مطمئن ترین راه برای ثروتمند شدن
Jeff Haden مترجم: مریم رضایی آیا میخواهید واقعا در کارتان موفق شوید؟ آیا میخواهید ثروتمند باشید؟ (درست است که راههای زیادی وجود دارند که به افراد حس ثروتمند بودن میدهند، اما در اینجا منظور ما بهطور خاص ثروت مالی است). ممکن است بسیاری از شما برای ثروتمند شدن به فرصتهای سرمایهگذاری فکر کنید. این یک راه ساده است. فقط باید کل پولی که دارید را در جایی سرمایهگذاری کنید. جنبه مثبت این کار آن است که بعد از یک سال ممکن است درصد اندکی به پولتان اضافه شده باشد. اما جنبه منفی آن چیست؟ هر روزی ممکن است کل پولتان را به دلایلی که معمولا خارج از کنترل شما است، از دست بدهید.
Jeff Haden مترجم: مریم رضایی آیا میخواهید واقعا در کارتان موفق شوید؟ آیا میخواهید ثروتمند باشید؟ (درست است که راههای زیادی وجود دارند که به افراد حس ثروتمند بودن میدهند، اما در اینجا منظور ما بهطور خاص ثروت مالی است). ممکن است بسیاری از شما برای ثروتمند شدن به فرصتهای سرمایهگذاری فکر کنید. این یک راه ساده است. فقط باید کل پولی که دارید را در جایی سرمایهگذاری کنید. جنبه مثبت این کار آن است که بعد از یک سال ممکن است درصد اندکی به پولتان اضافه شده باشد. اما جنبه منفی آن چیست؟ هر روزی ممکن است کل پولتان را به دلایلی که معمولا خارج از کنترل شما است، از دست بدهید. آیا چنین سرمایهگذاریای را انجام میدهید؟ البته که نه.
اما نکته جالب این است که میلیونها نفر در سراسر دنیا این کار را برای دیگران انجام میدهند. البته این مقایسه چندان کامل نیست. تا زمانی که تعدیل یا اخراج نشدهاید، حقوق میگیرید. اما وقتی برای شخص دیگری کار میکنید، جنبه مثبت کارتان این است که درآمد مطمئنی دارید و ممکن است هر از گاهی ارتقا پیدا کنید و بهترین چیزی که میتوانید انتظار داشته باشید این است که چند درصد به حقوقتان اضافه شود.
اما جنبههای منفی کارمندی همیشه نامحدود است، چون اخراج شدن یا تعدیل شدن میتواند باعث شود درآمدتان یک شبه از بین برود و همراه با آن سرمایهگذاری قابل توجهی که در زمان، تلاش و فداکاریهایتان داشتهاید، نابود شود. بنابراین کارمندی جنبههای مثبت بسیار محدود و جنبههای منفی نامحدودی دارد. این یک سرمایهگذاری وحشتناک است.
ثروت مالی
اگر امید دارید به ثروت واقعی برسید، کار کردن برای دیگران هیچ گاه شما را به آنجا نمیرساند. این یک نتیجهگیری شخصی نیست و تحقیقات هم آن را تایید میکند.
بخش مالیات بر درآمد سرویس درآمد داخلی آمریکا (IRS)نیز این موضوع را تایید میکند. این اداره دولتی ۴۰۰ اظهارنامه مالیاتی از بیشترین درآمدهای ناخالص سالانه بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۹ یا به عبارت سادهتر ۴۰۰ فردی را که بین این سالها درآمد زیادی داشتهاند، منتشر کرده است.
نکته جالب در مورد این 400 نفر حوزههایی است که در آنها توانستهاند به پول برسند:
دستمزد و حقوق: ۶/۸ درصد
سود پول: 6/6 درصد
سود سهام: ۱۳ درصد
شراکت و بنگاه: 9/19 درصد
سود سرمایه: ۸/۴۵ درصد
چند نتیجه فوری که از این موارد میتوان گرفت، عبارت است از:
حقوقبگیری شما را ثروتمند نمیکند
سرمایهگذاریهای امن و بدون ریسک شما را ثروتمند نمیکند.
سرمایهگذاری در سهام شرکتهای بزرگ شما را ثروتمند نمیکند.
مالکیت یک کسبوکار به تنهایی مبنای محکمی برای ثروتمند شدن نیست، اما شاید روزی منجر به آن شود.
به لیستIRS اطمینان ندارید؟ میتوانید ۱۰ میلیاردر برتر لیست مجله فوربس را چک کنید: گیتس، بافت، الیسون، کوچ، والتون، آدلسون و...، همگی کارآفرین بودهاند (من حتی ۲۰۰ نفر اول را هم چک کردم و همچنان هیچ کارمندی در بین آنها نیافتم).
بهطور مشخص، ثروت مالی در نتیجه سرمایهگذاری
برای خودتان و دیگران، ریسک کردن، انجام درست صدها کار جزئی و سپس انجام درست یک یا دو کار بسیار بزرگ به دست میآید. اما اگر این یک یا دو کار بزرگ را درست انجام ندهید، چه اتفاقی رخ میدهد؟ در این صورت روش دیگری برای ثروتمند شدن وجود دارد.
ثروت زندگی
من با صدها کارآفرین گفتوگو کردهام و به این نتیجه رسیدهام که همه آنها یک کار انجام میدهند. وقتی در مورد جنبه مالی کارآفرین بودن صحبت میکنیم - یعنی استراتژیهای خروج از سرمایه، درآمدها، عرضه در بورس و تامین مالی - از خود علاقه نشان میدهند، ولی اشتیاق چندانی به آن ندارند اما وقتی در مورد زندگی یک کارآفرین صحبت میکنیم و اینکه از کارآفرین بودن چه احساسی دارند، همه به هیجان میافتند و در مورد چالشها، مسوولیت، حس هدف داشتن، حس رضایتمندی، هیجان کار کردن با یک تیم واقعی، حس شگفتانگیز قدرت و اختیار داشتن و کنترل داشتن بر سرنوشت خودشان میگویند. این اتفاق همیشه رخ میدهد. افراد متکی به خود با رویاهای نامحدود و درآمدهای ناچیز میدرخشند. کارآفرینان موفقی مانند جوئل گاسکوین که باعث شد شبکه اجتماعی بافر از یک پروژه شخصی به کسبوکاری با تیمی از افراد مستعد و درآمدهای واقعی تبدیل شود، میدرخشد. کارآفرینان بسیار موفق مانند اسکات دورسی که شرکت نرمافزار بازاریابی ExactTarget را از یک گاراژ کوچک بیرون آورد و آن را در بورس عرضه کرد و سپس تحت تملک شرکت SalesForce درآورد، میدرخشد. وقتی در مورد کارآفرین بودن صحبت میکنیم، هر کارآفرینی میدرخشد، چون احساس زنده بودن میکنند، احساس میکنند برای تنظیم برنامههایشان آزادند، میتوانند خودشان تصمیم بگیرند و خودشان اشتباه کنند. و از این لحاظ، آنها واقعا احساس ثروتمند بودن میکنند، فارغ از اینکه جنبههای درآمدی یا مالی کارشان را در نظر بگیرند.
ثروت واقعی
به همین دلیل است که تنها راه ثروتمند شدن از نظر مالی و شخصی این است که کسبوکار خودتان را راهاندازی کنید؛ حتی اگر این راه سختیهای زیادی داشته باشد.
دلیلی وجود ندارد که نخواهید این کار را انجام دهید. برای این کار نیازی نیست همان ابتدا از شغلی که دارید انصراف دهید. در حقیقت، شاید اصلا نباید این کار را انجام دهید. یکی از بهترین روشها برای به حداقل رساندن ریسک راهاندازی کسبوکار خودتان این است که شغل کارمندی تمام وقتی را که دارید حفظ کنید و همزمان راه موفقیتتان را پایهریزی کنید.
معاملهای که در زندگی کارمندی دارید این است: در ازای آزادی کمتر، کنترل کمتر و رضایت کمتر، هر روز سر کار میروید و برای فرد دیگری کار میکنید. جنبههای مثبت کارتان محدود و جنبههای منفی آن همیشه نامحدود است. جنبههای منفی کار کارآفرینان هم نامحدود است، اما آنها در عوض از مزایای مالی نامحدود و نیز جنبههای مثبت شخصی بهره میبرند. شانس خودتان را امتحان کنید. شاید شما هم به لیست ثروتمندان واقعی بپیوندید.
اگر واقعا تصمیم گرفتهاید کسبوکاری برای خودتان راهاندازی کنید و دوستان و خانوادهتان میگویند این کار دیوانگی است، این مطلب را به آنها نشان دهید. اگر افراد اطراف شما نمیدانند امتحان کردن یک شانس بهصورت شخصی چگونه میتواند باشد، موارد این مطلب را با آنها چک کنید و سپس سفر کارآفرینی خود را، حتی به کوچکترین و امنترین شیوه آغاز کنید. هر قدمی که برمیدارید شما را به ثروتمند شدن نزدیکتر میکند و باعث میشود به گروهی از افراد بپیوندید که به شیوه خودشان و طبق شرایط خودشان
زندگی میکنند.
این بهترین نوع سرمایهگذاری است که میتوانید داشته باشید، چون بر روی خودتان
سرمایهگذاری میکنید.
اما نکته جالب این است که میلیونها نفر در سراسر دنیا این کار را برای دیگران انجام میدهند. البته این مقایسه چندان کامل نیست. تا زمانی که تعدیل یا اخراج نشدهاید، حقوق میگیرید. اما وقتی برای شخص دیگری کار میکنید، جنبه مثبت کارتان این است که درآمد مطمئنی دارید و ممکن است هر از گاهی ارتقا پیدا کنید و بهترین چیزی که میتوانید انتظار داشته باشید این است که چند درصد به حقوقتان اضافه شود.
اما جنبههای منفی کارمندی همیشه نامحدود است، چون اخراج شدن یا تعدیل شدن میتواند باعث شود درآمدتان یک شبه از بین برود و همراه با آن سرمایهگذاری قابل توجهی که در زمان، تلاش و فداکاریهایتان داشتهاید، نابود شود. بنابراین کارمندی جنبههای مثبت بسیار محدود و جنبههای منفی نامحدودی دارد. این یک سرمایهگذاری وحشتناک است.
ثروت مالی
اگر امید دارید به ثروت واقعی برسید، کار کردن برای دیگران هیچ گاه شما را به آنجا نمیرساند. این یک نتیجهگیری شخصی نیست و تحقیقات هم آن را تایید میکند.
بخش مالیات بر درآمد سرویس درآمد داخلی آمریکا (IRS)نیز این موضوع را تایید میکند. این اداره دولتی ۴۰۰ اظهارنامه مالیاتی از بیشترین درآمدهای ناخالص سالانه بین سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۹ یا به عبارت سادهتر ۴۰۰ فردی را که بین این سالها درآمد زیادی داشتهاند، منتشر کرده است.
نکته جالب در مورد این 400 نفر حوزههایی است که در آنها توانستهاند به پول برسند:
دستمزد و حقوق: ۶/۸ درصد
سود پول: 6/6 درصد
سود سهام: ۱۳ درصد
شراکت و بنگاه: 9/19 درصد
سود سرمایه: ۸/۴۵ درصد
چند نتیجه فوری که از این موارد میتوان گرفت، عبارت است از:
حقوقبگیری شما را ثروتمند نمیکند
سرمایهگذاریهای امن و بدون ریسک شما را ثروتمند نمیکند.
سرمایهگذاری در سهام شرکتهای بزرگ شما را ثروتمند نمیکند.
مالکیت یک کسبوکار به تنهایی مبنای محکمی برای ثروتمند شدن نیست، اما شاید روزی منجر به آن شود.
به لیستIRS اطمینان ندارید؟ میتوانید ۱۰ میلیاردر برتر لیست مجله فوربس را چک کنید: گیتس، بافت، الیسون، کوچ، والتون، آدلسون و...، همگی کارآفرین بودهاند (من حتی ۲۰۰ نفر اول را هم چک کردم و همچنان هیچ کارمندی در بین آنها نیافتم).
بهطور مشخص، ثروت مالی در نتیجه سرمایهگذاری
برای خودتان و دیگران، ریسک کردن، انجام درست صدها کار جزئی و سپس انجام درست یک یا دو کار بسیار بزرگ به دست میآید. اما اگر این یک یا دو کار بزرگ را درست انجام ندهید، چه اتفاقی رخ میدهد؟ در این صورت روش دیگری برای ثروتمند شدن وجود دارد.
ثروت زندگی
من با صدها کارآفرین گفتوگو کردهام و به این نتیجه رسیدهام که همه آنها یک کار انجام میدهند. وقتی در مورد جنبه مالی کارآفرین بودن صحبت میکنیم - یعنی استراتژیهای خروج از سرمایه، درآمدها، عرضه در بورس و تامین مالی - از خود علاقه نشان میدهند، ولی اشتیاق چندانی به آن ندارند اما وقتی در مورد زندگی یک کارآفرین صحبت میکنیم و اینکه از کارآفرین بودن چه احساسی دارند، همه به هیجان میافتند و در مورد چالشها، مسوولیت، حس هدف داشتن، حس رضایتمندی، هیجان کار کردن با یک تیم واقعی، حس شگفتانگیز قدرت و اختیار داشتن و کنترل داشتن بر سرنوشت خودشان میگویند. این اتفاق همیشه رخ میدهد. افراد متکی به خود با رویاهای نامحدود و درآمدهای ناچیز میدرخشند. کارآفرینان موفقی مانند جوئل گاسکوین که باعث شد شبکه اجتماعی بافر از یک پروژه شخصی به کسبوکاری با تیمی از افراد مستعد و درآمدهای واقعی تبدیل شود، میدرخشد. کارآفرینان بسیار موفق مانند اسکات دورسی که شرکت نرمافزار بازاریابی ExactTarget را از یک گاراژ کوچک بیرون آورد و آن را در بورس عرضه کرد و سپس تحت تملک شرکت SalesForce درآورد، میدرخشد. وقتی در مورد کارآفرین بودن صحبت میکنیم، هر کارآفرینی میدرخشد، چون احساس زنده بودن میکنند، احساس میکنند برای تنظیم برنامههایشان آزادند، میتوانند خودشان تصمیم بگیرند و خودشان اشتباه کنند. و از این لحاظ، آنها واقعا احساس ثروتمند بودن میکنند، فارغ از اینکه جنبههای درآمدی یا مالی کارشان را در نظر بگیرند.
ثروت واقعی
به همین دلیل است که تنها راه ثروتمند شدن از نظر مالی و شخصی این است که کسبوکار خودتان را راهاندازی کنید؛ حتی اگر این راه سختیهای زیادی داشته باشد.
دلیلی وجود ندارد که نخواهید این کار را انجام دهید. برای این کار نیازی نیست همان ابتدا از شغلی که دارید انصراف دهید. در حقیقت، شاید اصلا نباید این کار را انجام دهید. یکی از بهترین روشها برای به حداقل رساندن ریسک راهاندازی کسبوکار خودتان این است که شغل کارمندی تمام وقتی را که دارید حفظ کنید و همزمان راه موفقیتتان را پایهریزی کنید.
معاملهای که در زندگی کارمندی دارید این است: در ازای آزادی کمتر، کنترل کمتر و رضایت کمتر، هر روز سر کار میروید و برای فرد دیگری کار میکنید. جنبههای مثبت کارتان محدود و جنبههای منفی آن همیشه نامحدود است. جنبههای منفی کار کارآفرینان هم نامحدود است، اما آنها در عوض از مزایای مالی نامحدود و نیز جنبههای مثبت شخصی بهره میبرند. شانس خودتان را امتحان کنید. شاید شما هم به لیست ثروتمندان واقعی بپیوندید.
اگر واقعا تصمیم گرفتهاید کسبوکاری برای خودتان راهاندازی کنید و دوستان و خانوادهتان میگویند این کار دیوانگی است، این مطلب را به آنها نشان دهید. اگر افراد اطراف شما نمیدانند امتحان کردن یک شانس بهصورت شخصی چگونه میتواند باشد، موارد این مطلب را با آنها چک کنید و سپس سفر کارآفرینی خود را، حتی به کوچکترین و امنترین شیوه آغاز کنید. هر قدمی که برمیدارید شما را به ثروتمند شدن نزدیکتر میکند و باعث میشود به گروهی از افراد بپیوندید که به شیوه خودشان و طبق شرایط خودشان
زندگی میکنند.
این بهترین نوع سرمایهگذاری است که میتوانید داشته باشید، چون بر روی خودتان
سرمایهگذاری میکنید.
ارسال نظر