه داریم در حالی که صادرات هم رو به کاهش است. هادیزاده با اشاره به اهمیت مدیریت فروش محصولات کشاورزی در جهان، تأکید میکند: ما از این مدیریت بیبهره هستیم؛ در کشوری با چنین ساختار غیرفنی چگونه میتوان انتظار داشت مشکلات بخش کشاورزی برطرف شود؛ در تمام کشورهای پیشرفته جهان، کشاورزان با هدایت دولت سیاستگذار هستند اما در کشور ما بخشی که ۹۸ درصد آن خصوصی و در اختیار مردم است، توسط دولت مدیریت میشود و تشکلهای فعال هیچ نقشی در سیاستگذاری ندارند.
مدیریت ضعیف دولتی
عضو هیأت رئیسه خانه کشاورز ایران با اشاره به اینکه تا حدود ۸۰ سال پیش مدیریت آب کشور در اختیار کشاورزان بود و به هیچ کس اجازه توسعه بیشتر از سهم آب خود را نمیدادند، تصریح میکند: از زمانی که وزارت نیرو مدیریت و صیانت آب را بر عهده گرفت، منابع آب کشور به شیوه دولتی مدیریت و در نتیجه سدهای مختلف غیرفنی بر رودخانهها احداث شد، حقابهها تقسیم شد و ... و در نتیجه، وضع موجود برای آب کشور ایجاد شد و این امر نمونه مدیریت نادرست و دولتی منابع آبی است؛ در تمام بخشها اگر دولت بخواهد هم سیاستگذاری کند، هم مجری باشد و هم صیانت کند، بدون تردید موفقیتی حاصل نخواهد شد.
وی با بیان اینکه کشاورزی ما به دلیل مسائل سیاسی و تحریمها حدود 30 سال از قافله تکنولوژی دنیا عقب مانده است، اظهار میکند: دنیا پیشرفت کرد اما ما در وضعیت 30 سال پیش ماندیم و کشاورزان ما در محیطی بسته بدون تعامل با کشاورزان کشورهای مختلف اسیر روزمرگی شدند و امروز که اندکی درها باز شده است، متأسفانه سرمایهای برای جذب تکنولوژی وجود ندارد. هادیزاده با تأکید بر اینکه برای بقای بخش کشاورزی، باید مدیریت این بخش به کشاورزان واگذار شود، خاطرنشان میکند: همچنین باید حداقل ۱۰ میلیارد دلار در هر سال برای این بخش هزینه شود که از این رقم حدود ۶ میلیارد دلار صرف استهلاک و فقط چهار میلیارد دلار برای ورود تکنولوژی و آموزش کشاورزان هزینه شود زیرا غیر از این راهی برای پیشرفت در این بخش وجود ندارد.
عضو شورای مرکزی خانه کشاورز ایران تأکید میکند: بخش کشاورزی را نباید اسیر سیاست کرد؛ بخش کشاورزی از عدم هماهنگی بین سیاسیون و بخش کارشناسی به شدت رنج میبرد زیرا در حالی که کارشناسان عدم کاشت و توسعه این بخش را تجویز میکنند اما سیاسیون افزایش کاشت و توسعه را پیشنهاد میکنند؛ هر نمایندهای که در یک شهرستان رأی میآورد به دلیل اینکه بیشتر رأیدهندگان کشاورزان هستند، توسعه کشاورزی را تجویز میکند اما با کدام آب؟ با کدام خاک؟
ارسال نظر