آیا شما یک فرد کاملگرا هستید؟
آیا شما همیشه بهدنبال دستیابی به بهترین و کاملترینها هستید؟ آیا فکر میکنید که حتی به بهای به خطر افتادن سلامتیتان هر کاری را باید کامل و بینقص انجام دهید؟ شخص کاملگرا فردی است که هر چیزی که کامل و بینقص نباشد (طبق استانداردهای کامل طلبی خود) نمیپذیرد. این افراد معمولا در زندگی خود استانداردهای بسیار بالایی دارند و زندگی در این استانداردها برای آنها با نوعی انتقاد و خود ارزیابی یا دیگر ارزیابی بالایی همراه است. در این مقاله به یازده نشانه افراد کاملگرا اشاره میکنیم:
هرگز نباید اشتباه کنند.
آیا شما همیشه بهدنبال دستیابی به بهترین و کاملترینها هستید؟ آیا فکر میکنید که حتی به بهای به خطر افتادن سلامتیتان هر کاری را باید کامل و بینقص انجام دهید؟ شخص کاملگرا فردی است که هر چیزی که کامل و بینقص نباشد (طبق استانداردهای کامل طلبی خود) نمیپذیرد. این افراد معمولا در زندگی خود استانداردهای بسیار بالایی دارند و زندگی در این استانداردها برای آنها با نوعی انتقاد و خود ارزیابی یا دیگر ارزیابی بالایی همراه است. در این مقاله به یازده نشانه افراد کاملگرا اشاره میکنیم:
هرگز نباید اشتباه کنند. این افراد هرگاه خطا و کاستیای میبینند فورا به سمت آن رفته و در صدد رفع آن بر میآیند. همیشه در اینکه کارها باید به چه شکلی انجام شوند حساسیت به خرج میدهند. تا وقتی که کارها آن طوری که کاملگرایان میخواهند انجام نشده باشند قابل پذیرش نیستند و به همین دلیل اطرافیان آنها غالبا کار یا زندگی با این افراد را سخت میدانند و از آنها دور میشوند. دیدگاه «یا همه یا هیچ» دارند. از نظر این افراد یا همه کارها را باید خوب انجام داد یا هیچ کاری انجام نداد! هیچ حد متوسطی هم در این میان وجود ندارد. این افراد یا کارها را بسیار خوب انجام میدهند یا اصلا کاری انجام نمیدهند. هدف گرا هستند. آنها فقط به نتیجه نهایی اهمیت میدهند و اینکه در این میان چه اتفاقی میافتد یا چه چیزی آنها را به هدف میرساند، اهمیتی ندارد. آنها فقط میخواهند مطمئن شوند که نتیجه نهایی به آن شکلی که میخواهند حاصل شده است وگرنه رنجیده و دلسرد میشوند.
خیلی به خود سخت میگیرند. هر وقت که کاری طبق میل آنها پیش نرود یا خطایی صورت گیرد به شدت خود را مورد مواخذه و سرزنش قرار میدهند. مهم نیست که این اتفاق به خاطر خطای خودشان باشد یا یک اتفاق جزئی یا خارج از کنترل باشد، در نهایت فکر میکنند که اگر هر چیزی کامل و بینقص نباشد یا خوب پیش نرود، تقصیر آنها است و آنها کوتاهی کردهاند. زمانی که به اهداف خود نرسند افسرده میشوند. اغلب گمان میکنند که اگر مسائل طبق استانداردهای کامل آنها پیش نرود، تقصیر به گردن آنها است، خود را سرزنش کرده و روحیه خود را پایین میآورند؛ بنابراین دچار دلسردی، غم و افسردگی میشوند. استانداردهای بسیار بالایی برای خود تعیین میکنند. افراد کاملگرا غالبا بالاترینها و بهترینها را برای خود انتخاب میکنند و در این بین هیچ توجهی به توانایی یا امکانات موجود ندارند. این کار موجب افزایش استرس در آنها میشود. هیچ موفقیتی برای آن ها هیچوقت کافی نیست. هر کاری که انجام دهند معمولا بالاتر از آن نیز وجود دارد و آنها باید به آن بالاتر دست یابند.
انجام کارها را تا زمان «درست» به تعویق میاندازند. بسیاری از افراد کاملگرا همیشه منتظر رسیدن زمان مناسب برای انجام کارها هستند. همیشه فکر میکنند باید زمانی که آمادگی کامل دارند کاری را شروع کنند تا بتوانند آن کار را با بهترین کیفیت به انجام برسانند. هرچند که این زمان مناسب غالبا هیچوقت نمیآید! آنها دائما در حال یافتن ایراد هستند. زمانی که از نظر دیگران ایراد یا کاستی وجود ندارد، کاملگرایان دنبال ایرادها گشته و آنها را مییابند. گاهی این ایرادها واقعی هستند و گاهی فقط ساخته ذهن آنها. زمان زیادی را برای کامل و بینقص کردن چیزی میگذرانند. کامل و بینقص بودن نتیجه نهایی و مطلوب افراد کاملگرا است. برای این افراد اصلا غیر عادی نیست که از خواب، خوراک، تفریح، سلامتی و زندگی شخصی خود کم کنند تا کاری را به بالاترین استاندارد و سطح کمال برسانند، در حالی که برای کسانی که کاملگرا نیستند بسیار غیر عادی به نظر میآید.
در نهایت میرسیم به دو نوع کاملگرایی:
کاملگرایی مثبت یا نرمال (سالم)
کاملگرایی منفی (عصبی)
هر ویژگیای در ما هم میتواند مثبت باشد و هم منفی. زمانی مثبت است که در حد تعادل و قابل مدیریت باشد، اما وقتی از این حد فراتر میرود تبدیل به ویژگی منفی میشود. کاملگرایی مثبت یا نرمال به رفتار کاملگرایانهای میگویند که موجب پیشرفت کاملگرایان میشود. این رفتار به شخص انگیزه و پشتکار میدهد و بیهدفی را از او دور میکند. اما همانطور که قبلا اشاره کردیم، این رفتار میتواند باعث به تعویق انداختن یا فرار از مسوولیتها و اهداف شود. این رفتار میتواند موجب خود تخریبی، سرزنش خود و افسردگی گردد که در این حالات، افراد دچار کاملگرایی منفی میشوند که با نوعی وسواس همراه است.
چگونه از کاملگرایی رها شویم؟
راهکارهای زیادی برای تعدیل کاملگرایی وجود دارد. در این مقاله فقط به دو مورد از آن اشاره میکنیم:
تفاوت میان کاملگرایی مثبت و منفی را بشناسید. کاملگرایی عصبی یا منفی موجب میشود که فرد خود را با دستاوردهای خود تعریف کند و غالبا از دستاوردهای خود احساس شادی نداشته باشد. آنها به هر بهایی، از سلامتی خود گرفته تا روابط خود، میخواهند که به استانداردهای بالایی که تعیین میکنند برسند. از طرفی دیگر، کاملگرایی مثبت و سالم استانداردهای بالایی دارند، اما این استانداردها به آنها انگیزه و انرژی حرکت میدهد. آنها اجازه نمیدهند که شکستها و کاستیها معرف هویت ایشان باشد.
دیدگاه «همه یا هیچ» را از ذهن خود پاک کنید. افکار سیاه و سفید، همه یا هیچ، شکست یا موفقیت، هر کاری را کامل انجام بده یا اصلا انجام نده، همگی بینشهای سمی هستند که باید ترک شوند. این افکار واقعی نیستند. هیچ فردی بدون شکست به موفقیت نمیرسد و هیچ کاری بدون خطا کامل نمیشود.
ارسال نظر