داستان جاکوب لیف، موسس استارتآپ اوبونتو در کار آفرینی اجتماعی
با تمرکز بر تعداد کمتر ، نتایج بزرگتری بگیرید
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
بنیاد آموزشی اوبونتو Ubuntu Education Fund با هدف تغییر زندگی کودکان در پورت الیزابت در آفریقای جنوبی تاسیس شد. اوبونتو ماموریت دارد تا به کودکان بیسرپرست و آسیبپذیر پورت الیزابت کمک کند. اوبونتو این وظیفه را با دادن آنچه همه کودکان استحقاق آن را دارند انجام میدهد. با کنار گذاشتن مدلهای سنتی توسعه و بهجای گسترش جغرافیایی، اوبونتو ماموریت خود را حول یک جامعه کوچکتری نفری در نظر گرفت. اوبونتو یک سیستم یکپارچه از پزشکی، سلامتی، آموزشی و اقدامات اجتماعی است که این اطمینان را ایجاد میکند که پس از چند سال، یک کودک بیسرپرست یا آسیبپذیر، در جهان آموزش و اشتغال موفق میشود.
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
بنیاد آموزشی اوبونتو Ubuntu Education Fund با هدف تغییر زندگی کودکان در پورت الیزابت در آفریقای جنوبی تاسیس شد. اوبونتو ماموریت دارد تا به کودکان بیسرپرست و آسیبپذیر پورت الیزابت کمک کند. اوبونتو این وظیفه را با دادن آنچه همه کودکان استحقاق آن را دارند انجام میدهد. با کنار گذاشتن مدلهای سنتی توسعه و بهجای گسترش جغرافیایی، اوبونتو ماموریت خود را حول یک جامعه کوچکتری نفری در نظر گرفت. اوبونتو یک سیستم یکپارچه از پزشکی، سلامتی، آموزشی و اقدامات اجتماعی است که این اطمینان را ایجاد میکند که پس از چند سال، یک کودک بیسرپرست یا آسیبپذیر، در جهان آموزش و اشتغال موفق میشود.
کسب درآمد و اعلام چگونگی کمک به جامعه، محیطزیست یا افراد نیازمند برای کارآفرینان امری متداول شده است. به خصوص مصرفکنندگان نسل جدید میخواهند که خریدهای آنها یک جزء «کمک» نیز داشته باشد. اما زمانی که کارآفرینان اجتماعی به دنبال تعداد بی شماری از چیزهای وقف شده بودند، جاکوب لیف آزادانه خلاف جهت حرکت میکرد. او میگوید زمانی که صحبت از تغییر زندگی میشود، «اندکتر بیشتر است.»در سال ۱۹۹۹، زمانی که او بنیاد آموزشی غیرانتفاعی اوبونتو را بنیان گذاشت، به این موضوع باور راسخ داشت که موفقیت به معنای لمس زندگی ۴۰ هزار فرد فقیر و کودکان بیسرپرست در پورت الیزابت در آفریقای جنوبی است. تمرکز او بر رشد بود؛ به این معنا که چه تعداد مراکز کامپیوتر و کتابخانه میتوانستند بسازند و چه تعداد برنامههای فردی میتوانستند ایجاد کنند. در این زمان بود که کمکهای بلاعوض و توجه رسانهها به آنجا سرازیر شد. لیف که در آن زمان ۲۱ سال سن داشت، سالانه افزون بر ۹ میلیون دلار جمعآوری میکرد و برای سخنرانی در رخدادهای مهمی مانند اجلاس داووس و سازمان نوآوری جهانی کلینتون دعوت میشد. اما او سرانجام دریافت که اعداد اهمیت چندانی ندارند؛ در واقع اگر او نتواند خارج از برنامهها بهطور مداوم برای بچهها امکانات فراهم کند، همه چیز بیاهمیت است. سیف۳۸ ساله اهل نیوجرسی میگوید: «مدرسه تنها بخشی از کاراست. اگر کودکان را در حالی به خانه میفرستید که امکان دارد مورد تجاوز قرار بگیرند، هیچ سقفی بالای سر آنها وجود نداشته باشد و هیچ مادری هم بالای سرشان نباشد، هیچ هدفی درستی در سرمایهگذاری آموزشی یک کودک وجود نخواهد داشت.» لیف تلاشهای خود را بر کار کردن روی کودکان کمتری دوباره متمرکز کرد.
او و یکی از اعضای تیم موسس او به نام مالیزولا بانکس گواکچیولا، پیشگام ایده آموزش «از گهواره تا حرفه» بودند. به این معنا که این بچهها توسط اوبونتو حمایت میشدند و هر چیزی از وسایل مدارس و خدمات تامین اجتماعی تا غذا و برنامهریزی مالی برای آنها فراهم میشد. حمایت از یک کودک توسط اوبونتو حدود ۱۰ هزار دلار در سال هزینه دارد که فراتر از حد معمول است؛ چرا که در تمایز آشکار با برنامههای یک دلار در یک روز قرار دارد. امروزه این سازمان با حدود ۲۰۰۰ کودک و خانوادههای آنها کار میکند.ایده اوبونتو در سال ۱۹۹۷ از یک ملاقات اتفاقی در قطاری در آفریقای جنوبی شکل گرفت. لیف در قالب یک سفر دبیرستانی به آفریقای جنوبی رفت تا اولین انتخابات دموکراتیک این کشور را مشاهده کند. او پنج سال بعد به آفریقای جنوبی بازگشت؛ هدف او از این بازگشت داوطلب شدن برای فعالیتهای غیرانتفاعی محیطزیستی بود؛ اما زمانی که این برنامهها از هم پاشید، او سوار بر یک قطار به مقصد بخش شرقی این کشور شد. در آن قطار، او با یکی از مسافرین وارد گفتوگو شد و این مکالمه تا زمان رسیدن به پورت الیزابت ادامه یافت. مکالمهای که منجر به همکاری آنها با یکدیگر و دعوت از لیف برای زندگی با خانواده آن فرد شد. گواکچیولا، آن مردی بود که لیف با او ملاقات کرده بود و بدین ترتیب این دو با یکدیگر وارد همکاری شدند. با هشت کارت اعتباری و ۳۰۰ دلاری که لیف از یک بختآزمایی دانشگاهی برده بود، اوبونتو را آغاز کرد؛ استارتآپی که امروزه پیشرفتهترین تسهیلات در پورت الیزابت را اداره میکند. زمانی که ایده شروع اوبونتو به ذهن لیف خطور کرد به زمان دانشکده بازمیگردد؛ در آن زمان واکنش مشاور دانشگاه او این بود «خب، بعد از این تابستان و بعد از این پروژه، واقعا میخواهید با زندگی خود چه کنید؟» از آن هنگام از او درخواست شد تا دوباره به دانشگاه پنسیلوانیا بازگردد تا در مقطع کارشناسی ارشد تدریس کند.
در سال ۲۰۰۹ او بهعنوان فرد اول موسسه جهانی اسپن (Aspen) انتخاب شده بود؛ در سال ۲۰۱۲ او عضوی از کمیته مشورتی سازمان نوآوری جهانی کلینتون شد و عنوان یکی از ۱۰۱ دوراندیش نوآور را به خود اختصاص داد. و گرچه لیف افتخار دیده شدن بهعنوان یک رهبر متفکر را در فضای کارآفرینی اجتماعی داشته است، اما از بهکار بردن واژه «کارآفرین اجتماعی» امتناع میکند. در تجربه او، طبقهبندی شدن بهعنوان یک کارآفرین اجتماعی میتواند شدت کاری را که در حال انجام آن هستید تعیین کند و فراهم کردن پول را دشوارتر سازد. لیف میگوید «من خودم را یک کارآفرین در نظر میگیرم.» لیف کتابی با عنوان «من هستم، چون شما هستید» را در ماه مه ۲۰۱۵ منتشر کرد. او در این کتاب داستان تاسیس و راهاندازی اوبونتو را شرح میدهد. برای آنهایی که خواستار تغییر جهان هستید، لیف دو کلمه بیان میکند: صبور باشید. تغییرات اجتماعی با سرعت بالای تکنولوژی رخ نمیدهند؛ بلکه تغییرات اجتماعی با سرعت آشفته و تدریجی انسانها اتفاق میافتند. همچنین او میگوید داشتن علاقه شدید به آنچه برای آن میجنگید، بسیار مهم و ضروری است. هدف شما نمیتواند یک هوس زودگذر باشد؛ شما مسیر سختی پیش رو دارید. مدل لیف از بسیاری جهات ناهماهنگ با دنیای وسیعتری است که به کارآفرینی اجتماعی مشهور است؛ جایی که مقیاس و رشد در حکم یک کانون هستند. وقتی شرکتها در همه نوع آن در جستوجوی سهیم کردن خودشان در فعالیتهای اجتماعی هستند، لیف نگران است که ارزش این تلاشها که بیشتر از یک پلتفرم بازاریابی است دیده نشود. او میگوید: «من تصور میکنم اینکه هر کسی با اعضای خانوادهاش میخواهد وارد این مجموعه شود و به جهان کمک کند، هیجانانگیز است. اما توجه داشته باشید که تنها تعداد مهم نیست.»
ارسال نظر