کارآفرینان موفق چگونه موقعیتهای پرریسک را مدیریت میکنند
مترجم: مریم رضایی برخلاف عقیده معمول، کارآفرینان بسیار موفق جویندگان ریسک نیستند، بلکه بهترین تعبیر برای آنها «کاهندگان ریسک» است. اگر شما به دنبال ریسک کردن هستید، به طور غریزی میدانید که چگونه باید موقعیتهای بسیار پرریسک را مدیریت کنید. چنین فردی وقتی با یک تصمیم پرچالش مواجه میشود، رویکردی تحلیلی اتخاذ میکند، تا حد ممکن اطلاعاتی را به دقت جمعآوری میکند، همه گزینههای موجود را سبک و سنگین میکند و هر چیزی را که احتمال دارد با مشکل مواجه شود ارزیابی میکند. اگر پروسه تفکر منطقی را جایگزین احساسات کنید، میتوانید بر ترس خود غلبه کرده، شانس موفقیت را محاسبه کنید و سپس در مورد ریسک کردن تصمیم بگیرید؛ ریسکهایی مانند تخصیص منابع به پروژههای جدید، معرفی محصولات و خدمات جدید، ورود به بازارهای جدید و یا سرمایهگذاری روی تکنولوژیهای جدید.
مترجم: مریم رضایی برخلاف عقیده معمول، کارآفرینان بسیار موفق جویندگان ریسک نیستند، بلکه بهترین تعبیر برای آنها «کاهندگان ریسک» است. اگر شما به دنبال ریسک کردن هستید، به طور غریزی میدانید که چگونه باید موقعیتهای بسیار پرریسک را مدیریت کنید. چنین فردی وقتی با یک تصمیم پرچالش مواجه میشود، رویکردی تحلیلی اتخاذ میکند، تا حد ممکن اطلاعاتی را به دقت جمعآوری میکند، همه گزینههای موجود را سبک و سنگین میکند و هر چیزی را که احتمال دارد با مشکل مواجه شود ارزیابی میکند. اگر پروسه تفکر منطقی را جایگزین احساسات کنید، میتوانید بر ترس خود غلبه کرده، شانس موفقیت را محاسبه کنید و سپس در مورد ریسک کردن تصمیم بگیرید؛ ریسکهایی مانند تخصیص منابع به پروژههای جدید، معرفی محصولات و خدمات جدید، ورود به بازارهای جدید و یا سرمایهگذاری روی تکنولوژیهای جدید. سختکوشی و جمعآوری جزئیترین اطلاعات باعث میشود با هر ابهامی مقابله کنید. از بررسی عملکرد گذشته گرفته تا تجزیه و تحلیل عدد و رقمی و ایجاد سناریوهای فرضی، کمریسکترین راهکار را برای چالش کسبوکارتان مشخص میکنید. سرمایهگذاری شما برای جمعآوری اطلاعات باعث میشود
انتخابهای هوشمندانهتری داشته باشید تا بتوانید نسبت به نتیجه کار به اطمینان بیشتری برسید. به محض اینکه از انتخاب خود مطمئن شدید، دوست دارید همه چیز را برای اجرایی کردن آن کنار هم بچینید. از نظر یک فردی که از بیرون نظارهگر کار شما است، این رفتار ممکن است پرریسک به نظر برسد، اما از نظر خودتان، تصمیمی که گرفتهاید بسیار متفکرانه است و ریسک چندانی ندارد.
افرادی که ریسک میکنند، اشتیاق زیادی به حل کردن مشکلات دارند. علاقه شدید شما به کاری که انجام میدهید و تمایل شدید به موفق شدن باعث میشود برای صرف کردن ساعات طولانی و کار کردن روی یک مشکل پرچالش انگیزه زیادی داشته باشید. در این شرایط، مشکلات را با تجزیه و تحلیل حل میکنید. در نتیجه، به الگوهای مشخصی میرسید و بین پدیدههای غیرمرتبط ارتباطاتی ایجاد میکنید. این کار به شما توانایی میدهد که فرصتها را بشناسید و قبل از رقبا، از شکافهای بازار بهره ببرید. مراقب باشید! برخی افراد ریسکطلب در تواناییهای خود اغراق میکنند. این پدیده «خودارزیابی فرا مرکزی» (Hyper-CSE) نامیده میشود. خودارزیابی بسیار مثبت میتواند باعث شود این نوع کارآفرینان توانایی خود را برای مدیریت ریسک، بسیار دست بالا بگیرند و ابهامات یا مخاطرات احتمالی را در محیط کسبوکار خارجی نبینند. این افراد احتمالا بدون فکر و بدون جمعآوری اطلاعات کافی سراغ ریسک میروند و نمیتوانند پیشبینی درستی از آینده داشته باشند. پس ابتدا مطمئن شوید که قبل از هر اقدامی، یک فرصت را به صورت منطقی و درست ارزیابی میکنید.
جملاتی از بزرگترین ریسکطلبان دنیا
بیل گیتس در مورد وارن بافت: «وارن فرصتها را بهتر از سرمایهگذاران دیگر محاسبه میکند، اما این همه ماجرا نیست. وقتی اختلاف بین انجام یک سرمایهگذاری و عدم انجام آن در محاسبات دو رقمی میشود، وارن هیچگاه دست به آن سرمایهگذاری نمیزند. او سرمایهگذاری نمیکند، مگر این که فرصت موجود بهطور قطعی خوب باشد.»
جف بزوس، موسس و مدیرعامل سایت آمازون: «بیش از ۹۰ درصد نوآوریهایی که در شرکت آمازون صورت میگیرد سودآور و حیاتی هستند و ریسک چندانی ندارند. ما میدانیم فهرست محصولات تازه را چگونه و در کدام مناطق جغرافیایی باز کنیم، البته این به معنای آن نیست که کارهای جدید برای موفقیت تضمین شدهاند، اما در این راه از تخصص و دانش فراوانی استفاده میکنیم. بر اساس سابقه عملیاتی شرکت، به جای اینکه قضاوتهای حسی و شهودی داشته باشیم، همه این کارها را با محاسبات کمی انجام میدهیم.»
اندی دان، از موسسین و مدیر عامل شرکت بونوبوس (Bonobos): قبل از اینکه بتوانم بر اشتیاق فراوان کارآفرینیام غلبه کنم، برای شرکت خودم هم یک دارایی محسوب میشدم و هم تهدید. شرکت تلاش میکند یک کار انجام دهد و من به چیز دیگری فکر میکنم. نمیتوانم بگویم این شرایط چقدر خطرناک است. اگر موسس نداند که شرکت چه کاری انجام میدهد، خود شرکت نیز هیچگاه نخواهد دانست.»
راههای بالا بردن استعداد ریسکطلبی
۱) بدانید چه چیزی میدانید و چه چیزی را نمیدانید. محدودیتهای دانش خود را بشناسید. اولویتها و تمایلات ذاتی موجود در جهانبینیتان را که بر قضاوت شما در مورد نتایج کار اثر میگذارد، شناسایی کنید. در برابر پیشبینی نتایج بر اساس شواهد محدود مقاومت کنید. قبل از هر اقدامی، اطلاعات مرتبط را جمعآوری کنید.
2) به طور فزاینده ریسکطلب باشید. وقتی یک فرصت جدید، یک بازار جدید یا یک محصول جدید را کشف میکنید، با یک سرمایه اولیه اندک، ریسک خود را به حداقل برسانید و سپس ایده خود را در مراحل بعدی ارزیابی کنید. به این کار مثل یک آزمایش نگاه کنید. یک نمونه اولیه بسازید، بازار را تست کنید و اطلاعات کافی جمعآوری کنید. سپس تصمیم بگیرید که آیا این ایده ارزش سرمایهگذاری را دارد یا باید آن را رها کنید.
۳) از تایید بیدلیل خود بپرهیزید. تصور به شدت مثبتی که از کار آینده برای خودتان ایجاد کردهاید، ممکن است باعث شود هر اطلاعاتی را که عقایدتان را تایید میکند دوست داشته باشید و اطلاعاتی را که با دیدگاه شما در تناقض است نادیده بگیرید. اجازه ندهید این جهتگیری بر تصمیمگیری شما تاثیر بگذارد. از افرادی که نظرات مختلف و حتی مخالف دارند بخواهید در مورد ایده اولیهتان نظر بدهند. در نظر گرفتن دیدگاههای مختلف در کنار دیدگاه خودتان باعث میشود فرصتها را واقعگرایانهتر ببینید و آنهایی را که احتمال موفقیت بیشتری دارند انتخاب کنید.
4) سناریوهای مختلفی برای هدایت فرآیند تصمیمگیری خود بسازید. آینده را تصویرسازی کنید، راههای مختلفی را که یک پروژه میتواند طی کند تحلیل کنید و نتایج کار را در همه مسیرها بسنجید. وقتی فاکتورهای ریسک را مشخص میکنید، میتوانید کمریسکترین مسیر را انتخاب کنید.
۵) پروژههای بیاهمیت را نادیده بگیرید. ممکن است فکر کنید برای موفقیت در چند پروژه مختلف به صورت همزمان توانایی دارید. همه این پروژهها را با اعضای تیمتان تحلیل کنید. بر پروژههایی متمرکز شوید که کسبوکار اصلی شما را تقویت میکنند و بقیه را رها کنید.
منبع: Gallup
افرادی که ریسک میکنند، اشتیاق زیادی به حل کردن مشکلات دارند. علاقه شدید شما به کاری که انجام میدهید و تمایل شدید به موفق شدن باعث میشود برای صرف کردن ساعات طولانی و کار کردن روی یک مشکل پرچالش انگیزه زیادی داشته باشید. در این شرایط، مشکلات را با تجزیه و تحلیل حل میکنید. در نتیجه، به الگوهای مشخصی میرسید و بین پدیدههای غیرمرتبط ارتباطاتی ایجاد میکنید. این کار به شما توانایی میدهد که فرصتها را بشناسید و قبل از رقبا، از شکافهای بازار بهره ببرید. مراقب باشید! برخی افراد ریسکطلب در تواناییهای خود اغراق میکنند. این پدیده «خودارزیابی فرا مرکزی» (Hyper-CSE) نامیده میشود. خودارزیابی بسیار مثبت میتواند باعث شود این نوع کارآفرینان توانایی خود را برای مدیریت ریسک، بسیار دست بالا بگیرند و ابهامات یا مخاطرات احتمالی را در محیط کسبوکار خارجی نبینند. این افراد احتمالا بدون فکر و بدون جمعآوری اطلاعات کافی سراغ ریسک میروند و نمیتوانند پیشبینی درستی از آینده داشته باشند. پس ابتدا مطمئن شوید که قبل از هر اقدامی، یک فرصت را به صورت منطقی و درست ارزیابی میکنید.
جملاتی از بزرگترین ریسکطلبان دنیا
بیل گیتس در مورد وارن بافت: «وارن فرصتها را بهتر از سرمایهگذاران دیگر محاسبه میکند، اما این همه ماجرا نیست. وقتی اختلاف بین انجام یک سرمایهگذاری و عدم انجام آن در محاسبات دو رقمی میشود، وارن هیچگاه دست به آن سرمایهگذاری نمیزند. او سرمایهگذاری نمیکند، مگر این که فرصت موجود بهطور قطعی خوب باشد.»
جف بزوس، موسس و مدیرعامل سایت آمازون: «بیش از ۹۰ درصد نوآوریهایی که در شرکت آمازون صورت میگیرد سودآور و حیاتی هستند و ریسک چندانی ندارند. ما میدانیم فهرست محصولات تازه را چگونه و در کدام مناطق جغرافیایی باز کنیم، البته این به معنای آن نیست که کارهای جدید برای موفقیت تضمین شدهاند، اما در این راه از تخصص و دانش فراوانی استفاده میکنیم. بر اساس سابقه عملیاتی شرکت، به جای اینکه قضاوتهای حسی و شهودی داشته باشیم، همه این کارها را با محاسبات کمی انجام میدهیم.»
اندی دان، از موسسین و مدیر عامل شرکت بونوبوس (Bonobos): قبل از اینکه بتوانم بر اشتیاق فراوان کارآفرینیام غلبه کنم، برای شرکت خودم هم یک دارایی محسوب میشدم و هم تهدید. شرکت تلاش میکند یک کار انجام دهد و من به چیز دیگری فکر میکنم. نمیتوانم بگویم این شرایط چقدر خطرناک است. اگر موسس نداند که شرکت چه کاری انجام میدهد، خود شرکت نیز هیچگاه نخواهد دانست.»
راههای بالا بردن استعداد ریسکطلبی
۱) بدانید چه چیزی میدانید و چه چیزی را نمیدانید. محدودیتهای دانش خود را بشناسید. اولویتها و تمایلات ذاتی موجود در جهانبینیتان را که بر قضاوت شما در مورد نتایج کار اثر میگذارد، شناسایی کنید. در برابر پیشبینی نتایج بر اساس شواهد محدود مقاومت کنید. قبل از هر اقدامی، اطلاعات مرتبط را جمعآوری کنید.
2) به طور فزاینده ریسکطلب باشید. وقتی یک فرصت جدید، یک بازار جدید یا یک محصول جدید را کشف میکنید، با یک سرمایه اولیه اندک، ریسک خود را به حداقل برسانید و سپس ایده خود را در مراحل بعدی ارزیابی کنید. به این کار مثل یک آزمایش نگاه کنید. یک نمونه اولیه بسازید، بازار را تست کنید و اطلاعات کافی جمعآوری کنید. سپس تصمیم بگیرید که آیا این ایده ارزش سرمایهگذاری را دارد یا باید آن را رها کنید.
۳) از تایید بیدلیل خود بپرهیزید. تصور به شدت مثبتی که از کار آینده برای خودتان ایجاد کردهاید، ممکن است باعث شود هر اطلاعاتی را که عقایدتان را تایید میکند دوست داشته باشید و اطلاعاتی را که با دیدگاه شما در تناقض است نادیده بگیرید. اجازه ندهید این جهتگیری بر تصمیمگیری شما تاثیر بگذارد. از افرادی که نظرات مختلف و حتی مخالف دارند بخواهید در مورد ایده اولیهتان نظر بدهند. در نظر گرفتن دیدگاههای مختلف در کنار دیدگاه خودتان باعث میشود فرصتها را واقعگرایانهتر ببینید و آنهایی را که احتمال موفقیت بیشتری دارند انتخاب کنید.
4) سناریوهای مختلفی برای هدایت فرآیند تصمیمگیری خود بسازید. آینده را تصویرسازی کنید، راههای مختلفی را که یک پروژه میتواند طی کند تحلیل کنید و نتایج کار را در همه مسیرها بسنجید. وقتی فاکتورهای ریسک را مشخص میکنید، میتوانید کمریسکترین مسیر را انتخاب کنید.
۵) پروژههای بیاهمیت را نادیده بگیرید. ممکن است فکر کنید برای موفقیت در چند پروژه مختلف به صورت همزمان توانایی دارید. همه این پروژهها را با اعضای تیمتان تحلیل کنید. بر پروژههایی متمرکز شوید که کسبوکار اصلی شما را تقویت میکنند و بقیه را رها کنید.
منبع: Gallup
ارسال نظر