تجربه جنگل و کوهستان در شاه پیل کوه
محمد خندان اگر قصد دارید یک سفر هیجان‌انگیز داشته باشید، صعود به قله شاه پیل کوه را جزو برنامه‌های خود قرار دهید. قله‌ای که رسیدن به آن اگرچه آسان به نظر می‌رسد، اما چندان هم سهل و ساده نیست. در این برنامه شما می‌توانید کوه و جنگل را همزمان تجربه کنید. ما با ذهنیت برنامه‌ای آسان و یک جنگل‌پیمایی ساده به سمت منطقه رهسپار شدیم. گزارش‌های موجود از چشمه‌های آّب در سر را همان خبر می‌داد و نیازی نمی‌دیدیم که آب زیاد همراه داشته باشیم، اما این ذهنیت‌ها در مواجهه با واقعیت به طریق دیگری تعبیر شد. وجود مه زیاد در کنار نمناک بودن پاکوب و سرخوردن و عدم وجود چشمه آب تا گوسفندسرا، مشکلاتی برایمان به همراه داشت، اما سفری بود خوش در منطقه‌ای به غایت زیبا. قله پهن شاه پیل کوه در شمال غربی وروشت واقع شده است. برای صعود به این قله باید از جنگل بگذرید و سپس به کوهستان وارد شوید، همزمانی این دو منطقه متفاوت از زیبایی‌های صعود به این قله است. برای رسیدن به شاه پیل کوه چند مسیر وجود دارد. مسیر اول جاده کرج- چالوس و در منطقه کجور است. برای رفتن به این مسیر چند کیلومتر بعد از مرزن آباد، در محل پل دوآب وارد منطقه کجور می‌شوید. در یکی از مسیرهای فرعی سمت راست جاده به سمت جنوب حرکت کرده تا به تابلوی «کندلوس 26 کیلومتر، دشت نظیر پنج کیلومتر»، برسید. مسیرتان را به سمت دشت نظیر ادامه داده تا پس از گذر از دشت نظیر و سما به روستای فیروزآباد برسید. مسیر دسترسی به قله از دره بالای روستا و از سمت جنوب غرب است. برای رسیدن به یال شمالی باید از سمت غرب حرکت کرده تا به محلی به نام گیجاسب برسید، از این محل تا گوسفندسرا پاکوب مشخصی وجود دارد، آب را می‌توانید در آنجا تهیه کنید. مسیر دیگر رسیدن به قله از پیش از مرزن‌آباد، روستای مجلار، پنجک و آبشیرا ست. این مسیر گرچه طولانی‌تر اما بکرتر است و بعد از گیجاسب با مسیر اول یکی می‌شود، اما ما مسیر دیگری را برای سفرمان برگزیدیم و آن مسیر پیرجه بود. صبح ساعت 8 با دو دستگاه سواری به سمت مرزن آباد حرکت و صبحانه را در یکی از رستوران‌های مسیرمان صرف کردیم. ساعت از 11 گذشته بود که به 10 کیلومتری مرزن آّباد رسیدیم؛ وارد روستای مجلار شدیم، در انتهای روستا به یک دو راهی رسیدیم، سمت چپ جاده‌ای آسفالته بود که به روستاهای پنجک واشیر می‌رسید و سمت راست جاده‌ای خاکی که به سمت روستای پیرجه می‌رفت، تا پیرجه حدود 6 کیلومتر راه است که می‌توان آن را با ماشین هم طی کرد. ما پیاده روی را ترجیح دادیم و دو ساعت بعد در روستا بودیم، پیش از پیرجه به روستای هجرت رسیدیم. این روستا پس از کوچ روستاییان پیرجه بر اثر زلزله‌ای که چند سال قبل اتفاق افتاده است، تاسیس شده و از این رو نام آن را هجرت نهاده‌اند. از پیرجه سربالایی‌ها شروع می‌شود. در جنگل مسیر پاکوبی وجود دارد که ما را تا گوسفندسرا راهنمایی می‌کند؛ اما پاکوب‌ها در مواردی در میان انبوه برگ‌ها پنهان شده‌اند و این امر در کنار مه غلیظی که اطرافمان را فرا گرفته، راه رفتن را برایمان سخت کرده است. برخلاف تصوری که بر مبنای هوای تهران داریم، هوای جنگل بسیار سرد است و ناچاریم هر چه لباس گرم داریم در فواصل استراحت به تن کنیم. بنای ناهار را پس از رسیدن به اولین چشمه می‌گذاریم، اما از آنجا که چشمه‌ای در مسیر نمی‌بینیم، در منطقه‌ای تخت ناهار را صرف می‌کنیم. در مواقع استراحت خرما به عنوان مغذی‌ترین خوراکی به یاری‌مان می‌آید. همچنان شیب‌ها را بالا می‌رویم، گاه مسیر کفی می‌شود، اما دیری نمی‌پاید که شیب مجددا خود را نشان می‌دهد. بالاخره هوا گرگ و میش غروب است که به گوسفندسرا می‌رسیم. باید زودتر چادرها را برپا کنیم، باران آرام آرام شروع به باریدن کرده است. برخی از دوستان به واسطه نمناکی برگ‌های مسیر، پاهایشان خیس شده که همراه با سردی هوا دچار مشکل شده‌اند. چادرها را برپا می‌کنیم. آماده کردن یک سوپ داغ در چادر یکی از بخش‌های خوش سفر است. هر کدام از هم‌نوردان چیزی به سوپ اضافه می‌کنند و یک لیوان هم ملاقه‌مان می‌شود. باران تندتر شده، از این جهت خاموشی خیلی زود برقرار می‌شود تا صبح زود برای صعود به قله آماده شویم. از گوسفندسرا تا قله دو ساعتی راه دشوار در پیش رو داریم، اما قرار گرفتن بر شاه پیل کوه این خستگی را کم می‌کند. دقایقی استراحت می‌کنیم و به نزد همنوردانی که تمایلی به آمدن به قله نداشتند بازمی‌گردیم. چادرها را جمع می‌کنیم و صبحانه می‌خوریم. حال زمان بازگشتن است، با احتیاط پایین می‌آییم هر چند که همین احتیاط هم راهگشا نمی‌شود و چند نفر از دوستانمان چند باری سر می‌خورند، اما بالاخره نزدیک ظهر است که به روستا می‌رسیم، پیش از آن در دشت گله اسب‌ها را می‌بینیم، گرفتن عکس یادگاری تنها گوشه‌ای از زیبایی‌ها را می‌تواند نشان دهد. به روستا بازمی‌گردیم و بر سر دوراهی ناهار را صرف می‌کنیم. باید به تهران بازگردیم، دو نفر به مرزن آباد برمی‌گردند تا ماشین بگیرند. دوباره با دو دستگاه سواری بازمی گردیم. خوردن کاسه‌ای آش در کندوان گرچه کمی گران هم به نظر می‌رسد، اما خاتمه‌ای دلپذیر برای سفر پرهیجان ما است. پیشنهادات ما از آنجا که تا گوسفندسرا ممکن است به چشمه‌ای برنخورید حتما آب کافی به همراه داشته باشید. در بخش‌هایی از جنگل مسیرهای پاکوب مشخص نیست، بهتر است از راهنمای محلی برای رسیدن به گوسفندسرا کمک بگیرید. پیش از سفر آمادگی بدنی خود را بالا ببرید تا در زمان حرکت دچار گرفتگی عضلانی نشوید. از همراه داشتن ظروف یکبار مصرف بپرهیزید. همراه داشتن بارانی به واسطه متغیر بودن هوای جنگل ضروری است. پیش از حرکت درجه آب و هوا را در سایت‌های مرتبط مرور کنید. چنانچه قصد دارید همانند ما صبح از تهران حرکت کنید، ساعت حرکت از تهران را 7 صبح به شکل قطعی قرار دهید تا زمان‌بندی بهتری برای برنامه داشته باشید. بهتر است برای صرفه‌جویی در زمان از دو راهی تا پیرجه را سوار وانت یا سواری شوید تا دو ساعت از زمان‌بندی جلو باشید.