استعدادی که تلویزیون سوزاند!

به برنامه همین دوشنبه‌شب فوتبال برتر نگاه کنید. میثاقی یک بخش ویژه درباره شرط‌بندی در مسابقات فوتبال دارد که به اندازه خودش می‌تواند مفید باشد. ‌میهمان حضوری او که از نیروهای ارشد انتظامی است، تایید می‌کند برخی بازیکنان فوتبال شرط‌بندی می‌کنند. پس از آن یک گفت‌وگوی چالشی و خوب شکل می‌گیرد بین مجری برنامه و دانیال مرادی، سرپرست کمیته داوران فدراسیون فوتبال درباره VAR کذایی لیگ برتر.

میثاقی بارها او را تسلیم می‌کند و برای مخاطب جا می‌اندازد چیزی که در حال حاضر مورد استفاده قرار می‌گیرد، کمک‌داور ویدئویی به معنای واقعی کلمه نیست و حداقل کاری که فدراسیون می‌توانست انجام بدهد، تجهیز ورزشگاه‌ها به دوربین‌های بیشتر بود. در دیگر قسمت برنامه هم او خبری اختصاصی و بسیار مهم درباره فسخ قرارداد باشگاه استقلال با برخی بازیکنان به‌طور یک‌طرفه به بینندگان می‌دهد. وقتی باشگاه استقلال موضوع را تکذیب می‌کند، میثاقی در شبکه‌های اجتماعی تصویری از سند فسخ با میلاد محمدی را به انتشار می‌رساند که موج خبری بزرگی راه می‌اندازد!

بیایید سراغ برنامه هفته قبل برویم؛ جایی که بار دیگر یک گفت‌وگوی چالشی بین او و مسوول کمیته تعیین وضعیت فدراسیون درباره پرونده علیرضا بیرانوند شکل گرفت و میثاقی تا جایی که می‌توانست جمشید نور شرق را بابت تاخیر در تعیین تکلیف این پرونده طعنه‌باران کرد. مجری فوتبال برتر در همان قسمت هم یک خبر اختصاصی مهم داشت؛ محروم شدن بازیکنانی که یک واحد کلاه‌بردار فروش موبایل را تبلیغ کرده بودند. در نظر داشته باشید ارزش این اخبار اختصاصی به این است که امروز با گسترش وسایل ارتباط جمعی و شبکه‌های اجتماعی مواجهیم؛ طوری‌که هر خبر مهم در آن واحد از سوی صدها سایت و صفحه و کانال و شبکه و روزنامه رقیب پوشش داده می‌شود، اما کمتر دوشنبه‌ای است که فوتبال برتر مخاطبانش را غافلگیر نکند.

میثاقی در این سال‌ها فرازهای درخشان دیگری هم داشته؛ از جمله مجادله‌اش با مهدی تاج یا برنامه‌ای که در آن خداداد افشاریان را گوشه رینگ انداخت و صغر سنی پسرش را افشا کرد. او به‌عنوان یک مجری، در مواردی مثل تسلط، مطالعه، علاقه‌مندی، سرعت انتقال و پیگیری موفق است، اما به اندازه کافی دوست داشته نمی‌شود. مقصر اول این داستان هم بدون تردید صداوسیما و مدیران شبکه سه هستند. سیاست غلط آنها در تعطیلی ناعادلانه برنامه نود و سوق دادن فردوسی‌پور به سمت تولید برنامه‌های سطحی و حاشیه‌ای، هم خود عادل را از فوتبال ایران گرفت و هم استعدادی مثل میثاقی را از چشم مردم انداخت.

بدتر از همه اینکه خود میثاقی هم در آن دوران، با ترکیبی از جوزدگی و فرصت‌طلبی کنایه‌های غیرمنصفانه‌ای به عادل زد که در سقوط پایگاه اجتماعی‌اش بیش از پیش موثر بود. کاش محمدحسین کمی وفادارتر و قدرشناس‌تر بود... به‌طور کلی اگر کمی آزاداندیشی و تدبیر به‌کار گرفته می‌شد، فردوسی‌پور می‌توانست همچنان باشد و کارش را انجام بدهد، میثاقی هم کنار او یا حتی در برنامه‌ای دیگر مشغول فعالیت باشد. در این صورت نه تنها یک ستاره تبعید و سپس از ریل خارج نمی‌شد، بلکه یک استعداد مهم هم فرصت بیشتری می‌یافت تا به اندازه استعداد و توانایی‌اش مورد اقبال قرار بگیرد. افسوس اما که یک شلیک غلط، دو تلفات مهم داشت.