همهچیز درباره کیتیام جدید
موتورسیکلتی که ابرخودرو شد
کلاس عجیبی هستند؛ چیزی بین کارتها (خودروهای مخصوص کارتینگ) و خودروهای اسپرت مینیسایز روباز. از یکطرف به دلیل ظاهرشان اصلا به خودروهای متعارف شبیه نیستند و از طرف دیگر به هر حال مانند یک اتومبیل استاندارد، چهار چرخ و یک فرمان دارند. آنها اسپیدستر هستند. کلاس منحصربهفرد دنیای خودروها که ذاتا ماهیتی اسپرت و جوانگرا دارند. یعنی شما خریدار یک اسپیدستر را پیدا نمیکنید که بخواهد برای مسافرت یا پیمایشهای عاشقانه از آن بهره بگیرد. برخلاف تصور عامه، محبوبیت آنها چیزی کمتر از کوپههای ایتالیایی و سوپراسپرتهای آلمانی نیست.
کلاس عجیبی هستند؛ چیزی بین کارتها (خودروهای مخصوص کارتینگ) و خودروهای اسپرت مینیسایز روباز. از یکطرف به دلیل ظاهرشان اصلا به خودروهای متعارف شبیه نیستند و از طرف دیگر به هر حال مانند یک اتومبیل استاندارد، چهار چرخ و یک فرمان دارند. آنها اسپیدستر هستند. کلاس منحصربهفرد دنیای خودروها که ذاتا ماهیتی اسپرت و جوانگرا دارند. یعنی شما خریدار یک اسپیدستر را پیدا نمیکنید که بخواهد برای مسافرت یا پیمایشهای عاشقانه از آن بهره بگیرد. برخلاف تصور عامه، محبوبیت آنها چیزی کمتر از کوپههای ایتالیایی و سوپراسپرتهای آلمانی نیست. در دنیای نهچندان شلوغ این کلاس از خودروها، نامهای معروفی به چشم میخورند؛ از آریل اتم و کاترهام گرفته تا دراکان و رادیکال. از تیرکس و پولاریس گرفته تا مورگان و شاید معروفترین آنها همین کیتیام. یکی از بهترینهای کلاس اسپیدسترها که ماحصل نبوغ و خلاقیت یکی از بهترین موتورسیکلتسازان حال حاضر دنیا است. آنقدر وحشی و غیر قابل کنترل است که دولتها برای حضور در خیابان با چالشهای فراوانی روبهرو هستند. ترکیبی از قدرت و سرعت که روی یک کالبد فوق سبک سوار شده است. کیتیام اتریش در کنار لیست بلندبالای موتورسیکلتهای متنوع خود، تنها یک مدل را در حوزه اسپیدسترها دارد؛ ایکس-بو. پدیده جنجالی این روزها که در بین اینهمه خودروی اسپرت، برای خودش اسم و رسمی به هم زده است. محصول جدید این شرکت حرفهای مهمی برای گفتن دارد.
مسیر دشوار خودروساز شدن
حتی متعصبترین خودروبازها هم نیمنگاهی به دنیای موتورسیکلتها دارند. موجودات هیجانانگیز دوپایی که برای خود جهانی متفاوت را تشکیل دادهاند. بسیاری موتورسیکلتهای اسپرت را تنها محدود به غولهای ژاپنی (سوزوکی، کاوازاکی، هوندا و...) میدانند. اما حضور بامو از آلمان، دوکاتی از ایتالیا و کیتیام از اتریش نام اروپاییها را نیز سر زبانها انداخته است. همین گزینه آخر بهرغم سن و سال اندکش، توانسته در بین بزرگان بهویژه در کلاس کراسها، مطرح شود. موتورسازی که کار خود را از ۱۹۸۱ آغاز کرد و طی کمتر از ۱۰ سال به لیست شرکتهای برتر دنیای اسپرتهای دوپا راه پیدا کرد. اما پیش از آن وقتی کارخانه اولیه در ۱۹۳۷ با تمرکز بر روی صنعت فولاد تاسیس شد، با راه و رسم صنعت دست و پنجه نرم کرد. این اتریشی آنقدرها هم که تصور میشود با خودرو ناآشنا نیست. در دهه ۳۰ و ۴۰ میلادی آنها اقدام به تولید برخی از محصولات DKW و اوپل میکردند، اما با شروع جنگ جهانی دوم اوضاع تغییر کرد و رویکرد شرکت اساسا یک چیز دیگر در نظر گرفته شد. کیتیام بهخوبی میدانست که راه دشواری برای غلبه بر کهنهکاران ژاپنی دارد. به همین دلیل با یک خلاقیت مدیریتی، به سمت ساخت موتورهایی ساده البته با کیفیتی فوقالعاده رفتند. با شروع قرن ۲۱، جایگاه آنها بهعنوان یکی از رقبای سرسخت رقابتهای تپهنوردی و مسیرهای سخت، تثبیت شده بود. شرکت اوضاع مالی خوبی داشت و در کشورهای دیگر سرمایهگذاریهای معقولی انجام میداد. مدتی که گذشت ایده بازگشت به اولین روزهای فعالیت به سرشان زد. یعنی ساخت خودرو. اما کنار گذاشتن تجربه چندین و چند ساله آنها در زمینه موتورسیکلتسازی میتوانست برایشان به قیمت ورشکستگی تمام شود. بنابراین با هنرمندی تمام، ایده خودرو و موتورسیکلت را ترکیب کردند. بدیهی بود که کیتیام تجربه خاصی در زمینه ساخت محصولات چهار چرخ نداشت. به همین دلیل سراغ شرکتهای معروف رفت. ابتدا با کمپانی KISKA اتریش وارد مذاکره شد تا طرح اولیه یک محصول کارتمانند را ارائه کند. کیتیام شدیدا دنبال طرحی بود که از نظر طول و عرض مانند یک خودرو اسپرت سایز کوچک باشد و از نظر ارتفاع مانند یک کارت. بعد از ۱۸ ماه یک طرح برای شاسی انتخاب شد ولی چالش بعدی، قوای محرکهای بود که باید درون سینه آن تعبیه میشد. مدیران اتریشی شرکت در گام بعدی سراغ آئودی رفتند. خیلی طول نکشید که کیتیام بتواند نظر همکار آلمانی خود را برای خریداری امتیاز موتورهای معروف ۲ لیتری توربوشارژ موسوم به TFSI جلب کند.
البته حمایتهای فولکسواگن (مالک برند آئودی) نیز در این میان بیتاثیر نبود. پیشرانه را که روی شاسی تعبیه کردند، خودرو با یک ایراد بزرگ دیگر مواجه شد. این محصول از نظر مهندسی حرکت و آیرودینامیک بسیار ناپایدار و متزلزل بود. اتریشیها نیاز به طراحی داشتند که بتواند ظاهر ایکس-بو با باطن آن را هماهنگ کند. بهترین گزینه Dellara ایتالیا بود؛ یکی از کهنهکارترین شاسیسازها در دنیای رقابتهای فرمولا. دلارا که تخصص اصلیاش ساخت بادیهای یکپارچه برای رقابتهای فرمولا ۳، ایندیکار، جیپی۲ و جیپی۳ بود با حفظ اصول طراحی خودروی فوق، مبانی آیرودینامیک و زوایایش را تصحیح کرد. تقریبا ۲ سالی از کل پروژه گذشته بود تا اینکه در سال ۲۰۰۸ محصول نهایی با نام X-BOW رونمایی شد. یکی از زیباترین اسپیدسترهای تاریخ و البته یکی از سریعترین و قویترین نمونههای آن. شرکت برنامه داشت که سالانه چیزی حدود ۵۰۰ دستگاه از این خودرو تولید کند، ولی به طرزی خارقالعاده برنامه بهگونهای پیش رفت که این عدد به مرز ۱۰۰۰ دستگاه در سال رسید. کیتیام ایکس-بو از هر نظر عالی بود. اما از دید دولتمردان و کارشناسان پلیس، درجه پایینی از امنیت را فراهم میکرد. به همین دلیل در سالهای اول از حضور آن در خیابانهای شهری ممانعت به عمل میآمد. پایین بودن بیش از حد ارتفاع خودرو و احتمال بروز تصادف و آسیب شدید به سرنشینان، دلیل اصلی این اقدام بود. شاید سه چهار سال از تولید اولین ایکس-بو میگذشت که کیتیام تصمیم گرفت برای حضور در خیابان یک پروژه جدی داشته باشد. سرانجام نسخه Street آن با تغییراتی که در کل بدنه آن صورت گرفت، موفق به اخذ مجوز حضور در خیابان شد. درست به موازات عرضه این نمونه محافظهکار، شرکت یک نمونه فوق مسابقهای با عنوان جیتی۴ را نیز عرضه کرد که با استانداردهای FIA (فدراسیون جهانی اتومبیلرانی) نیز همخوانی داشت. کیتیام با همین خودرو توانست در رقابتهای مونزای ایتالیا روی سکو برود. موفقیتش در رقابتهای جیتی انگلستان به شدت معروفش کرد.
روی پیست
استفاده از واژه «ابرخودرو» آنقدرها هم برای این محصول بیربط نبوده است. هر پیشرانهای که روی شاسی تنها ۷۹۰ کیلویی آن قرار بگیرد، نتیجهای متفاوت به بار میآورد. چه برسد به قرارگیری یک ۲ لیتری توربوشارژ که آن را آئودی آلمان هم ساخته باشد. موتوری با قدرت باورنکردنی ۲۹۵.۵ اسببخار در ۶۳۰۰ دور در دقیقه و گشتاور ۴۰۰ نیوتنمتری در ۳۳۰۰ دور در دقیقه. بازده اسمی این قوای محرکه واقعا عالی است؛ تولید ۱۴۸.۹ اسببخار نیرو و ۲۰۱.۶ نیوتنمتر گشتاور به ازای هر لیتر از حجم موتور. ایکس-بو جدید با سیلندرهای ۸۲.۵ میلیمتریاش توانسته ضریب تراکم ۱۰.۳ بر یک را فراهم کند. سیلندرهایی که هر کدام گنجایش ۴۹۶ سیسی سوخت را دارند، اما بیتردید حیرتانگیزترین ویژگی فنی این خودرو، نسبت قدرت به وزن آن است که عدد رویایی ۳۷۴ اسببخار به ازای هر تن است. این درست همان چیزی است که یک موتورسیکلت «استریت فایتر» تولید میکند. این نسبت حتی از شورولت کورت C۶، لوتوس اگزیج جیتی۳، نیسان جیتی-آر R۳۵ و حتی پورشه ۹۱۱ جیتی۲ نیز بالاتر است. استفاده هوشمندانه از فایبر گلاس و فایبر کربن علاوه بر افزایش مقاوت بدنه، کاهش جرم موثر را نیز در پی داشته است.
حالا اگر بدانید که توان تحمل این پیشرانه ۷۲۰۰ دور در دقیقه است، به خارقالعاده بودن آن اعتماد میکنید؟ کیتیام باید این افتخار را مدیون آلمانها و ایتالیاییها و چند شریک هموطن اتریشیشان باشند. با اینکه اغلب خودروهای کلاس اسپیدستر را در زمره مینیسایزها قرار میدهند، ولی با این حال ایکس-بو جدید آنقدرها هم ریزاندام نیست. طول، عرض و ارتفاع این خودرو به ترتیب ۳۷۳۸، ۱۹۱۵ و ۱۲۰۲ میلیمتر است. همانطور که بهوضوح معلوم است، بهدلیل ارتفاع فوقالعاده پایین و عرض تقریبا زیاد، چسبندگی و پایداری آن بهطور قطع چشمگیر خواهد بود. با این حال شرکت مجبور به استفاده از مکانیزم و تجهیزات مربوط به سیستم تعلیق از شرکت WP بود. این همان نکتهای است که دلارای ایتالیایی از دنیای خودروهای فرمول یک برایش به ارمغان آورده است. به دلیل قرارگیری بلوک پیشرانه در قسمت انتهایی خودرو، توزیع وزن آن بهصورت ۶۳ درصد روی محور عقب و ۳۷ درصد روی محور جلو صورت گرفته است، البته عقب بودن پیشرانه در کنار ساختار انتقال قدرت RWD (محور متحرک عقب) ایکس-بو چندان هم خالی از لطف نیست. فاصله عرضی ۱۶۴۴ میلیمتری دو چرخ جلو و ۱۶۲۴ میلیمتر دو چرخ عقب آنقدر مناسب است که نگذارد خودرو دچار هرزگردی شود. دلارا چنان هنری روی این خودرو به خرج داده است که گفته میشود نیروی پایینبرنده آن در سرعت ۲۰۰ کیلومتر در ساعت به ۱۰۰ کیلوگرم میرسد. همچنین با این خودرو میتوان چنان در سرعتهای بالا پیچید که مرکز ثقل آن فشار ۲ واحد G را نیز تحمل میکند. این برند اتریشی بهتر از هر خودروساز دیگری اهمیت ترمزها را درک میکند. دیسکهای دوبل خنکشونده ایکس-بو در محور جلوی آن ۳۰۵ و در محور عقب ۲۶۲ میلیمتر هستند. کیتیام برای ویرایشهای «جیتی» از تایرهای برند میشلین به اندازه ۲۴۵.۴۰ میلیمتر ۱۷ اینچی در جلو و ۲۳۵.۴۰ میلیمتری ۱۸ اینچی در عقب استفاده میکند.
شرکت معروف برمبو مسوولیت طراحی و ساخت دیسک ترمزهای آن را به عهده گرفته بود. با احتساب یک باک ۴۰ لیتری و مصرف میانگین ۴/ ۷ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر آن، میتوان اینطور پیشبینی کرد که با یک بار سوختگیری کامل حداقل باید روی پیمایش ۴۵۰ کیلومتریاش حساب باز کرد. حضور یک جعبهدنده ۶ سرعته دستی ضریب کوتاه، ذات مسابقهای آن را بیش از پیش نمایان میکند. با تمام این اوصاف نباید از شتاب اولیه این خودرو تعجب کرد. کیتیام فوق صفر تا صد را در ۱/ ۴ ثانیه میپیماید. صفر تا ۱۶۰ را در ۶/ ۹، صفر تا ۲۰۰ را طی ۹/ ۱۸ و صفر تا ۲۳۰ کیلومتر در ساعت را در ۵۰ ثانیه میپیماید. در قسمت شتاب ثانویه نیز همچنان شاهد اعجاز آن هستیم، بهطوریکه از ۶۰ تا ۱۰۰ کیلومتر در ساعت با دنده ۴ برایش ۱/ ۳ ثانیه زمان میبرد. از ۸۰ تا ۱۲۰ با دنده چهار دقیقا ۳/ ۳، همین پیمایش با دنده پنج، ۴/ ۴ و با دنده ۶ فقط ۵.۶ ثانیه زمان نیاز دارد. با کیتیام ایکس-بو ویرایش جیتی میتوان یکچهارم مایل یا ۴۰۰ متر را در ۱۲.۵ ثانیه آن هم با سرعت ۱۷۹ کیلومتر در ساعت پیمود. پیمایش مسیر یک کیلومتری برای این خودرو دقیقا ۲۳.۲ ثانیه زمان میبرد. در نهایت بد نیست بدانید سرعت نهایی این خودرو ۲۳۵ کیلومتر در ساعت ثبت شده است. اینها همه در حالی است که نزدیکترین رقبای آن یعنی مورگان Plus ۸ و کاترهام R۴۰۰ با اختلافی فاحش در پی او هستند. مورگان فوق با سرعت نهایی ۲۲۸ کیلومتر در ساعت و شتاب صفر تا صد ۴.۶ ثانیهای خیلی مانده تا به ایکس-بو برسد. کاترهام نیز با سرعت نهایی ۲۳۰ کیلومتر در ساعتی و شتاب صفر تا صد ۶/ ۴ ثانیهای هنوز مانده تا بتواند سایه سنگینی برای رقیب اتریشیاش به حساب بیاید.
نظر نهایی
راستش را بخواهید کیتیام ایکس-بو جیتی آنقدر عجیب است که نمیتوان درباره آن نظر خاصی داد، اما به گفته تسترها که مدت زیادی با این خودرو آنهم در شرایط تحت فشار سر و کله زدهاند، حس سواری آن چیزی مانند آستونمارتین DB۹ است. یعنی حس واقعی سرعت و قدرت بدون حضور سیستمهای کنترلی و هوشمند. در حقیقت خودروی فوق مانند آستون، محصولی است که تنها حرفهایها میتوانند ذات عجیبش را نمایش دهند. کیتیام سنت نامگذاری فانتزی برخی خودروسازان را تکرار نکرده است. همانها که تنها با اضافه شدن دو خط روی بدنه یا حذف سیستم صوتی عبارت GT را به پشت خودرو میچسبانند. ایکس-بو جیتی نسبت به نسخه استاندارد خودرو ۲۰ اسببخار قویتر شده است. حداکثر گشتاور آن در ۱۰۰ دور در دقیقه کمتر حاصل میشود. این درست نقطه برتری کیتیام نسبت به کاترهام است. رقیب انگلیسی سالی دو محصول جدید معرفی میکند که در کل نسبت به تولیدات ۳۰ ساله اخیرشان هیچ تفاوتی ندارند. مدیران اتریشی مهندسان خود را مجبور کردند که جیتی جدید باید باز هم سبکتر از نمونه قبل باشد. این یعنی باز هم یک کاهش ۵۷ کیلوگرمی برای خودرویی که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته است. در انتها باید گفت که ایکس-بو جیتی همانطور که چهرهاش نشان میدهد، یک خودروی ترسناک با توانمندیها و قابلیتهای ترسناک است.
ارسال نظر