کودکان؛ آموزگارانی راستین
مریم استقامت کارشناس حوزه کودک کودکم به مدرسه میرود و آموزههایش را با خود به خانه میآورد، آموزههایی که بهگونهای باورهای او شدهاند. او بیتوجهی به باورهایش در خانه و جامعه را به آسانی به همه گوشزد میکند و خواستار رعایت آنها میشود. این آموزگار کوچک گاهی نکاتی را هم که بزرگترهایش در دغدغههای روزمرگی پشت گوش میاندازند به آنها یادآوری میکند. پس آنچه به کودک میآموزیم چون نقشی است که بر سنگ نگاشتهایم و ضمانت اجرایی این آموختهها نیز، خصوصیت ذاتی کودک در رسیدن به خواستههایش و تلاش بی وقفه کودکان برای هرچه بهتر و برتر بودن در نظر دیگران است.
مریم استقامت کارشناس حوزه کودک کودکم به مدرسه میرود و آموزههایش را با خود به خانه میآورد، آموزههایی که بهگونهای باورهای او شدهاند. او بیتوجهی به باورهایش در خانه و جامعه را به آسانی به همه گوشزد میکند و خواستار رعایت آنها میشود. این آموزگار کوچک گاهی نکاتی را هم که بزرگترهایش در دغدغههای روزمرگی پشت گوش میاندازند به آنها یادآوری میکند. پس آنچه به کودک میآموزیم چون نقشی است که بر سنگ نگاشتهایم و ضمانت اجرایی این آموختهها نیز، خصوصیت ذاتی کودک در رسیدن به خواستههایش و تلاش بی وقفه کودکان برای هرچه بهتر و برتر بودن در نظر دیگران است.
بهاینگونه است که در جوامع توسعه یافته مرکز توجه آموزشهای بنیادین کودکان هستند. آموزشهایی که هدف نهایی حفظ و توسعه جوامع را تضمین میکنند.
از جمله مسائلی که توجه جهان امروز را به خود جلب کرده ودر بعضی از کشورها به مشکلی بزرگ تبدیل شده است؛ از بین رفتن محیطزیست و منابع طبیعی است که حیات آینده بشر را تهدید میکند. حفظ محیطزیست بهطور آشکاری با آموزش کودکان در این زمینه رابطه دارد:
- کشورهایی که برای حفظ محیطزیست تلاش میکنند و آینده سرزمینشان را با منابع طبیعی غنی و عاری از آلایندههای گوناگون پیشبینی کردهاند، آموزش حفظ این گنجینه خللپذیر را سرآمد آموزش به کودکان میدانند تا نسلهایی آگاه و نگهدار محیطزیست داشته باشند.
- از سوی دیگر هر چه جایگاه کودک و آینده کودکان در جامعهای بالاتر باشد تلاش برای ساختن آیندهای زیباتر برای آنها بیشتر میشود و نهادهای کوچک و بزرگ اجتماعی و فرهنگی اعم از دولتی و خصوصی میکوشند تا منابع زیستی را به بهترین و بکرترین شکل آن بهعنوان سرمایهای گرانبها برای کودکانشان به میراث بگذارند.
پس آنچه کودک از ما میخواهد؛ هوایی پاک، آبی سالم و جهانی است که در آن جنگل و رود و حیوانات هنوز افسانه نشده باشند و آنچه محیط زیست ما برای ماندن نیاز به آن دارد، نسلهایی است که ارزش و جایگاهش را بدانند و برای حفظ و زنده کردن بخشهایی از آنکه دانسته و نادانسته از بین رفته است، بکوشند.
بنابراین جوامع برای بقای خویش به محیطزیست سالم نیاز دارند. برای داشتن این مهم آموزش و آگاه کردن یک یک افراد جامعه امری بدیهی است؛ چون کودکان آموزههایشان را چون آموزگارانی متعهد بهگونهای به اطرافیانشان تحمیل میکنند و خود نیز در انجامش هیچ کوتاهی ندارند در نتیجه آموزش به کودکان در همه موارد و بهخصوص حفظ محیطزیست هم نسلی متعهد را میسازد و هم نگهبانانی جدی و متذکر برای جامعه امروزمان.
نهایت امر دانستن این نکته مهم است که آموزش کودکان در این راه امری ضروری است و همه نهادها و سازمانها باید به آن به عنوان مسوولیت اجتماعی خویش نگاه کنند و اختصاص دادن هزینههای آموزشی در این راه را وظیفه خود در قبال امروز و آینده بدانند.
بهاینگونه است که در جوامع توسعه یافته مرکز توجه آموزشهای بنیادین کودکان هستند. آموزشهایی که هدف نهایی حفظ و توسعه جوامع را تضمین میکنند.
از جمله مسائلی که توجه جهان امروز را به خود جلب کرده ودر بعضی از کشورها به مشکلی بزرگ تبدیل شده است؛ از بین رفتن محیطزیست و منابع طبیعی است که حیات آینده بشر را تهدید میکند. حفظ محیطزیست بهطور آشکاری با آموزش کودکان در این زمینه رابطه دارد:
- کشورهایی که برای حفظ محیطزیست تلاش میکنند و آینده سرزمینشان را با منابع طبیعی غنی و عاری از آلایندههای گوناگون پیشبینی کردهاند، آموزش حفظ این گنجینه خللپذیر را سرآمد آموزش به کودکان میدانند تا نسلهایی آگاه و نگهدار محیطزیست داشته باشند.
- از سوی دیگر هر چه جایگاه کودک و آینده کودکان در جامعهای بالاتر باشد تلاش برای ساختن آیندهای زیباتر برای آنها بیشتر میشود و نهادهای کوچک و بزرگ اجتماعی و فرهنگی اعم از دولتی و خصوصی میکوشند تا منابع زیستی را به بهترین و بکرترین شکل آن بهعنوان سرمایهای گرانبها برای کودکانشان به میراث بگذارند.
پس آنچه کودک از ما میخواهد؛ هوایی پاک، آبی سالم و جهانی است که در آن جنگل و رود و حیوانات هنوز افسانه نشده باشند و آنچه محیط زیست ما برای ماندن نیاز به آن دارد، نسلهایی است که ارزش و جایگاهش را بدانند و برای حفظ و زنده کردن بخشهایی از آنکه دانسته و نادانسته از بین رفته است، بکوشند.
بنابراین جوامع برای بقای خویش به محیطزیست سالم نیاز دارند. برای داشتن این مهم آموزش و آگاه کردن یک یک افراد جامعه امری بدیهی است؛ چون کودکان آموزههایشان را چون آموزگارانی متعهد بهگونهای به اطرافیانشان تحمیل میکنند و خود نیز در انجامش هیچ کوتاهی ندارند در نتیجه آموزش به کودکان در همه موارد و بهخصوص حفظ محیطزیست هم نسلی متعهد را میسازد و هم نگهبانانی جدی و متذکر برای جامعه امروزمان.
نهایت امر دانستن این نکته مهم است که آموزش کودکان در این راه امری ضروری است و همه نهادها و سازمانها باید به آن به عنوان مسوولیت اجتماعی خویش نگاه کنند و اختصاص دادن هزینههای آموزشی در این راه را وظیفه خود در قبال امروز و آینده بدانند.
ارسال نظر