نگاهی به مشکلات ورزشکاران و تیمهای خراسانی؛
چالش های اقتصادی ورزش خراسان
«عقل سالم در بدن سالم است» از جمله عبارتهایی است که از کودکی، بارها و بارها به ما یادآوری شده است تا ما را به ورزش کردن و در نتیجه حفظ سلامتی ترغیب کند. اما در دنیای امروز ورزش از ابعاد دیگری مورد توجه قرار گرفته است. برای مثال گاه ورزش به وسیلهای برای بهبود مناسبات سیاسی میان ملل مختلف و گاه چون افغانستان امروزی، به وسیلهای برای اتحاد هرچه بیشتر یک ملت بدل می گردد. در این بین یکی از عواملی که هم اکنون موجب توجه بسیاری در گوشه و کنار جهان به ورزش شده است، بعد اقتصادی آن است. بعدی که ورزش را به یک صنعت تبدیل کرده و زمینه مناسبی برای تبلیغات کالاها و خدمات چه در میادین ورزشی و چه توسط ورزشکاران را فراهم آورده است.
«عقل سالم در بدن سالم است» از جمله عبارتهایی است که از کودکی، بارها و بارها به ما یادآوری شده است تا ما را به ورزش کردن و در نتیجه حفظ سلامتی ترغیب کند. اما در دنیای امروز ورزش از ابعاد دیگری مورد توجه قرار گرفته است. برای مثال گاه ورزش به وسیلهای برای بهبود مناسبات سیاسی میان ملل مختلف و گاه چون افغانستان امروزی، به وسیلهای برای اتحاد هرچه بیشتر یک ملت بدل می گردد.در این بین یکی از عواملی که هم اکنون موجب توجه بسیاری در گوشه و کنار جهان به ورزش شده است، بعد اقتصادی آن است. بعدی که ورزش را به یک صنعت تبدیل کرده و زمینه مناسبی برای تبلیغات کالاها و خدمات چه در میادین ورزشی و چه توسط ورزشکاران را فراهم آورده است.با این اوصاف و با وجود چنین ظرفیتها و جاذبههای اقتصادی، همچنان یکی از مشکلات ورزش کشور و خراسان رضوی، مشکلات مالی است. از همین رو در این شماره به بررسی بخشی از مشکلات ورزش استان پرداخته ایم. گرمای طاقت فرسای تابستان به پایان نرسیده بود که اخبار و حواشی ورزش استان، داغتر از هر فصلی جان آدمی را سوزاند. دو نیم شدن تیم ابومسلم در تمرینات آمادهسازی، ادغام تیم هندبال بانوان "طرقبه و شاندیز" در
"ثامنالحججسبزوار" و ... آن هم به دلیل مشکلات مالی، ما را بر آن داشت تا با جدیت فراوانی مشکلات ورزش خراسان را پیگیری کنیم. اما از آنجا که مدیران باشگاههای ورزشی و یا بنگاههای اقتصادی همانند بازیکنان و مربیان، نقش به سزایی در کسب موفقیت و شکست تیمها دارند، از همین رو سعی کردیم در این گزارش از منظر مدیریت مالی، ورزش این استان را مورد بررسی قرار دهیم. مانند سالهای گذشته مشکلات مالی، شاکله اصلی مشکلات ورزش خراسان را تشکیل میدهند، این امر با توجه به مشکلات اقتصادی کنونی کشور به حدی تاثیرگذار شده که اردوهای تیم ملی فوتبال کشورمان را نیز تحتالشعاع قرار داده است. راهکارهای معمول جهت تامین مالی تیمهای ورزشی، دو مورد است: 1)سرمایهگذاری در تیم مورد نظر از طریق خرید باشگاه 2)اسپانسر شدن از طریق تبلیغات در تیم مذکور. سرمایهگذاری خیرات نیست 1)مالکیت یک باشگاه: هنگامی که سرمایهگذاری، اقدام به خرید باشگاهی ورزشی میکند، آن باشگاه به عنوان بنگاهی اقتصادی برای سرمایهگذار مطرح میشود. اما در بحث درآمدهای یک باشگاه ورزشی، قوانین کشور ما با سایر کشورها تفاوتهایی دارد. برای مثال کسب حقپخش تلویزیونی و درآمد ناشی از
فروش بلیت و البسه ورزشی برای باشگاهها میسر نیست. در همین رابطه مجید خرمی، مالک تیم فوتبال "پیاموحدت خراسان" در لیگ دسته دو کشور، در پاسخ به سوال خبرنگار دنیای اقتصاد مبنی بر دلیل انتخاب مالکیت باشگاه به جای اسپانسر شدن، میگوید: در گذشته در کشور ما مانند سایر کشورها مجموعه ای از معافیتهای مالیاتی در این رابطه وجود داشت، اما امروزه این معافیتها را برداشتهاند. وی در ادامه و درباره نبود سیاستهای تشویقی، میافزاید: امروزه، در هنگام پرکردن اظهارنامه مالیاتی، گفته میشود چون شما در ورزش سرمایهگذاری کردهاید در نتیجه وضعتان خوب است و باید مالیات بیشتری بپردازید! وی در ادامه تصریح میکند: متاسفانه برخی بر این باورند که سرمایهگذاری همان خیرات است، خیر، فردی که در فعالیتی سرمایهگذاری میکند به سودش هم میاندیشد و من با توجه به استعدادی که در ورزش استان میبینم، امیدوارم با ترانسفر بازیکن به این مهم دست یابیم. او در ادامه نوید سرمایهگذاری در ورزش بانوان ظرف یکسال آینده و سرمایهگذاری در دو رشته کشتی و هندبال طی دو سال آتی را داد. سپس در همین رابطه با علی مرتضایی، مدیر باشگاه «فرشآرا مشهد» و یکی از سهامداران
این تیم فوتسال گفتگوی کوتاهی داشتیم. او درباره همین موضوع به خبرنگار دنیای اقتصاد میگوید: بر اساس تحقیقات واحد R&D ما، حضور در ورزش میتواند به عنوان نوعی تبلیغ، از بازدهی بالایی برخوردار باشد و به اقتصاد ما کمک کند. وی در ادامه و در رابطه با مشکلات تیمداری، میافزاید: برای کاهش حضور دولت در ورزش و بر اساس تبصره 13 برنامه پنجم توسعه، هزینه ارگانها و سازمانهای دولتی در ورزش، جزئی از هزینههای آنان محسوب نمیشود. وی در ادامه این نکته را متذکر میشود: چندی پیش در کنار عبارت سازمانها و ارگانهای دولتی عبارت "و سایر" نیز افزوده شده که از آن به بخش خصوصی تعبیر شده است. همین امر سبب شده هیچ یک از فعالیتهای بخش خصوصی در حوزه ورزش، جزیی از هزینههای آنان محسوب نشود و در نتیجه هنگام پرداخت مالیات و کسر درآمدها از هزینهها، هزینههای بخش خصوصی کمتر از هزینههای واقعی محاسبه شود و مالیات بیشتری دریافت گردد. در صورتی که اگر هزینههای ورزشی بخش خصوصی را جزئی از هزینههای این بخش محاسبه کنند، بخش خصوصی ترغیب به سرمایهگذاری در ورزش و تبلیغات بیشتر از این روش میشود. از آنجایی که این امر به تبلیغ و فروش
بنگاههای اقتصادی نیز کمک میکند، سبب افزایش فروش و بالطبع افزایش تولید و رشد اقتصادی، اشتغال بیشتر، بهبود سلامت جامعه و افزایش درآمد شده و سرانجام افزایش مالیات پرداختی را نیز در پی خواهد داشت. او در ادامه میافزاید: فعلا هیچ برنامهای جهت سرمایهگذاری در ورزش بانوان نداریم. نکتهای که در میان حرفهای این دو سرمایهگذار قابل تامل است، به نوعی بحث امروز اقتصاد کشور است: با اتخاذ چه سیاستهایی میتوان نقدینگی سرگردان موجود در کشور را به سمت سرمایهگذاری در فعالیتهای اقتصادی و به طور مشخص به سمت سرمایه گذاری در ورزش هدایت کرد؟! حق دارید اسپانسر نشوید 2) اسپانسر شدن: یک فعال اقتصادی جهت تبلیغ نام تجاری و محصول خود زمانی به تبلیغات روی میآورد که درآمد حاصل از تبلیغات از هزینه آن، بیشتر باشد. این امر تا زمانی ادامه مییابد که منافع حاصل از تبلیغات با هزینه آن برابر شود، اما این پایان کار نیست. پروفسور ترنس کالتر جامعهشناس آمریکایی معتقد است: تبلیغات، کوشش آگاهانه فرد یا گروهی به منظور کنترل نظریات و یا تغییر وجه نظر دیگران است و یا هارولد لاسول عالم سیاسی آمریکایی تبلیغات را چنین تعریف میکند: پیامها و
تبلیغات از قبل طرحریزی شده که از روی قصد و آگاهی به طور یک جانبه تنظیم شدهاند و هدف آنها، تحت تاثیر قراردادن مخاطبان است. در تعاریف پروفسور ترنس کالتر و هارولد لاسول به ترتیب عبارات دیگران و مخاطبان بیانگر حضور مردمی است که باید تبلیغات بر آنان تاثیر بگذارد تا امکان کسب درآمد بیشتر را امکانپذیر سازد. متاسفانه مسابقات برخی رشتههای ورزشی نهتنها از شبکه استان بلکه از صدا و سیمای کشور نیز پخش نمیشوند که این امر در حوزه ورزش بانوان از گستردگی بیشتری برخوردار است و امکان دیده شدن توسط همان دیگران و مخاطبان مورد بحث در تعاریف اولیه تبلیغات را محدود ساخته و تبلیغات را از نظر اقتصادی بیمعنی میسازد. در این باره علی یعقوبیان، کاپیتان تیم ملی شمشیربازی کشورمان میگوید: در حال حاضر ورزش استان از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیست و حتی توان پرداخت حقوق ماهیانه مربیان ما که بسیار کم و حدود 50هزار تومان است را ندارد. مشکلات مالی به حدی است که گاها دبیر هیئت شمشیربازی از جیب خودش خرج میکند. در سایر کشورها علاوه بر پخش تلویزیونی، فعالان اقتصادی نیز از این ورزشکاران حمایت میکنند که میتوان از شرکت بنز و حمایتش از
شمشیربازان آلمانی یاد کرد. وی در ادامه میگوید: تمامی این مشکلات در شرایطی بر شمشیربازی استان حاکم است که خراسان طی 3سال گذشته به فینال مسابقات کشوری راه یافته و موفق به کسب دو مقام قهرمانی و یک نایب قهرمانی شده است و هم اکنون به عنوان یکی از قدرتهای کشور شناخته میشود. راضیه شیرمحمدی، دارنده 3 مدال تیر و کمان پاراالمپیک نیز ضمن تاکید بر عدم پخش تلویزیونی مسابقات تیر و کمان، متذکر میشود: در کشورهای دیگر یک صندلی خالی میان تماشاچیان نمیبینید، اما در ایران به دلیل نپرداختن به برخی از ورزشها، تماشاچی نداریم. او درباره مشکلات اقتصادی رشته خود میگوید: تجهیزات ورزشی را باید خودمان تهیه کنیم و از آنجایی که تمامی تجهیزات این رشته وارداتی است، از ما دلار میخواهند که با توجه به قیمتهای امروزی، تهیه دلار برایمان مشکل است. البته در این راه موسسه مهر، من را حمایت میکند. او در ادامه میافزاید: مگر در استان چند معلول مدالآور است که مسئولان استانی توجهی به این ورزشکاران ندارند؟ ما پیش از مسابقات پاراالمپیک حتی زمین ورزشی برای تمرین نداشتیم. در سایر کشورها چون چین، کره، انگلستان و .. حمایتهای مالی خوبی صورت میگیرد
و حتی در آلمان شرکت اتوبوت با در اختیار گذاشتن محصولات سلولزی خود و درج نام تجاری بر پیراهنهای ورزشی ورزشکاران، از ورزشکاران ملی و مدالآور آلمان حمایت مالی نیز میکند. الهام تحقیقی، سرمربی تیم ملی کاناپولو بانوان کشور نیز بر این باور است که عدم پخش تلویزیونی مسابقات تاثیر به سزایی در نبود اسپانسر گذاشته، وی در مصاحبه با خبرنگار ما میگوید: در گذشته مسابقات کاناپولوی بانوان به صورت مستقیم از صدا و سیما پخش میگردید و امکان دیده شدن تبلیغات وجود داشت، اما دو سال پیش با نامهای از وزارت کشور، جلوی پخش این مسابقات گرفته شد. او معتقد است که در حال حاضر در لیگ کاناپولوی بانوان ایران، تنها دو تیم خراسانی از وجود اسپانسر بیبهره ماندهاند. وی در ادامه گفتگو، با توجه به مشکلات اقتصادی به وجود آمده و عدم امکان نمایش تبلیغات به سرمایهگذاران حق داد که اسپانسر نشوند. فاطمه ارژنگی، بازیکن خراسانی تیم ملی فوتبال کشورمان که این روزها برای تیم "شهرداریبم" توپ میزند، میگوید: متاسفانه حضور تیم استان خراسان با وجود داشتن 5، 6 نماینده در تیم ملی کشورمان، به دلیل مشکلات مالی در مسابقات فوتسال کشور که 16 مهرماه قرعه کشی
میشود، نامشخص است. این در حالی است که هزینه یک تیم باشگاهی بانوان بسیار کمتر از هزینه خرج شده برای آقایان است. مشکلات مالی گاهی به حدی می رسد که تیم فوتسال "ورامین" پس از کسب مقام سومی کشور و یا "شنسا اراک" پس از احراز مقام قهرمانی به دلیل مشکلات مالی و پس این درخششها از مسابقات کنار کشیدند. او در ادامه بر نبود امکانات تاکید میکند و میگوید: امکاناتی که به تیم ملی بزرگسالان بانوان کشور میدهند بسیار کمتر از تیمهای امید آقایان است. نکته جالب توجه در بیانات این 4 ورزشکار خراسانی، تاکید بر دیده نشدن رقابت ها است و این دیده نشدن عاملی است که به طور کلی با تعریف تبلیغات در تناقض است! برای درک اهمیت این موضوع تنها کافی است مسابقات لیگ برتر فوتبال کشورمان را با سایر کشورها و سایر رشتهها مقایسه کنید تا دریابید پخش این رقابتها سبب شده علاوه بر تماشاچیان حاشیه زمین و لباس بازیکنان، لباسهای داوران فوتبال کشورشان نیز از تبلیغات خالی نماند. از دیگرسو دیده شدن و توجه هرچه بیشتر رسانهها و مسئولان به ورزشهای مختلف، خود موجب ترغیب و ایجاد حس اطمینان در خانواده ها برای ورود فرزندانشان به ورزش میشود. بنا به گزارش
روزنامه خراسان، اخیرا و پس از نایب قهرمانی تیم ملی فوتسال بانوان در آسیا و تجلیل از "تفتیان" دونده تربت حیدریهای در این شهر، خانوادههای زیادی در تربت حیدریه فرزندانشان را سوی سالنهای ورزشی سوق دادهاند. پایان در انتها لازم به ذکر است که روش دوم، اسپانسر شدن، به دلیل صرف زمان کمتر و عدم وجود هزینههای مدیریتی، در دنیای امروز امری متداولتر است. اما در مناطقی چون استان خراسان که دارای نمایندگانی در بالاترین سطح ورزشهای پربیننده نیست، نام و یاد تیمهای ورزشی این استان را صرفا میتوان در اخبار پیگیری کرد. مالکیت تیمهای ورزشی و نامگذاری این تیمها به نام بنگاههای اقتصادی، گرچه مشکل دیده نشدن را رفع نمیکند اما ذکر نام تیمها (بنگاه های اقتصادی) در اخبار مربوطه، اندکی بنگاه مذکور را در امر تبلیغات یاری میرساند. از همینرو طی سالهای اخیر بنگاههای اقتصادی در امر اخذ مالکیت باشگاههای ورزشی در استان فعال ظاهر شدهاند برای مثال میتوان به تیمهایی چون "ثامن الحجج سبزوار" و "ثامن الحجج مشهد"، "پدیده شاندیز"، "موسسه میزان"، "پیام وحدت"، "فرشآرا" و ... اشاره کرد.باید به این امر توجه داشت که بهبود وضعیت ورزش
کشور علاوه بر ارتقای سطح سلامت جامعه، موجبات درآمدزایی و جذب سرمایههای خارجی را نیز پدید میآورد. امید به آن داریم که با تدبیر دولت تدبیر و امید و بازنگری در قوانین کشور، موجبات بهرهبرداری هرچه بهتر از این سرمایههای انسانی و اقتصادی فراهم شود.
ارسال نظر