نظم جدید ترامپی در منطقه
داود احمدزاده
کارشناس مسائل خاورمیانه
عربستان از جایگاه خاصی در استراتژی خاورمیانهای دونالد ترامپ برخوردار است که حتی میتوان این استراتژی را در گفتمانهای امنیت ملی آمریکا در دوران گذشته هم مشاهده کرد. شاید تصور بر این بود که با به قدرت رسیدن ترامپ و اعلان سیاست جدید امنیتی مبنی بر نگاه به شرق آسیا و عدول از برخی منافع راهبردی در خاورمیانه و آفریقا خواسته و ناخواسته این روابط تحت ملاحظات جدید قرار گیرد. باید توجه داشت در اواخر دوره ریاست جمهوری باراک اوباما بهدلیل نارضایتی محافل امنیتی کاخ سفید از اقدامات برهم زننده عربستان از جمله کمکهای آشکار به رشد نیروهای افراطی از سوی ریاض و مداخله علنی در یمن، عراق و سوریه، بحث فروش تسلیحات پیشرفته آمریکایی با چالشهایی روبهرو شده بود و گمان میرفت که با انتخاب ترامپ و تاکید وی بر مبارزه با داعش و دیگر گروههای تکفیری مورد حمایت عربستان این روابط تاریخی با بحران بیشتری روبهرو گردد.
داود احمدزاده
کارشناس مسائل خاورمیانه
عربستان از جایگاه خاصی در استراتژی خاورمیانهای دونالد ترامپ برخوردار است که حتی میتوان این استراتژی را در گفتمانهای امنیت ملی آمریکا در دوران گذشته هم مشاهده کرد. شاید تصور بر این بود که با به قدرت رسیدن ترامپ و اعلان سیاست جدید امنیتی مبنی بر نگاه به شرق آسیا و عدول از برخی منافع راهبردی در خاورمیانه و آفریقا خواسته و ناخواسته این روابط تحت ملاحظات جدید قرار گیرد. باید توجه داشت در اواخر دوره ریاست جمهوری باراک اوباما بهدلیل نارضایتی محافل امنیتی کاخ سفید از اقدامات برهم زننده عربستان از جمله کمکهای آشکار به رشد نیروهای افراطی از سوی ریاض و مداخله علنی در یمن، عراق و سوریه، بحث فروش تسلیحات پیشرفته آمریکایی با چالشهایی روبهرو شده بود و گمان میرفت که با انتخاب ترامپ و تاکید وی بر مبارزه با داعش و دیگر گروههای تکفیری مورد حمایت عربستان این روابط تاریخی با بحران بیشتری روبهرو گردد.
با این وجود از یکسو رکود حاکم بر صنایع نظامی آمریکا و از سوی دیگر بحث قدرتیابی و بهزعم آنها نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه به ویژه در سوریه و در همپیمانی با روسیه باعث شد که ترامپ با فراموشی سیاستهای انتخاباتی خویش علنا از مراودات استراتژیک و گسترش همکاریها با عربستان در زمینههای تجاری و نظامی به گرمی استقبال کند. به نظر میرسد ترامپ به ظن خود برای محدود کردن منافع ایران به دوستی سعودیها بیش از گذشته نیاز دارد؛ بهطوریکه وی با وجود تایید تمام فعالیتهای هستهای ایران از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تمایل اروپا به ادامه همکاریها درحوزه مسائل برجام، ادعا میکند که دولت ایران برخی از تلاشهای اساسی خود را از جامعه بینالمللی پنهان کرده است. همزمان نیز تاکید دارد که ایران خواهان دستیابی به سلاح هستهای نیست. لذا به غیر از بحث فروش سلاح و کسب درآمدهای هنگفت مالی برای به حرکت در آوردن چرخهای کارخانجات تسلیحاتی و کمپانیهای بزرگ بی شک هدف دیگر برهم زدن توازن قوا و جلوگیری از شکلگیری ترتیبات جدید امنیتی در منطقه خاورمیانه با محوریت ایران و روسیه است.
از نظر تیم تصمیم ساز کاخ سفید، ایران همچنان تهدیدکننده بالقوه منافع راهبردی این کشور در منطقه و عامل عقیم ماندن طرح صلح اعراب با اسراییل است. بنابراین به زعم واشنگتن، نزدیکی بیشتر به عربستان بهعنوان دشمن قسم خورده ایران در منطقه ضمن ناکام گذاشتن ایران در آنچه سیطره ایران بر اعراب عنوان میشود به نوعی میتواند تضمینگر منافع اسراییل در منطقه خاورمیانه هم قلمداد گردد. از این رو ترامپ همچون اجداد جمهوریخواه خود بهدنبال ایجاد نظم جدید به ویژه در حوزه خاورمیانه و ائتلاف مسلط از سوی عربستان، اسرائیل و دیگر کشورهای عربی همسو برای مقابله با ایران است.هدفی که از سوی عربستان نیز به شدت حمایت میشود و در راستای دیپلماسی انزواساز در قالب منطقهای و اقتصادی است. درنهایت باید توجه داشت که نتیجه این اقدامات، ادامه بحران و کنش اصولی ایران و روسیه و نیز جریان مقاومت خواهد بود؛ چراکه ایران ترسیم محیط عملیاتی نظامی علیه خود را برنمیتابد و با بهرهگیری از قدرت دفاعی خود توان به چالش کشیدن هژمونی آمریکا را خواهد داشت.
ارسال نظر