بررسی آئودی ۱۰۰
خودرویی که به حقش نرسید
دنیای اقتصاد: ورود برند آئودی به ایران بهصورت گسترده به سالهای دهه ۵۰ شمسی باز میگردد. در آن زمان آئودی به تازگی از اتحاد چند خودروسازی در آلمان تشکیل شده بود و سعی داشت خودروهایی کم استهلاک در برابر بنز و بیام و تولید کند. اگر در اواسط دهه ۵۰ قصد خرید یک آئودی را داشتید، باید به نمایندگی فروش آئودی واقع در خیابان جیحون مراجعه میکردید. هر چند در آن سالها بسیاری از خودروسازان بزرگ در ایران دارای نمایندگی رسمی بودند و خودروهای روز دنیا را میتوانستید در خیابانهای ایران ببینید اما بعضی از برندها سبد فروش گستردهای نداشتند و آئودی هم این گونه بود.
دنیای اقتصاد: ورود برند آئودی به ایران بهصورت گسترده به سالهای دهه ۵۰ شمسی باز میگردد.در آن زمان آئودی به تازگی از اتحاد چند خودروسازی در آلمان تشکیل شده بود و سعی داشت خودروهایی کم استهلاک در برابر بنز و بیام و تولید کند. اگر در اواسط دهه ۵۰ قصد خرید یک آئودی را داشتید، باید به نمایندگی فروش آئودی واقع در خیابان جیحون مراجعه میکردید. هر چند در آن سالها بسیاری از خودروسازان بزرگ در ایران دارای نمایندگی رسمی بودند و خودروهای روز دنیا را میتوانستید در خیابانهای ایران ببینید اما بعضی از برندها سبد فروش گستردهای نداشتند و آئودی هم این گونه بود. به همین دلیل عمده آئودیهای وارد شده به ایران از سری ۱۰۰ هستند. البته به دلیل اجازه واردات شخصی خودرو به کشور نیز خودروهای زیادی از برندهای مختلف از جمله آئودی در دوران گذشته وارد کشور شدندکه تعداد آنها زیاد نیست.
آئودی در ایران
ورود برند آئودی به ایران بهصورت گسترده به سالهای دهه 50 شمسی باز میگردد.در آن زمان آئودی به تازگی از اتحاد چند خودروسازی در آلمان تشکیل شده و سعی داشت خودروهایی کم استهلاک در برابر بنز و بیام و تولید کند. اگر در اواسط دهه 50 قصد خرید یک آئودی را داشتید، باید به نمایندگی فروش آئودی واقع در خیابان جیحون مراجعه میکردید. هر چند در آن سالها بسیاری از خودروسازان بزرگ در ایران دارای نمایندگی رسمی بودند و خودروهای روز دنیا را میتوانستید در خیابانهای ایران ببینید اما بعضی از برندها سبد فروش گستردهای نداشتند و آئودی هم این گونه بود. به همین دلیل عمده آئودیهای وارد شده به ایران از سری 100 هستند. البته به دلیل اجازه واردات شخصی خودرو به کشور نیز خودروهای زیادی از برندهای مختلف از جمله آئودی در دوران گذشته وارد کشور شدندکه تعداد آنها زیاد نیست.
تاریخچه سری C
همانطور که میدانید شرکت آئودی یکی از زیرمجموعههای گروه بزرگ فولکس واگن است. از این رو شرکت آئودی مدل ۱۰۰ را روی پلتفرم سری C۱ فولکس واگن ساخت. سری ۱۰۰ در سال ۱۹۶۸ ساخته شد. این خودرو بزرگترین خودرویی بود که بعد از ادغام آئودی با فولکس واگن در سال ۱۹۶۴ تولید شد. طراحی آئودی ۱۰۰ بر عهده Ludwig Kraus آلمانی بود. کسی که در کارنامهاش حضور در پروژه پیکانهای نقرهای (Silver arrow) و به یادماندنی مرسدس بنز همچون W۱۹۶ و W۱۵۴ دیده میشد. اولین آئودی ۱۰۰ در ۲۶ نوامبر ۱۹۶۸ به جهانیان معرفی شد. این خودرو در ابتدا بهصورت سدان چهار در به بازار آمد. در سال ۱۹۶۹ مدل کوپه و یک سال بعد مدل کوپه S نیز وارد بازار شد. پیشرانه ۸/ ۱ لیتری این خودرو بهترتیب در مدلهای مختلف دارای قدرتی معادل ۷۹،۸۹و ۹۹ اسب بخار بود. اما در مدل کوپه S از پیشرانه ۱۱۳ اسب بخاری نیز استفاده شد و در سال ۱۹۷۰ هم برای مدل ۱۰۰LS گیربکس اتوماتیک به لیست سفارشات اضافه شد. استقبال از مدل ۱۰۰ مجهز به گیربکس سه سرعته اتوماتیک، آئودی را به ادامه تولید امیدوار کرد و کار به جایی رسید که این شرکت مجبور شد با همکاری فولکس واگن یک خط تولید جدید نیز راهاندازی کند. خط تولیدی که یکی از بزرگترین خطوط تولید در آن روزگار صنعت خودرو جهان به شمار میرفت. از سال ۱۹۷۲ پیشرانه ۹/ ۱ لیتری که تا آن زمان تنها در مدل کوپه S به کارگیری میشد، در مدل ۱۰۰GL نیز قابل سفارش بود. تولید مدل ۱۰۰ C۱ بهعنوان اولین نسل از خانواده C آئودی در ماه مارس سال ۱۹۷۱ از مرز ۵۰۰ هزار دستگاه گذشت. آئودی تا سال ۱۹۷۶ دقیقا ۸۲۷ هزارو ۴۷۴ دستگاه از انواع مدلهای C۱ را تولید کرد که از میان آنها تنها ۳۰ هزار و ۶۸۷ دستگاه مدل کوپه بودند.
با آغاز سال ۱۹۷۶، تولید مدل ۱۰۰C۲ (نسل دوم) با پیشرانههای ۴ سیلندر به حجمهای ۶/ ۱ لیتر و ۲ لیتر آغاز شد. از سال ۱۹۷۶ تا سال ۱۹۸۲ پیشرانه ۶/ ۱ لیتری با قدرت ۸۴ اسب بخار و سیستم سوخت رسانی کاربراتوری درون سینه این خودرو جای گرفت. اما مدل ۲ لیتری فقط تا سال ۱۹۷۸ مورد استفاده بود و ۱۱۳ اسب بخار قدرت داشت. در این میان پیشرانه ۱/ ۲ لیتری با ۱۳۴ اسب بخار مجهز به سوخت پاش انژکتوری آن هم برای اولین بار در ۵ سیلندر روی شاسی این خودرو نصب شد. پیشرانه ۵ سیلندر یکی از عجیبترین ساختههای صنعت خودرو در آن دوران بود. این پیشرانه از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۲ مورد استفاده بود. البته یک نمونه ۱.۹ لیتری ۵ سیلندر دیگر نیز از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۲ به قدرت ۹۹ اسب بخار مورد استفاده قرار گرفت. با این حال یک پیشرانه دیگر ۱/ ۲ لیتری در ۵ سیلندر از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۲ در مدلهای ۱۰۰ و ۲۰۰ نصب شد. ضمنا مدل ۲۰۰ دارای یک موتور ۱/ ۲ لیتری توربوشارژر بود که ۱۶۸ اسب بخار نیرو تولید میکرد و از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۲ تنها و تنها برای این مدل قابل سفارش بود. در مجموع آئودی سری C۲ یا همان نسل دوم دارای ۶ پیشرانه مختلف بنزینی بود و فقط یک موتور دیزلی آن هم در ۵ سیلندر به حجم ۲ لیتر با قدرت ۶۹ اسب بخار و از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۲ در این خودرو به کارگیری شد. از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳ دو گیربکس ۳ سرعته اتوماتیک و ۵ سرعته دستی وظیفه انتقال قدرت پیشرانههای مختلف به دیفرانسیل جلوی سری C۲ را بر عهده داشتند. سری C۲ در مدلهای ۵ درب هاچبک، ۴ درب و کوپه ساخته شد. سال ۱۹۷۷ مدل ۱۰۰ آوانته بهصورت یک هاچ بک ساخته شد. مدل بزرگتر و قویتر ۲۰۰ آوانته نیز در سال ۱۹۷۹ در خلال نمایشگاه خودرو فرانکفورت معرفی شد. خودرویی که میتوانست رقیبی سرسخت برای مرسدس بنز W۱۲۳ و بیامو E۲۸ باشد. آئودی در سپتامبر ۱۹۷۷ توانست از مرز تولید یک میلیون دستگاه از مدل ۱۰۰ بگذرد. به معنایی دیگر تنها ۱۰ سال طول کشیده بود تا آئودی بتواند به این مهم دست پیدا کند.
آئودی سری C۲ را برای بازار شمال آمریکا با کد ۵۰۰۰ و پیشرانه ۵ سیلندر تدارک دیده بود. البته فروش مدل ۵۰۰۰ در بازار آمریکا همواره با مشکلاتی برای مدل دیزلی همراه بود زیرا در این کشور و به خصوص کالیفرنیا، قوانین سختگیرانه و دست و پاگیری درخصوص آلایندگی خودروها و محیط زیست وجود داشت. مشکلات مدل دیزلی بیش از بقیه بود و به همین دلیل در سال ۱۹۸۳ آئودی مدل توربو دیزل را راهی آمریکا کرد تا مشکلات برطرف شود، اما بازار آمریکا با آئودی توربو غریبه نبود زیرا در سال ۱۹۸۰ مدل بنزینی توربو با ۱۳۰ اسب بخار قدرت وارد بازار شده بود، اما این خودرو حدود ۲۰ درصد قدرت کمتری نسبت به مدلهای اروپایی تولید میکرد. هرچند در کاهش قدرت پیشرانه آئودی تقصیری نداشت زیرا قوانین سختگیرانه تولید گازهای گلخانهای باعث شده بود آئودی تغییراتی در پیشرانه، کاتالیزور و سیستم اگزوز ایجاد کند که در نهایت باعث کاهش قدرت این خودرو میشد. ضمنا متخصصان آئودی مجبور بودند بوست یا فشار توربوشارژر پیشرانه را کاهش دهند تا پیشرانه بتواند با بنزین اکتان پایینتر از اروپا نیز کار کند. این مدل مجهز به رینگهای آلومینیومی بزرگتر نسبت به مدلهای اروپایی بود. ضمنا سیستم تعلیق سفتتری هم داشت. برای این خودرو تنها یک گیربکس ۳ سرعته اتوماتیک قابل نصب بود و به همین دلیل بسیاری از خریداران این خودرو در آمریکا، گیربکس را با نمونههای دستی که شتاب بهتری داشتند تعویض میکردند. با این حال حتی گیربکس اتوماتیک نیز میتوانست این خودرو را به سرعت ۱۸۲ کیلومتر در ساعت برساند. سرعتی که توسط نشریه معتبر Road & Track به ثبت رسید. به دلیل کیفیت خوب سواری این خودرو بیشتر تولیدات سری C۲ را مدلهای ۱۰۰ سدان یا ۴ درب تشکیل میدادند و به همین دلیل از مجموع ۹۸۸ هزار و ۵۸۱ دستگاه تولید این سری، بیش از ۸۸۷ هزار دستگاه مربوط به مدل ۴ درب است.
طراحی
لودوینگ کراوس طراح سری C2 ، سری 100 را به گونهای طراحی کرد که ضمن استفاده از خطوط تعریف شده و ساده، با الگوهای طراحی دهه 70 کمی متفاوت بود. در حالی که آمریکاییها هنوز خودروهایی با جثه درشت و پیشرانههای پرحجم تولید میکردند، آلمانیها رو به استفاده از خطوط نسبتا چهارگوش در طراحی خودرو آوردند که البته با گوشههای گرد تصحیح میشد. نمونهای از این نوع طراحی را میتوانید به راحتی در رقیبان دیرینه آئودی همچون مرسدس بنز W123 ببینید. بنزی که در عین رادیکال بودن طراحی، ظرافتهایی در به کارگیری خطوط نیم گرد دارد. کراوس ( طراح خودرو) هم درک کرده بود که دیگر وقت عبور از حجمهای به یادگار مانده از دوران دهه 60 است. از این رو طرحی درانداخت که ضریب آیرودینامیکش ( ضریب مقاومت خودرو در مقابل عبور هوا در تونل باد) به 31 صدم رسید! عددی که در سال 2016 هم درخور توجه است. خودروی مورد نظر ما در سال 1977 ساخته شده و به گفته مالکش بیش از یک میلیون کیلومتر حرکت کرده است. اما به دلیل عدم تصادف و البته بازسازی اصولی، هنوز هم مثل روز اول در سلامت کامل به سر میبرد. شاید به همین دلیل باشد که وقتی از نزدیک خودرو را بررسی میکنید، میبینید که درزها و فواصل بدنه و قطعات کالا تنظیم و دقیق هستند. چراغها، جلوپنجره و سپر جلو مجموعا طرحی ساده و بدون هیجان را برای خودرو به ارمغان آوردهاند که هر چند نمیتوان گفت ظریف و پر هیجان است اما بیانصافی است اگر آن را زشت و خستهکننده خطاب کنیم. چهره خودرو همچون یک صورت ساده و بیآرایش به نظر میرسد که به خودی خود جذاب است نه به زور لوازم آرایشی!
در نمای کناری و پشت هم همان سادگی محض دیده میشود. اما اگر از نمای کناری به این خودرو نگاه کنید و بدانید که ضریب آیرودینامیکی آن 31/ 0 است، آن وقت با خود خواهید گفت این ضریب مناسب چگونه به لطف این بدنه چهارگوش و ساده حاصل شده است؟ از طرفی درب محفظه صندوق عقب هم کشیده به نظر میرسد و با نگاهی به دفترچه راهنمای خودرو خواهید دید که صندوق عقب 620 لیتر فضا در اختیارتان میگذارد. سبک طراحی چراغهای عقب بیشباهت به فیاتهای دهه 70 هم نیست و جالب است بدانید که این چراغها مجهز به چراغ مهشکن هم هستند، چراغی که در بسیاری از خودروهای لوکس آن دوران هم دیده نمیشد. ضمنا تا فراموش نکردهایم بگوییم که در جلو نیز دو عدد پروژکتور وجود دارند. اما جالبترین نکته در نمای ظاهری خودرو روی سپرهای جلو قرار دارد. برآمدگی که در جلوی چراغها نصب شده و در واقع همان شیشهشورهای چراغ هستند. این شیشهشورها سوپاپی دارند که در مقابل عبور جریان آب ایستادگی میکند و سپس با رها شدن به آب اجازه میدهد با شدتی باورنکردنی به چراغها پاشیده شود.
فنی
خودروی مورد نظر ما دارای پیشرانه ۲ لیتری ۴ سیلندر با ۱۱۳ اسب بخار نیرو است. این خودرو که بهصورت شخصی وارد ایران شده و سندش هنوز دست اول است، در سالهای گذشته حتی با استفاده از قطعات اصلی و روشهای علمی، مورد تقویت و تیونینگ در بخش موتور نیز قرار گرفته بود اما بعد از مدتی دوباره خودرو به حالت استاندارد بازگشت. سیستم تعلیق آئودی ۱۰۰ نیز که در جلو مک فرسون و در عقب فنر لول است، علاوه بر ایجاد سواری راحت میتواند حالت اسپرتی را برای رانندگی ایجاد کند. بیشک دلیل این مهم میتواند نصب میل فرمان و ادوات کنترل خودرو در بالای پلوسهای جلو و کاسه چرخ باشد. نکته جالب اینکه پیشرانه ۴ سیلندر این خودرو بهصورت طولی همچون خودروهایی مثل پیکان خودمان روی شاسی نصب شده اما خودرو دیفرانسیل جلو یا اصطلاحا پلوس جلو است!
حتی کارتل آلومینیومی نیز در جداره بیرونی با پرههای خنککننده همچون پیشرانه موتورسیکلتها ساخته شده تا دمای روغن موتور سریعتر کاهش یابد. شتابگیری این خودرو واقعا باعث تعجب شما میشود تا جایی که هیچ یک از خودروهای روز بازار مثل تندر90 و پژو 206 تیپ 5 و حتی زانتیا از پس این خودرو بر نمیآیند. حتی این آئودی میتواند در دنده یک تا 60 کیلومتر در ساعت سرعت بگیرد. ترمزها نیز بهصورت ضربدری کار میکنند یعنی چرخ عقب سمت راننده با چرخ جلوی سمت شاگرد یک مدار واحد دارند تا خودرو ایمنتر ترمز کند. سینا صدوقی، مالک خودرو در مورد آن میگوید: این خودرو بیشترین قطعات را در میان خودروهایی که تا به حال دیدهام دارد. حتی کلید پروژکتورهای جلو در مجموع 36 قطعه دارد و جالب است بدانید هر قطعهای در این خودرو که بیش از 4 گرم وزن داشته باشد دارای شماره فنی است. در کل در مورد این خودرو باید گفت، مدل 100 و در کل آئودی از جمله خودروهایی است که به دلایل مختلف نتوانست در ایران به حقش برسد و هنوز هم ناشناخته باقی مانده است. در پایان از همکاری صمیمانه برادران صدوقی با هفتهنامه دنیای ماشین تشکر میکنیم.
طراحی کابین
وقتی درون کابین قرار میگیرید، میتوانید به خوبی ارتباط طراحی درونی و بیرونی خودرو را درک کنید. مجموعه داشبورد به دلیل اینکه با استفاده از خطوط افقی کشیده طراحی شده است، کابین را وسیع و بزرگ نشان میدهد. البته این بزرگی تصنعی نیست زیرا واقعا کابین جادار و عریض ساخته شده. طراحی کابین بسیار ساده است اما در اوج ارگونومی قرار دارد. بهطوری که برای استفاده از هیچ یک از ادوات کنترل مثل چراغها و... حتی نیاز نیست انگشتان دست را کاملا دراز کنید چه برسد به اینکه بخواهید دستانتان را از روی فرمان بردارید. لبه بالایی داشبورد با قطعه آلومینیومی پر شده و روکشی نازک از چوب دارد. به شکلی که در نگاه اول تصور میکنید کل این قطعه چوبی است. کمربندهای ایمنی نیز با سبکی جالب و غیرمتداول به قلابشان بسته میشوند. سراسر داشبورد جلو را خروجیهای سیستم تهویه مطبوع اشغال کردهاند. اما شبکههای خروجی هدفمندتری نیز در این خودرو وجود دارد که از جمله آنها باید به خروجی کنار پای راننده در زیر شیفتر گیربکس و زیر ستون فرمان اشاره کرد. زیر آرنجی عقب و شیشههای برنزی رنگ نیز از دیگر مشخصات این خودرو هستند.
ارسال نظر