آنچه بدون «عادل» گذشت
جاي خالي تحليل هوشيار در فوتبال ايران
عادل فردوسیپور نبود که فاجعه «ویلموتس» در فوتبال ایران رخ داد؛ یک مربی بیانگیزه با بهایی گزاف روی نیمکت تیم ملی نشست، بدترین نتایج ممکن را گرفت، بزرگترین پرونده بدهی تاریخ فوتبال ایران را رقم زد و مسببان موضوع هم ملزم به پاسخگویی نشدند.
عادل فردوسیپور نبود که قانون شگفتانگیز منع حضور بازیکنان و مربیان خارجی در لیگ برتر را گذاشتند و پس از شکست این ایده انحصارگرایانه، بار دیگر آن را لغو کردند. آب هم از آب تکان نخورد.
عادل فردوسیپور نبود که پرسپولیس و استقلال را از لیگ قهرمانان آسیا کنار گذاشتند. در شرایطی که استقلال تاجیکستان و آخال ترکمنستان مجوزهای لازم برای حضور در لیگ قهرمانان را پیدا کردند، پرسپولیس و استقلال با این همه هوادار از راهیابی به این تورنمنت محروم شدند؛ باز هم بی آنکه مسببان در یک محکمه منصف رسانهای وادار به ارائه توضیح شوند.
عادل فردوسیپور نبود که در پرسپولیس گابریل کالدرون را راندند و در استقلال هم آندرا استراماچونی در نیمههای راه جدا شد. به کالدرون بابت نیمفصل، غرامت یک فصل کامل پرداخت شد و به زودی به استراماچونی هم بابت نیمفصل کار، غرامت دو فصل کامل پرداخت خواهد شد. چرا؟ چون بیکفایتی مدیریتی با فرصتطلبی خارجی ادغام شد.
عادل فردوسیپور نبود که یک مدیرعامل در پرسپولیس طی شش ماه کار، به اندازه چند سال ضرر و زیان به بار آورد. از محمدحسن انصاریفرد حرف میزنیم که فقط ذکر کلیدواژههای دردسرساز دوران کاری او، یک سیاهه بلند بالا خواهد شد؛ از فسخ کالدرون و تمدید سه ساله قرارداد با رادوشوویچ نیمکتنشین و از استوکس و اوساگونا تا سایر داستانها. البته که انصاریفرد تنها نیست و بسیاری از مدیران دیگر هم کموبیش شبیه او بودند.
عادل فردوسیپور نبود که در مجمع انتخاباتی سال گذشته فدراسیون، نامزدهای فوتبالی «تحقیر» شدند، یک چهره ناشناخته با حداکثر آرا رئیس شد و کمتر از یک سال بعد کنارش گذاشتند. چرا؟ چطور؟ کسی نمیداند. چند جنجال دیگر باید از زیر ذرهبین عادل غایب بیرون بماند؟ کسی نمیداند. دوران خانهنشینی بهترین مجری و گزارشگر ایران تا کی به درازا خواهد کشید؟ باز هم کسی نمیداند...