چگونه از مهرطلبی رها شوم؟
مهرطلبی یکی از تیپهای شخصیتی است که طبق آن، افراد وابستگی شدیدی به دیگران و عوامل بیرونی پیدا میکنند. آنها هر کاری که انجام میدهند در نهایت در جهت کسب تایید، مهر و پذیرش از سوی دیگران است. افراد مهرطلب پر از شرم هستند و این شرم به خاطر ترس آنها از طرد شدن و تایید نشدن است. افراد مهرطلب غالبا پر از حس ترس و نیاز هستند. آنها تلاش زیادی برای جلب رضایت، تایید و تحسین دیگران میکنند، تا جایی که از خود میگذرند و ممکن است به خود ضرر برسانند. آنها خود را فراموش کرده و از خود مراقبت نمیکنند و دائما در حال خدمترسانیهای ناسالم به دیگران هستند.
![چگونه از مهرطلبی رها شوم؟](https://cdn.donya-e-eqtesad.com/thumbnail/MzI5YjhhYjgw/QHn8O9nsSzT8qCU7RegsN6Pbb5v74eEtbKeSOh05Raa7CoMqrCmaCkt7TZyzEhnm/.jpg)
مهرطلبی یکی از تیپهای شخصیتی است که طبق آن، افراد وابستگی شدیدی به دیگران و عوامل بیرونی پیدا میکنند. آنها هر کاری که انجام میدهند در نهایت در جهت کسب تایید، مهر و پذیرش از سوی دیگران است. افراد مهرطلب پر از شرم هستند و این شرم به خاطر ترس آنها از طرد شدن و تایید نشدن است. افراد مهرطلب غالبا پر از حس ترس و نیاز هستند. آنها تلاش زیادی برای جلب رضایت، تایید و تحسین دیگران میکنند، تا جایی که از خود میگذرند و ممکن است به خود ضرر برسانند. آنها خود را فراموش کرده و از خود مراقبت نمیکنند و دائما در حال خدمترسانیهای ناسالم به دیگران هستند. نکته مهم این است که مهرطلبها مهر میدهند تا دریافت کنند.
آنها بهطور غیرمستقیم و حتی گاهی بهطور مستقیم محبت را از دیگران گدایی میکنند. این افراد باجدهندگان خوبی به دیگران هستند، اما زمانی که متوجه میشوند در این فرآیند، سرشان کلاه رفته است از آنها خشمگین شده و بیش از پیش نسبت به خود احساسات منفی پیدا میکنند. آنها غالبا خواسته و حرف اصلی خود را به زبان نمیآورند و توقع دارند که دیگران متوجه منظورشان شوند، زیرا خودشان همیشه نیازهای دیگران را (به درست یا غلط) حدس میزنند و حتی اگر کسی از آنها کمک نخواهد، آماده خدمت هستند. همچنین، این رفتار مبهم آنها دیگران را دچار ابهام و سرگردانی نیز میکند، مثلا، بعید نیست که در ازای کاری که طبق گفته خود، بهعنوان کمک به شما انجام دادهاند، ناگهان طلب دستمزد کنند! آنها عمدتا، در استفاده از کلمات صریح و شفاف نیستند. مهرطلبها وابستهکنندگان حرفهای هستند! آنها با محبت و خدمات افراطی خود شما را وابسته میکنند. اما این خطر وجود دارد که زمانی که تصمیم میگیرند مهرطلب بودن را در مقابل شما رها کنند، شما را با وابستگی به خدماتشان تنها بگذارند. بنابراین، مهرطلبها چندان انسانهای بیآزاری هم نیستند! و نکته مهمتر این است که هرگز مهرطلبی را با مهربانی یکی ندانید. اما چگونه از این اختلال رها شویم؟ چهار راهکار بسیار مهم و عمیق را در ادامه برای شما شرح میدهم، فراموش نکنید که مهرطلبی اختلالی نیست که با خوددرمانی رفع شود.
۱- مهرطلبها نیاز به تقویت هوش هیجانی دارند. برای شناخت بیشتر خود، ترک انکار و آمدن به واقعیت، مهرطلبها نیاز به تقویت خودآگاهی خود دارند. همچنین، آنها نیاز دارند که با احساسات و هیجانات خود آشنا شده و آنها را مدیریت کنند. زیرا عدم مدیریت هیجانات منجر به عدم کنترل رفتارها میشوند و یکی از دلایل، رفتارهای هیجانی آنها است که باعث تداوم مهرطلبی در آنها میشود.
۲- با مراجعه به یک متخصص، عزت نفس آسیبدیده خود را ترمیم کنید. اگر خود را لایق زندگی بهتر، ارزشمندی، شفافیت، صراحت و مراقبت از خود نمیبینید، بنابراین، عزت نفس (حرمت نفس) شما آسیب دیده است. مهرطلبها عمدتا خود را زیر پا میگذارند تا تایید و تحسین دیگران را جلب کنند. برای اثبات ضعف عزت نفس همین کافی است که بدانیم یک فرد از خود مراقبت نمیکند و به خود و دیگران آسیب میزند. اگر از خودتان راضی نیستید و رضایت شما از خودتان به تایید دیگران وابسته است، بنابراین، عزت نفس شما آسیب دیده است. اگر نمیتوانید نه بگویید، یا نمیتوانید احساسات، نیازها و خواستههای خود را شفاف بیان کنید، بنابراین، عزت نفس شما آسیب دیده است و به کمک یک متخصص نیاز دارید.
۳- نه گفتن را یاد بگیرید. از آنجا که مشکل شما بسیار ریشهدار است و با یاد گرفتن تکنیکها برطرف نمیشود، پس از آنکه به ریشههای بیماری خود رسیدگی کردید و آنها را به کمک یک متخصص بهبود بخشیدید، باید «نه گفتن» را یاد بگیرید. تعهد خاص شما به دیگران باعث میشود که تعهد به خود را فراموش کنید و خود را زیر پا بگذارید.
۴- باورهای مهرطلبانه را در خود شناسایی و آنها را اصلاح کنید. مهرطلبها باورهایی دارند که به مهرطلبیشان دامن میزند. برای رهایی از مهرطلبی، باید باورهای خود را شناسایی و اصلاح کنید. باورهایی نظیر:
• همه باید مرا دوست داشته باشند.
• همه باید از من راضی باشند.
• همه باید من را تایید کنند.
• همه باید از من بهخاطر محبتهایم تشکر کنند.
• همه باید من را تحسین و تمجید کنند تا انرژی داشته باشم.
• من مسوول شادی و احساسات دیگران هستم.
• اگر نه بگویم ناراحت میشوند.
• دیگران باید با من همیشه با مهربانی و ملایمت رفتار کنند.
• دیگران هرگز نباید از من انتقاد کنند و انتقاد آنها به معنی بد و ناکافی بودن من است.
• من لایق محبت دیگران نیستم، پس باید به آنها باج دهم تا دوستم بدارند. و...
ارسال نظر