به جا مانده از زشتترین کلیپ ۱۴۰۰
انسانیت، مهمتر از رنگ
کلیپ مورد بحث به تنشهای رایج در جامعه هواداری فوتبال ایران دامن زده، اما بهنظر میرسد آنچه در این میان گم شده، رجحان دادن نگاه انسانی به نگاه رنگی است. در ساعات بعد از پخش ویدئو به جای اینکه اصل «کودکآزاری» تخطئه شود، شاهد تحلیل و تفسیرهای عجیب و صفبندیهای جناحی بودیم. برخی استقلالیها به ملامت کل هواداران رقیب پرداختند و چنین رویکردی را ناشی از فرهنگ حاکم بر اردوگاه سرخها دانستند. این واقعا نگاه غیرمنصفانه و چه بسا فرصتطلبانهای بهشمار میرود. مگر میشود رذالت دو نفر را به یک جمع تعمیم داد؟ در نقطه مقابل پرسپولیسیها هم مدعی شدند کلیپ موردنظر ساختگی بوده و در جهت زیر سوال بردن حیثیت و اعتبار آنها تولید و پخش شده است. حتی افشین پیروانی، سرپرست پرسپولیس هم به صراحت فیلم را جعلی خواند و هواداری آن دو نفر از سرخپوشان را رد کرد. انگار که پیروانی فرد به فرد میلیونها هوادار پرسپولیس را میشناسد و در جریان هست که آن دو نفر جزو طرفداران تیمش نبودهاند!
صد البته پرسپولیسی و استقلالی ندارد؛ مسلما در یک جامعه چند میلیونی انسانی عدهای آدم ناهنجار و بیمار هم پیدا میشوند. مگر میشود کل این گروه را پاک و بیخطا دانست؟ کاش لااقل در این یک فقره در دام جنگهای رنگی گرفتار نمیشدیم و همه با هم، در کنار هم روی شماتت کودکآزاران متمرکز میشدیم. چه فرقی میکند آن بچه یا آن دو گردنکلفت خطاکار طرفدار چه تیمی هستند و چه گرایشی دارند؟ کاری که صورت گرفته زشت و کریه است و تحت هیچ شرایطی قابل دفاع نیست. متاسفانه این اولین بار هم نیست که چنین اتفاقاتی رخ میدهد. این اواخر پیش از شیوع کرونا، شاهد رواج یافتن آزار هواداران تیم رقیب و تهیه فیلم از این صحنهها بودیم. بیرون ورزشگاه چند نفری طرفدار غریب تیم مقابل را گیر میانداختند، فیلم میگرفتند و از او میخواستند علیه باشگاه محبوبش شعار بدهد. همان زمان باید میفهمیدیم که این قطار دارد از ریل خارج میشود. با این همه متاسفانه هر بار چنین مباحث جامعهشناختی مهم در تله ابتذالهای رنگی گرفتار میشود. این مساله نهتنها کمکی به حل مشکل و بهبود فرهنگ هواداری نمیکند، بلکه ممکن است گروه مقابل را به صرافت تلافی بیندازد. به خدا قسم انسانیت خیلی مهمتر از نام و رنگهاست. لازم است همه یکصدا دیگرآزاری و مخصوصا آزردن یک طفل بیگناه را محکوم کنیم تا احتمال تکرار چنین اتفاقاتی کاهش بیابد.