رسول بهروش یکی از انتقاداتی که از زمان حضور کارلوس کی‌روش در ایران از او به عمل می‌آمده، این بوده است که تیم او عمدتا تدافعی بازی می‌کند و رویکرد نتیجه‌گرایانه دارد. برای خیلی از هواداران فوتبال در ایران که نوستالژی‌شان هنوز همان تیم هجومی سال 1998 است، چندان قابل قبول نبود که سرمربی پرتغالی شاگردانش را ابتدا با هدف گل نخوردن به زمین بفرستد و بخش عمده‌ای از تلاشش معطوف به این باشد که دروازه‌اش را بسته نگه دارد. این انتقاد نه تنها در حین برگزاری جام ملت‌های آسیا تکرار شد، بلکه حتی پیش‌تر و بعد از پایان کار تیم ملی کشورمان در جام جهانی نیز به گوش رسیده بود. در حقیقت بودند کسانی که انتظار داشتند تیم ایران حتی در مقابل آرژانتین و نیجریه هم فوتبال رو به جلو ارائه بدهد و به گشودن دروازه این رقبا بیندیشد. شاید تنها کافی باشد بیانیه مشهور کانون مربیان ایران را به یاد بیاورید که تنها اندکی بعد از پایان مسابقات جام جهانی منتشر شد؛ نامه سرگشاده‌ای که طی آن ادعا شده بود کی‌روش چیزی به فوتبال ایران اضافه نکرده و تنها هدف وی در پرتو کسب نتیجه، رساندن هواداران به «شادی‌های زودگذر» بوده است! در چنین فضایی طبیعی است که نمایش‌های تیم ملی کشورمان در جام ملت‌ها هم به مذاق عده زیادی از همین منتقدان خوش نیاید و آنها دفاع برابر تیم‌هایی مثل بحرین و امارات را برنتابند.


دفاع بلد بود، دفاع یادمان داداین انتقادات در حالی از کی‌روش به عمل می‌آید که شاید اگر خوب دقت کنیم، درخواهیم یافت مربی پرتغالی در ایران چیزی کم نگذاشته و مهم‌ترین مهارتش را به نحو احسن به کار گرفته است. در واقع سال‌ها است که در فوتبال جهان کی‌روش به نام یک استراتژیست موفق و سرشناس در سازماندهی امور دفاعی شناخته می‌شود. مهم‌ترین مولفه تیم‌های تحت هدایت او، همیشه کمتر گل خوردن بوده است و بنابراین عجیب نیست که این مربی روی نیمکت تیم ملی ایران نیز همین فلسفه را دنبال کند. به عبارت دیگر، چه چهار سال پیش زمانی که برای عقد قرارداد با او سراغش رفتیم و چه همین ۶ ماه قبل که همکاری وی با فدراسیون فوتبال را تمدید کردیم، باید با تحقیق و بررسی می‌فهمیدیم که کی‌روش چه افکاری دارد و چگونه از تیم‌هایش بازی می‌گیرد. او مارچلو بیلسا یا خوزه پکرمن نیست که فوتبال را تهاجمی و پر از گل بخواهد. برای پیروزی در یک مسابقه فوتبال، تنها دو راه وجود دارد؛ بیشتر گل زدن یا کمتر گل خوردن و البته که کی‌روش همواره نشان داده انتخابش همین فرمول دوم است. او در این زمینه هر کاری از دستش برمی‌آمده برای ایران انجام داده و اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم باید بپذیریم که موفق هم بوده است.
کارلوس از تیم ملی کشورمان تیمی ساخته است که خیلی سخت گل می‌خورد و به راحتی تسلیم رقبا نمی‌شود. در جام جهانی 2014، آرژانتین تا فینال پیش رفت، اما از بین هفت مسابقه‌ای که برگزار کرد، این تیم تنها در یک بازی مربع مرگبارش متشکل از مسی، هیگوآین، آگرو و دی‌ماریا را در اختیار داشت که آن یک مسابقه هم مصاف آلبی‌سلسته با ایران بود! با این وجود نایب‌قهرمان جام جهانی در واپسین ثانیه‌ها فقط به لطف نبوغ لیونل مسی موفق به عبور از سد ایران شد. شاگردان کی‌روش بعد از جام جهانی هرگز در هیچ مسابقه‌ای 11 نفره گل نخوردند تا اینکه در بازی با عراق اشتباه داور استرالیایی باعث شد تیم کشورمان 10 نفره شود و دروازه‌اش را آسیب‌پذیر ببیند. این همه لطف در حق تیمی که پیش از این، دست‌کم در دوران سه مربی آخر ایرانی‌اش خیلی شلخته دفاع می‌کرد و به راحتی گل می‌خورد، اتفاق کمی است؟ به یاد بیاورید بازی رفت با امارات را در مرحله مقدماتی جام‌جهانی 2010؛ دیداری که در آن مهدی رحمتی یک گل خورد، اما پنج موقعیت مسلم گلزنی را از حریف گرفت تا در بازگشت تیم به تهران، مهندس علی‌آبادی پنج میلیون تومان دستخوش به او بدهد.
این همان تیم است؛ با این تفاوت که حتی آرژانتین هم دیگر نمی‌تواند پنج موقعیت گلزنی روی دروازه‌اش خلق کند! زمانی که با افشین قطبی ۴ گل از بحرین و ۳ گل از قطر خوردیم، شاید هرگز تصورش را هم نمی‌کردیم پنج سال بعد از گروهی که متشکل از این دو تیم و البته امارات است، بدون گل خورده صعود کنیم، اما این اتفاق به سادگی رخ داد. این همان چیزی است که به خاطرش کی‌روش را جذب کردیم؛ پس اعتراض برای چیست؟

دژی که برای شیطان ساخت!
بسیاری از کارشناسان فوتبال در دنیا عقیده دارند یکی از مهم‌ترین دلایل اوج‌گیری قدرت منچستریونایتد در دهه گذشته میلادی، حضور کارلوس کی‌روش کنار الکس فرگوسن بوده است. گفته می‌شود در آن مقطع طلایی، فرگی برنامه‌های تهاجمی را طراحی می‌کرده و کی‌روش عمده وقتش را به سروکله زدن با عناصر ساختار دفاعی اختصاص می‌داده است. سال گذشته و زمانی که منچستر تحت هدایت دیوید مویس انواع و اقسام گل‌ها را دریافت می‌کرد، نمانیا ویدیچ به زبان آمد و در مورد دلایل استحکام خط دفاعی تیمش در سال‌های نه‌چندان دور سخن گفت. بخشی از مصاحبه کاپیتان اسبق شیاطین سرخ را در همین مورد بخوانید: «آن زمان من و ریو فردیناند در مرکز دفاع بودیم. وس براون در سمت راست و پاتریس اورا در سمت چپ قرار داشت و فان‌درسار هلندی نیز دروازه‌بان ما بود. ما خیلی با کی‌روش در کارهای دفاعی پیشرفت کردیم. تمرینات دفاعی زیادی با هدایت این مربی پشت سر گذاشتیم و روز به روز بهتر شدیم. آن سال توازن ایده‌آلی در دفاع ما وجود داشت و همکاری خیلی خوبی با هم داشتیم. کارلوس کی‌روش بیشترین تاثیر را روی بازی ما داشت. آن تیم 2007 با تلاش‌های کی روش ایجاد شد، البته فرگوسن هم همیشه بهترین بازیکنان را در بهترین پست‌ها استفاده می‌کرد. تیم ما در آن سال بسیار خوب بود و فکر می‌کنم در شرایط فعلی منچستر تجربه کی‌روش را کم دارد.» شاید به همین دلیل هم بود که بعد از دوران ناکام حضور کی‌روش در سانتیاگو برنابئو در سال 2004، منچستری‌ها او را به خانه برگرداندند تا موفقیت‌های بیشتری را در کنار وی جشن بگیرند. جالب است بدانید یونایتد در فصل 2008-2007 تنها با دریافت 6 گل در 13 بازی، لیگ قهرمانان را فتح کرد و در لیگ برتر انگلستان هم با 22 گل خورده در 38 بازی به مقام نخست دست یافت!
pic۱
pic2
در مقابل بارسلونا جادو کرد
سال 2008 منچستر یونایتد قهرمان اروپا شد. آنها در فینال لیگ قهرمانان موفق شدند چلسی را در ضربات پنالتی شکست بدهند و این در حالی بود که شیاطین سرخ یک نیمه‌نهایی بسیار دشوار را پشت سر گذاشته بودند. در حقیقت منچستر برای رسیدن به فینال ناچار شد از سد بارسای فرانک رایکارد بگذرد.
آن روزها شاید کمتر کسی گمان می‌کرد زور انگلیسی‌ها به تیم خوش نقش و نگار اسپانیایی برسد، اما یونایتد با شیوه‌ای شگفت‌انگیز بازی را کنترل کرد. در بخش قابل توجهی از دیدار ۱۸۰ دقیقه‌ای دو تیم، توپ و میدان دست بارسایی‌ها بود، اما آنها با همه فوق‌ستاره‌هایی که در اختیار داشتند از خلق موقعیت‌های گلزنی عاجز ماندند. انگار منچستر طلسم شده بود. آنها هیچ منفذی را به روی کاتالان‌ها باز نگذاشتند تا در نهایت با استفاده از یک اشتباه رقیب، کار را تمام کنند. یک لحظه سهل‌انگاری از زامبروتا و یک شوت استثنایی از اسکولز باعث شد منچستر در مجموع دو بازی رفت و برگشت با نتیجه یک بر صفر از سد حریف نامدارش بگذرد و به فینال برسد. طعم آن برد غیرمنتظره، هنوز زیر زبان خیلی از منچستری‌هاست؛ موفقیتی که گفته می‌شود در سایه اجرای تدابیر دفاعی کارلوس کی‌روش به دست آمد. بخش‌هایی از مصاحبه سه سال پیش گری نویل با «میرر» را در مورد پیروزی منچستر بر بارسا بخوانید: «طرح اصلی نوشته شده برای رویارویی با کاتالان‌ها را کارلوس کی‌روش، دستیار فرگوسن نوشته بود.
کی‌روش در تمرینات بسیار ریزبینانه همه چیز را مورد بررسی قرار داده و برای هر بازیکنی جایگاهی را مشخص کرده و به آنها برنامه داده بود. به نظر من کی‌روش یک روانشناس است. پیش از آن هیچ کدام از ما چنین توجهی به جزئیات را ندیده بودیم. ما بارها و بارها تمرینات را تکرار کردیم. تاکتیک‌های او را در حالی که توپ را در دست داشتیم بار دیگر به آرامی اجرا کردیم. دستورالعمل کی‌روش بسیار ساده بود. قرار بود کریستیانو رونالدو آنها را در زمین خودشان پرس کند و کارلوس توز نیز هر زمانی که یحیی توره صاحب توپ می‌شد،‌ به سراغش برود. در این حالت ممکن بود آنها میانه زمین را در اختیار داشته باشند ولی این موضوع برای ما خطری نداشت. با قرار دادن پارک و رونی در کناره‌ها، اجازه حرکت از لیونل مسی و آندرس اینیستا گرفته شده بود ولی برنامه اصلی برای پل اسکولز و مایکل کریک بود.
کی‌روش برای هر کدام از آنها جایگاه ویژه‌ای در نظر گرفته بود. پرس کردن آنها یک تاکتیک بسیار عالی برای ما بود که همین امر موجب شد بارسلونا در ۱۸۰ دقیقه در دو بازی رفت و برگشت نتواند به یونایتد گل بزند و در نهایت شیاطین سرخ با تک گل پل اسکولز به دیدار نهایی راه یابند».

بدشانسی روی نیمکت پرتغال
کارلوس کی‌روش روی نیمکت تیم ملی پرتغال هم در اجرای برنامه‌های تاکتیکی‌اش موفق بود. او در مرحله مقدماتی جام جهانی 2010 هدایت سلسائو را بر عهده گرفت. پرتغال تحت هدایت کارلوس روی پله دوم گروه اول قرار گرفت و راهی پلی‌آف شد. این تیم در کل مسابقات گروهی تنها پنج گل دریافت کرد و در نهایت با دو پیروزی یک بر صفر برابر بوسنی در پلی‌آف به مرحله نهایی رسید. در جام جهانی، پرتغال با برزیل، ساحل عاج و کره‌شمالی همگروه شد. این تیم دو مساوی بدون گل برابر ساحل عاج و برزیل به دست آورد و با پیروزی هفت بر صفر مقابل کره‌شمالی به مرحله بعد رسید. در یک‌هشتم نهایی، شاگردان کی‌روش به اسپانیایی برخورد کردند که در نهایت قهرمان دنیا شد. آنها با دفاع بسته، کار را برای ماتادورها بسیار سخت کردند، اما در نهایت داوید ویا با یک گل آفساید به اسپانیا برای غلبه بر پرتغال کمک کرد. این اوج بدشانسی‌های کی‌روش بود که تیمش فقط با یک گل ناسالم از جام جهانی کنار برود. او بلافاصله بعد از این تورنمنت سرمربی ایران شد.
pic۳

مورد ستایش گاردین
مدتی طول کشید تا کی‌روش در ایران به ساختار دفاعی مطلوبش دست پیدا کند. ما در این فاصله حتی به تیمی مثل لبنان هم باختیم، اما وقتی زمان کافی طی شد، او غوغا کرد. سپری کردن 270 دقیقه بدون دریافت گل در سه بازی پایانی جام جهانی، معجره‌ای بود که ما را به برزیل رساند. پس از آن او در مقابل نیجریه و به ویژه آرژانتین کولاک کرد. پس از مصاف با آلبی‌سلسته، روزنامه مطرح گاردین در مورد او نوشت: «تنها دو تیم در جام بیستم توانسته‌اند دروازه خود را مدت زمان طولانی‌تری نسبت به تیم ملی ایران بسته نگه دارند. دروازه ایران را هم لیونل مسی با خلاقیت خود باز کرد. سیستم دفاعی ایران را که در آن یازده بازیکن پشت توپ قرار می‌گیرند، فقط یک نفر توانسته اجرایی کند: کارلوس کی‌روش. کی‌روش 61 ساله استاد بازی تدافعی است. او این موضوع را زمانی که دستیار فرگوسن در منچستریونایتد بود، نشان داد. سیستم فوتبال ایران در جام‌جهانی کاملا مشخص شده و آن هم اینکه تمام بازیکنان پشت توپ قرار می‌گیرند و سعی می‌کنند مانع رسیدن بازیکنان حریف به محوطه جریمه ایران شوند. سیستم فشرده بازیکنان ایران در جام‌جهانی باعث شده است تا تیم‌های دیگر نتوانند به راحتی وارد محوطه جریمه ایران شوند. دریافت تنها یک گل از دو تیم نیجریه و آرژانتین می‌تواند نشان دهد که ایران با مربی پرتغالی در اجرای سیستم دفاعی در جام‌جهانی موفق بوده است. نباید فراموش کرد که خلاقیت هافبک‌ها و مهاجم ایران نیز در جام‌جهانی جالب توجه بوده است. دروازه‌بان آرژانتین در بازی با ایران توانست دو بار دروازه خود را نجات دهد و مانع گلزنی بازیکنان ایرانی شود. این نشان می‌دهد که ایران در جام‌جهانی روی به دفاع مطلق نیاورده است و سیستم هوشمندانه‌ای دارد.»
ببخشید که غذای شما را ندارد!
ما برای فوتبال کشورمان دنبال چنین آدمی رفتیم؛ یک تئوریسین عقلگرای «ضدتوپ» که کارنامه‌اش مشخص است و کارش را به نحو احسن انجام می‌دهد. او آنچه را در چنته داشت برای‌مان رو کرد و ما به مدد آن در جام جهانی و نیز جام ملت‌ها خوش درخشیدیم، گو اینکه در هر دو تورنمنت، اشتباهات داوری بلای جان‌مان شد. حالا اما برخی از رفقا گیر داده‌اند که چرا تیم کی‌روش بازی هجومی ارائه نمی‌دهد و روی دروازه حریف آتش‌بازی نمی‌کند. درست مثل این است که وارد رستوران گیاهی بشوی و چلوگوشت سفارش بدهی. ببخشید که نداشت. تا صبح هم اگر بنشینید، اینجا چلوگوشت طبخ نخواهد شد!