آیا به موقعیت مالی همسرتان حسادت میکنید؟
گفته میشود که ازدواج امری است که در آن تلخی و شیرینی وجود دارد. عموم زوجها تصور میکنند که قرار است شیرینی همواره بیش از تلخی باشد، اما واقعیت این است که چنین پیشفرضی غلط است. ازدواج همچون زندگی سرشار از ناملایمات است و گاهی این ناملایمات از جانب خود زوجها پیش میآید. ازدواج امری است مبتنی بر برابری، پیشفرض هر ازدواجی بهرهمندی از یک زندگی مشترک است. اصطلاح شریک زندگی بر همین مفهوم دلالت میکند، اما چه رخ میدهد اگر درآمد، وضعیت مالی و موقعیت شغلی طرفین در ازدواج با یکدیگر متفاوت باشد؟ آیا نابرابری در وضعیت عموما به حسادت منجر میشود؟ و آیا این حسادت لزوما منفی است؟ تقریبا همگان درخصوص این مساله اتفاقنظر دارند که حسادت عاملی مخرب در روابط انسانی است.
گفته میشود که ازدواج امری است که در آن تلخی و شیرینی وجود دارد. عموم زوجها تصور میکنند که قرار است شیرینی همواره بیش از تلخی باشد، اما واقعیت این است که چنین پیشفرضی غلط است. ازدواج همچون زندگی سرشار از ناملایمات است و گاهی این ناملایمات از جانب خود زوجها پیش میآید. ازدواج امری است مبتنی بر برابری، پیشفرض هر ازدواجی بهرهمندی از یک زندگی مشترک است. اصطلاح شریک زندگی بر همین مفهوم دلالت میکند، اما چه رخ میدهد اگر درآمد، وضعیت مالی و موقعیت شغلی طرفین در ازدواج با یکدیگر متفاوت باشد؟ آیا نابرابری در وضعیت عموما به حسادت منجر میشود؟ و آیا این حسادت لزوما منفی است؟ تقریبا همگان درخصوص این مساله اتفاقنظر دارند که حسادت عاملی مخرب در روابط انسانی است. علاوهبر روابط، حسادت تاثیری منفی بر شخصیت فرد نیز دارد و سبب ایجاد نگرانی، اضطراب، احساس عدم رضایت و سایر احساسات منفی در فرد میشود. اما حسادت نسبت به موقعیت مالی همسرتان چه پیامدهایی دارد؟
آیا همسر شما درآمدی بیشتر از شما دارد؟ آیا موقعیت اجتماعی شغل او بهتر از شما است؟ آیا مزایا و طرح بیمه شغل او بهتر از شماست؟ آیا همسرتان مالک داراییهای بیشتر از شماست؟ آیا همسرتان خانواده متمولتری نسبت به شما دارد؟ حسادت نسبت به هرکدام از این موارد نتایج متفاوتی در زندگی شما خواهد داشت.
آیا به همسرتان حسد میورزید؟
درست است که حسادت احساسی مخرب است، اما این مساله بسیار مهم است که شما نسبت به چه امری حسود باشید، اگر نسبت به درآمد همسرتان حسادت کنید، شاید این مساله بتواند بهعنوان انگیزهای برای پیشرفت شما عمل کند اما حسادت به خانواده همسرتان هیچ پیامدی جز خدشهدار شدن روابطتان و عشقتان ندارد. به این فکر کنید که فرزندان شما از تمامی نکات مثبتی که درخصوص زندگی خانوادگی همسرتان وجود دارد، بهرهمند هستند. این فکر میتواند تا حد زیادی مانع حسادت شما شود. از طرفی هرچند برخی انواع حسادت، میتوانند بهعنوان عامل محرکی برای پیشرفت شما مفید باشند، اما این نکته را فراموش نکنید که حسادت شما در صورتی که توسط همسرتان احساس شود، ممکن است احساس ناراحتی در وی ایجاد کند. او از خودش خواهد پرسید که چه دلیلی وجود دارد که شما نسبت به وی حسادت کنید، آن همزمانی که در زندگی مشترک همه چیز متعلق به هردوی شما است؟ و این مساله ممکن است سبب فاصله عاطفی و رنجشهای عمیق شود. این مساله به این معنا نیست که احساس رنجش و حسادت خود را سرکوب کنید، یا از او پنهان کنید. بهترین روش مقابله با این احساس این است که ریشهها و دلایل آن را با دقت تحلیل کنید و سپس موضوع را با مهربانی و حتی تاسف با همسرتان درمیان بگذارید. خودتان را به خاطر احساسی که تا حد زیادی خارج از حیطه اختیار شماست سرزنش نکنید، به جای آن در خصوص آن صریح باشید و سعی کنید با حذف عوامل منفی، احساس منفی را ریشه کن کنید. به این فکر کنید که چرا به نحو خشمگینی از موفقیت همسرتان ناراضی هستید؟ آیا موفقیت او به بهای فداکاریهای ناخواسته شما به وجود آمده است؟ آیا شما برای پیشرفت همسرتان دست به ایثار زدهاید و او متقابلا کاری برای پیشرفت شما نکرده است؟ آیا همسرتان خودخواه است و موفقیت او به بهای خودخواهی و تحمیل وظایف بر دوش شما حاصل شده است؟ آیا او قدردان نیست؟ آیا او به حد کافی شما را در نتایج موفقیتهایش اعم از درآمد و غیره شریک نمیکند؟ تمامی موارد بالا میتواند منشا احساس خشمی باشد که شما ممکن است آن را با حسادت اشتباه بگیرید. فراموش نکنید خود را واکاوی کنید. اگر بیهیچ دلیلی صرفا حسود هستید، و هیچ راهی برای کنترل آن ندارید، سعی کنید با پیشرفت احساس بدتان را از بین ببرید، اما فراموش نکنید پیشرفت راهحلی موقت است زیرا همیشه افرادی خواهند بود که بهتر از شما باشند.
آیا مورد حسادت همسرتان هستید؟
بیایید از منظری تازه به موضوع نگاه کنیم، آیا شما به خاطر مواردی که در بالا ذکر شد مورد حسادت همسرتان هستید؟ درست است که دانستن اینکه همسرتان به درآمد شما یا موقعیت شما حسد میورزد خوشحالکننده نیست، اما شاید وقت آن باشد کمی حق را به او دهید. درست است که ازدواج پیمانی مبتنی بر برابری و زندگی مشترک است، اما هر شخصی در اعماق وجود خود عمیقا به تایید فردی و موفقیت انفرادی نیاز دارد. هرچند که شما یک خانواده هستید ولی در عین حال شما به نوعی نزدیکترین فرد به همسرتان نیز هستید. بنابراین طبیعی است که او دائما خودش را با شما مقایسه کند، بخواهد به اندازه شما موفق باشد و البته گاهی دچار حسد شود. در برخورد با این احساس منطقی رفتار کنید. در گام اول رنجش نشان ندهید و در گام دوم سعی کنید از این احساس به سود همسرتان استفاده کنید. سعی کنید او را به نحوی هدایت کنید که احساس منفیاش سبب انگیزش وی برای پیشرفت شود. فراموش نکنید که پیشرفت و اعتماد به نفس هر یک از زوجین بهنفع طرفین است.
وقتی صحبت از نفع طرفین میشود، جا دارد سوالی نیز از خود بپرسید، آیا درآمد بالای شما که با همسرتان اختلاف زیادی دارد همانقدر که شما را از مزایای مختلف بهرهمند کرده است او را نیز کرده است؟ آیا همسرتان به قدر شما از مزایای موقعیت اجتماعی، درآمد یا داراییهایتان نفع میبرد؟ به جای آنکه نوک پیکان اتهام را متوجه او کنید، این سوالات را از خود بپرسید، شاید پاسخ این سوال را که چرا همسرتان در یک زندگی مشترک به موقعیت شما حسد میورزد بیابید، شاید زندگی شما واقعا مشترک نیست!
آیا همسر شما درآمدی بیشتر از شما دارد؟ آیا موقعیت اجتماعی شغل او بهتر از شما است؟ آیا مزایا و طرح بیمه شغل او بهتر از شماست؟ آیا همسرتان مالک داراییهای بیشتر از شماست؟ آیا همسرتان خانواده متمولتری نسبت به شما دارد؟ حسادت نسبت به هرکدام از این موارد نتایج متفاوتی در زندگی شما خواهد داشت.
آیا به همسرتان حسد میورزید؟
درست است که حسادت احساسی مخرب است، اما این مساله بسیار مهم است که شما نسبت به چه امری حسود باشید، اگر نسبت به درآمد همسرتان حسادت کنید، شاید این مساله بتواند بهعنوان انگیزهای برای پیشرفت شما عمل کند اما حسادت به خانواده همسرتان هیچ پیامدی جز خدشهدار شدن روابطتان و عشقتان ندارد. به این فکر کنید که فرزندان شما از تمامی نکات مثبتی که درخصوص زندگی خانوادگی همسرتان وجود دارد، بهرهمند هستند. این فکر میتواند تا حد زیادی مانع حسادت شما شود. از طرفی هرچند برخی انواع حسادت، میتوانند بهعنوان عامل محرکی برای پیشرفت شما مفید باشند، اما این نکته را فراموش نکنید که حسادت شما در صورتی که توسط همسرتان احساس شود، ممکن است احساس ناراحتی در وی ایجاد کند. او از خودش خواهد پرسید که چه دلیلی وجود دارد که شما نسبت به وی حسادت کنید، آن همزمانی که در زندگی مشترک همه چیز متعلق به هردوی شما است؟ و این مساله ممکن است سبب فاصله عاطفی و رنجشهای عمیق شود. این مساله به این معنا نیست که احساس رنجش و حسادت خود را سرکوب کنید، یا از او پنهان کنید. بهترین روش مقابله با این احساس این است که ریشهها و دلایل آن را با دقت تحلیل کنید و سپس موضوع را با مهربانی و حتی تاسف با همسرتان درمیان بگذارید. خودتان را به خاطر احساسی که تا حد زیادی خارج از حیطه اختیار شماست سرزنش نکنید، به جای آن در خصوص آن صریح باشید و سعی کنید با حذف عوامل منفی، احساس منفی را ریشه کن کنید. به این فکر کنید که چرا به نحو خشمگینی از موفقیت همسرتان ناراضی هستید؟ آیا موفقیت او به بهای فداکاریهای ناخواسته شما به وجود آمده است؟ آیا شما برای پیشرفت همسرتان دست به ایثار زدهاید و او متقابلا کاری برای پیشرفت شما نکرده است؟ آیا همسرتان خودخواه است و موفقیت او به بهای خودخواهی و تحمیل وظایف بر دوش شما حاصل شده است؟ آیا او قدردان نیست؟ آیا او به حد کافی شما را در نتایج موفقیتهایش اعم از درآمد و غیره شریک نمیکند؟ تمامی موارد بالا میتواند منشا احساس خشمی باشد که شما ممکن است آن را با حسادت اشتباه بگیرید. فراموش نکنید خود را واکاوی کنید. اگر بیهیچ دلیلی صرفا حسود هستید، و هیچ راهی برای کنترل آن ندارید، سعی کنید با پیشرفت احساس بدتان را از بین ببرید، اما فراموش نکنید پیشرفت راهحلی موقت است زیرا همیشه افرادی خواهند بود که بهتر از شما باشند.
آیا مورد حسادت همسرتان هستید؟
بیایید از منظری تازه به موضوع نگاه کنیم، آیا شما به خاطر مواردی که در بالا ذکر شد مورد حسادت همسرتان هستید؟ درست است که دانستن اینکه همسرتان به درآمد شما یا موقعیت شما حسد میورزد خوشحالکننده نیست، اما شاید وقت آن باشد کمی حق را به او دهید. درست است که ازدواج پیمانی مبتنی بر برابری و زندگی مشترک است، اما هر شخصی در اعماق وجود خود عمیقا به تایید فردی و موفقیت انفرادی نیاز دارد. هرچند که شما یک خانواده هستید ولی در عین حال شما به نوعی نزدیکترین فرد به همسرتان نیز هستید. بنابراین طبیعی است که او دائما خودش را با شما مقایسه کند، بخواهد به اندازه شما موفق باشد و البته گاهی دچار حسد شود. در برخورد با این احساس منطقی رفتار کنید. در گام اول رنجش نشان ندهید و در گام دوم سعی کنید از این احساس به سود همسرتان استفاده کنید. سعی کنید او را به نحوی هدایت کنید که احساس منفیاش سبب انگیزش وی برای پیشرفت شود. فراموش نکنید که پیشرفت و اعتماد به نفس هر یک از زوجین بهنفع طرفین است.
وقتی صحبت از نفع طرفین میشود، جا دارد سوالی نیز از خود بپرسید، آیا درآمد بالای شما که با همسرتان اختلاف زیادی دارد همانقدر که شما را از مزایای مختلف بهرهمند کرده است او را نیز کرده است؟ آیا همسرتان به قدر شما از مزایای موقعیت اجتماعی، درآمد یا داراییهایتان نفع میبرد؟ به جای آنکه نوک پیکان اتهام را متوجه او کنید، این سوالات را از خود بپرسید، شاید پاسخ این سوال را که چرا همسرتان در یک زندگی مشترک به موقعیت شما حسد میورزد بیابید، شاید زندگی شما واقعا مشترک نیست!
ارسال نظر